عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 66
نویسنده : حسینی

نگذاریم ریشه مهربانی بخشکد! سه برادر مردی را نزد حضرت علی علیه السلام آوردند و گفتند: اين مرد پدرمان را کشته است. امام علی (علیه السلام) به آن مرد فرمودند: چرا او را کشتی؟ آن مرد عرض کرد: من چوپان شتر و بز و ... هستم. يکی از شترهايم شروع به خوردن درختی از باغ پدر اين ها کرد پدرشان شتر را با سنگ زد و شتر مرد، و من هم همان سنگ را برداشتم و با آن به پدرشان زدم و او مرد. امام علی (علیه السلام)فرمودند: حد را بر تو اجرا مي کنم. آن مرد گفت: سه روز به من مهلت بدهيد. پدرم مرده و برای من و برادر کوچکم گنجی به جا گذاشته. پس اگر مرا بکشيد آن گنج تباه مي شود، و برادرم هم بعد از من تباه مي شود. اميرالمومنین (علیه السلام) فرمودند: چه کسی ضمانت تو را مي کند؟ آن مرد به مردم نگاه کرد و گفت اين مرد. اميرالمومنين (علیه السلام) فرمودند: ای ابوذر، آيا ضمانت اين مرد را مي کنی؟ ابوذر عرض کرد: بله اميرالمومنين! فرمود: تو او را نمي شناسی و اگر فرار کند حد را بر تو اجرا مي کنم! ابوذر عرض کرد: من ضمانتش مي کنم يا اميرالمومنين. آن مرد رفت . و روز اول و دوم و سوم سپری شد...و همه مردم نگران ابوذر بودند که بر او حد اجرا نشود...سرانجام آن مرد اندکی قبل از اذان مغرب آمد و در حالي که خيلی خسته بود، به نزد اميرالمومنين (علیه السلام) آمد وعرض کرد: گنج را به برادرم دادم و اکنون تسلیم فرمان شما هستم تا بر من حد را جاری کنی. امام علی (علیه السلام) فرمودند: چه چيزی باعث شد تا برگردی درحالي که مي توانستی فرار کنی؟ آن مرد گفت: ترسيدم که "وفای به عهد" از بين مردم برود. اميرالمومنين(علیه السلام) از ابوذر سوال کرد: چرا او را ضمانت کردی؟ ابوذر گفت: ترسيدم که "خیر رسانی و خوبی" از بین مردم برود. پسران مقتول متأثر شدند و گفتند: ما از قصاص او گذشتيم... اميرالمومنين (علیه السلام) فرمود: چرا؟ گفتند: مي ترسيم که "بخشش و گذشت" از بين مردم برود. و اما من اين پيام را برای شما فرستادم تا "دعوت به خير" از ميان مردم نرود. حالا نوبت شماست که بعد از خواندن این داستان آن را برای دیگران نقل کنید و در صورت امکان برای دوستانتان ارسال کنید تا "نشر و پخش فضایل مولای مان" از میان ما نرود.



:: موضوعات مرتبط: حکایت , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 64
نویسنده : حسینی
ره توشه سالکان علی(ع) و بیت المال بصره! پس از پایان جنگ جمل أميرمؤمنان(ع) با دوازده هزارسرباز مجاهد اسلام وارد بیت المال بصره شد.به سکّه های نقره روی هم انباشته؛نگاه کرد و با لحن زاهدانه ای که مخصوص حضرتش بود،گفت:‌ غُرّي عَیري:غیر مرا فریب دهید! شما با این جلوه ها نمی توانید در روح بزرگ علی رخنه کنید. سپس دستور داد به هریک از سربازان، پانصد درهم بدهند. بعداًمعلوم شد که تعداد آن ها ۶ میلیون است و درست به هر نفر پانصد درهم رسید، برای خودش هم پانصد درهم برداشت. در این هنگام مردی به محضر آن حضرت رسید و عرض کرد: گرچه من در جنگ با شما شرکت نکردم ولی دلم همراه شما بود. حضرت فوراً پانصد درهم خود را به آن مرد بخشید و برای خودچیزی برنداشت. (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج ۱ص۹۷)(۲)

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 56
نویسنده : حسینی
گاهی موش وار زندگی کنیم! یک موشِ سمج به جانِ دکانِ کوچکِ خوارو بار فروشی اش افتاده بود. کیسه های برنج را می جوید،یا بلایی سرِ دیگر اقلامِ دکانش می آورد. یک روز صاحب دکان بالاخره یک تله موشِ حسابی یک گوشه ی دکان گذاشت و موشِ نابکار را گرفت. اما تله موش به جایِ گردنِ آن موجودِ بیچاره، دمش را گرفته بود و آن زبان بسته شروع کرد به جویدن دُمش برایِ رهایی. یعنی حاضر شد قسمتی از خودش را بگذارد و جانَش را بردارد و برود. ******************* ماهم گاهی بد نیست موش وار زندگی کنیم! وقتی می بینیم یک رابطه ،یک علاقه پایش را بیخِ گلویمان گذاشته و جنگیدن برایش هم یک تلاشِ بیهوده است رهایش کنیم. جانِ مان را برداریم و بزنیم بیرون.... حتی اگـر لازم باشد یک تکه از خــودمان روحمان قلبمان را جا بگذاریم.... #فاطمه_صابری_نیا

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 68
نویسنده : حسینی
قابل توجه کلیه ی مسلمانان: آنان که کتاب هایی از حدیث در سینه دارند چرا این احادیث را محرمانه بایگانی می کنند!؟ "علل کاهش بارش باران" !! ✳در مملکتی که دستگاه "قضا" فاسد باشد،خداوند نزول باران از آن سرزمین را برمی دارد.یا آن که اگر ببارد سیل ان مملکت را با خاک یکسان می کند. (حضرت رسول(ص)،نهج الفصاحه) ✳هرگاه حاکمان دروغ بگویند یادزدی کنند،در آن مملکت باران نمی بارد!یا این که اگر ببارد سیل آن مملکت را ویران می کند. [امام رضا(ع)،میزان الحکمه،جلد 3 ص 286] ✳در سرزمینی که ابرها می گذرند بی آن که ببارند.و اگر کمی ببارند سیل بیداد می کند بی شک ظلم عظیمی در آن مملکت صورت گرفته است. در "کانادا" پیرمردی را به خاطر دزدیدن نان به دادگاه احضار کردند. پیرمرد ضمن اعتراف به اشتباهش، کار خودش را این گونه توجیه کرد: خیلی گرسنه بودم و نزدیک بود بمیرم. قاضی گفت: تو خودت می‌دانی که دزد هستی و من ده دلار تو را جریمه می کنم و می دانم که توانایی پرداخت آن را نداری،به همین خاطر من جای تو جریمه را پرداخت می کنم. در آن لحظه همه سکوت کرده بودند و دیدند که قاضی ده دلار از جیب خود در آورد و درخواست کرد تا به خزانه بابت حکم پیرمرد پرداخت شود. سپس ایستاد و به حاضرین در جلسه گفت: همهٔ شما محکوم هستید و باید هر کدام ده دلار جریمه پرداخت کنید،چون شما در شهری زندگی می کنید که فقیر مجبور می‌شود تکه ای نان دزدی کند! در آن جلسه دادگاه ۴٨٠ دلار جمع شد و قاضی آن را به پیرمرد بخشید! حضرت علی(ع)می فرمایند: اگر در شهر مسلمانان فقیری دیدی، بدان که دولتمردان آن شهر مال آن ها را می دزدند!!! تا می توانید نشر دهید تا به تمام مسلمانان متدين ایران برسد

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 76
نویسنده : حسینی
خدا هرگز نمى ميرد! مارتین لوتر کینگ، مبارز بزرگ آمریکایی درکتاب خاطراتش می نویسد: روزی در بدترين حالت روحی بودم. فشارها و سختى ها، جانم را به تنگ آورده بود. سر در گم و درمانده بودم. مستأصل و نگران، باحالتی غریب و روحى بی جان و بى توان به زندگی خود ادامه می دادم. همسرم مرا ديد به من نگاه کرد و از من دور شد. چند دقيقه بعد با لباس سر تا پا سياه روی سکوى خانه نشست. دعا خواند و سوگوارى کرد. با تعجب پرسیدم: چرا سياه پوشیده ای؟ چرا سوگواری می کنی؟ همسرم گفت :مگر نمی دانی او مرده است؟ پرسیدم چه کسی؟ همسرم گفت خدا... خدا مرده است! باتعجب پرسیدم: مگر خدا هم می میرد؟ این چه حرفی است که می زنی؟ همسرم گفت: رفتارامروزت به من گفت که خدا مرده ومن چقدرغصه دارم. حیف از آرزوهایم؛ اگرخدانمرده پس توچرا این قدرغمگین و ناراحتی؟ او در ادامه می نویسد: در آن لحظه بود که به زانو در آمدم و گریستم. راست می گفت گویا خدای درون دلم مرده بود. بلند شدم و براى ناامیدی ام از خدا طلب بخشش کردم. خدا هرگز نمى ميرد! ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﻮیم؛ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﯼ؛ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﺵ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻧﯽ ﺍﺳﺖ. ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻧﺞ ﺑﺒﺮﯼ؛ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﺵ ﺭﻧﺞ ﺑﺮﺩﻧﯽ ﺍﺳﺖ. ﮐﻠﯿﺪ ﻟﺬﺕ ﻭ ﺭﻧﺞ ﺩﺳﺖ ﺗﻮﺳﺖ! قصد داشتم دست اتفاق را بگيرم... تا نيفتد ! اما امروز فهميدم که اتفاق خواهد افتاد؛ اين ما هستيم که نبايد با او بيفتيم ...

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 66
نویسنده : حسینی
دانستنیها فرآیند تبدل علم به ایمان چیست؟ درد را شناختیم اما دوا را هم بشناسیم. چگونه می توان علم را بدل کرد به ایمان؟ ایمانی فولادین که وسوسه هیچ خناسی نتواند بنیان آن را فرو بریزد. باید یک فرایند دو مرحله ای را طی کنیم تا حقیقت علم به جانمان بنشیند و باور شود. یک. تفکر عقلانی که از راه برهان و استدلال به دست می‌آید دو. تلقی به قبول قلب که از راه عمل به یقینیات عقلی حاصل می‌شود و تلقین و تکرار شرط آن است. تفکر و تلقین دو ابزار رسیدن به ایمان است. تفکر ما را به مرتبه یقین عقلی می رساند و تلقین، قلب را در برابر یقین برآمده از عقلانیت، تسلیم و خاضع می‌کند. چرا مرده‌شورها در دل تاریکی می‌روند غسال‌خانه و هیچ نمی‌ترسند از جسد میتی که آنجا آرمیده است؟ خودتان را بگذارید جای آن ها. آیا حاضرید درتاریکی مطلق یک شب دیجور، با مرده ای سر کنید؟ حکما نه! چون اولا علم‌تان به پرکشیدن روح از بدن متوفی، یقینی نیست. بلکه این علم آمیخته است با تردید و توهم. توهم ترس. و این توهم، چونان لکّه ای نشسته روی آئینه علم شما تا جایی که فکر می کنید از دست مرده بی روح هم کاری ساخته است. ثانیا: به فرض که یقین دارید از دست جسد بی روح کاری ساخته نیست اما مثل مرده شورها، ساعتهایی از عمر را در کنار اموات به تنهایی به سر نبردید. به تعبیر استاد جوادی آملی (حفظه الله)، باید بین دانش و جانمان، گره و عقد ایجاد کنیم تا بشود عقیده. حال که دامنه سخن بدینجا رسید بگذارید این مقال را با سخن این بزرگ مفسر قرآن خاتمه بخشیم که سخن حق را باید از زبان اهل حق شنید. «برای اینكه بحث های اخلاقی كه از آیات و روایات به دست می آید، برای ما كارساز باشد؛ ما باید هم زمان با علم، یك كار دیگر انجام بدهیم؛ با یك دست این مسائل را بفهمیم، با دست دیگر این مسائل را به جان خودمان گره بزنیم تا بشویم متخلق یا عالم عادل، عالم با عمل...اگر محصول علمی با جان ما گره نخورد، ما دیگر عالم با عمل نمی شویم، ما دیگر متخلق نمی شویم؛ ما فقط همان عالمیم. یك بیان نورانی حضرت امیر دارد كه فرمود: كم من عالم قد قتله جهله. چون آن یافته را با جانمان گره نزدیم، اینجا جای جهالت شد. این جهالت با این علم درگیر می شود، [جهالت نه جهل]؛ جهالت كشنده علم است! لذا حضرت فرمود: كم من عالم قد قتله جهله و علمه معه لاینفعه(نهج البلاغه/ حكمت 107)، ما برای اینكه عالم با عمل بشویم، محصول كار ما روشن بشود؛ باید برنامه های حوزه و دانشگاه را كه عقد است و ایجاد رابطه بین موضوع و محمول است با عقیده گره زدن به جان است جمع بكنیم و هماهنگ بكنیم؛ این را می گویند: (ایمان)، آن را می گویند: (علم)؛ این را می گویند: «تدین»، آن را می گویند: «دین شناسی». دین شناسی غیر از دین باوری است؛ ما هیچ چاره ای برای اخلاق مان نداریم، الا بالتدین و الایمان. یعنی آنچه را كه فهمیدیم با جان مان گره بزنیم كه این را می گویند: عقیده»

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 76
نویسنده : حسینی
دانستنیها آیاتی که جبرئیل برای پیامبر(ص) نیاورد! آیا می دانید پیامبر(ص) بعضی از آیات قرآن را بدون واسطه جبرئیل و مستقیما از خود خداوند دریافت کرده است؟ وحی در باب پدیده وحی و نزول قرآن سوالی مطرح است و آن اینکه آیا همه آیات قرآن را جبرائیل امین برای پیامبر خدا(ص) آورده است یا اینکه بخشی از آن را این فرشته مقرب الهی، و بخشی دیگر را پیامبر اکرم(ص) خود به طور مستقیم از حضرت وحی آفرین، دریافت کرده است؟ کثیری از محققان علوم قرآنی، دیدگاه دوم را پذیرفته اند و ما در این نوشتار برآنیم تا ضمن تبیین کیفیت وحی مستقیم، سور و آیاتی را که ملک وحی در نزول آن وساطتی نداشته است، به دست دهیم. اندر چیستی وحی وحی نوعی شعور مرموز از جنس علم حضوری و شهودی است و چون علم شهودی، امری شخصی و غیرقابل انتقال به غیر است لذا حقیقت وحی جز بر مخاطب مستقیم و حامل آن، بر احدی مکشوف نیست. این شعور مرموز، تنها منحصر به هدایت فطری و تشریعی انسانها نیست بلكه مشتمل بر هدایت تكوینی و طبیعی موجودات بی جان همچون جمادات و نباتات و هدایت غریزی موجودات جاندار مانند حیوانات نیز است. بنابراین باید گفت وحی دارای مراتب دانی و عالی است. وحی در مرتبه فرودست، به شکل هدایت غریزی و تکوینی در حیوانات، جمادات و نباتات بروز و ظهور می کند و در مرتب فرادست به شکل هدایت تشریعی بر انسانها. گونه های وحی تشریعی قرآن قرآن کریم، در آیتی، شیوه های گوناگون ایحای خداوند به پیامبران را سه گونه برمی شمرد: وَ ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیاً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولًا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ ما یَشاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ. (شوری/ 51) به گزارش این آیه، یک نوع از ایحای الهی به پیامبران، وحی بدون واسطه است (وحیا) که مخاطب، کلام را مستقیم از خداوند دریافت می کند. از برخی آیات چنین برمی آید که رسول خدا تمام قرآن را مستقیم از خدای متعال اخذ کرده است: إِنَّکَ لَتُلَقَّی الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ عَلِیمٍ. (نمل/ 6) این نوع وحی دریافت فیض از ذات باری است که برای انسان در عروج معنوی و پشت سر نهادن وسایط پیش می آید و جان، تجلیگاه نور بی واسطه حق است: إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلًا ثَقِیلًا. در همین نوع ارتباط است که سراسر وجود و حالات او متأثر می گردد، که امام معصوم علیه السّلام فرمود: ذاک اذا تجلی الله له(1)؛ یعنی؛ این زمانی است که خداوند بی واسطه بر پیامبر(ص) تجلی می کرد. نوع دوم ایحا از طریق واسطه و از پس حجاب است، مانند ایجاد صدا در فضا یا درخت. در اینجا متکلم واقعی خداست و درخت مظهر کلام اوست. نوع سوم ایحا از طریق فرشته پیک وحی است که او هم واسطه است، لیکن به عنوان حامل پیام خدا: فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلی قَلْبِکَ.( بقره/ 97) البته روشن است که جمع میان این اقسام برای یک انسان مقدور است، چرا که این تفاوتها مربوط به حالات معنوی گیرنده وحی و پیوند او با مبدأ فیض است و نه فرستنده آن. (2) از تعبیر «كذلك» استفاده مى شود كه هر سه قسم وحى كه در آیه ى قبل بیان شده در مورد پیامبر اسلام (ص) تحقق یافته است؛ یعنى وحى مستقیم و وحى از پشت پرده و وحى از طریق فرشتهدشوارترین نوع وحی دشوارترین نوع وحی، وحی مستقیم بوده است؛ یعنی هنگامی که پیامبر می خواهد با همه وجود خویش بی هیچ واسطه ای با مبدأ هستی ارتباط برقرار کند. این امر گرچه واقعیتش در وهم ما نمی گنجد، امّا تصوّر و تصدیق گرانبار بودن آن بعد از بیان قرآن کریم و روایات فراوان از شیعه و سنی، نمی تواند مسأله مشکلی باشد. عظمت «وحی مستقیم» آن گاه معلوم می گردد که بدانیم، پیامبر اکرم دارای روحی نیرومند و فوق العاده بوده است و اساسا چون عاشقی را قابلیّت لازم است، هر کسی نمی توانسته است خود را در شعاع وحی قرار دهد و در حیطه این امر عظیم واقع شود. اما سنگینی وحی چنان است که پیامبر نیز به سختی آن را برمی تابد.(3) پیامبر (ص)هنگام نزول وحی مستقیم، بر خود احساس سنگینی می کرد،و ازشدت سنگینی که بر او وارد می شد بدنش داغ می شد، و از پیشانی مبارکش عرق سرازیر می گشت.اگر بر شتری یا اسبی سوار بود، کمر حیوان خم می شد و به نزدیک زمین می رسید. علی (ع) می فرماید:«موقعی که سوره مائده بر پیامبر نازل شد،ایشان بر استری به نام شهباء»سوار بودند.وحی بر ایشان سنگینی کرد،به طوری که حیوان ایستاد و شکمش پایین آمد.دیدم که نزدیک بود ناف او به زمین برسد،در آن حال پیامبر از خود رفت و ست خود را بر سر یکی از صحابه نهاد...» عباده بن صامت می گوید:«هنگام نزول وحی گونه های پیامبر (ص) در هم می کشید و رنگ او تغییر می کرد.در آن حال سر خود را فرو می افکند و صحابه نیزچنین می کردند گاه می شد که زانوی پیامبر بر زانوی کسی بود، در آن حال وحی نازل می شد، آن شخص تحمل سنگینی زانوی پیامبر را نداشت. ما نمی دانیم چرا پیامبر(ص) و آله دچار این حالت می شد، چون از حقیقت وحی آگاه نیستیم.(4)

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 66
نویسنده : حسینی
آیا نحسی ماه صفر، حقیقت دارد؟ بررسی و تحلیل نحوست ماه صفر در روایات بر خلاف تصور رایج که ماه صفر، شوم است، هیچ روایت معتبری دال بر نحوست این ماه در دست نیست. در ذیل آیه شریفه «إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ»، یک احتمالی بدون سند نقل شده است که این روز نحس مستمرّ، آخرین چهار شنبه ماه صفر بود[5] در حالیکه چنانکه گذشت، روایاتی که ذیل این آیه از شیعه و سنی نقل شده، مطلق روز چهارشنبه و یا چهارشنبه همه ماه ها را روز نحس مستمر دانسته‌اند، نه این که آخرین چهارشنبه را مختص به ماه صفر کرده باشند.[6] علامه مجلسی درباره نحوست آخرین چهارشنبه ماه صفر که میان عوام مردم مشهور است، می‌گوید: ما به روایتی که بر آن دلالت کند، نیافتیم. مگر روایاتی که به صورت عمومی بر نحوست آخرین چهارشنبه از هر ماه دلالت دارند که از این جهت شامل ماه صفر می شوند.[7]. بنابراین باید گفت نحوست چهارشنبه برای همه ماههای قمری است نه خصوص ماه صفر. برخی همچون صاحب "المراقبات" با اذعان به اینکه روایتی دال بر نحوست ماه صفر نیافته است، احتمال می‌دهد آنچه درباره نحسی این ماه، بین مردم معمول است، به دلیل وقوع رحلت پیامبر اکرم (ص) در پایان این ماه باشد. مرحوم محدث قمی نیز در کتاب شریف "مفاتیح‌الجنان"، در ابتدای ورود به اعمال ماه صفر، توصیه‌های مکرری مبنی بر خواندن دعا و استعاذه جهت رفع نحوست این ماه دارد. تنها سند مستندی که این دو بزرگوار بدان استناد جسته‌اند، روایتی است نبوی مشهور به "حدیث بشارت". اصل این روایت را مرحوم شیخ صدوق در علل الشرایع، ج1، ص176 و نیز در معانی الاخبار، ج1، ص204 و205، آورده که مضمون آن چنین است: «روزی پیامبر بزرگوار اسلام در مسجد قبا در جمع گروهی از اصحابشان فرمودند: «اولین کسی که هم اکنون وارد مسجد شود، مردی از اهل بهشت است، برخی از اصحاب با شنیدن این سخن از مسجد خارج شدند تا سپس بازگردند و مصداق سخن شوند، پیامبر نیز که این را فهمیدند، شرط دیگری بر آن اضافه کردند (آن عده از اصحاب خارج شده و آن شرط را نشنیدند) و فرمودند: کسی که مرا به خروج ماه آذار بشارت دهد او مردی از اهل بهشت است! جماعتی داخل شدند و ابوذر رحمة الله علیه هم میان آنان بود، پیامبر به آنان فرمودند الآن در کدام ماه رومی هستیم؟ ابوذر فرمود: ای رسول خدا ماه آذار تمام شد!! پیامبر فرمودند: ای ابوذر خودم این را می دانستم اما دوست داشتم که این قوم بدانند که تو مردی از اهل بهشت هستی و چگونه این چنین نباشی در حالی که بعد از من تو را از این شهر تبعید خواهند کرد چرا که تو دوست دار اهل بیت من هستی و به تنهایی زندگی خواهی کرد و تنها هم خواهی مرد و جماعتی کفن و دفن تو را انجام خواهند داد که آنان رفیقان من در بهشت خواهند بود، بهشتی که به متقین وعده داده شده!» این روایت هر چند از حیث سند، مقبول علمای فقه‌الحدیث واقع شده است اما از جهت دلالت، بر مدعای مورد بحث( نحسی ماه صفر)، هیچ گونه دلالتی ندارد. به دو دلیل: یکی اینکه، ماه آذار که در متن روایت هست یکی از ماه‌های رومی است و بر ماه صفر تطبیق ندارد. دوم اینکه، به تصریح خود روایت، هدف شخص نبی مکرم اسلام(ص) از این روایت، تصریح به این است که ابوذر اهل بهشت است نه اینکه ماه صفر، نحس است. نتیجه اینکه این عقیده که ماه صفر، نحس است و باید از انجام کارهای مهم و تعیین کننده، خودداری کرد، در نزد شرع مقدس و عقل نقاد، قابل اثبات نیست. تحلیل علل وقوع پاره‌ای حوادث شوم ماه صفر چنانکه دیدیم ادعای شئامت و نحوست ماه صفر نتوانست بر کرسی اثبات بنشیند. با این همه، در اینجا یک سوال اساسی مطرح است و آن اینکه چرا وقایع تلخ و ناگوار در این ماه نسبت به دیگر ایام سال بیشتر به وقوع می‌پیوندد؟ راز این مساله را باید در پیچیدگی‌های روان آدمی و تاثیراتی که نفس انسانی از فال بد زدن می‌پذیرد، سراغ گرفت. پیشتر در نوشتاری با عنوان" آیا فال بد زدن، حقیقت دارد؟" در پاسخ بدین سوال که چرا آدم‌های خوشبین، غالبا خوش‌بیارترند و بدبین‌ها، بدبیارتر؟، گفتیم که در نظام عالم تکوین، گذشته از فعل بد، فکر بد نیز اثر می‌گذارد. در حقیقت بین خود تطیّر(بدفالی) و حوادث تلخ و شیرین، رابطه ای نیست اما این حوادث، نسبتی دارد با نفس و روان تطیرزنندگان که به سادگی قابل انکار نیست. تحلیل علمی این سخن در این کوتاه کلام این است که نفس آدمی طی فرآیند تخیل خلاق، می‌تواند پاره ای از حوادث را در بیرون از عالم ذهن رقم زند. به همین دلیل، امروزه در دانش روان‌شناسی، کتاب‌های بسیاری پیرامون پدیده تلقین و تاثر روانی آن در خلق آثار بیرونی نوشته شده و می‌شود. نتیجه: ماحصل آنچه گذشت در یک کلام اینکه ماه صفر ذاتا شوم نیست اما اگر انسان فال بد بزند به این ماه، البته همچون چشم زخم، اثر دارد. از همین روست که قدما گفته‌اند: زبان بنده، قلم کردگار است. ****************************** پی نوشت ها: 1. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج19، ص71. 2. همان، ج19، ص117. 3. الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 6، ص 135. 4. شیخ صدوق، الخصال، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 387 ٓ 388، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1362ش. 5. تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج 9، ص 100. 6. سایت اسلام کوئیست. 7. علامه مجلسی، زادالمعاد، ص 250.

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 65
نویسنده : حسینی
پادزهری برای وسوسه شیطان با وجود این همه دام های گسترده و رنگ رنگ شیطان، چگونه می توان در مصاف با او که تجربه چندین هزارساله در گمراهی آدمیان دارد، پیروز شد؟ شیطان سلسله مقالات شیطان‌شناسی، که با عنوان «شناختنامه شیطان»، هر از چندگاه، به محضر عزیز بازدیدکنندگان این پنجره نورانی، پیش‌کش می‌شود، تلاش دارد تا به ترسیم خطوط و زوایای پیدا و پنهان چهره پلید شیطان از منظر قرآن و روایات بنشیند. چنانکه می‌دانید در داستان خلقت نیای بزرگ ما، حضرت آدم(ع)، شیطان از سجده بر حضرتش سرتابید. در نتیجه از قاف قله قرب خدا به حضیض عالم دنیا فرو غلطید. پیش از هبوط اما از صحنه گردان گیتی خواست تا قدرت و مکنتی بدو بخشد تا بتواند از گرده ابنای آدم (ع) انتقام کشد. از آن روز تا امروز، این گرگ ایمان‌خوار به هر ابزاری که بتواند او رو بدین هدف شوم برساند، دست می یازد؛ تسویل یا تزیین و الخ. اما مهمترین ابزار کار شیطان، وسوسه است که دامی است بسیار مخوف و گاه نامرئی. او دائم بر فراز قلب آدمی چرخ می زند و پرواز می کند تا در یک فرصت مغتنم، باند مناسب برای فرود بیابد آنگاه آنقدر در گوش قلب آدمی، می دمد تا عنان اختیارش را بدست گیرد. آن وقت است که هر کجا بخواهد می کشد و می تازد. قرآن این واقعیت را بیان کرده و از وصف طائف برای شیطان استفاده می کند: إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون (اعراف/21). براستی با این همه دام های گسترده و رنگ رنگ شیطان، چگونه می توان در مصاف با او که تجربه چندین هزارساله در گمراهی آدمیان دارد، پیروز شد؟ آن هم نبردگاه خطرخیزی که حتی خدا در فرجامین سوره حبل متینش، به رسول امینش خطاب می کند که به سه دستگیره بزرگ من (سه صفت ربوبیت، ملوکیت و الوهیت)، پناهنده شو. تا بتوانی از شر و کیدش ایمن شوی: قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ/ مَلِكِ النَّاسِ/ إِلَهِ النَّاسِ/ مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ(ناس/1-4) اما بشنوید از شیخ صدوق، این بزرگمحدث جهان اسلام که در امالی شریفش آورده است: وقتى آیه " وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ"، نازل شد ابلیس به بالاى كوهى در مكه رفت كه آن را كوه" ثویر" مى نامند. و به بلندترین آوازش عفریت هاى خود را صدا زد، همه نزدش جمع شدند، پرسیدند اى بزرگ ما مگر چه شده كه ما را نزد خود خواندى؟ گفت: این آیه نازل شده، كدامیك از شما است كه اثر آن را خنثى سازد، عفریتى از شیطانها برخاست و گفت: من از این راه آن را خنثى مى كنم. شیطان گفت: نه، این كار از تو بر نمى آید. عفریتى دیگر برخاست و مثل همان سخن را گفت، و مثل آن پاسخ را شنید. در درون جان همه، زمینه الهام و وحی هست. اما بستگی دارد به اینکه گیرنده قلبش را به کدامین سو بچرخاند، فرشته یا اهریمن وسواس خناس گفت: این كار را به من واگذار، پرسید از چه راهى آن را خنثى خواهى كرد؟ گفت: به آنان وعده مى دهم، آرزومندشان مى كنم تا مرتكب خطا و گناه شوند، وقتى در گناه واقع شدند، استغفار را از یادشان مى برم. شیطان گفت: آرى تو، به درد این كار مى خورى، و او را موكل بر این ماموریت كرد، تا روز قیامت «1» امام صادق علیه السلام فرمود: «ما من قلب الاّ و له اذنان علی احداهما ملك مرشد و علی الاخری شیطان مفتّن هذا یأمره و هذا یزجره: الشّیطان یأمره بالمعاصی و الملك یزجره عنها هو قول الله عزّوجّل عن الیمین و عن الشّمال قعید، ما یلفظ من قولٍ الاّ لدیه رقیب عتید.(2) هیچ قلبی نیست مگر آنكه دارای دو گوش است كه بر یكی از آن دو، فرشته ای راهنما و بر دیگری شیطانی فتنه گر قرار دارد. این (شیطان) او را امر می كند و آن (فرشته) او را پرهیز می دهد. شیطان او را به گناه امر می كند و فرشته او را از ارتكاب آن برحذر می دارد و این همان فرموده ی خدای عزّوجّل است كه فرمود: «در طرف راست و چپ نشسته اند، [آدمی] سخن نمی گوید، مگر آنكه نزد او مراقبی آماده است». آری! در درون جان همه، زمینه الهام و وحی هست. اما بستگی دارد به اینکه گیرنده قلبش را به کدامین سو بچرخاند، فرشته یا اهریمن. براستی راه مصون ماندن از وساوس شیطان چیست؟ استاد جوادی آملی، مفسر فرزانه قرآن در این باره رهنمودی دارند که به گوش جان می‌نیوشیم: "در جریان آماده بودن برای سفر آخرت در بیانات نورانی امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) آمده است که وجود مبارک حضرت، هر شب بعد از نماز عشاء قبل از اینکه جمعیت از مسجد متفرّق بشوند با صدای رسا که همه بشنوند می فرمود: «تَجهزّوا رَحِمَکُمُ الله» آقایان بارهایتان را ببندید آماده باشید.[خود را برای سفر آخرت آماده کنید]. اگر مطلب علمی را انسان یک بار گفت بار دوم خسته کننده است، برای اینکه طرف مقابل آن را می فهمد، اما موعظه و نصیحت را هر وقت هم که انسان بازگو کند جا دارد، برای اینکه از آن طرف وسوسه دائمی است. مگر شیطان یک بار وسوسه می کند؟ مگر این شورش قلب یک بار است؟ (الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ* مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ) وسوسه شیطان هر روز هست. اگر وسوسه هر روز هست اگر دام شیطان هر روز هست، موعظه هم باید هر روز باشد. اگر کسی دستش زخم بود و مرتب روی این زخم مگس بنشیند، پشه بنشیند، هر روز باید ضدّعفونی کند نباید بگوید دیروز ضد عفونی را انجام دادم و دیگر کافی است، این ﴿یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ﴾ هر روز هست. مگر می شود که شیطان ما را رها کند؟ وقتی وسوسه هر روز شد خب درمانش هم باید هر روز باشد و درمانش هم موعظه است، درمانش تزکیه است. لذا وجود مبارک حضرت امیر(سلام الله علیه) هر شب بعد از نماز عشاء وقتی نمازگزارها می خواستند از مسجد متفرّق بشوند می فرمود آقایان آماده باشید نه بیراهه بروید، نه راه کسی را ببندید." پی نوشت ها: 1. الامالی، صدوق، ص 376، چاپ بیروت.

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 77
نویسنده : حسینی
خواب زمان‌ها، در گشادی و تنگی روزنه رزق آدمیان موثرند! برخی خواب‌ها رزق را پس می‌زنند! باورتان می شود عدم مدیریت زمان خواب، می‌تواند خفت رزق مقدر ما را سفت کند؟ باورتان می‌شود گرفتن ناخن در زمانی خاص (جمعه)، می‌تواند سبد رزق مادی و معنوی ما را پر و پیمان کند؟! خواب خواب است اما اگر زمان خواب، درست مدیریت نشود، مسیر رزق مقسوم آدمی را مسدود می کند. خواب قیلوله و خواب بین الطلوعین، چه فرقی دارند با هم؟ چرا حضرات معصومین- درود خدا بر ایشان- نسبت به هر دو زمان حساس بودند. در یکی حتما بیدار بودند و در یکی، اگر می‌توانستند می‌خوابیدند. سر مساله، در این نکته باریک‌تر ز مو نهفته است که در پاره‌ای از آنات، وقایعی در ملکوت عالم دنیا به وقوع می‌پیوندد که در سعه و ضیق روزی انسان نقش دارد. این سخن به زعم برخی، خرافی یا دست‌کم غیرواقعی می‌نُماید. اما واقعیت این است که در گردونه گیتی، قوانین پیدا و پنهان بی‌شماری است که بدون اجازه من و شما در متن زندگی ما جاری می شوند. شاید هیچ وزیر بهداشتی، علت کثرت مرگ ناگهانی را در شیوع فحشاء، رصد نکند اما صادق مصدق که از غیب خبر داده، این دو پدیده را موثر بر هم و متاثر از هم می‌داند که فرموده است: "اذا ظهر الزنا من بعدی کثر موت الفجاء"[تحف العقول، ص 85، ح 127]. دانستن یا ندانستن این قوانین، لطمه‌ای به ماهیت قانون و سنت تغییرناپذیر چرخه هستی نمی‌زند. دانش دنیا، هنوز به کنه کثیری از این حقایق راه نیافته است. اما آیا هر چه به تور دانش دین شکار نشود محکوم به عدم است؟ چه ارتباطی است بین بیداری در "بین الطوعین" و "توسعه رزق"؟ نمی‌دانیم اما چون از نص و نقل(آیات و روایات) سند مستند و حجت موجه در دست داریم، پس مثل برخی روشنفکرمآب‌ها، یکسره، اوراق حقیقت را به آب انکار نمی‌شوییم. سر مساله، در این نکته باریک تر ز مو نهفته است که در پاره ای از آنات، وقایعی در ملکوت عالم دنیا به وقوع می پیوندد که در سعه و ضیق روزی انسان نقش دارد. بیش از این، بسط کلام ندهم در مقدمه این مقال. بگذارید یکسره بروم سراغ اصل سخن. نخست آیتی بیاورم برایتان از قرآن و در ذیلش روایتی از معصوم. تا کام جانتان شکربار شود از شهد این معارف ناب. در کریمه چهارم سوره مبارکه ذاریات می‌خوانیم: فَالْمُقَسِّماتِ أَمْرا.[سوگند به کسانی که کارها را تقسیم می‌کنند]. با خواندن این آیه، بی‌درنگ این سوال در ذهن و زبان آدمی نقش می‌بنند که براستی تقسیم کنندگان امور کیانند؟ اتفاقا ابن الکواء، آن خوارج معروف که در تاریخ مشهور است به طرح سوالات مبهم، همین سوال را از محضر امیر اهل ایمان پرسید. حضرتش فرمود: منظور فرشتگان الهی‌اند. این سوال و جواب را مرحوم امین الاسلام طبرسی در مجمع البیان آورده است.(ج9، ص230) اما این فرشتگان الهی مقسم و مامور انجام چه کاری هستند؟ جواب این سوالات را با علم بشری نمی توان داد. پس ناگزیر باید رفت سراغ زلال چشمه‌هایی که به یم بی‌کرانه علم خدا راه دارند. پیشوایان پاک. صاحب تفسیر روایی البرهان، در ذیل تفسیر این شریفه، روایتی آورده است از امام به حق ناطق، حضرت صادق-درود خدا بر وی- بدین نقل: قَالَ الصَّادِقُ (عَلَیْهِ السَّلَامُ)، فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً، قَالَ: «الْمَلَائِكَةُ تُقَسِّمُ أَرْزَاقَ بَنِی آدَمَ مِنْ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ، فَمَنْ نَامَ فِیمَا بَیْنَهُمَا نَامَ عَنْ رِزْقِهِ». در این حدیث گفته شده است که این فرشتگان، ارزاق آدمیان را از طلوع فجر تا طلوع خورشید در میان ابنای بشر تقسیم و توزیع می‌کنند. هر کس در این وقت شریف، خواب بماند، روزی از کفش خواهد رفت. همچنین اهل تفسیر در ذیل آیه 57 سوره بقره «و أَنْزَلْنا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى؛ و ما بر شما من و سلوی فروفرستادیم» گفته‌اند: زمان نزول این دو مائده آسمانی، بین‌الطلوعین بوده است. بین الطلوعین همان زمانی است فضای آسمان به اصطلاح عوام، گرگ و میش است یعنی حدودا تا یک ساعت و نیم پس از اذان صبح. همینطور در ذیل آیه: وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ وَ سَبِّح بِحَمْدِ رَبِّکَ بِالعَشیّ وَ الإِبکار؛ پس صبر كن كه وعده خدا حقّ است و براى گناهت آمرزش بخواه و ستایشگر پروردگارت در شامگاهان و بامدادان باش.(غافر، آیه 55) در تفاسیر آمده است که مقصود از «الإبکار» همان بین الطلوعین است.(مجمع البیان، ج8، ص821) مجامع روایی را اگر بنگرید انبوهی حدیث درربار خواهید یافت در فضایل بیداری بین الطلوعین. آنچه گفته شد تنها مشتی است نمونه خروار. شاید روزی دانش بشر به اسرار این زمان پی برد تا آن روز تنها یک راه برای کشف این حقایق، وجود دارد و آن اینکه، انسان پا در میدان تجربه بنهد تا نتایج و آثار عینی‌اش را با تمام وجود، لمس کند.

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 63
نویسنده : حسینی
ظهرها بخوابید تا باهوش تر شوید!

ظهرها بخوابید تا باهوش تر شوید!

تحقیقات جدید نشان می دهد برای این که بعدازظهرها یادگیری شما بهتر کار کند، ظهرها بخوابید.

به نقل از webmd، به گفته محققان دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، افرادی ‌که ظهرها چرت کوتاهی می زنند، نسبت به افرادی‌که ظهرها نمی خوابند، در آزمون ها بهتر عمل می کنند. توانایی ذهن در یادگیری اطلاعات در طول روز یکسان نیست. با پیش رفتن روز، منطقه ای از ذهن که مأمور ذخیره اطلاعات است، مسدود می شود.


خوابیدن ظهرگاهی، در زمانی‌ که توانایی ذهن در یادگیری کاهش می یابد ممکن است ذخیره حافظه ذهن را پاک کرده و فضایی برای ذخیره اطلاعات جدید فراهم می کند.


به گفته محققان خوابیدن پیش از یادگیری اهمیت زیادی دارد، همان طوری که خوابیدن پس از یادگیری به طبقه بندی شدن مطالب یادگرفته شده کمک می کند.


در واقع خوابیدن پیش از یادگیری مطالب به پاک شدن حافظه کوتاه مدت و انتقال مطالب یادگرفته شده به حافظه بلند مدت کمک کرده و اجازه ورود اطلاعات بیشتری را می دهد.

اعداد در داخل مغز انسان مشاهده شد !

در یك پژوهش جدید دانشمند‌ان توانستند اعداد و ارقام را در درون مغز انسان‌ها ببینند.


به گزارش ایسنا، این دانشمند‌ان، با تحلیل دقیق روی فعالیت مغز می‌توانند بگویند كه فرد مورد نظرشان دقیق چه شماره‌ای را دیده است.


در مطالعات قبلی پژوهشگران سلول‌های مغزی را در میمون‌ها شناسایی كرده اند كه با شماره‌ها ارتباط دارند.


هر چند دانشمند‌ان مناطقی از مغز را در ارتباط با فعالیت‌های عددی در انسان شناسایی كرده‌اند، اما تاكنون ثابت شده بود كه الگوهای فعالیت مغزی مرتبط با اعداد خاص، پیچیده و مبهم هستند.


دانشمند‌ان در این تحقیق روی 10 داوطلب مطالعه كرده و اعداد یا نقطه‌ها را روی یك صفحه نمایش در حالی مشاهده می‌كردند كه بخشی از قشر مخ این افراد در حال اسكن بود. این منطقه از قشر مخ با اعداد در ارتباط است.

اعداد در داخل مغز انسان مشاهده شد


دانشمند‌ان دریافتند وقتی تعداد نقطه‌ها كم باشد، الگوی فعالیت مغز به تدریج و با روندی طبیعی تغییر می‌كند كه قابل تشخیص است، اما وقتی نوبت اعداد می‌شود، این تغییر تدریجی دیگر قابل تشخیص نیست و كار مغز بسیار پیچیده و مبهم می‌شود.


به این ترتیب معلوم شد، روش‌های فعلی به اندازه كافی برای تشخیص این پیشرفت مغزی، حساس و كارآمد نیستند و كدگذاری‌های مغزی بسیار دقیق‌تر و حساس‌تر از تصور دانشمند‌ان است.


محققان با این مشاهدات نقطه‌یی و رقمی خاطر نشان كردند: ما فقط ارزیابی ابتدایی‌ترین اصول سازنده ریاضی را آغاز كرده‌ایم و هنوز هیچ ایده آشكاری از چگونگی تعامل این اعداد و ارقام در مغز انسان و تركیب آنها با عملیات‌ ریاضی ذهنی انسان نداریم، اما امیدواریم با مطالعات بیشتر به این الگوها و عملكردها دسترسی و آگاهی پیدا كنیم.

آیا میدانستید ؟ !

آیا میدانستیدکه اگر همه یخهای قطب جنوب آب شود بر سطح آب اقیانوسها هفتاد متر اضافه می شود و در این صورت یک چهارم خشکی های کره زمین زیر آب می رود ؟

آیا میدانستیدکه خرگوش و طوطی تنها حیواناتی هستند که میتوانند بدون برگشتن اشیاء پشت سر خود را ببینند ؟

آیا میدانستیدکه بزرگترین مدرسه دنیا در شهر مونتسوری هندوستان با تعداد بیست و شش هزار و سیصد و دوازده دانش آموز می باشد ؟

آیا میدانستیدکه چشم انسان حدود ۱۳۵ میلیون سلول بینایی دارد ؟

آیا میدانستیدکه یک بطری ۲ لیتری پپسی حاوی ۹۰ قاشق غذاخوری شکر می باشد ؟

آیا میدانستیدکه انسان‌های راست دست به طور میانگین 9 سال بیش از چپ دست‌ها عمر می‌کنند ؟

آیا میدانستیدکه مزه سیب، پیاز و سیب زمینی یکی ست و بخاطر بوی آنهاست كه طعم متفاوتی دارند ؟

آیا میدانستیدکه دارچین بسیار کشنده است اگر به صورت وریدی به انسان تزریق شود باعث مرگ میشود ؟

آیا میدانستیدکه در شیلی منطقه ای صحرایی وجود دارد که هزاران سال است در آن باران نباریده است ؟

آیا میدانستیدکه هر 50 ثانیه یک نفر در دنیا به بیماری ایدز مبتلا می شود ؟

آیا میدانستیدکه وزن اسکلت انسان بالغ بر سیزده تا پانزده کیلوگرم است ؟

آیا میدانستیدکه خرس قطبی هنگامی که روی دو پا می‌ایستد حدود سه متر است ؟

آیا میدانستیدکه زرافه می تواند با زبانش گوشهایش را تمیز کند ؟

آیا میدانستیدکه ایران زمان پهلوی دارای ورزیده ترین خلبانان دنیا بود و تیم اکرو جت نیرو هوایی ایران حرف اول را در دنیا میزد ؟

آیا میدانستیدکه کبد تنها عضو داخلی بدن است که اگر با عمل جراحی قسمتی از آن برداشته شود دوباره رشد می کند ؟

آیا میدانستیدکه میزان انرژی که خورشید در یک ثانیه تولید می کند، برای تولید برق مورد نیاز تمام کشورهای جهان به مدت یک میلیون سال کافی است ؟

آیا میدانستیدکه هر عنکبوت تار ویژه خود را دارد و هیچ گاه تارهای آنها به هم شبیه نیستند ؟

آیا میدانستیدکه اگر در یک سال هیچ یک از نسلهای یک جفت مگس نر و ماده از بین نروند، حجم مگسهای متولد شده با حجم کره زمین برابر می شود ؟

آیا میدانستیدکه رودی در کامبوج شش ماه سال از شمال به جنوب و شش ماه دیگر سال از جنوب به شمال جریان دارد ؟

آیا میدانستیدکه سریع ترین عضله بدن انسان زبان است ؟

آیا میدانستیدکه بدن انسان پنجاه هزار کیلومتر رشته عصبی دارد؟

آیا میدانستیدکه موشهای صحرایی چنان سریع تکثیر پیدا می کنند، که در عرض هجده ماه دو موش صحرایی قادرند یک میلیون فرزند داشته باشند ؟

آیا میدانستیدکه روباهها همه چیز را خاکستری می بینند ؟

آیا میدانستیدکه اسبها در مقابل گاز اشک آور مصون اند ؟

آیا میدانستیدکه زرافه ایستاده وضع حمل می‌کند و نوزادش از فاصله 180 سانتی متری به زمین می افتد ؟

آیا میدانستیدکه 1300 کره زمین در سیاره مشتری جای می گیرد ؟

آیا میدانستیدکه اولین تمبر جهان در سال 1840 در انگلستان به چاپ رسید ؟

آیا میدانستیدکه اولین اتوموبیل را مظفرالدین شاه قاجار وارد ایران کرد ؟

آیا میدانستیدکه قدرت بینایی جغد 82 برابر قدرت دید انسان است ؟

آیا میدانستیدکه خفاش ها 19 ساعت و شیر ها 17 ساعت در روز می خوابند ؟

آیا میدانستیدکه در زبان عربی،راى کلمه شمشیر ، هشتصد و پنجاه واژه مختلف وجود دارد ؟

آیا میدانستیدکه عسل تنها غذایی است که فاسد نمی شود ؟

آیا میدانستیدکه بلند قدترین مرد جهان جان پل آونوو، دو متر و چهل و نه سانتیمتر قد دارد ؟

آیا میدانستیدکه پول از کاغذ درست نشده بلکه از کتان ساخته شده ؟

آیا میدانستیدکه روزانه بطور متوسط 12 نوزاد به پدر و مادر اشتباهی تحویل داده می شوند ؟

آیا میدانستیدکه شکلات بر روی سیستم عصبی سگ تاثیر مخربی می گذارد، بوسیله چند اونس شکلات براحتی می توان سگ متوسطی را از پای درآورد ؟

آیا میدانستیدکه اغلب، روژ خانمها از پولک ماهی درست شده اند ؟

آیا میدانستیدکه که طولانی ترین دوره بیهوشی در تاریخ پزشکی مربوط به "الن اسپوریتو" یک دختر هفت ساله امریکایی است؟ او پس از عمل جراحی آپاندیس در سال 1942 میلادی به حالت اغماء رفت و پانزده سال بعد به هوش آمد ؟

آیا میدانستیدکه یك لامپ در یك ایستگاه آتش‌نشانی ایالت كالیفرنیای آمریكا وجود دارد که بیش از 100 سال عمر دارد و در طول این مدت روشن است ؟ این لامپ در طول این مدت طولانی به ‌طور 24 ساعته و هفت روز هفته روشن مانده است. این لامپ برق به قدرت چهار وات از سال 1901، در ایستگاه آتش‌نشانی ناحیه لایومور به ‌طور دائم روشن بوده و اكنون 108 سال از آن زمان می‌گذرد. فرضیه‌های زیادی در مورد طول عمر این لامپ 100 ساله که اكنون شهرت زیادی در كالیفرنیا به ‌دست آورده مطرح شده است. كاركنان بازنشسته این ایستگاه آتش‌نشانی عقیده دارند این لامپ كه توسط شركت شلبی الكتریك‌كو ساخته شده از یك كیفیت عالی برخوردار بوده و به‌ خوبی وكیوم شده است .

داروهای فشارخون و کلیه های آسیب دیده

داروهای فشارخون به ترمیم كلیه‌های آسیب دیده كمك می‌كنند

داروهای فشارخون به ترمیم كلیه‌های آسیب دیده كمك می‌كنند

در یك تحقیق جدید نشان داده شدكه داروهای فشار خون به ترمیم و بهبود كلیه‌های آسیب دیده كمك می‌كنند.


این یافته حاصل مطالعات انستیتو تحقیقات فارموكولوژی ماریو نیگاری در ایتالیا است.


آزمایشاتی كه در این زمینه روی ۱۱۲ بیمار انجام شده، نشان داد كه نیمی از این
بیمارانكه از بازدارنده آی سی ای استفاده كرده بودند، كمتر از افرادی كه فقط تحت روش‌های درمانی استاندارد قرار داشتند بهنارسایی كلیویمبتلا شدند.


محققان معتقدند كهاگرنتایج نهایی این آزمایشات كاملا موفقیت‌آمیز باشد با این روش درمانی می‌توان نیاز سالانه بیماران كلیوی را به پیوند‌های كلیه و یا حتی دیالیز كاهش داد.


متخصصان می‌گویند؛
اگرچه كلیه‌ها اعضای كوچكی در بدن هستند اما وظایف حیاتی زیادی از جمله تصفیه مواد زاید و مایعات اضافی از خون را به عهده دارند كه در حفظ سلامت عمومی بدن موثر است. بیماری شدید كلیه ممكن است منجر به نارسایی كامل آن شود كه نیازمند درمان با دیالیز یا پیوند كلیه برای جلوگیری از مرگ است. هرچند امروزه روش‌های درمانی موثری برای بسیاری از بیماری‌های كلیه وجود دارد ولی مردم هنوز نمی دانند که بیماریهای كلیوی قابل پیشگیری هستند.

رابطه ی پختن غذا با تکامل انسان

پختن و آماده کردن غذا موجب تحول چشمگیر در تکامل انسان شده است.


این نظریه جدید پژوهشگران حاکی از آن است که اگر پختن را نیاموخته بودیم، نه تنها هنوز شبیه به شامپانزه بودیم، بلکه مثل آنها باید بخش اعظم روزمان را صرف جویدن می کردیم.


در این نظریه آمده است: اگر به خاطر غذای پخته نبود، یک فرد معمولی باید روزانه حدود پنج کیلوگرم مواد خام مصرف می کرد تا کالری لازم برای بقا را جذب کند. این مدت یعنی شش ساعت در روز را صرف جویدن کنیم.


این یک نظر پذیرفته شده است که با ورود گوشت قرمز به رژیم غذایی اجداد انسان ، مغز آنها رشد کرد و هوششان افزایش یافت.


گوشت قرمز نه تنها باعث بزرگ شدن مغز اجداد انسان شد
، بلکه همچنین به نیاز آنها در صرف کردن تمام وقتشان برای جستجوی غذا برای حفظ انرژی پایان داد.در نتیجه فرصتی برای ایجاد ساختارهای اجتماعی پدید آمد.


پروفسور ریچارد رنگام از دانشگاه هاروارد معتقد است که مساله فقط به روی آوردن به گوشت قرمز به عنوان یک ماده غذایی مربوط نمی شود.


به نظر او آنچه باعث ایجاد یک تحول عمیق در تکامل انسان شده بیشترشیوه آماده کردن غذابوده تا تغییر عناصر رژیم غذایی.


وی معتقد است که پختن بالاترین نقش را درافزایش کیفیت غذادر کل تاریخ حیات ایفا کرده است.


به گفته این پژوهشگراجداد انسان به احتمال زیاد غذا را به اشتباه داخل آتش انداختند.بعد متوجه شدند که خوشمزه شده است و این اتفاق مسیر کاملا تازه ای را رقم زد."


وی اظهار داشت: برای درک اینکه بدن ما چطور و چه زمانی تغییر کرد، باید با بررسی فسیل ها نگاه دقیقتری به آنچه اجداد ما می خوردند بیندازیم."


قدیمی ترین جد ما "آسترالوپیتکوس" بود که به میمون شباهت داشت.


این موجوددارای شکمی بزرگحاوی یک روده خیلی بزرگ بود که برای هضم مواد سفت گیاهی به دندان های بزرگ و پختی نیاز داشتکه برای آسیا کردن و خرد کردن گیاهان سفت به کار می رفت.


با این حال آسترالوپیتکوس زندگی درختی را ترک کرد و وارد ساوانای آفریقا شد و شروع به خوردن حیواناتی که آنجا می چریدند، کرد. همین تغییر محل سکونت، سبک زندگی و رژیم غذایی بود که باعث تغییرات عمده در آناتومی انسان شد.


خوردن گوشتارتباط نزدیکی به تحولی تکاملی در حدود ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار سال قبل دارد که به پیدایش هومو هابیلیس با دندان های تیزتر و مغزی ۳۰ درصد بزرگتر منجر شد.


با این حال مهمترین تحول یک میلیون و ۸۰۰ هزار سال قبل زمانی که هومو ارکتوس - اولین جد "واقعا انسان" ما - پا به عرصه گذاشت روی داد.


هومو ارکتوس دارای مغزی حتی بزرگتر و آرواره ها و دندان های کوچکتر بود.


بدن ارکتوس نیز چیزی شبیه به ما بود. بازوهای کوتاهتر و پاهای بلندتر ظاهر شد و شکمی که مخصوص هضم گیاهان بود از میان رفت، یعنی ارکتوس نه تنها می توانست سرپا بایستد بلکه می توانست روی دو پا بدود.او باهوشتر و سریعتر بود و به گفته رنگام پختن غذا را آموخته بود.


پژوهشگران می گویند: "پختن شکم ما را کوچکتر کرد. وقتی غذایمان را پختیم، نیازی به شکم بزرگ نداشتیم."


به گفته آنها شکم از نظر انرژی پرهزینه است .افرادی که با شکم کوچک به دنیا می آمدند می توانستند انرژی شان را ذخیره کنند،بچه های بیشتری داشته باشند و بهتر بقا یابند.


پروفسور پیتر ویلر از دانشگاه جان مورس لیورپول و همکارش، لسلی ایلو، فکر می کنند همین تغییر در سیستم گوارشی ما بود که امکان بزرگتر شدن مغزمان را فراهم کرد.


پختن، سلول های غذا را می شکند به طوری که برای آزاد شدن مواد مغذی مورد نیاز بدن، معده باید کار کمتری انجام دهد.


به گفته ویلر این تحول "باعث آزاد شدن انرژی شد که سوخت مورد نیاز مغز بزرگتر را فراهم کرد. افزایش اندازه مغز، با کوچک شدن شکم رابطه دارد."


جالب اینکه ویلر و ایلو دریافتند کهکاهش اندازه دستگاه گوارشی دقیقا به اندازه افزایش اندازه مغز یعنی ۲۰ درصد بود.


پروفسور استفان سیکور در دانشگاه آلاباما دریافت که غذای پخته نه تنها انرژی بیشتری در بدن آزاد می کند، بلکه بدن هم انرژی کمتری صرف هضم آن می کند.


پختن غذا اصولا یک نوع هضم پیشاپیش است کهمصرف انرژی را از شکم به مغزمنتقل کرده است.


به گفته ویلر و رنگام و همکارانشان، این تصادفی نیست که انسان -باهوشترین موجود زمین- تنها گونه ای است که پخت و پز می کند.

به گفته پژوهشگران؛شایعترین علائم هشداردهنده بیماری‌های كلیوی و دستگاه ادراری شامل فشار خون بالا، مشاهده خون با پروتئین در ادرار، وجود كراتینین خون بالاتر از حد تعیین شده در زنان و مردان، تكرر ادرار به ویژه در شب، مشكل در ادرار كردن یا ادرار درد آور و تورم در چشم ها و تورم دست‌ها و پاها به ویژه در كودكان هستند.در مراحل اولیه بیماری ممكن است هیچ گونه علامتی دیده نشود. با گذشت زمان توانایی بدن در دفع مواد زائد كمتر خواهد شد لذا ممكن است بیمار متوجه ادم و ورم در دستها و پاها شود. احتمالا احساس نفس‌های كوتاه و یا كاهش انرژی خواهد كرد. اما جای نگرانی نیست؛ زیرا به محض آن كه بیمار به کمک پزشك اقدام به درمان كند، احساس بهتری خواهد یافت، اما ممكن استبیماری كلیههنوز در حال پیشرفت كردن باشد و در صورتی كه تحت درمان قرار نگرفته و پیشرفت كند هر دو كلیه از كار خواهند افتاد.


محققان با انتشار این یافته‌های جدید در مجله پزشكی لانست همچنین خاطرنشان كردند كه در آینده از سلول‌های بنیادی نیز می‌توان برای
ترمیم كلیه‌های آسیب دیدهاستفاده كرد.



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 54
نویسنده : حسینی
اختراعاتی که باید از آنها ترسید! ما در عصری زندگی می‌کنیم که هر روز خبری از یک اختراع یا اکتشاف مهم می‌شنویم و همگی این اختراعات برای مقاصد بشردوستانه طراحی شده‌اند اما باید از روزی ترسید که این اختراعات در مسیر غلط به کار گرفته شوند. امیدواریم این یادداشت باعث ترس شما نشود: 1. بمب اتم نخستین بمب اتمی، بمبی پلوتونیومی (از نوع شکافتی) بود و در سال ۱۹۴۵میلادی در جریان جنگ جهانی دوم در آمریکا ساخته و در شانزدهم ژوئیهٔ ۱۹۴۵میلادی و در صحرای “آلاموگوردو” در “نیومکزیکو” آمریکا آزمایش شد. آمریکا تنها کشوری است که از بمب اتمی (شکافتی‌-‌ اورانیومی) در هیروشیما و (شکافتی‌– پلوتونیومی) در ناکازاگی استفاده نظامی کرده است. شوروی نیز به عنوان ابرقدرت شرق در سال ۱۹۴۹ دارای بمب اتمی شد. همیشه ترس ار بمب اتمی گریبانگیر بشر بوده و جنگ سرد بین دولت‌ها بر سر این بمب ادامه دارد که همگی امیدواریم این سلاح از روی زمین محو شود. -ربات ربات یا روبوت دستگاهی مکانیکی برای انجام وظایف گوناگون است. یک ماشین که می‌تواند برای عمل به دستورات گوناگون برنامه‌ریزی شود و یا یک سری کارهای ویژه انجام دهد. به ویژه آن دسته از کارها که فراتر از توانایی‌های طبیعی و سرشتی بشر باشند. ما حتی روبات باعواطف نیز داریم اما این نکته قابل ذکر است که تعداد ربات‌ها از تعداد نوع انسان بسیار کمتر است ولی‌ باید از روزی نگران بود که ‌ربات‌ها بیشتر از نوع بشر شوند. فیلم‌های “ماتریکس” و “نابودگر” را به یاد آورید سینما اگرچه یک نشانه است اما همیشه خطر جنگ با روبات‌ها را یادآوری کرده است. 3. مهندسی ژنتیک مهندسی ژنتیک، به مجموعه روش‌هایی گفته می‌شود که به منظور جداسازی، خالص‌سازی، وارد کردن و بیان یک ژن خاص در یک میزبان بکار می‌روند و نهایتا منجر به بروز یک صفت خاص و یا تولید محصول مورد نظر در جاندار میزبان می‌شود. این علم ترسناک که قابلیت تلفیق ژن‌های مختلف و تولید انواع موجودات عجیب و غریب را نیز دارد ممکن است سربازان شکست‌ناپذیر و مورچه‌های عظیم الجثه را تولید کند. 4. بیوتکنولوژی (زیست فناوری) زیست‎فناوری را در یک تعریف کلی به کارگیری اندامگان یا ارگانیسم یا فرایندهای زیستی در صنایع تولیدی یا خدماتی دانسته‌اند و فنونی که از موجودات زنده برای ساخت یا تغییر محصولات، ارتقا کیفی گیاهان یا حیوانات و تغییر صفات میکروارگانیسم‎ها برای کاربردهای ویژه استفاده می‌کند. همگان خاطره ذرت‌های بیوتکنولوژی را به خاطر دارند که موجب چه فاجعه‌ای در آمریکا و مرگ صدها نفر شد. 5. شتاب دهنده ذرات دستگاهی است که در آن ذرّات باردار (مانند: ذرات بنیادی، هسته اتم‌ها یا اتم‌های یونیزه شده، مولکول‌ها یا قسمت‌های مولکول) به وسیله میدان‌های الکتریکی یا مغناطیسی تا سرعت‌های بسیار زیادی شتاب‌داده می‌شوند. به طوری که سرعت بسیاری از آنها، حتی تا نزدیکی‌های سرعت نور می‌رسد. انرژی جنبشی ذره در این حالت به این ترتیب، به اندازه چندین برابر انرژی در حال سکون آن می‌باشد. این فناوری یکی از منابع انرژی در جهان آینده خواهد بود. تا اینجای کار خوب است اما اگر این انرژی از کنترل خارج شود می‌تواند موجب خسران بزرگی شود. 6. فناوری نانو در واقع نانوفناوری فهم و به کارگیری خواص جدیدی از مواد و سیستم‌هایی در این ابعاد است که اثرات فیزیکی جدیدی، عمدتا متاثر از غلبه خواص کوانتومی بر خواص کلاسیک، از خود نشان می‌دهند. فناوری نانو کاربردهای گسترده‌ای در دانش‌های گوناگون دارد که از موارد مهم آن می‌توان به کاربردهایش در پزشکی برای ساخت داروهای بدون اثرهای جانبی اشاره کرد که تنها بر یک بافت ویژه تاثیر می‌گذارند. از انواع کاربردها می‌توان در ساخت نانو جوراب‌ها، نانو لوله‌های کربنی و … اشاره کرد و اگر این تکنولوژی در خدمت تولید یک دارو و یا ویروس سیاه بر ضد بشریت به کار گرفته شود باید واقعا از این اختراع ترسید.

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 81
نویسنده : حسینی
دانستنی های جالب و مفید . چرا پلک چشمتان می زند؟ این وضعیت ناراحت كننده خیلی شایع است.. این اتفاق بیشتر مواقع برای پلک پایینی چشم ها می افتد. کارشناسان معتقدند که خستگی، استرس، مصرف کافئین زیاد منجر به این شرایط می شود. بنابراین خستگی چشم، تغذیه نامناسب، مصرف بیش از اندازه مشروبات الکلی، و آلرژی ها هم به این موضوع دامن می زند. خوشبختانه این مورد هیچ تاثیر مضری ندارد و خود به خود از بین می رود. برای اینکه به این موقعیت ناراحت کننده خاتمه دهید، مصرف الکل را قطع کنید و خوب استراحت کنید. 6. چرا همیشه دمای بدنتان سرد است؟ دمای بدن با فعالیت هیپوتالاموس در مغز تنظیم می شود. هیپوتالاموس به بدن پیغام می رساند تا گرما را بیرون کند و سرما جایگزین شود. آهن در این فرآیند نقش بسزایی دارد بنابراین افرادی که کم خونی دارند بیشتر احساس سرما می کنند. گردش ضعیف خون، که بر اثر فشار خون بالا یا مصرف دارو اتفاق می افتد در میان بیماران می تواند منجر به احساس سرما شود. تیروئید کم کار هم متابولیسم افراد را تا حدی پایین می آورد که بدن گرمای لازم را تولید نمی کند. مطالعه اخیر نشان داده که حتی ممکن است زمینه های ژنتیکی در احساس سرمای افراد موثر باشد. اگر شما جزء آن دسته از افرادی هستید که مدام نیاز دارید ژاکت یا لباس های پشمی حتی در تابستان بپوشید، غذاهای آهن دار مانند گوشت قرمز کم چرب، لوبیا، سبزیجات برگ دار سبز بخورید تا با کم خونی شما مقابله کند. همچنین از مصرف نیکوتین که رگهای خون را منقبض می کند و گردش خون را ضعیف می کند خودداری کنید. 7. آیا گوشهایتان هنوز رشد می کند؟ بله، گوش خارجی رشد می کند. طبق مطالعه ای که توسط پزشکان عمومی کالج بریتانیا انجام شد، وقتی که به دنیا می آییم، سایز گوش ها به تناسب همان موقع است، هرچه بدن بزرگتر می شود، گوش ها هم بزرگتر و برجسته تر می شوند. تا 10 سالگی به سرعت رشد می کنند سپس سالانه 0.22 میلی متر رشد می کنند. مطالعات دیگر نشان می دهد که لاله گوش به خودی خود در طول زندگی مان بزرگ می شود(لاله گوش مردها بزرگتر از خانم هاست). بنابراین، سایز مجرای گوش که با استخوان و غضروف شکل می گیرد تا سن پیری رشد نمی کند. 8. آیا همه بچه ها بدون خال یا لک به دنیا می آیند؟ البته بعضی از نوزادان، با خال مادر زادی یا ماه گرفتگی به دنیا می آیند اما این درست است که تا زمانی که پا به این دنیا نگذاشته اند هیچ گونه خالی ندارند و در معرض نور آفتاب ممکن است لک و خال در پوستشان ایجاد شود. اگر نوزادان زیاد در معرض نور آفتاب قرار بگیرند، مخصوصا آنهایی که پوست زیبا و چشم های روشنی دارند بیشتر در معرض لک پوستی قرار دارند و احتمال سرطان پوست برای آنها بیشتر است. رابین آشینوف سرپرست مرکز جراحی های پوست می گوید: لک هایی که روی گونه های بچه های با موهای قرمز وجود دارد جزء زیبایی آنها نیست بلکه لک های پوست آنها به دلیل آسیب های ناشی از آفتاب است و ممكن است به مولكولDNA سلولها آسیب دیده باشد. بچه ها و بزرگسالانی که لک دارند بایستی به صورت مداوم تحت نظر متخصص پوست باشند و از کرم های ضد آفتاب با اس پی اف 30 یا حتی بالاتر استفاده کنند. 9. چه چیزی باعث خواب رفتگی و مورمور شدن می شود؟ مورمور شدن به علت نرسیدن جریان خون به عصب تحت فشار ایجاد می شود به وجود می آید. اگر به مدت طولانی در یک جا بنشینید یا حتی وقتی که پاهایتان را روی هم انداخته اید، ممكن است روی عصب هایتان زیاد فشار وارد کنید و باعث می شوید که مثلا پایتان خواب رود یا احساس کرختی کنید. مورمور شدن بیشتر در دست ها، پاها، و قوزک پا اتفاق می افتد. این حس آزاردهنده پیامی را به مغز می رساند. عوض کردن حالت نشستن تان تقریبا همیشه راه حلی است تا این مشکل برطرف شود. اما این احساس دلخراش به ندرت می تواند نشانه بیماری هایی مانند دیابت، لوپوس و ام اس باشد. اگر مور مور شدن بدنتان با تغییر دادن حالت نشستن تان برطرف نشد، به پزشک مراجعه کنید. 10. چرا اطراف لامپ ها هاله نور می بینیم؟ این پدیده به علت خطای کروی اتفاق می افتد. خطای کروی یکی از خطاهای بصری انسان است. در روز، مردمک چشم، تنگ می شود و اجازه می دهد که نور با عدسی چشم برخورد کند. در شب، وقتی که مردمک های چشم گشاد می شود تا نور بیشتری را وارد کند، چشمان شما مسیر بزرگتری برای لنز درنظر می گیرد. هرچه لنز دورتر رود، از وضوح نور کاسته می شود. اگر شما از مرکز دور شوید، اشعه های نور به مرکز چشم شما متمرکز نمی شود. این چرخه را حس می کنید، زیرا لنز گرد است. تقریبا همه این حلقه ها را می بینند، اگر شما همیشه آن را می بینید، به احتمال زیاد چشمان شما خوب است. اما هاله هایی که در اثر تاری لنز به وجود می آیند، یکی از نشانه های آب مروارید است. ممكن است دیدن ناگهانی هاله نشانه ی گلوكوم یا افزایش فشار چشم باشد. بنابراین اگر هاله جدیدی را می بینید برای تست و آزمایش های مختلف به پزشک مراجعه کنید. 11. آیا مچ پای چاق برای شما خوب است؟ شاید باشد. اگرچه دانشمندان اهمیت شکل قوزک پا را مورد مطالعه قرار نداده اند اما تحقیقات دیگری در زمینه چربی ممکن است به این سوال پاسخ دهد. چربی های شکمی و اعضای دیگر بدن، به میزان زیادی با اختلال متابولیسم مرتبط است. مانند دیابت نوع دو که چربی های پا با این بیماری در ارتباط است. وندی کورت استاد دانشگاه کلورادو، در مطالعه ای دریافته است که خانم های یائسه ای كه چربی بیشتری در پاهای خود دارند و خطر كمتری برای بیماری های قلبی، فشار خون، و دیابت نوع دو داشته اند. احتمالا چربی های جمع شده در پا، تری گلیسریدها را از گردش خون بیرونكشیده و ذخیره كرده است. او می گوید كه احتمالا خارج كردن این سلولها از بدن مثلا به وسیله ی لیپوساكشن ایده ی خوبی نیست و این تاثیر را از بین می برد. 12. ایا آدامس و پنیر برای دندان های شما خوب است؟ هر زمانی که چیزی را می خورید، باکتری های دهانتان نسبت به غذاها واکنش شیمیایی نشان می دهند و اسید آلی تولید می کنند که باعث پوسیدگی دندان می شود. با خارج كردن بقایای غذا از بین دندانها ،شستن دندان ها با آب ، و رقیق كردن اسید تولید شده ، بزاق با این فرآیند مقابله می کند. جیمز وفل رئیس انستیتو تحقیقات دندانپزشکی می گوید: ما متوجه شدیم که عمل مكانیكی جویدن، ترشح بزاق را تحریک می کند. اما درمورد پنیر، چربی های آن به عنوان یک عامل حفاظتی برای دندان ها عمل می کند. به علاوه پنیر حاوی کلسیم و فسفات است که از پوسیدگی دندان ها جلوگیری می کند و دندان ها را محکم می کند. میان وعده های غذایی تان را محدود کنید تا تعداد دفعات مواجهه دندانها با اسید كاهش پیدا كند. آدامس های بدون قند را بعد از غذا بجوید. یا غذایتان را با تکه های کوچک پنیر تمام کنید. 13. چرا در ناحیه پهلو احساس گرفتگی می کنید؟ روبرت گتلین یک پزشک نیویورکی می گوید: دو دلیل معمول این گرفتگی در پهلو شامل دویدن و خنده های مداوم است. این فعالیت ها حداقل یک چیز مشترک دارند: فشار بر دیافراگم. وقتی به شدت می خندید، هوای زیادی را وارد ریه می کنید که ریه ها را پر می کند و وقتی که ماهیچه های شکمی منقبض می شوند به دیافراگم فشار وارد می آید. چنین موقعیتی زمان جیغ کشیدن شما هم به وجود می آید. زیرا در ماهیچه ها گرفتگی و اسپاسمی به وجود می آید که همه ما آن را می شناسیم. گاهی اوقات وقتی که زیاد می خندید، ممکن است دردی در ناحیه بازوی سمت راستتان احساس کنید. به این علت است که عصبی که دیافراگم را تغذیه می کند به سمت شانه سمت راست هم می رود. علاوه بر این، خنده از ته دل ممکن است حالتی ایجاد كند كه شما فكر كنید دچار حمله قلبی شده اید! بنابراین با آهسته تر خندیدن فشار بر دیافراگم را متوقف كنید. سعی كنید نفس آرام و عمیق بكشید و از خوردن وعده های حجیم اجتناب کنید تا خون زیادی به سمت روده ی شما جریان پیدا نكند و دچار مشكل نشوید.

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 63
نویسنده : حسینی

قـدرت فـکر و دعـا

مكانیسم اثر افكار و اذكار

در سال 1867م «بارون ریختن باخ» ادعا كرد،‌ از بدن انسان امواجی خارج می‌شود كه می‌توان آن را مشاهده كرد. و بعدها «كارل دوپول» ثابت نمود كه امواجی از بدن حیوان،‌ گیاه و جماد خارج می‌شود كه از آنها عكس‌برداری هم نموده‌اند.

امروزه پژوهش‌های زیادی درحوزه فیزیك كوانتومی شده است،‌ كه در اثر آن به نتایج و كشفیات شگفت‌انگیزی دست یافته‌اند. فیزیك كوانتومی قوانین انرژی در سطح ذرات بسیار ریز (هسته) را تشریح می‌كند. و تمامی اشیاء‌ و پدیده‌ها میدان مغناطیسی خاص خود را دارند. در فیزیك كوانتومی هر فكری شكل و اثری دارد. آن‌چه فكر می‌كنید، ممكن است تبدیل به واقعیت شود؛ به نظر می‌رسد افكار ما می‌تواند اثر مثبتی داشته باشد،‌ حتی بر روی كسانی كه هیچ‌گاه آنها را ملاقات نكرده‌ایم.


دكتر ماسورا اموتو با كشفیات بزرگ خود در مورد تأثیر میدان‌ها و امواج انواع صداها ، كلمات،‌ اذكار،‌ افكار و دعاها بر روی آب،‌ تحول عظیمی در دانش بشری ایجاد كرده است. وی مطالعات خود را صرف انرژی حیاتی اشیاء و پدیده‌ها در فیزیك كوانتومی و میدان رزونانس امواج (Hado) ـ كه پیرامون اشیاء مختلف وجود داردـ كرده و مشاهده نمود كه تمامی اشیاء و پدیده‌ها میدان مغناطیسی خاص خود را دارند. او با تكنیك عكس‌برداری خاص خود، توانسته تأثیر میدان‌ها و امواج را بر روی آب نمایش دهد.

اموتو با انجام آزمایشات متعددی با خواندن دعا،‌ پخش كردن انوع آهنگ‌ها و موسیقی‌ها بر آب؛ تشكر از آب؛ و حتی برچسب زدن انواع كلمات نوشته شده بر روی لیوان آب؛ و تصویربرداری از ساختمان مولكولی آن، ‌مشاهده نمود كه ساختمان مولكولی آب وقتی در معرض صدای دلنشین، دعا و نوشته با مفاهیم خوب ومثبت، همچون «امید»،‌ «عشق و محبت»، «صلح و آرامش» و... قرار می‌گیرد، كریستالی با دانه‌بندی مولکولی زاویه‌دار و شكل زیبا و منظم همچون شكل گل تشكیل می‌دهد. و در مقابل صدای ناهنجار، موسیقی تند یا نوشته با محتوای زشت، منفی و نابهنجار، همچون «تو احمقی»، «شیطان»‌، «می‌کشمت» و ... حالت درهم ریخته و بسیار آشفته دارد. جالب‌تر این‌كه تصویر كلمة «تو احمقی» شباهت باور نكردنی به برخی از تصویر حاصله از موسیقی‌ها مثل پاپ و هوی‌متال داشت.

نمونه‌هایی از اثر نوشته بر ساختمان مولکولی آب

«عشق و تقدیر» «تو مرا مریض کردی می‌کشمت!»اموتو در یك آزمایشی كه بعداً نیز بارها آن را تكرار كرد، به 500 معلم از سراسر ژاپن نامه نوشت و تشریح كرد كه می‌خواهد در یك روز و ساعت مشخص، یك فنجان آب معمولی لوله كشی شهر روی میزش بگذارد، و از آنها خواهش كرد برای پاكی آن آب دعا كرده و احساس عمیق خود را برای آن بفرستند. تصویرهای قبل و بعد از این آزمایش واقعاً قابل توجه بود.

نمونه‌ای ازساختمان مولکولی آب قبل و بعد از دعا

تصویر آب «فوجی‌وارا دم»قبل از دعا کردن-تصویر همان آب بعد از دعا کردننتایج این تحقیقات بیانگر این واقعیت است كه آب به طور هشیار و زنده به هر گونه احساسات،‌ عواطف و افكار ما‌ عكس‌العمل نشان می‌دهد. و عقاید مردم،‌ دعا و نفرین‌شان، بدون در نظر گرفتن بعد مسافت می‌تواند با هم جمع شده و تأثیرگذار باشد. این آزمایشات تأییدی بر قدرت دعا و اعتقادات است.

آزمایشات وی همچنین نشان می‌دهد که هر نوع صدایی تأثیر متفاوتی را بر روی كریستال (بلور) منجمد شدة آب می‌گذارد. در اثر صداهای ناهنجار و آهنگ‌های تند مانند موسیقی پاپ و هوی ‌متال، ساختمان مولكولی آب به هم ریخته و متشنج می گردد، و اثر بدی بر روی آن گذاشته بود. او آب مقطر و تصفیه شده را چندین ساعت بین دو بلندگو قرار داد و سپس از کریستال‌هایی که بعد از یخ زدن آب شکل گرفته بود، عکس‌برداری کرد.


نمونه‌هایی از اثر موسیقی بر ساختمان مولکولی آب

تأثیر موسیقی هوی متال تأثیر موسیقی سنتی کاواشی ژاپناصولاً هر نوع صوتی در درون انسان اثر می‌گذارد؛ و اگر آن صدا طبیعی، سالم، آرام‌ و دلنشین باشد، اثرات روحی و روانی مفید، متعادل و لذت‌بخشی را در انسان به یادگار می‌گذارد. با توجه به این كه حجم بیشتر بدن انسان (حدود 70-60 درصد) را آب تشكیل می‌دهد، می‌‌توان نتیجه‌گیری نمود كه انواع صداها می‌توانند اثرات متفاوتی را بر انسان به جای گذارند. و شاید بتوان یكی از دلایل حرام بودن گوش دادن به موسیقی غنادار را در این مسئله دانست، كه این نوع موسیقی‌ها تأثیر بدی بر روی انسان گذاشته و ساختمان مولكولی آب و سایر عناصر موجود در بدن ـ به خصوص نورون‌های اعصاب ـ را به هم می‌ریزد. و در عوض صدای آرام و دلنشین، همچون صوت قرآن و زمزمه‌های روحبخش دعاها، می‌تواند تأثیرات عمیق و خوبی را در انسان ایجاد كند؛ و با نظم خاصی كه در ساختمان مولكولی عناصر موجود در ساخت‌های بدن، به خصوص مایعات بدن می‌دهد، اعصاب به هم ریخته و فرسوده را جان دوباره داده و به حالت تعادل بر‌گرداند. و در این صورت است كه انسان احساس آرامش و آسودگی خاطر، و سرور و شادی می‌كند.

پیام‌های شگفت‌انگیز آب

برای روشن‌تر شدن بحث و پرداختن به مسایل جزیی‌تر همچون شیوه کار و آزمایش، مناسب دیدیم تا بخشی از مقاله و مصاحبه دکتر اموتو را که تحت عنوان «شعور و هشیاری آب» منتشر شده است را عیناً نقل کنیم:

آب چگونه شعور و هشیاری ‌ما را نشان می‌دهد؟

آب پیام خیلی مهمی برای ما دارد. آب به ما می‌گوید که دید بسیار عمیقی از خودمان داشته باشیم. وقتی که ما به وسیلة آیینه آب به خودمان نگاه می‌کنیم، پیام شگفت‌انگیز می‌شود. می‌دانیم که زندگی بشر مستقیماً به کیفیت آب ـ موجود در درون و پیرامونمان ـ بستگی دارد.

چنانچه تردیدی دارید که افکار و اندیشه‌های شما در هر چیزی در درون و اطرافتان تأثیر می‌گذارد، اطلاعات و عکس‌های بر گرفته از کتابی که دست‌آوردهای منتشر شده اوست، و اینجا ارائه شده، فکرتان را تغییر خواهد داد و باورهایتان را عمیقاً دگرگون خواهد کرد.

کار آقای اموتو دلیل و شاهد واقعی در اختیار ما گذاشته است، که انرژی ارتعاشی بشری، افکار، الفاظ، اندیشه و تصورات، و موسیقی، ساختمان مولکولی آب را تحت تأثیر قرار می‌دهند؛ درست همان آبی که بالای هفتاد درصد بدن یک انسان بالغ را دربر دارد و به همان مقدار سیاره ما را می‌پوشاند. آب مایه حیات تمام موجودات این کره است، کیفیت و تمامیت برای شکل گیری‌های تمامی موجودات فوق‌العاده مهم است. بدن خیلی شبیه اسفنج است و مرکب از تریلیون‌ها حفره‌های سلول‌های فراخوانده است، که مایع را نگه‌ می‌دارند. کیفیت زندگی‌مان مستقیماً به کیفیت آب ‌موجود درونمان بستگی دارد.‌اب یک ماده خیلی نرم

و قابل انعطاف است. شکل طبیعی‌اش را با هرآنچه محیط ارائه می‌کند، به‌ راحتی وفق می‌دهد. اما نمود فیزیکی‌اش تنها چیزی نیست که تغییر پیدا می‌کند، بلکه شکل مولکولی‌اش هم تغییر می‌کند. انرژی و ارتعاشات محیط، شکل مولکولی آب را تغییر می‌دهند. این احساس وشعور آب نه‌تنها در ظاهر توانایی منعکس کردن محیط را دارد؛ بلکه از نظر مولکولی نیز محیط را منعکس می‌کند.

آقای اموتو دلیل و سند دیداری این تغییرات مولکولی در آب را به واسطه تکنیک عکس‌برداری خود آورده است. او قطره‌های آب را منجمد می‌کند (در دمای 25- درجه به مدت 3 ساعت) و سپس آنها را زیر یک میدان تاریک میکروسکوپ (از نوعOlympus) که قابلیت‌های عکس‌برداری را دارد، می‌آزماید. عملکرد او تنوع ساختمان مولکولی آب و تأثیر محیط بر ساختار آب را به وضوح نشان می‌دهد.

آقای اموتو تفاوت‌های بسیار خیره‌کننده‌ای از ساختمان‌های کریستال آب از چشمه‌های خیلی متفاوت و حالت‌های متفاوت پیرامون کرة زمین کشف کرده است. آبی که از کوه طبیعی و چشمه‌ها جاری است، طرح‌های هندسی زیبایی در این الگوهای بلورین نشان می‌دهد. آب آلوده و سمی از منطقه‌‌های صنعتی و مسکونی و آب راکد از آب لوله‌ها و ذخیره شده در سدها، ساختارهای بلورینی که از شکل طبیعی افتاده و به گونه نامنظم شکل گرفته را نشان می‌دهد.

سرچشمه لوردس فرانسه - رودخانه یادو ژاپن، که از میان بسیاری از شهرهای بزگ در کاسیا عبور می‌کند.


بعد از مشاهده این که آب به شرایط و حالت‌های محیطی واکنش نشان داد، آقای اموتو و همکارانش تصمیم گرفتند تا ببینند چگونه افکار و کلمات آرایش کریستال‌های آب تصفیه نشده و تصفیه شده را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ با به کارگیری کلمات تایپ شده بر روی کاغذ با یک دستور عمل‌کننده و به مدت یک شب بر روی لیوان شیشه‌ای چسباند. رویه مشابهی در به کارگیری نام اشخاص متوفی انجام پذیرفت. سپس آبها منجمد شده و عکس برداری شدند.



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 63
نویسنده : حسینی
دانستنی علمي

ـ خنده آسانتر از اخم کردن است؛ برای خندیدن انسان از ۱۷ عضله صورت وگردن استفاده می کند در حالی که برای اخم کردن از ۴۰ عضله.
ـ گربه در گوشش ۳۲ عضله دارد.
ـ خرسها موجوداتی چپ دست هستند.
ـ مورچه به هنگام مسموم شدن همیشه روی پهلوی راست می افتد.
ـ در فصل پائیز ۷۰۰ تا ۹۰۰ هزار برگ درخت بلوط میریزد.
ـ درصورتی که زنی به کوررنگی مبتلا باشد ؛ فرزندان پسر اوکوررنگ میشوند.
ـ مغز انسان بیش از سایر اعضای بدن کار میکند وبیش از۲۰% از انرژی بدن را مصرف می کند.
ـ هر یک لیتر بنزین معادل ۵/۲۳ تن گیاهان مدفون شده در قرنها پیش است.
ـ ۹۰% یخ دنیا در سرزمین های قطبی است.
ـ متوسط وزن مردان در کره زمین بیش از وزن زنان است.
ـ نیاز مردان به صحبت کردن در هر روز دوازده هزار واژه، و نیاز زنان ۲۳ هزار واژه است.
ـ اگر تکثیر باکتری تا ۲۴ ساعت ادامه یابد ، توده ۲ تنی از یک باکتری بوجود می آید.
ـ وسعت و عرض کهکشان راه شیری حدود ۷۰ هزار سال نوری است.
ـ سرعت گردباد گاهی به۳۰۰ تا ۴۵۰ کیلومتر در ساعت می رسد.
ـ عمیق ترین دریاچه جهان دریا چه بایکال در روسیه است که ۱۹۴۰ متر عمق دارد.
ـ حدود ۷ هزار نوع برنج مختلف در دنیا وجود دارد.
ـ یک میلیون کره به اندازه زمین در خورشید جای می گیرد.
ـ ۱۳۰۰ کره زمین در سیاره مشتری جای می گیرد.
ـ فنلاند از ۱۷۹ هزار و ۵۸۵ جزیره تشکیل شده است.
ـ زنبورها از بوی عرق بدشان می‌آید و به کسی که به نوعی بدنش بو دهد یا عطر و ادکلن زده باشد حمله می‌کند.
ـ‌ از بین رنگها رنگ سفید برای زنبور عسل آرامش دهنده و رنگ قهوه ای ناراحت کننده است.
ـ انسان با خوردن ۲۰ نیش از زنبور عسل در آن واحد خواهد مرد.
ـبدن زنبور داران در برابر نیش زنبورها مقاوم می‌شود و اغلب می‌توانند بیش
از صد عدد نیش زنبور عسل را تحمل کنند و احساس ناراحتی هم نکنند.
ـ از آنجا که زنبور عسل بی نظمی را دوست ندارد،‌ اگر جلوی کندوی آنها بایستید و مانع رفت و آمد آنها شوید به شما حمله خواهند کرد.
ـ نور خورشید فقط تا عمق ۴۰۰ متری آب دریا نفوذ می‌کند.
ـ سختی آب مشابه سختی بتن است.
ـ رعد و برقی به طول ۶/۱ کیلومتر دارای الکتریسیته کافی برای روشن کردن یک میلیون لامپ است.
ـ‌ هنگام صحبت برای بیا ن هر کلمه ۷۲ ماهیچه به کار گرفته می‌شود.
ـ لایه پوستی که آرنج را پوشانده است هر ۱۰ روز یکبار عوض می‌شود.
ـ خون میگوها آبی رنگ است، عنکبوتها خونی روشن و شفاف دارند.
ـ دانه نوعی درخت غول پیکر از خانواده کاج فقط ۰۰۵/۰ گرم وزن دارد.
ـ ۸۵% گیاهان در اقیانوسها رشد میکنند.
ـ تنها چیزی که در اسید حل نمی‌شود الماس است و فقط خیلی زیاد آن را از بین می‌برد.
ـ زرافه تازه متولد شده ۲ متر قد دارد.
ـ مغز فیزیکدان نابغه، آلبرت اینشتین ۱۵ درصد از حجم مغز انسان عادی بزرگتر بود.
ـ مارها گوش ندارند و با زبان می‌شنوند، زیرا زبان آنها به امواج صوتی بسیار حساس است.
ـ عمیق ترین جای اقیانوسهای جهان در اقیانوس آرامو عمق آن ۱۱ کیلومتر است.
ـ اسب ماده ۳۰ دندان و اسب نر ۳۶ دندان دارد.
ـ زمان بارداری فیل به دو سال است.
ـ آمریکا ییها سالانه ۸۵ میلیون تن کاغذ مصرف می‌کنند.
ـ نوعی ماهی وجود دارد که با کمک باله هایش به سطح می‌آید و ۵/۱ دقیقه در هوا پرواز میکند و به شکار طعمه خود میپردازد.
ـ اختاپوس دارای بزرگترین چشمان است که گاهی به ۲۵ سانتیمتر یعنی اندازه یک توپ والیبال میرسد.
ـ مار آناکوندا تنها نمونه افعی است که بچه می‌زاید.
ـ‌ اولین زیر دریایی جهان در سال ۹۵۷ هجری شمسی طراحی شد.
ـ پروانه با پا شیره گلها را می‌چشد نه با زبان.
ـ تا قرن پنجم میلادی متوسط عمر مردم اروپا از ۳۰ سال فراتر نمی‌رفت.
ـ خورشید روزانه معادل ۱۲۶ هزار میلیارد اسب بخارانرژی به زمین می‌فرستد.
ـ نمک بسیار بالای دریای بحرالمیت از زیست هرگونه ماهی در این دریا جلوگیری می‌کند.
ـ ۲۰ درصد آب شیرین جهان میان آمریکا و کانادا قرار دارد.
ـ بهترین شکارچی در خشکی خرس قطبی است.
ـ‌ خرس قطبی هنگامی که روی دو پا می‌ایستد حدود ۳ متر است.
ـ در بین انواع خرس ، خرس پاندا بزرگترین جمجمه را دارد.
ـ خرس با تمام سنگینی خود میتواند با سرعت ۵۰ کیلومتر در ساعت بدود.
ـ حس بویایی خرس تقریبا ۱۰۰ برابرقوی تر از انسان است.
ـ خرس نوزاد ۶۰۰ بار از مادر خود کوچکتر است.
ـ خرس کوالا هر گز آب نمی‌نوشد و آب مورد نیاز خود را با خوردن برگ گیاهان تامین می‌کند.
ـ کوههای آلپ در سال حدود یک سانتیمتر بلند میشوند.
ـ بیماری قند اولین عامل کوری در مردم جهان است.
ـ یکی از رودهای کامبوج ۶ ماه سال ازشمال به جنوب و۶ماه دیگر از جنوب به شمال جریان دارد.
ـ اگر در یک سال هیچ یک از نسلهای یک جفت مگس نر وماده از بین نروند ، حجم مگسهای متولد شده با حجم کره زمین برابر میشود.
ـ ظروف پلاستیکی تقریبا ۵۰ هزار سال در برابر تجزیه وفساد مقاومند.
ـ در خط استوا ، دمای هوا در تمام فصول سال تقریبا یکسان است.
ـ قاره کوچک استرالیا دارای بزرگترین منبع بوکسیت یا هیدروکسیدآلومینیوم در جهان است.
ـ هر قفل شماره‌دار ممکن است یک میلیون رمز داشته باشد.
ـ یک قطره آب دارای یک‌ صد میلیارد اتم است.
ـ برج کج پیزا ۲۹۳ پله و برج ایفل ۱۷۹۲ پله دارد.
ـ رشد کودک در بهار بیشتر است.
ـ جعبه سیاه هواپیمای تجاری نارنجی است.
ـ یک چهارم خاک روسیه در طول سال پوشیده از برف است.
ـ حس بویایی مورچه با حس بویاییسگ برابری می‌کند.
ـ چشم شتر برای محفوظ ماندن در برابر شنهای صحرا ۳ پلک دارد.
ـ تپش قلب گربه ۲ برابر قلب انسان است. قلب گربه در یک دقیقه بین ۱۱۰ تا ۱۴۰ بار می‌تپد.
ـ گرده گل هرگز فاسد نمی شود و از محدود مواد طبیعی است که تا زمان نا محدودی باقی می ماند.
ـ قدرت بینایی جغد ۸۲ برابر قدرت دید انسان است.
ـ اگر همه یخهای قطب جنوب آب شود بر سطح آب اقیانوسها ۷۰ متر اضافه می شود و در این صورت یک چهارم خشکیها زیر آب میرود.
ـ مار میتواند تا نیم ساعت بعد از قطع سرش نیش بزند.
ـ همه سیاره های منظومه شمسی دور محور خود از غرب به شرق میچرخند به جز سیاره ناهید که از شرق به غرب میچرخد.
ـ دانشمندان دریافته اند که مورچه همچون انسان صبح به هنگام بیدار شدن خمیازه میکشند.
ـ
در سال ۸۵۰ ه.ش. در شهر بازل سویس یک مرغ به سبب گذاردن تخم رنگی به طور
رسمی به اعدام محکوم شد زیرا او را شیطانی می دانستند که به شکل مرغ
درآمده است.
ـ تجربه نشان داده است که مرغ با شنیدن موسیقی تخم بزرگتری میگذارد.
ـ ویروس عامل آنفلوآنزا بیش از ۲۰۰ نوع دارد.
ـ هیتلر از مکانهای بسته بسیار وحشت داشت.
ـ انسان بالغ روزانه به هنگام کارهای سخت ممکن است تا ۱۵ لیتر عرق کنند.
ـ وزن کوه یخی متوسط الحجم ۲۰ میلیون تن است.
ـ بیشترین حرف مورد استفاده در انگلیسیEو کمترین آنQاست.Aرا کشف کردوآن را برای چشم مفید دانست.
ـ مردم فیلیپین به بیش از هزار لهجه سخن میگویند.
ـ زرافه همواره ایستاده وضع حمل می‌کند و نوزادش از فاصله ۱۸۰ سانتیمتری به زمین میافتد.
ـ کره زمین سالانه شاهد بیش از ۵۰ هزار زمین لرزه است.
ـ تا سه هزار سال پبش عمر متوسط مردم مصر ۳۰ سال بود.
ـ قدرت سیب در تحریک دستگاه عصبی از کافئین بیشتر است.
ـ پنگوئن تنها شناگری است که نمیتواند پرواز کند.
ـ دندان انسان چندین برابر از صخره محکمتر و سخت تر است.
ـ ادیسون ۱۰۹۷ اختراع داشته است.
ـ در هر قطره آب ۳۳۰۰ میلیون اتم وجود دارد.
ـ قلب فیل در هر دقیقه ۲۰۰ بار می‌تپد.
ـ تنها موجودی که میتواند به پشت بخوابد انسان است.
ـ ابوعلی سینادرحدود۲۳۸جلدکتاب نوشته است.
ـ ارسطو۲۰۰۰سال پیش ویتامین
ـ وزن جشم زرافه دو برابرمغزآن است.
ـ کره مریخ با سرعت۲۴۰کیلومتردر ساعت به دور خورشید می گردد.
ـ حروف ابجداز الفبای مردم فنیقیه اقتباس شده است.
ـ نخستین تقویم شمسی که شناخته شدتقویم مصریان است.
ـ کرمهای ابریشم در ۵۶ روز۸۶ هزار برابر وزن خود غذا می خورند.
ـ نوعی قورباغه وجود دارد که می‌تواند چندین ماه یخ بزند ودوباره به زندگی طبیعی باز‌گردد.
ـ پژوهشها ثابت کرده است که پشه بیشتر به سراغ کودکان وافراد بور میرود.
ـ هر عنکبوت تار ویژه خود را دارد و هیچگاه دو تار عنکبوت به هم شبیه نیستند.
ـ مجسمه آزادی نیویورک ۲۲۵ تن وزن دارد.
ـ مردم اندونزی به ۳۶۵ زبان صحبت می‌کنند.
ـ تعداد سلولهای بدن انسان ۱۰ برابر آدمهاست.
ـ مینای دندان محکم ترین جسم بدن است.
ـ ۶۴۰ ماهیچه در بدن وجود دارد.
ـ ماهیچه ها پرقدرت ترین جسم بدن هستند.
ـ آرواره ها فشاری به قدرتkg۲۵۰را بوجود می‌آورند.
ـ نازکترین پوست بدن ، پوست پلک وکلفت‌ترین پوست بدن را کف پا دارد.
ـ در یک ماه ۲۰ کیلو پوست از بین میرود.
ـ رشد ناخن نصف رشد مو می‌باشد.
ـ میانگین رشد ناخن دست ۴ برابر ناخن پا است.
ـ خون بعضی سخت تنان آبی است.
ـ خون به دلیل وجود آهن سرخ است.
ـ بدن انسان روزی یک لیتر بزاق ولید میکند.
ـ بدن ما ۵۰ هزار کیلومتر رشته عصبی دارد.
ـ دو سوم اطلاعات مغز از بینایی است.
ـ سرعت نور یک میلیون بار سریعتر از صوت است.
ـ چشم ماهی مرکب بزرگترین چشم نسبت به جثه است.
ـ به طور متوسط روزی ۱۷۰۰۰ بار پلک میزنیم.
ـ از آنجا که آب رنگ قرمز را جذب می‌کند ، رنگ آب را سبز مایل به آبی میبینیم.
ـ چشم سالم میتواند ۱۰ میلیون رنگ را ببیند.
ـ خون به دلیل وجود آهن سرخ است.
ـ بدن انسان روزی یک لیتر بزاق تولید میکند.
ـ بدن ما ۵۰ هزار کیلومتر رشته عصبی دارد.
ـ دو سوم اطلاعات مغز از بینایی است.
ـ سرعت نور یک میلیون بار سریعتر از صوت است.
ـ چشم ماهی مرکب بزرگترین چشم نسبت به جثه است.
ـ به طور متوسط روزی ۱۷۰۰۰ بار پلک میزنیم.
ـ از آنجا که آب رنگ قرمز را جذب می‌کند ، رنگ آب را سبز مایل به آبی میبینیم.
ـ چشم سالم میتواند ۱۰ میلیون رنگ را ببیند.
ـ ارتفاع ابر تا زمین در روز بیشتر از شب است.
ـ مار کبری تنها ماری است که قادر است فیلی را از پا در آورد.
ـ آب تا زمانی که حرکت دارد منجمد نمی‌شود.
ـ خرگوش و طوطی تنها حیواناتی هستند که می‌توانند بدون برگشتن اشیاء پشت سر خود را ببینند.
ـ قطب جنوب از طبقات یخ تشکیل شده است وتنها نقطة جهان است که درآن زمین خشکی وجود ندارد.
ـ جنین در شکم مادر گاهی دچار ***که میشود.
ـ کوچکترین استخوان بدن در داخل گوش قرار دارد.
ـ کراوات از نام مردم کراوات گرفته شده است که برای اولین آن را بر گردن آویختند.
ـ غورباقة قابیل با لیس زدن انسان ، او را دچار هذیان گویی میکند.
ـ وطن اصلی اسفناج ایران است و ۱۵۰۰ سال پیش استفاده از آن در دنیا رایج شد.
ـ مورچه تنها موجودی است که در مقایسه با بدنش بزرگترین مغز را دارد.
ـ خودرو در سرعت ۴۰ تا ۵۵ کیلومتر در ساعت کمترین سوخت را مصرف میکند.
ـ متخصصان تغذیه به این نتیجه رسیده اند که ‌ر‌و‌ز‌ه بهترین بهترین رژیم برای کاهش دائمی وزن است.
ـ وزن جگر انسان حدود ۱/۳ کیلوگرم است وبزرگترین غده در بدن است.
ـ خرس بالغ میتواند همچون اسب بدود.
ـ
زنبور عسل برای تولید ۴۰۰ گرم عسل که به دست ما میرسد دست کم ۸۰ هزاربار
از کندو به صحرا میرود که اگر هر بار معادل یک کیلومتر مسافت طی کند برای
به دست آوردن این مقدار عسل باید دو برابر محیط زمین را بپیماید.
ـ
قلب در هر دقیقه ۷/۴ لیتر خون در بدن پمپاژ میکند به این ترتیب در یک روز
حدود ۷۶۰۰ لیتر خون در بدن پمپاژ میشود . اگر شخصی ۷۰ سال عمر کند قلب او
در این مدت در حدود ۱۹۳ میلیون لیتر خون پمپاژ میکند وحدود ۵/۲ میلیارد
بار میزند.



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 65
نویسنده : حسینی
رمزی گرانبها برای موفقیت

رمزی گرانبها برای موفقیت

بدانیم که قدرت و بُرد دعای والدین آنچنان زیاد است که نه اسیر دوران خواهد شد و نه گذر زمان از قدرتش خواهد کاست. آنچنان که دعای گیرای ابراهیم علیه السلام سال ها بعد و بدون ذره ای کاستی در مورد نواده اش مستجاب شد .
موفقیت
همه انسان ها دوست دارند که هر چه سریعتر در زندگی خود جاده خوشبختی را بپیمایند و خیلی زود به سرمنزل کمال رهنمون شوند. نشستن بر سکوی موفقیت و بالا رفتن از قله های سربلندی، آرزوی همه ما است. اما چگونه می توان در چنین مسابقه پر تب و تابی از دیگران پیش افتاد و هر چه سریعتر به پیروزی ها و موفقیت های فراوان دست یافت؟

نگاهی کوتاه به مردم دور و برمان نشان می دهد که گویا همه موجودات عالم به گونه ای در تلاشند تا مسیر موفقیت را بپیمایند و در این مسابقه بزرگ، پیش تر از دیگران باشند. اما به راستی آنان که در طول تاریخ در این مسابقه بزرگ و دشوار، گوی سبقت را از دیگران ربوده اند و نام خود را برای همیشه به عنوان موفق ترین انسان های عالم ثبت کرده اند، چگونه و با چه کلیدی به این جایگاه شایسته دست یافته اند؟

بی شک بدون در دست داشتن کلیدهایی که بتواند درهای بسته را به سرعت بر روی انسان بگشاید و مسیرهای میانبر را یکی پس از دیگری در پیش پایمان قرار دهد،‌ نمی توان موفقیت قابل توجهی کسب کرد. بنابراین خوب است که به سراغ موفق ترین انسان عالم برویم و از روی کلیدهای موفقیت او المثنی بسازیم.

رمز موفقیت پیامبر صلی الله علیه و آله از زبان خود او

یکی از مهمترین کلیدهای موفقیت که بسیاری از مردم از اهمیت آن چیزی نمی دانند و یا اینکه به تاثیر چشمگیر آن باوری جدی ندارند، «دعای والدین» است.

مراجعه به زندگی موفق ترین آفریده الهی و اشرف مخلوقات پروردگار، نشان دهنده اهمیت این نکته است. پیامبر عظیم الشان اسلام با زبان خود یکی از مهمترین رموز موفقیت خویش را همین نکته به ظاهر ساده معرفی می کند. در روایتی از پیامبر خدا نقل شده که می فرماید:

«أَنَا دَعْوَةُ أَبِی إِبْرَاهِیمَ.»‏ (من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 368) ؛ «من (استجابت) دعای پدرم ابراهیم هستم.»

قرآن کریم برخی از درخواست ها و دعاهای حضرت ابراهیم را برای ما به یادگار نهاده است. در آیه 124 سوره بقره می خوانیم:

از دعا و نَفَس والدین غافل نباشیم که بسیار کارگشا است و تأثیرات غیر قابل تصوری را بر جای خواهد نهاد. همیشه و در همه حال مخصوصا در مواقعی که گرهی به کارمان افتاده و یا مشکلی ما را درگیر خود کرده به سراغ آنها برویم و از آنان بخواهیم تا دعای خیرشان را از ما دریغ نکنند که این کلید پراهمیت رمز پیروزی موفق ترین انسان ها بوده است
«وَ إِذِ ابْتَلى‏إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ

و (به خاطر بیاور) هنگامى كه پروردگارِ ابراهیم، او را با حوادث گوناگونى آزمایش كرد و او به خوبى از عهده آزمایش برآمد. خداوند به او فرمود: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم. ابراهیم گفت: از فرزندان من نیز (امامانى قرار بده) خداوند فرمود: پیمان من به ستمكاران نمی رسد (و تنها آن دسته از فرزندان تو كه پاک و معصوم باشند شایسته این مقامند).

بنابراین ابراهیم علیه السلام، هنگامی که به مقام رفیع امامت رسید فرصت را غنیمت شمرد و از پروردگارش درخواستی بزرگ و گرانقیمت کرد. او نعمت بزرگ امامت را برای نسل خود هم خواست تا فرزندانش نیز از مقام قرب به پروردگار بی نصیب نمانند. پاسخ آمد كه این مقام، عهدى است الهى كه به هر كس لایق باشد عطا می شود. در میان نسل تو نیز كسانى كه شایستگى داشته باشند، به این مقام خواهند رسید. ولى كسانى كه دچار كوچكترین گناه و ستمى شده باشند، لیاقت این مقام را ندارند. بنابراین این دعای حضرت ابراهیم سالها بعد و در مورد نواده بزرگوارش به استجابت رسید و خداوند فرزند پاک او را به عنوان آخرین و والاترین فرستاده خود انتخاب کرد.

ابراهیم علیه السلام پس از بازسازی خانه خدا نیز دست هایش را به سوی آسمان گشود و برای دودمانش آرزوی دینداری و مسلمانی کرد و در نهایت در نقطه اوج خواسته هایش چنین گفت:

«رَبَّنا وَ ابْعَثْ فیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِكَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ یُزَكِّیهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزیزُ الْحَكیمُ.» (سوره بقره، آیه 129)

پروردگارا! در میان آنان (دودمانم) پیامبرى از خودشان مبعوث كن تا آیات تو را بر آنها بخواند و آنان را كتاب و حكمت بیاموزد و (از مفاسد فكرى، اخلاقى و عملى) پاكیزه شان نماید، همانا كه تو خود توانا و حكیمى.

جالب اینجا است که خداوند تمام خواسته های او را مستجاب نموده و خاتم پیامبران و بزرگترین جانشین الهی و نقطه پرگار عالم امکان را در نسل او قرار داده است.

ابراهیم علیه السلام، هنگامی که به مقام رفیع امامت رسید فرصت را غنیمت شمرد و از پروردگارش درخواستی بزرگ و گرانقیمت کرد. او نعمت بزرگ امامت را برای نسل خود هم خواست تا فرزندانش نیز از مقام قرب به پروردگار بی نصیب نمانند
خوب است که به تک تک فرازها و تعبیراتی که خداوند در مورد پیامبر بزرگوارمان فرموده توجه کنیم که دقیقا (با اندکی جابجایی) همانند دعای پدر بزرگوارش حضرت ابراهیم است. در آیه 2 سوره جمعه می خوانیم:

«هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَكِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ»؛«(خداوند)هموست كه در میان مردم درس ناخوانده، پیامبرى از خودشان مبعوث كرد تا آیات الهى را بر آنان بخواند و آنها را (رشد و پرورش داده و از آلودگى شرک و گناه) پاک سازد و كتاب آسمانى و حکمت به آنان بیاموزد و همانا پیش از این در انحراف و گمراهى آشكار بودند.»

هر چند در انتخاب حضرت رسول اکرم به عنوان خاتم پیامبران جهان عواملی نقش داشته که خداوند متعال خود آگاه به آن است با این حال طبق فرموده خود ایشان دعای جد بزرگوارشان حضرت ابراهیم هم در این انتخاب و توفیق ایشان بی تأثیر نبوده است .

نتیجه

1- آینده نگر باشیم و فرزندان و نسل آینده خود را در لحظات حساس استجابت دعا فراموش نکنیم.

2ـ از دعا و نَفَس والدین غافل نباشیم که بسیار کارگشا است و تأثیرات غیر قابل تصوری را بر جای خواهد نهاد. همیشه و در همه حال مخصوصا در مواقعی که گرهی به کارمان افتاده و یا مشکلی ما را درگیر خود کرده به سراغ آنها برویم و از آنان بخواهیم تا دعای خیرشان را از ما دریغ نکنند که این کلید پراهمیت رمز پیروزی موفق ترین انسان ها بوده است.

3ـ بدانیم که قدرت و بُرد دعای والدین آنچنان زیاد است که نه اسیر دوران خواهد شد و نه گذر زمان از قدرتش خواهد کاست. آنچنان که دعای گیرای ابراهیم علیه السلام سال ها بعد و بدون ذره ای کاستی در مورد نواده اش مستجاب شد.

دعا که می کنیم کم و کوچک نخواهیم. از خدای بزرگ در شان خودش درخواست های بزرگ اما شایسته بخواهیم.آرزوهایی که خداوند هم در لحظه استجابت آنها ما را به چنین درخواست هایی تحسین کند و آفرین بگوید



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 74
نویسنده : حسینی
دانستنی های جالب و مفید *اسبها قادرند در حالت ایستاده بخوابند. *کانگروها قادرند ۳ متر به سمت بالا و ۸ متر به سمت جلو بپرند. *قلب میگو در سر آن واقع است. *گونه ای از خرگوش قادر است ۱۲ ساعت پس از تولد جفت گیری کند. *دارکوب ها قادرند ۲۰ بار در ثانیه به تنه درخت ضربه بزنند. *سالانه ۵۰۰ فیلم در امریکا و ۸۰۰ فیلم در هند ساخته میگردد. *آدولف هیتلر گیاهخوار بوده است. *تمامی پستانداران به استثنای انسان و میمون کور رنگ میباشند. *عمر تمساح بیش از ۱۰۰ سال میباشد. *تمام قوهای کشور انگلیس جزو دارایی های ملکه انگلیس میباشند. *موریانه ها قادرند تا ۲ روز زیر آب زنده بمانند. *مزه سیب، پیاز و سیب زمینی یکسان میباشد.و تنها بواسطه بوی آنهاست که طعم های متفاوتی می یابند. *فیلها قادرند روزانه ۶۰ گالن آب و ۲۵۰ کیلو گرم یونجه مصرف کنند. *جغدها قادر به حرکت دادن چشمان خود در کاسه چشم نمیباشند. *۸۰ درصد امواج مایکرو ویو تلفنهای همراه بوسیله سر جذب میگردد. *قد فضانوردان هنگامی که در فضا هستند ۵ تا ۷ سانتی متر بلنتر میگردد. *بلژیک تنها کشوری است که فیلمهای غیر اخلاقی را سانسور نمیکند. *جلیغه ضد گلوله، برف پاک کن شیشه خودرو و پرینتر لیزری همگی اختراعات زنان میباشند. *موز پر مصرف ترین میوه کشور امریکا میباشد. *درتمام انسانهای کره زمین ۹۹٫۹ % شباهت ژنتیکی وجود دارد. *۹۸٫۵ % از ژنهای انسان و شامپانزه یکسان میباشند. * قلب انسان بطور متوسط ۱۰۰ هزار بار در سال میتپد. *لئوناردو داوینچی مخترع قیچی میباشد. *سطح شهر مکزیک سالانه ۲۵ سانتی متر نشست میکند. *۵۰ %جمعیت جهان هیچگاه در طول حیات خود از تلفن استفاده نکرده اند. *در هر ۵ ثانیه یک کامپیوتر در سطح جهان به ویروس آلوده میگردد. *ظروف پلاستیکی ۵۰ هزار سال طول میکشد تا در طبیعت شروع به تجزیه شدن کنند. *اغلب مارها دارای ۶ ردیف دندان میباشند. *۹۰% سم مارها از پروتئین تشکیل یافته است.

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 64
نویسنده : حسینی
کلام عرشی کلام عرشی در آیه الکرسی شانزده مرتبه از خداوند، سخن آمده است، لذا پیامبر اکرم(ص) وائمّه معصومین اهمیت خاصی برای آن قائل بوده اند. حضرت علی (ع) فرموده است: « اگر بدانید این آیه چه اندازه اهمیت دارد، در هیچ حال آنرا ترک نمی کردید.رسول خدا(ص) فرمود: آیه الکرسی از گنجینه ای در زیر عرش به من بخشیده شده است و قبل از من به هیچ پیغمبری داده نشده است. و از زمانی که این سخن را از پیامبر شنیدم، شبی بر من نگذشت که این آیه را نخوانم». ابوذر غفاری از رسول اکرم سؤال کرد: برترین آیاتی که بر شما نازل شده، کدام ایه است؟ حضرت فرمود: بزرگترین آیه در قرآن آیه الکرسی است. امام باقر (ع) می فرماید: « قرآن کلام برتر و بزرگ است و سوره ی بقره سید قرآن و ایه الکرسی سیّد بقره است. سپس فرمود: در ایه الکرسی پنجاه کلمه است و در هر کلمه پنجاه برکت و خیر وجود دارد». رسول اکرم(ص) می فرماید: « هر کس موقع خواب آیه الکرسی بخواند، خداوند فرشته ای را برای نکهبانی و محافظت او می گمارد تا شب را به سلامت به صبح آورد». رسول اکرم به حضرت علی (ع) فرمود: « یا علی مواظب باش که در تعقییب نماز های واجب حتماً- آیه الکرسی- را بخوانی، زیرا بر این عمل غیر از پیامبر و یا صدیق و شهید مواظبت نمی کند». امام صادق (ع) فرمود: « برای هر چیزی نقطه ی اعلایی وجود دارد، و ایه الکرسی اعلا و برتر قرآن شریف است». امام صادق فرمود: « دو برادر به محضر رسول اکرم رفتند و گفتند ما برای تجارت قصد مسافرت شام داریم، برای حفظ خود چه کنیم؟ حضرت در پاسخ فرمود: زمانی که به منزل وارد شدید، پس از بجا آوردن فریضه عشا و قتی به بستر خواب رفتید، در ابتدا تسبیحات حضرت فاطمهو سپس آیه الکرسی را بخوانید، تا صبح از هر حادثه و بلایی در امان خواهید بود». امام صادق فرمود: « وقتی حیوان درنده ای را دیدی آیه الکرسی بخوان، ان شاالله آن حیوان از تو منصرف خواهد شد». امام صادق (ع) فرمود: «هرگاه اراده کردی به جایی بروی که از آن خائف و ترسانی، آیه الکرسی را بخوان». گویند: هرکه ایه الکرسی را بنویسد و بر بازوی خویش بندد، به هرجا وارد شود عزیز و محترم خواهد بود. از حضرت علی روایت شده: « اگر کسی از شما از درد چشم خود بنالد، ایه الکرسی را بر آن بخواند و در قلب خود معتقد باشد که خوب می شود، خداوند او را شفا می بخشد. انشاالله». گفته شده است: هیچ چیزی بیشتر از قرائت قرآن مخصوصاً آیه الکرسی در تقویت نیروی حافظه موثر نیست. ___________________________________ برگرفته از کتاب کلید های نجات

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 69
نویسنده : حسینی
اولین ها در سوره ها اولین ها در سوره ها اولین سوره از سوره هایى که با «انا» آغاز مى شوند: سوره مبارکه فتح. اولین سوره از سوره هایى که با «قل » آغاز مى شوند: سوره مبارکه جن. علاوه بر سوره جن، 4 سوره کافرون، توحید، فلق و ناس نیز با «قل» شروع مى شوند که به این 4 سوره اخیر در زبان عامیانه، «4 قل» گفته مى شود. اولین سوره از سوره هاى «حوامیم»: به مجموعه سوره هایى که با حروف مقطعه «حم» (حا، میم) شروع مى شوند، سوره هایى «حوامیم» گفته مى شود. اولین سوره از این سوره ها، سوره مبارکه غافر است. نام دیگر سوره غافر، مؤمن است و منظور از مؤمن ، مؤمن آل فرغون بوده که در آیه 28 این سوره و چند آیه بعد از آن، به او اشاره شده است، وى از نزدیکان فرعون بود، ولى مخفیانه دعوت حضرت موسی(ع) را پذیرفته و به خدا و دین آن حضرت ایمان آورده بود و در آیات این سوره آمده است که «مؤمن آل فرعون» با سخنان مؤثر خود، مانع قتل حضرت موسی(ع) به دست فرعون شد. از آنجا که سوره غافر نخستین سوره از سوره هاى حوامیم است، به آن «حم اولى » نیز مى گویند. اولین سوره از سوره هاى «طواسین»: به سوره هایى که با حروف مقطعه «طس» (طا، سین) و یا «طسم» (طا، سین ، میم) آغاز مى شوند، سوره هاى «طواسین» مى گویند. اولین سوره از سوره هاى طواسین، سوره شعرا ست. اولین سوره از سوره هاى «حمد» یا «حامدات»: پنج سوره در قرآن با عبارت «الحمدلله » شروع مى شوند که به این سوره ها، «حمد» یا «حامدات» مى گویند و نخستین آنها سوره فاتحه الکتاب است. اولین سوره از سوره هایى که با «سوگند و «قسم» آغاز مى گردند: بیست سوره با صیغه «قسم» شروع مى شوند که اولین سوره از این سوره ها، سوره مبارکه صافات است. اولین سوره از سوره هاى «ال»: سوره بقره. این سوره با حروف مقطعه «الم» (الف ، لام ، میم) شروع مى شود. اولین سوره از سوره هاى «معوذتین» : دو سوره پایانى قرآن یعنى سوره هاى «فلق» و «ناس» را که با عبارت «قل اعوذ» (بگو پناه مى برم) آغاز مى شوند، معوذتین نامیده اند. به همین جهت اولین سوره از سوره هاى معوذتین، سوره فلق است. اولین سوره از سوره هاى «قرینتین»: سوره مبارکه «انفال» . به 2 سوره انفال و برائت که بین آنها «بسم الله الرحمن الرحیم» وجود ندارد، قرینتین مى گویند. نام دیگر سوره برائت، توبه است. سوره توبه بدون «بسم الله الرحمن الرحیم» شروع شده است. اولین سوره از سوره هاى «زهروان»: به دو سوره بقره و آل عمران، سوره هاى «زهروان» مى گویند. پس سوره بقره اولین سوره از سوره هاى زهروان است. اولین سوره از سوره هاى «عتاق»: سوره اسراء اولین سوره از سوره هاى عتاق است. به 5 سوره اسراء، کهف، مریم، طه و انبیاء سوره هاى عتاق مى گویند. اولین سوره از سوره هاى «ممتحنات»: به 16 سوره از سوره هاى قرآن کریم، سوره هاى «ممتحنات » گفته مى شود که اولین سوره از سوره هاى ممتحنات، سوره مبارکه سجده است.

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 53
نویسنده : حسینی
راز سر به مهر سوره "یاسین" جز اندکی از پیشینیان و تنی چند از بزرگان معاصر که به اجمال در این باره سخنانی به میان آورده اند، هنوز اما کسی به تفصیل پرده از این راز سر به مهر برنگشوده که چرا حضرت رسالت پناه(ص)، سوره "یاسین" را "قلب قرآن" خوانده است؟! نویسنده: شکوری یاسین پای ثابت سوالات قرآنی مسابقات مسجد محله و مدرسمان، همیشه این بود که قلب قرآن، چه سوره ای است؟ و چون از بس شنیده بودم، از پیش جواب را در آستین داشتم اما هیچ گاه نپرسیده بودند و هیچ وقت برایم سوال نشده بود که آخر چرا این سوره، «قلب قرآن» خوانده شده است؟ و چرا از میان همه سوره ها، یاسین؟ پیش خود می گفتم اگر معصوم اینگونه فرمایش کرده است لابد حکمتی دارد و عجبا که هیچ وقت، پی کشف حکمت این کلام حکیمانه نرفتم! تا امروز که این سوال به جِدّ برایم مطرح شد و بهانه ای خجسته دست داد تا بروم سراغ منابع تفسیری و رصد کنم آنچه را که ارباب تفاسیر گفته اند. نتیجه مطالعه اما اندکی دور از انتظار بود. چرا که در نهایت شگفتی دریافتم که جز اندکی از پیشینیان و تنی چند از بزرگان معاصر، آنهم به اجمال، هنوز کسی به تفصیل پرده از این راز سر به مهر برنگشوده است؟! گویا این سوال برای اجلّه بزرگان این علم شریف، چندان مطرح نبوده و اکثرا تنها به نقل روایت نبوی بسنده کرده اند. اما بر خلاف گذشتگان، برخی معاصران درصدد کشف این حکمت ناگفته برآمده و دیدگاه هایی را به میان آورده اند که خواهد گذشت. و اما پیش از پاسخ تفصیلی، نخست متن حدیث: امین الاسلام، طبرسی، این روایت را نخست از حضرت ختمی مرتبت، نقل کرده که حضرتش فرمود: «لكل شی ء قلبا و قلب القرآن یس». (هر چیز، قلبی دارد و قلب قرآن، سوره یاسین است) و آنگاه روایت را با تفصیل بیشتر، این بار از زبان امام صادق(ع) چنین آورده است: «انّ لکلّ شیئ قلباً و قلب القرآن یس فمن قرأ یس فی نهاره قبل ان یمسی کان فی نهاره من المحفوظین والمرزوقین حتی یمسی، و من قرأها فی لله قبل ان ینام و کل به الف ملک یحفظونه من کل شیطان رجیم و من کل آفة». (براى هر چیزى قلبى است و قلب قرآن سوره یس است پس هر كس در روز پیش از آنكه شام كند بخواند در روز آن از حفظ شدگان و روزى داده شدگان باشد تا شب كند و هر كس در شب بخواند پیش از آنكه بخوابد خدا بر او هزار فرشته مأمور كند تا او را از هر شیطانى پلیدى و از هر آفتى حفظ نماید. )[ مجمع البیان، ج 20، ص360] كل العالم، قلبش می شود كل آدم. كل آدم می شود نفس خاتم. او می شود قلب عالم. سوره ی «یس»، سوره ی قلب عالم امكان است. این است كه این سوره، قلب قرآن استتبیین وجوه تسمیه سوره یاسین به «قلب قرآن» یک. دیدگاه غزالی امام محمد غزالی از بزرگان اهل تسنن، بر این باور است که صحت ایمان در گرو اعتراف به معاد و روز رستاخیز است و چون در سوره یاسین، این اصل به بهترین وجه ممکن، تبیین شده است، لذا پیامبر(ص) این سوره را بدین نام خوانده است. این سخن را امام فخز رازی صاحب تفسیر کبیر مفاتیح الغیب، به نقل از غزالی،اینگونه آورده است: «و قال الغزالی فیه: إن ذلك لأن الإیمان صحته بالاعتراف بالحشر و الحشر مقرر فی هذه السورة بأبلغ وجه، فجعله قلب القرآن لذلك.» [مفاتیح الغیب، ج5، ص273.]

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 36
نویسنده : حسینی
دعای زمین مستجاب شد فهمیدنِ این که حسابش از بقیه ی انبیاء جدا بود، کارِ سختی نیست. کافیست قدری دل به آیه ها بدهی که بفهمی او چقدر برای خدا، خاص بود. خیلی خاص تر از یک رسول برای راسل ش. صلوات یک. و دعای زمین مستجاب شد همانا رسولِ ما به سوی شما آمد که حقایق را برایتان تبیین کند، (آن هم) در دوران فاصله ی میان رسولان. که مبادا بگویید بشارت گر و هشداردهنده ای برای ما نیامد... (مائده/19) فترت یعنی سکون و آرامش اما به فاصله بین دو جنبش و دو نهضت و دو انقلاب هم فترت گفته می شود. قرآن می گوید محمّد(ص) را توی روزگار فترت فرستادیم. وقتی فرستادیم که بین ارسال پیام برها فاصله ایجاد شده بود. فاصله ی بین عیسی مسیح (ع) و محمّد(ص) را مورّخ ها ششصد سال گفته اند. همیشه فکر می کنم چه قدر زمین می توانسته تشنه باشد و تاریک باشد و غفلت زده باشد وقتی ششصد سال درهای آسمان بسته بوده، ششصد سال از وحی خبری نبوده. چه قدر بعثتِ محمّد(ص) به معجزه شبیه بوده. انگار خدا، دعا و التجاء و اضطرارِ زمین را بعدِ ششصد سال مستجاب کرده باشد. [1] قَدْ جاءَکُمْ رَسُولُنا یُبَیِّنُ لَکُمْ عَلى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا ما جاءَنا مِنْ بَشیرٍ وَ لا نَذیر... دو. رسولی که حبیب بود فهمیدنِ این که حسابش از بقیه ی انبیاء جدا بود، کارِ سختی نیست. کافی ست قدری دل به آیه ها بدهی که بفهمی او چقدر برای خدا، خاص بود. خیلی خاص تر از یک رسول برای راسل ش. شرایط سخت که می شد، خدا خودش دلداری اش می داد. برایش به روز و شب قسم می خورد که تنهایش نگذاشته و از او ناراحت نشده. و الضّحی، و اللّیلِ اِذا سجی، ما ودّعک ربّک و ما قلی. (ضحی/1-3) نازش را می خرید. عزیز بود برایِ خدا. به او می گفت آن قدر به تو عطا می کنیم که راضی بشوی؛ لسوف یُعطیک ربّک فترضی.(ضحی/5) از اخلاقش به وجد می آمد؛ اِنّک لعلی خلُقٍ عظیم. (قلم/4) به جانش قسم می خورد؛ لعمرک... (حجر/72) گاهی با رمزهایی با او حرف می زد. رمزهایی که هنوز هم فقط میانِ خدا و رسول مانده؛ الف، لام، میم. کاف. هاء، یا، عین، صاد. عین، سین، قاف... نگرانش می شد؛ لعلّک باخع نفسک اَلا یکونوا مؤمنین. (شعراء/3) غصه اش را می خورد؛ ما انزلنا علیکَ القرآن لتشقی. (طه/2) می گفت که هوایش را دارد؛ انّا کفیناکَ... (حجر/ 95) تعریفش را پیش مؤمنین می بُرد تا قدرش را بدانند؛ عزیزٌ علیه ما عنتُم حریصٌ علیکم. (توبه/ 128) گاهی فکر می کنم همه ی این ها خیلی هم غریب نیست وقتی محمّد(ص)، فقط رسولِ خدا نبود، حبیبِ خدا بود. همه ی این نازکشیدن ها و نازخریدن ها فقط از محبّی مثل خدا برای حبیبی مثل پیامبر برمی آید.[2]

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 42
نویسنده : حسینی
میهمانی آدم شدن(داستان های ما و سوره الرحمن4)

می خواهم دست، پا، چشم، گوش و تمام اعضایم را بر سر سفره عقل مهمان کنم. می خواهم قلبم را از سر سجاده عشق بلند کرده و بر بلندای سکوی تعقل بنشانم تا ببیند فرقی میان قلب و عقل نیست و هر دو در یک جهت در حال حرکتند. می خواهم ضیافت با شکوهی بر پا سازم. مهمانی خلیفه الله ای.

نویسنده: سمیه افشار

خلقت آدم

خَلَقَ ٱلْإِنسَٰنَ مِن صَلْصَٰلٍۢ كَٱلْفَخَّارِ (الرحمن/14)
انسان را از گِل خشکیده ای همچون سفال آفرید

می خواهم جسم را از اعماق وجودم بیرون کشم و مهمانی بزرگی ترتیب دهم. مهمانی آدم شدن. آدم شدن تمام اعضایم. آدم شدن خودم. می خواهم ضیافتی بر پا کنم و آدم شدنم را به جشن بنشینم. آخر فهم چرایی و چگونگی زیستن بزرگترین فهم عالم است.
می خواهم دست، پا، چشم، گوش و تمام اعضایم را بر سر سفره عقل مهمان کنم. می خواهم قلبم را از سر سجاده عشق بلند کرده و بر بلندای سکوی تعقل بنشانم تا ببیند فرقی میان قلب و عقل نیست و هر دو در یک جهت در حال حرکتند. حتی می خواهم عقلم را از بلندای غرور به زیر کشم و در کنار دیگر اعضاء بنشانم تا بفهمد دیگر اعضاء چگونه فرامینش را عمل می کنند.
می خواهم ضیافت با شکوهی بر پا سازم. مهمانی خلیفه الله ای.
امروز می خواهم تاج بندگی بر سر گذارم و خود را بنده یک اله بنامم. می خواهم از بند اله ها رهایی یابم و عبد یک اله گردم. می خواهم بنده آنی شوم که باید در بندش باشم.
اعضای بدنم واقفند به رمز و راز مهمانی. اما با عقل و قلبم چه کنم؟!! هر یک سازی جدا می نوازند.
غبار از روی عقل می زدایم. با صدایی آهنگین بیدارش می کنم. آهسته چشم می گشاید. چشمان خواب آلودش می ترساندم. نکند هرگز از خواب بر نخیزد؟
دوباره صدایش می کنم. از آهنگ صدایم خنده ام می گیرد.آنقدر ملایم و دلنواز است که بسان نوازش مادرانه جانبخش است.
عقل نگاهم می کند.چشمان زیبایش را باز و بسته می کند و با لبخندی دلنشین پاسخ می دهد.
می گویم «ضیافتی بر پا شده. مهمانی خلیفه الله است. می خواهد تاجگذاری کند. برخیز تا با هم بر سر سفره بندگی اش بنشینیم که بدون تو او نمی تواند تاجی بر سر گذارد». خنده اش می گیرد. می گوید تا کنون در چنین مهمانی حضور نداشته. راست می گوید این اولین مهمانی است و شاید آخرین.
می گویم «برای اولین بار است که می خواهد تاج بندگی بر سر گذارد تا عبد شود، عبد الله».
و باز می گوید «او سال هاست مرا ترک گفته، چه شد که امروز به یاد من افتاد؟!!»
نمی دانم چه پاسخ دهم. فقط آهسته نزدیک گوشش می گویم «آخر او امروز فهمیده کیست. تازه چرایی خلقتش را فهمیده و تازه درک کرده رمز خلقت تو در چیست. امروز فهمیده تو بزرگترین نعمت خدایی و برای داشتن تو باید شکر گذارد. اگر تو نباشی او هرگز نمی تواند تاجگذاری کند. اگر نباشی او هرگز عبد نمی شود. برخیز تا برویم».
آرام بلند می شود. وقارش تنم را می لرزاند. به آرامی گام برمی دارد. آرامش درونش از نحوه راه رفتنش هویداست. به او می گویم «در این مدت که خواب بودی چگونه تفکر و تدبر فراموشت نشده؟» می خندد. اما با وقار. حتی خندیدنش هم متفکرانه است. پاسخ می دهد حتی خوابیدنم نیز عاقلانه بوده است. خداوند مرا به منشاء نور خود پیوند زده. برآمده از اویم. من عقلم، اول مخلوق عالم».
این بار گریه ام می گیرد. آخر چگونه آدم خود را خلیفه الله می نامد و تجلی علم خدا را کنار نهاده و دعوت به سکوت می کند؟!!
نگاهم می کند. برق نگاهش نافذ است. مو بر اندامم راست می شود. آهسته می گوید «من هرگز نخوابیدم. فقط ساکت شدم. آن هم تا اندازه ای. اگر امروز فهمیده کیست و رمز خلقت را فهمیده و دعوتم کرده، از ذات خودش نیست. من همیشه با او بودم. اما او مرا نمی دید و به کارم نمی گرفت».
سر به زیر انداخت و بر سرعت گامهایش افزود. شاید می خواست زودتر برسد. آخر ثانیه ها هم با ارزش بودند. سر یک دو راهی ایستاد. پرسید «آیا همه دعوت شده اند؟» گفتم «آری. همه». سراغ قلب را گرفت. گفتم«او نیز دعوت شده ولی هنوز صدایش نکرده ام». خندید اما عاقلانه. گفت« با هم برویم. آخر قلب را عادت هایی است که من از آن آگاهم. باید با لطافت با او سخن گفت».
چند گام که رفتیم صدای تپش های قلب به گوش رسید. آرام و منظم بود. کنارش نشست و آهسته صدایش کرد. چشمان قلب هنوز بسته بود اما تپش های نامنظم خبر از حال درونش می داد. عقل داستانی را شروع کرد. داستان خلقت بشر. از روزگاری گفت که خداوند قلب را محرم اسرار نامید و آن را مقدس کرد تا تنها محمل تجلی خداو یاد او باشد.
قلب چشمانش را گشود. قطره اشکی همچون مروارید غلطان از چشمانش چکید. آهسته گفت «تو نیز می دانی که من تنها جایگاه یگانه اله و رب عالم بودم و او مرا جایگاه هوس های خود کرد؟» عقل با اشاره ای او را به سکوت دعوت کرد و گفت «تو می خواهی محمل مهر یار شوی و خاضع و خاشع در برابرش؟ می خواهی او را ببینی و به سان گذشته مهرش را در دل بپرورانی؟» صدای تپش های تند قلب حال درون را خبر می داد. خندید و گفت «آری، می خواهم. اما چگونه؟» عقل گفت «برخیز که امروز ضیافتی بر پا شده. خلیفه الله می خواهد تاج بندگی بر سر نهد. بشر فهمیده کیست. می خواهد عبد شود و بندگی الله کند.»
و اینجا بود که فهمیدم در قلب رقتی هست که در عقل نیست. آخر همین چند جمله کافی بود تا قلب مشتاق از جای برخیزد و خود را دوان دوان به ضیافت برساند.
مهمانی آغاز گشت. ضیافتی با شکوه. بشری از جنس خاک، خاک چسبناک. گِلی از گِل های سرزمین های مختلف. نشسته بربلندای سکوی انسانیت.
عقل در سمت راست و قلب در سمت چپش جای گرفتند و هر یک از اعضاء به سمتی رفته و نظاره گر شدند.
عقل گفت «زبان در کام کش که امروز من و قلب شایسته آنیم که تاج بندگی بر سرت گذاریم اما به چند شرط. اول بگو کیستی و از کجا آمده و به کجا می روی؟» و بشر شروع کرد. با صدایی بلند تا همگان بشنوند.
خود را آدم نامید. آدمی که از گِلی چسبناک آفریده شده، و در عالم خلق زمانی نطفه بوده و بعد تکه گوشتی که تا مدتها قابل ذکر نبوده و بعد در هیات آدمی پا به عرصه گذارده. خودش می گفت و اشک می ریخت. شاید به یاد می آورد چه بوده و چه شده، چه کرده و چه نکرده.
گفت طفلی بودم خردسال که یارای جنبیدن نداشتم. مادر مرا از شیره جانش غذا داد و با مهر بزرگ کرد. جوانی شدم بالغ و بعد از چند صباح که گرد پیری بر رخسارم نشیند هوش و حواس از کف داده و عاقبت می میرم و مهمان خاک می شوم و جسمم دوباره به خاک باز می گردد و روحم به سوی اله ام رجعت می نماید تا در روز بعث دوباره محشورم سازد.
عقل به سخن آمد و گفت «این اعضاء و جوارح به چه کارت می آیند؟ چرا تو را با آنها زینت داده اند؟» و بشر سر به زیر انداخت و گریست. پس از دقایقی گفت «دست را عطایم کردند تا دستگیرم از همنوع خود به وقت گرفتاری. تا دست خدا باشم در زمین. یاری کننده محتاجان. پاهایم را برای راه رفتن در مسیر هدایت عطایم کردند تا نایستم. تا قدم در راه سعادت گذارده و اینگونه از شکر گزاران باشم. چشمانم برای دیدن نشانه های هدایت به من عطا شدند تا مسیر را از غیر مسیر باز شناسم، خوبی را از بدی، زشتی را از زیبایی تفکیک کنم. تا بصیر شوم. گوش هایم برای شنیدن ندای حق به من بخشیده شدند تا صدای کاینات را بشنوم که همگی به یک صدا یک اله و رب را ثنا می کنند. زبانم را در کام قرار دادند و دو لب را محافظش تا دیده ها و شنیده هایم را به جا و به موقع بازگو کنم. تا تنها ذکر خدا کند برای بیدار سازی اعضاء».
بعد با صدایی بلند فریاد زد «اما شاهد باشید که من آنگونه رفتار نکردم. دست و پایم را در مسیر هدایت و یاری ستمدیده به کار نگرفتم و چشم و گوش را فرمان دادم تا ببینند و بشنوند آنچه که نباید، زبانم را آزاد گذاشتم تا بچرخد و سخن گوید اما نه در مسیر بندگی خدا»
صدای هق هق گریه قلب بلند شد. عقل به آرامش دعوتش کرد. آخر خوب می دانست که اگر آرام نگیرد از تپش خواهد ایستاد و از کار افتادن قلب یعنی ناتمام ماندن ضیافت. یعنی بنده نشدن بشر. یعنی خسران.
بشر ادامه داد «حال می فهمم که چگونه با دست خویش تاج بندگی را پَس زدم. شما بگویید چه کنم؟»
عقل ایستاد. تاج بندگی را بر دست گرفت و گفت «این تاج پادشاهی تو در زمین است. تو خلیفه الله هستی و خود نخواستی. کنون من با دو دست خویش این تاج را بر سرت می گذارم و یادآور می شوم تا زمانیکه از یکایک نعمت هایی که به تو عطا شده در راه درست و بندگی یگانه ربّ عالم بهره گیری، خودم حافظ این تاج خواهم بود. ما اگر روزی، زمانی، یا حتی لحظه ای فراموش کردی در محضر کیستی و معبودت کیست، بدان خودت با دست خویشتن خود را عزل کرده و از خلیفه الهی کناره گرفته ای. در آن صورت نه تنها از بهایم کمتری بلکه به جایی فرستاده می شوی که سزاوار خسران دیدگان است.»
و اینگونه مهمانی به پایان رسید. عقل با دو دست خویش تاج بندگی بر سر بشر نهاد و آدم دو رکعت نماز بندگی خواند تا به خود یادآور شود که عقل و قلب از هم جدا نیستند و هر یک از اعضاء را برای طی کردن مسیر کمال عطایش کرده اند تا خوب ببیند و بشنود. تا طاهر شود و لایق خلیفه اللهی روی زمین.



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 27
نویسنده : حسینی
بهشت غواص شهید 16ساله!

کدام دختر دانشجو، وقتی دارد کتاب و جزوه می اندازد توی کوله، گوشش به رعدِ «عبدالباسط» است؟ کی دلش سرِ صبحی، هوای طاهای «حکیم عمران» کرده؟ کی خواسته همراه صبحانه، «لیثی» گوش کند؟ ما کجاییم؟ از چی حالمان به هم خورده که پناه گرفته ایم به تلاوت ها؟

♥بخوان و تفکر کن...(عکس نوشته های زیبا) ♥

« قرآن هایی که زیاد ورق خورده اند، قرآن هایی که یکی با آنها دوست بوده، قرآن هایی که به درون روزمرگی راه پیدا کرده اند؛ قرآن هایی با رد انگشت و اشک...».
این صفحه نشانداده استکه فضای مجازی آنقدرها هم که می گویند، مایوس کننده نیست. هنوز هم می شود از لای انبوه صفحات سیاه و خاکستری اش، صفحات سفیدی را پیدا کرد که حال و روزآدم را حسابی خوب و بهاری کند؛صفحاتی که در کار انتشار نورند و عطر معرفت می پراکنند.

صداهای باشکوه

«قبول! تلویزیون بزرگِ سالن، برای مهمانی های شلوغ، سریال های چندفصله، اخبارهای بین المللی، گعده های فیلمِ کلاسیک یا اصلا بگذار خاموش باشد، من توی همین اتاق کوچک، با همین تلویزیون کوچک می نشینم پای تلاوت های درخواستی.

صبح، که همه یا خوابند یا سرِ میز صبحانه اند، چای می ریزم و می آیم توی اتاقْ این وری و تلویزیون کوچک قدیمی را روشن می کنم. آیه ها، شبیهِ عطر می پیچند توی خانه. راستی، حالا چندتا آدم مثل من نشسته اند پای شبکه قرآن تا تلاوتِ در خواستی* شان پخش بشود؟ کدام دختر دانشجو، وقتی دارد کتاب و جزوه می اندازد توی کوله، گوشش به رعدِ «عبدالباسط» است؟ کی دلش سرِ صبحی، هوای طاهای «حکیم عمران» کرده؟ کی خواسته همراه صبحانه، «لیثی» گوش کند؟ ما کجاییم؟ از چی حالمان به هم خورده که پناه گرفته ایم به تلاوت ها؟ از چی زده شدیم؟ از کجا فهمیدیم آن همه شبکه قلابی اند؟ کی یادمان داد صبح را با صداهای باشکوه شروع کنیم؟

کِی بشود این تلاوت های درخواستی با ما از خانه بیایند بیرون، بیایند توی هدفون هایمان، بیایند توی تاکسی، توی اتوبوس، توی مترو، با ما برسند سر کار و شبِ خسته، با ما برگردند خانه؟

کِی بشود؟»

قرآن

دو. بهشت غواص شهید 16ساله!

فاطمیه ی سه سال قبل بود که دو شهید گمنام میهمان شهر ما شدند.
مفتخر بودم که یکی از آن دو شهید گمنام را که 16 ساله بود در آغوش بگیرم و در خانه ی ابدیش بگذارم.
به رسم خاکسپاری اولیاء الله قبل شهید داخل قبر شدم و تا صاحبخانه بیاید اول زیارت عاشورا خواندم و بعد این صفحه از ختم قرآنم را خواندم.
قرآنم متبرک شد به لمس استخوان هایی که از شهید غواص 16 ساله مانده بود و بیرون که آمدم، این جملات را در حاشیه آن صفحه از قرآن می نوشتم.
حالا سالها از آن روز گذشته و من هر بار که به صفحه 124ام از قرآنم می رسم، یاد آن بهشت کوچک که در جوار آن شهید نصیبم شد، در خاطرم زنده می شود.

نویسنده :نفیسه مرشدزاده



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 31
نویسنده : حسینی
شب قدر شب بیدار شدن است، نه بیداری کشیدن شب قدر شب بیدار شدن است، نه بیداری کشیدن شب قدر شب بیدار شدن است، نه بیداری کشیدن یادش بخیر آن روزها که بیشتر آموخته هامان تجربه‌ی پدر بزرگ‌ها و مادر بزرگ‌ها بود. یادش بخیر آن شب‌ها که همه فانوس در دست می‌گرفتند و برای شب زنده داری به مساجد محل می‌رفتند. یادش بخیر آن روزها که مادر بزرگ‌ها بهترین معلم دختران بودند و پدر بزرگ‌ها پشتوانه‌ی پسران. یادش بخیر آن شب‌ها که از قدر و منزلت می‌گفتند؛ اگر ناخواسته خطایی می‌کردیم چشم انتظار شبی می‌نشستیم که می‌دانستیم در لحظه‌هایش هیچ دستی از درگاه حق نا امید بر نمی‌گردد. حالا، این روزها همان قدر و منزلت و عشق را منتقل کردیم به نسلی که نسل مدرن و ارتباطات است. نسلی که متجدد شدند؛ اما با همان دل آکنده از عشق، همان خلوص و انتظار... در حدیثی از پیامبر (ص) می‌خوانیم که: شب قدر شب بیدار شدن است، نه بیداری کشیدن حضرت موسی (ع) به خدا عرض کرد: «خدایا مقام قربت را خواهانم. » پاسخ آمد: *قرب من در بیداری شب قدر است. * عرضه داشت: «پروردگارا، رحمتت را خواستارم.» پاسخ آمد: *رحمت من در ترحّم بر مساکین در شب قدر است. * گفت: «خدایا، جواز عبور از صراط می‌خواهم.» پاسخ آمد: *رمز عبور از صراط، صدقه در شب قدر است. * عرض کرد: «خدایا بهشت و نعمت‌های آن را می‌طلبم.» پاسخ آمد: *آن، در گرو تسبیح گفتن در شب قدر است*. عرضه داشت: «پروردگارا، خواهان نجات از آتش دوزخم. » پاسخ آمد: *رمز نجات از دوزخ استغفار در شب قدر است. * در پایان گفت: «خدایا رضای تو را می‌طلبم.» پاسخ آمد: *کسی مشمول رضای من است که در شب قدر، نماز بگذارد. * (کتاب دقایقی با قرآن، قرائتی)

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 28
نویسنده : حسینی
فرزندتان را با مسجد آشنا کنید

فرزندتان را با مسجد آشنا کنید

فرزندتان را با مسجد آشنا کنید

فرصتی خوب

ماه رمضان آمده و مساجد مکان مناسبی برای آموزش افکار مناسب و جایگزینی رفتارهای گذشته است. قرار گرفتن ماه خوب خدا در تابستان و اوقات فراغت دانش آموزان این فرصت را به وجود آورده تا کودکان در کنار بزرگ‌ترهایشان از برکات این ماه بیشتر استفاده ببرند.

فرزندتان را با مسجد آشنا کنید

معمولاً همه مساجد همزمان که خود را با برنامه‌های مختلف و متنوع، برای این ماه آماده می‌کنند، گوشه چشمی هم به کودکان و نوجوانان دارند تا زمانی که پدر و مادر مشغول دعا و نیایش هستند از طریق این فعالیت‌ها فرزندان را سرگرم کنند.در واقع ماه رمضان جزء آن ماه‌هایی است که مربیان و خادمین مسجد سعی در جذب کودکان دارند.

شکی نیست که این آمد و شدها و مشارکت‌ها برای کودکان ارزنده است؛ ولی با این شرط که اولاً مسائلی که مطرح می‌شود در حدود درک و لمس کودک باشد، ثانیاً طفل در آن خسته نشود که کارش به سرخوردگی برسد و ثالثاً پس از پایان مراسم لذتی مادی یا معنوی، چون غذا و شربتی، یا تشویق و تأییدی برای طفل حاصل آید.

وظیفه شما چیست؟

به عنوان پدر و مادر یکی از مهم ترین وظایف شما در قبال فرزندتان آموختن آموزه‌های دینی به و آشنا کردن او با واجبات است. یکی از مکان‌هایی که می‌توانید به آنجا برای این کار مراجعه کنید وبا خیال آسوده از نتیجه لذت ببرید، جایی که از عهده این کار به خوبی بر می‌آید مسجد است.

اما، فراموش نکنید از مسئولیت شما نسبت به فرزندتان چیزی کم نمی‌شود؛ مسجد تنها شما را در این راه کمک می‌کند.شما جزء اولین کسانی هستید که می‌توانید فرزندتان را برای همیشه رفیق و شفیق خانه خدا کنید.



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 28
نویسنده : حسینی
علل دروغگویی در کودکان و راهکارهای مقابله با آن اکثر والدین از این شکایت دارند که فرزندانشان ، با وجود اینکه از هیچگونه رسیدگی در تربیت وی قصوری به عمل نمی آید، درغگو بار آمده یا مغلطه و اغراق می کنند. آنان از این بابت ناراحتند که آدمهای متدینی هستند، پرهیزگارند، دروغ نمی گویند. لقمه حرام نمی خورند و برای تربیت صحیح کودکان حتی المقدور از تمام امکانات تربیتی استفاده می کنند، او را از بچه های درغگو و کم تربیت دور نگه می دارند، برای راستگویی تشویق می کنند، ولی با این وصف چرا باید درغگو از آب درآید. ریشه خالی بندی کجاست؟ بنابراین اگر ریشه های خالی بندی و دروغگویی را دنبال کنید، آن را در حقارتها، کمبود محبتهای بی قید و شرط و عدم تشویق خواهید یافت. لذا اگر می خواهید با این بیماری روانی مبارزه کنید، باید فرد بیمار را بدون قید و شرط دوست داشته باشید. نقاط مثبتش را پیدا کنید و مورد تحسین و تمجید قرار دهید. باید به او بفهمانید که خودش همان طوری که هست محترم و با ارزش است. به او نشان دهید که فردی مفید و گرامی است. فرد دروغگو اگر یاد بگیرد به همان چیزهای راستی که دارد افتخار کند و به خودش همان طوری که هست ببالد، دست از دروغگویی برخواهد داشت. مشکل اصلی خیلی از والدینی که فرزندان دروغگو بار می آورند، در نوع نگاهی است که به مسائل پیرامون خود دارند. مثلا ممکن است یک پدر از شغل خودش شرمنده باشد و این احساس شرمندگی را به همسر و فرزندانش هم منتقل کند و باعث احساس حقارت آنها هم بشود. حال اگر این پدر نگاه ظاهر بینانه ی خود را عوض می کرد و از شغلش به خاطر شرایط پایین اجتماعی اش گله مند نبود بلکه به اجر معنوی و ارزش واقعی آن اهمیت می داد و همیشه از آن با افتخار یاد می کرد، همسر و فرزندش هم دچار بیماری مسری او نمی شدند. ناتوانی یکی از علل دروغگویی دروغگویی مثل سایر انحرافات اخلاقی و عاطفی علل و انگیزه هایی دارد که یکی از آنها ناتوانی می باشد. وقتی که شما کودک را ترس مسایل موهوم ، در منزل در حال اسارت و به صورت زندانی نگه داشته اید و آزادیهای او را ندانسته از دستش می گیرید و همراه خشونتهایی که از خود بروز می دهید او را در احساس عجز و ناتوانی غوطه ور می سازید ناچار است که از دست شما و ستمکاریهایی که مسبت به وی روا می دارید بگریزد و امیال و غرایز خود را به نوعی و به هر نحو ممکن ارضا نماید و برای این کار ناگزیر است که در مقابل شما به دروغ متوسل شود. مادر می گوید با "الف" بازی نکن زیرا "الف" کودک بی تربیتی است. اما کودک وقتی از منزل خارج می شود و در کوچه "الف" می بیند. بنابه نیازهای غریزی و عاطفی ، یا با او صحبت می کند. به بازی مشغول می شود و بعد که زمان برگشتن به منزل فرا رسید به محض ورود به خانه ، مادر می پرسد: در کوچه با چه کسی بازی می کردی؟ جواب می دهد با "ج" زیرا اولا دلش می خواهد مادر را راضی نگهدارد و خود را حرف شنو نشان دهد. ثانیا دلش نمی خواهد که مادر با علم و اطلاع از اصل قضیه به ممانعت خشونت آمیزی دست بزند لذا به حربه ای که در نظر او راحت ترین و کارآترین حربه هاست یعنی به دروغ متوسل می شود. ترس از والدین به عنوان یکی از علل دروغگویی بعضی از والدین رفتار خشونت بارتری با فرزندان خود دارند. به کوچکترین بهانه آنها را کتک می زنند در مقابل دیگران پرخاش و تحقیرشان می کنند به خیال اینکه با خشونت و پرخاش و تنبیه و نیش زبان خواهند توانست جلو انحرافات روانی کودک را بگیرند. اینگونه خانواده ها علاوه بر اینکه نمی توانند کار مثبتی به عنوان کامل بازدارنده از انحرافات در تربیت کودک خود انجام دهند بلکه یا باعث می شوند که ترس کودک به تدریج ریخته و کارهای خلاف خود را با جرات و جسارت بیشتری انجام دهد. یا اینکه والدین را مثل دژخیم چاق به دست بالاتر خود احساس کرده و از ترس آنان بنابه مختصات زمانی و مکانی متوسل به دروغ گردد و کودکی که از ترس و اجبار فرامین والدین را می پذیرد و در این فرمان پذیری هیچگونه علایق عاطفی از خود بروز نمی دهد پایه های اخلاقی سست و نااستواری خواهد داشت و در غیاب والدین ، چون دیگر حضور ندارند برخلاف آنچه را که میل آنها بوده انجام خواهد داد و رفته رفته به طرف فساد اخلاقی که دروغ نیز یکی از آنهاست کشیده شده و به درجات پایین تر انسانی نزول پیدا خواهد کرد. بنابراین بهتر است والدین برای انجام کاری که از فرزندشان می خواهند قبل از آن که متوسل به جبر و خشونت شوند میل انجام کار را در دل کودک برانگیزانند تا در چنین صورتی لزوم خشونت نیز از بین رود. کودک به خاطر ترس از کتک خوردن و خشونتهای والدین ، کم کم از آنان فاصله گرفته و خود را جدا احساس می کند و گاه گاه در بعضی از موارد توسل به دروغ می گردد زیرا احساس می کند که اگر راست بگوید والدین در اثر عصبانیت کتکش خواهند زد چوب اجبار و خشونت را کنار نهید و بگذارید کودکتان با داشتن کمی آزادی عمل و احساس استقلال خود را فرد محترمی در اجتماع خانوادگی به حساب آورد. دیگر در این صورت لزومی ندارد که او با دروغ گفتن به خانواده خود خیانت کرده باشد. ,دروغگویی در کودکان, علل دروغگویی در کودکان, بچه های درغگو,روانشناسی کودک - روان شناسی کودکان و نوجوان خودنمایی یکی از علل دروغگویی خودنمایی یکی از علل دروغگویی بعضی از کودکان به خاطر خودنمایی متوسل به دروغ می شوند اینان کودکانی هستند که مورد توجه والدین و اطرافیان قرار نمی گیرند، هر کاری می کنند کسی ، نیست که مشوقشان باشد و به حسابشان بیاورد و یا لااقل بفهمد که آنان چه کاری می کنند و چه می گویند و چه می خواهند. پدر یا مادر به علت گرفتاری های شغلی یا مشکلات خانوادگی کاری به کار آنان ندارند و گوششان به حزف آنان بدهکار نیست و اطرافیان نیز به خاطر اینکه در کار دیگران مداخله ای نکرده باشند و یه به خاطر سایر ملاحظات و محصولات ، کاری کودکان دیگر نداشند. بالاخره خیال می کند که حرفها یا کارهایش مورد پسند والدین یا اطرافیان نیست و به ناچار برای خودنمایی هرچه بیشتر متوسل به دروغ و مغلطه و اغراق شود. گاه دروغگوهای چنان شاخداری می گویند که موجب تحریکات منفی عصبی والدین می شود و گاه ، کارهایی را به دروغ به خود نسبت می دهد که از خود قهرمانی بسازد تا بدین وسیله بتواند توجه اطرافیان را به خود جلب نماید و گاه واقعا دست به کارهای خطرناکی می زند که با جثه و سن و سالش جور درنمی آید. آنچه که مسلم است اینها همه به خاطر خودنمایی و جلب توجه والدین و اطرافیانی است که اعتنایی به کودک ندارند بنابراین بهتر است کودکان را محترم بدانیم، به حرفهای آنها هرچند که بیجا و بی موقع هم باشد گوش فرا دهیم کارهایی را که هر چند به ظاهر کوچک انجام می دهند به دیده تحسین و تکریم بنگریم. مشوقشان باشیم تا بعدها کارهای بزرگتر و بهتری انجام دهند، هر از چندگاه و به مناسبتهای مختلف در پیش دیگران تعریف و تمجید تشویق آمیزی از آنها نیابیم. بگویید به تو افتخار می کنم هر کودکی نیاز به افتخار کردن دارد. هر کودکی نیاز دارد تا به خودش به تواناییهایش به والدینش و ... افتخار کند. باید به کودکان کمک کنیم تا بتوانند دلایلی برای افتخار کردن به خودشان داشته باشند. باید طوری با آنها رفتار کنیم که احساس حقارت و ضعف و زبونی نداشته باشند. اگر کودکی دائم از سوی والدین یا معلم تنبیه و سرکوب شود اگر چه این تنبیه فقط ملامت کردن باشد، احساس حقارت خواهد کرد و چیزی برای افتخار کردن پیدا نخواهد کرد. چنین کودکی به خیالاتش پناه می برد و امتیازهای خیالی برای خودش در نظر می گیرد و تحت تاثیر فشارهای روانی آن خیالات را به زبان می آورد. وقتی جلب توجه لازم است اگر در خانواده ای کودکی کمتر از خواهر یا برادرش مورد توجه والدین قرار گیرد، احتمال دروغ پردازی و خالی بندی اش بیشتر خواهد بود. چرا که این کودک مثل خواهر یا برادرش نمی تواند به خودش افتخار کند و مثل او در خودش چیزی پیدا نمی کند که با آن توجه والدینش را جلب کند. چنین کودکی کم کم به دنیای ذهن و درون پناه می برد و سعی می کند با کمک فضایل نداشته اش جلب توجه کند. یا کودکی که در مدرسه از هم کلاسی هایش به لحاظ درسی یا مالی کم می آورد و نمی تواند لااقل در حد معمول جلوه کند و دائم تحقیر می شود، ممکن است به زودی به هواپیمای نداشته ی پدرش افتخار کند. از او تعریف کنید اگر فرزندتان دچار دروغگویی و خالی بندی شده است، احتیاج به محبت بی قید و شرط دارد. باید باور کند که خوب و نازنین است باید باور کند که همین طوری که هست هزار تا امتیاز ارزشمند برای افتخار کردن دارد. از جنبه ها مثبت رفتار و اخلاقش بسیار تعریف کنید. او را مورد نوازش و محبت بیشتری قرار دهید. او را بستایید تا نیازی به افتخارهای واهی نداشته باشد. در حضور او از زندگی و خودتان طوری حرف بزنید تا احساس کند همه چیزش و پدر و مادرش افتخار برانگیزند.

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 29
نویسنده : حسینی
اگر براي کودکم تبلت نخرم عقده اي مي شود! قرار گرفتن در فضاي اينترنت و کشف مسائلي که ذهن کودک را به هم مي ريزد و منشاء سوالات ريز و درشت مي شود هم معمولا بلوغ زودرس را در پي دارد. پذيرفتن اين نکته که در زندگي امروزي، تکنولوژي فرد سوم هر رابطه اي است باعث مي شود به دنبال راهکارهايي براي مواجه شدن با اين موضوع و مديريتش باشيم. اين که گاهي تلويزيون و گاهي تلفن همراه و تبلت نفرسوم ارتباط ما با فرزندمان مي شود نشان دهنده اين است که مسلما بايد منتظر شکايت‌ها و درخواست هاي غير معقولانه کودک يا نوجوانمان باشيم. والدين بايد بتوانند با بيان درست و کشيدن فرزند به پاي ميز مذاکره با خواسته هايش روبه رو شوند. متاسفانه اين روزها اشتباه ترين روش به رايج ترين روش تبديل شده است. اگر فرزند شما هم با اين بهانه که تمام همسالان من در مدرسه يا کلاس زبان تبلت و تلفن همراه دارند از شما اين ابزارها را طلب مي‌کند و به عبارتي با تکرار خواسته اش کلافه تان مي کند بهتر است حتما فرصتي را براي حرف زدن با او کنار بگذاريد. خيلي از پدر و مادرها تصور مي کنند چون فرزندشان بچه است پس نمي شود او را با صحبت کردن قانع کرد در حالي که اولين کار در گروي مطالبات اين چنيني کودکان، صحبت کردن و توضيح قوانين خانه است. سعي کنيد با آرامش و منطق به فرزندتان توضيح دهيد که هر خانه اي قانون مخصوص خود را دارد و اين که دوستش در مدرسه تبلت دارد پس او هم بايد داشته باشد دليل محکمي براي خواسته اش نيست. حتما براي اين موضوع با همسرتان قانوني وضع کنيد و آن را به فرزندتان توضيح بدهيد که مثلا تا اين سن و يا تا اين شرايط نمي تواند صاحب تلفن همراه يا تبلت باشد. بسياري از پدر و مادرهايي که با چندبار اصرار فرزندشان اين ابزارها را براي آن ها فراهم مي کنند توجيه شان اين است که "اگر اين کار را نمي کرديم بچه عقده اي مي شد." سوال من اين است دقيقا منظورتان از عقده چيست؟ اگر از بين رفتن اعتماد به نفس و سرخوردگي منظور است بايد بگويم" کودکي که با داشتن يا نداشتن يک وسيله الکترونيکي اعتماد به نفسش از بين برود حتما نقصي در روش تربيتي اش وجود دارد." شما بايد تلاش کنيد فرزندتان اعتماد به نفس و ارزش هاي فردي را در چيزهاي ديگري ببيند نه اين که از همين ابتداي راه، با چشم و هم چشمي و به رخ کشيدن وسايلش اعتماد به نفس پيدا کند. پذيرفتن فوري و تهيه موبايل و تبلت در سنين پايين براي فرزند نه تنها باعث مي شود که ديگر نتوانيد به او نه بگوييد بلکه پايه راه افتادن همين چشم و هم‌چشمي ها خواهد شد. بعضي از والدين با قهر و خشونت کودک مواجه مي شوند و تصور مي کنند ديگر کاري از دست شان ساخته نيست مگر اين که به خواسته اش پاسخ بدهند وگرنه اين ماجراي قهر و خشونت و به اصطلاح عقده اش ادامه مي يابد. اما بايد گفت با اين کار کودک تان ياد مي گيرد بعد از اين براي هر مطالبه‌اي يک نمود بيروني پيدا کند و دليلش اين باشد "چون فلاني اين کار را کرد من هم مي خواهم" و اگر نتيجه نگرفت راه ديگرش اين باشد که گريه و زاري راه بيندازد و قهر کند. آسيب هاي فراوان تکنولوژي براي کودک اين روزها فيلم ها و بازي هاي کامپيوتري پر شده اند از اقدام و عمل. در حالي که کار روان‌شناس ها مدت هاست آموزش حرف زدن درباره مسئله است. ما در تلاشيم بگوييم براي هر اتفاق بيروني بايد نشست و صحبت کرد و به يک تصميم گيري رسيد در حالي که در اين فيلم ها و بازي ها تا يک نفر باعث خشم ديگري مي شود با شمشير و مشت و لگد روبه رو مي شود. کودک مدام در مواجهه با اقدام عملي است. حالا اين کودک اگر در مدرسه هم با دوستش دعوايش شود اولين راهکار ذهني اش درگيري و مشت است. از طرفي زماني که مي تواند صرف يادگيري هاي مختلف بشود مدام پاي تبلت و چت و بازي مي گذرد. افزايش وزني که در اثر يک جا نشستن کودک رخ مي دهد هم غير قابل انکار است. ضعف بدني هم يکي ديگر از عواقب اين سرگرمي ها و تکنولوژي هاي زودتر از موعد براي کودکان است. قرار گرفتن در فضاي اينترنت و کشف مسائلي که ذهن کودک را به هم مي ريزد و منشاء سوالات ريز و درشت مي شود هم معمولا بلوغ زودرس را در پي دارد. سنين کودکي هميشه با شور و نشاط و پر تحرکي عجين بوده در حالي که امروز حتي شهربازي هاي مدرن و بزرگمان هم اغلب 3 يا 4 تا وسيله حرکتي دارند و بقيه شان بازي هاي کامپيوتري است. کودکي که حتي در شهربازي هم بايد پاي يک سيستم بنشيند و با تکان دادن دو "دسته" بازي يا لمس مانيتور خودش را در مقام قهرمان بازي تصور کند و تحرکي مجازي را تجربه کند.

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 28
نویسنده : حسینی
اثر منفی رسانه های جدید بر کودکان اثرات تلویزیون، بازی های ویدئویی، اینترنت، تبلیغات و غیره بر کودکان بسیار زیاد و عمیق است. با آنکه این رسانه ها اثراتی مثبتی همچون آموزش و سرگرمی هم دارند، ولی پژوهشگران نگران اثرات منفی آنها بر کودکان هستند. آکادمی بیماری های کودکان آمریکا در مورد اثرات منفی رسانه ها اظهار نگرانی نموده بود و از سال 1997 کمپینی به نام مسائل رسانه ای شروع کرد تا به متخصصین کودک، والدین و کودکان کمک کند تا از اثرات رسانه ها بر سلامتی کودک و نوجوان آگاهی یابند. نگرانی های محققین در حوزه موارد زیر بود: زمان تخمین زده شده است که بچه ها در ایالات متحده حدود 4 ساعت در روز تلویزیون تماشا می کنند و این رقم در حال افزایش است. اگر زمان گوش دادن به موسیقی، بازی های ویدئویی و اینترنت را هم اضافه کنید، بخش زیادی از روز هر کودک جلوی تلویزیون یا کامپیوتر می گذرد در حالیکه باید این زمان را به فعالیت های سالم تر و ارتباط با دیگران و مطالعه اختصاص دهد. خشونت مطالعات فراوانی صورت گرفته اند که نشان دهنده همبستگی مستقیم بین رفتار خشونت آمیز و کودکانی هستند که در تلویزیون یا بازی های ویدئویی شاهد خشونت هستند. یک تحقیق که در سال 2004 در مورد خشونت در بازی های ویدئویی انجام شد نشان داد که نوجوانانی که به مدت طولانی بازی های ویدئویی خشن انجام می دهند، رفتارهای زیر را دارند: 1- پرخاشگرتر هستند. 2- بیشتر با معلم خود تعارض دارند. 3- بیشتر با هم سن و سال های خود درگیر می شوند. 4- نمرات درسی آنها نزول می یابد. تغذیه اضافه وزن در کودکان ایالات متحده به سطوح اپیدمیک رسیده است. کودکانی که زمان زیادی را به تماشای تلویزیون، بازی های ویدئویی یا کامپیوتر می گذرانند، به احتمال زیاد اضافه وزن می گیرند، زیرا زمان کافی به بازی های فیزیکی یا ورزش اختصاص نمی دهند. سالانه هزاران هزار تبلیغ خوراکی های ناسالم مانند اسنک ها، خوراکی های شیرین و آبنبات ها پخش می شود که بر عادات غذا خوردن کودکان اثر می گذارد. راهنمایی هایی برای مدیریت مصرف رسانه ای در کودکان بخاطر محبوبیت رسانه های الکترونیکی، حذف کامل آنها از زندگی کودکان دشوار است. با این حال، در زیر پیشنهاداتی برای کاهش اثرات منفی آنها بر کودکان آورده ایم: • بر کل زمان مصرف رسانه ای کودک خود که شامل بازی های ویدئویی، تلویزیون، فیلم های سینمایی و اینترنت می شود، نظارت داشته باشید. • با کودک خود حرف بزنید و تصمیماتی بگیرید که او چقدر زمان را می تواند به بازی های ویدئویی، گوش دادن به موسیقی و تماشای تلویزیون بگذراند. این محدودیت ها را اجرا کنید و تسلیم نشوید. • خودتان باید الگوی خوبی برای او باشید و استفاده خود از رسانه ها را نیز محدود کنید. • زمانی را هم به صحبت در مورد بازی هایی که او بازی می کند یا چیزهایی که تماشا می کند بگذرانید. از او بپرسید که چه حسی در مورد چیزهایی که در آنها می بیند دارد. این فرصتی است تا احساسات خود را با هم در میان بگذارید و به او نزدیکتر شوید. • اطلاعات خود را با پدر و مادرهای دیگر تبادل کنید و به یکدیگر در این راستا کمک کنید.

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 28
نویسنده : حسینی
برنامه ریزی برای اوقات فراغت نوجوانان برنامه ریزی برای اوقات فراغت نوجوانان در نوشتار پیش گفتیم که مسئله اوقات فراغت تا چه حد می تواند در رشد فکری، اجتماعی و فرهنگی دانش آموزان تاثیر گذار باشد. در این بین نقش خانواده ها و معلمان در هدایت صحیح دانش آموزان و پرهیز از اجبار آن ها برای پر کردن اوقات فراغت نیز اهمیت زیادی دارد. بنابراین هدایت و ایجاد امکانات برای غنی سازی اوقات فراغت نوجوانان در شکل گیری هویت آن ها و کمک به سازندگی جامعه نقش مهمی دارد. کشور ما یک کشور جوان است. یعنی جمعیت جوان و نوجوان در کشور ما زیاد است. بنابراین پرکردن وقت نوجوانان باید یکی از دغدغه های اصلی باشد. بررسی هایی که در کانون اصلاح و تربیت انجام شده است نشان می دهد که بیکاری و نداشتن برنامه برای پر کردن اوقات فراغت از علل بزهکاری در نوجوانان است. برخی از خانواده ها به علت هزینه بر بودن کلاس های مختلف فرهنگی و هنری و ورزشی قادر به ثبت نام نوجوانان خود در این گونه کلاس ها نیستند. بدین منظور خانه های فرهنگ شهرداری ها و فرهنگسراها تشکیل شده است تا با برگزاری کلاس های مختلف ولی با هزینه پایین تر کمکی برای نوجوان و خانواده های کم در امد باشد. هم چنین عادت به مطالعه و کتاب خواندن که یکی از شیوه های سالم و سازنده برای گذراندن اوقات فراغت است، نیز با ایجاد محیط و سالن های ورزشی، فرهنگی، در اختیار گذاشتن کتاب های مختلف به صورت رایگان یا با قیمت کم، گذاشتن برنامه های دسته جمعی کتاب خوانی و نقد کتاب نیز یکی از وظایف مسئولان کشور است. وقتی تماشای تلویزیون تنها سرگرمی بچه ها در اوقات فراغت می شود. برنامه ریزی برای اوقات فراغت نوجوانان فیلم ها و مجموعه هاى تلویزیونى موردعلاقه نوجوانان است، مخصوصا فیلم های اکشن که بسیار مورد علاقه نوجوانان است و برای آن ها جذابیت های زیادی دارد. مشاهده این فیلم ها در طولانی مدت باعث الگوبرداری نوجوانان و تاثیر گذاری در رفتار و خلق و خوی آ ها می شود. نوجوانان نیز دارای انرژی زیادی هستند و دنبال فرصتی برای تخلیه انرژی خود هستند، بنابراین با مشاهده این فیلم ها، تشویق به دعوا و زد و و خورد می شوند. درحالى كه اگر از بسیاری از خانواده ها بپرسید بچه هایشان اوقات فراغت شان را چگونه می گذرانند، مى گویند كه تا آخر شب فیلم مى بینند یا بیشتر وقت شان را پای رایانه سپری می كنند. اگر والدین با آگاهی از این موضوع و نیاز نوجوانان برای تخلیه انرژِی، میزان تماشای تلویزیون را کنترل کرده و به جای آن فرصتی مهیا کنند تا نوجوانان بتواند انرژِی خود را تخلیه کنند. مثلا آن ها را در مراکز ورزشی ثبت نام کنند تا همراه هم سن و سالان خود به ورزش در محیطی سالم بپردازند. این کار نه تنها تاثیر منفی در رفتار و اخلاق آن ها ندارد، بلکه باعث آرامش روحی و فکری آن ها نیز می شود. والدین نباید هر فیلمی که به بازار می آید و مشهور می شود، یا هر بازی رایانه ای را بدون این که از محتوای آن آگاه باشند برای نوجوانان تهیه کنند، با این استدلال که وقتش پر شود! والدین باید با آگاهی از مضرات استفاده نادرست از فیلم ها و بازی های رایانه ای و این که تمام اوقات فراغت نوجوانان با فیلم و بازی پر شود آگاه باشند. باید گفت که این ها بدین معنی نیست که نوجوان خود را از دیدن تلویزیون یا انجام باز های رایانه ای به طور کلی محروم کنید. بلکه حد و اندازه را رعایت کنید و سعی کنید بر فعالیت های نوجوانان نظارت داشته باشید. برنامه ریزی برای اوقات فراغت باید در راستای کمک به نوجوانان و جوانان برای کشف خویشتن و شکوفایی امکانات بدنی، عاطفی، شناختی و اجتماعی خودشان باشد. از جنبه اجتماعی نیز، برنامه ریزی برای اوقات فراغت باید، زمینه های تربیت اجتماعی برای بهبود مناسبات نوجوانان و جوانان با خانواده، دوستان و به طور کلی زندگی در جامعه را فراهم کند. توجه به استقلال نوجوانان و جوانان جهت کمک به آنان که در ارتباط های متقابل اجتماعی خود احساس شخصیت کنند و روابط سالم و حقوق برابر را رعایت کنند. مرکز یادگیری سایت تبیان، تهیه: نسیم گوهری تنظیم: مرجان سلیمانیان

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 29
نویسنده : حسینی
برخورد صحیح با اوقات فراغت برخورد صحیح با اوقات فراغت اوقات فراغت در واقع به معنی گذراندن وقت به طور آزادانه با هدف خاص و با فعالیتی خاص است. اوقات فراغت می تواند از یک سو بستری مناسب برای رشد و بالندگی نوجوانان باشد و از سوی دیگر می تواند زمینه ساز بسیاری از انحرافات و مشکلات باشد. بستگی دارد که والدین و نوجوانان چگونه با این موضوع برخورد کنند. شاید امروزه بیش از هر زمان دیگری در کشور ما ساعات فراغت از درس و کار وجود داشته باشد. مدارس به غیر از تعطیلات رسمی، به علل گوناگونی چون بارندگی، آلودگی هوا و ... تعطیل می شوند. تعطیلی هایی که می تواند فرصت بسیار خوبی برای دانش آموزان باشد تا بتوانند در کنار درس به علایق هنری و ورزشی خود نیز رسیدگی کنند. گذشته از این ها سه ماه تابستان فرصت طلایی برای دانش اموزان است. اما بیشتر نوجوانان در این زمان بلاتکلیف هستند. بیشتر افراد قبل از رسیدن تعطلات در حال نقشه کشیدن و برنامه ریزی برای گذراندن اوقات فراغت در تابستان هستند، ولی عملا در مواجهه با آن نمی توانند تصمیم بگیرند. در این بین نقش خانواده ها نیز اهمیت دارد. بررسی ها نشان داده است که نظارت خانواده ها بر اوقات فراغت دانش آموزان و نوجوان خود زود گذر است. اگر اوقات فراغت و استفاده صحیح از آن جدی گرفته شود، از پربار ترین لحظات نوجوانان است. چرا که اوقات فراغت بخش مهمی از تربیت نوجوانان را به صورت غیر رسمی به عهده دارد. زمینه های اجتماعی و فرهنگی تاثیرات زیادی در رشد روحی، روانی و فکر نوجونان دارد. امروزه با وجود مراکز بسیار زیادی که برای گذراندن اوقات فراغت نوجونان برنامه های متنوع فرهنگی، هنری، آموزشی، سرگرمی و ورزشی زیادی تدارک دیده اند، ولی باز هم اوقات فراغت یک معضل جدی است. بیشتر نوجوانان اوقات فراغت خود را با تلویزیون، ساعت ها بی هدف در اینترنت صرف کردن، بازی های رایانه ای، و ساعات طولانی خوابیدن می گذرانند. متاسفانه مشاهده شده است که برخی نوجوانان به علت بیکاری گرایش به امور خلاف پیدا می کنند. دانش آموزان تصور می کنند که تعطیلات تابستانی زمان خوبی برای فرار از مدرسه است. در حالی که اگر هر نوجوانی به دنبال علاقه های خود به صورت منظم برود، نه خسته می شود و نه احساس فشار می کند. بلکه خود با علاقه آن ها را دنبال کرده و برای آینده خود و جامعه می تواند مفید واقع شود. والدین باید با توجه به علایق فرزندان خود و با توجه به نظر آن ها برای اوقات فراغت شان برنامه ریزی کنند. در غیر این صورت کلاس ها و برنامه هایی که باید مفرح، شاداب و آموزنده باشد، تبدیل به دوره هایی کسالت آور و اجباری می شود و نتیجه ای نیز در بر نخواهد داشت. برخورد صحیح با اوقات فراغت در این زمینه هوشیاری و واقع بینی معلمان و والدین از چند جهت اهمیت دارد. معلمان باید به استعداد و علاقه دانش آموزان توجه کنند و آن را به سمت صحیح هدایت کنند. اگر معلم کلاس نقاشی در نوجوان استعداد و علاقه کافی برای ادامه کلاس را نمی بیند، باید این موضوع را به وی و والدین او متذکر شود. خانواده ها نیز نباید تمام وقت نوجوان خود را با ثبت نام در کلاس های گوناگون پر کنند. چرا که باعث خستگی ذهنی و جسمی آن ها می شود. متاسفانه به دلیل چشم و هم چشمی و یا تفکرات اشتباه درباره توانایی های نوجوانان، والدین اقدام به ثبت نام آن ها در کلاس های متنوع و پشت هم می کنند. برخی والدین می خواهند که فرزند آن ها در سه ماه تابستان هر هنر و ورزشی را یاد بگیرد. به یاد داشته باشید، نوجوانان ماشین کوکی نیستند و نیاز به استراحت دارند و خودشان نیز باید کلاسی که در آن شرکت می کند را دوست داشته باشند. با توجه به اهمیت اوقات فراغت، اگربا آگاهی و دانش با آن روبه رو نشویم وبرنامه ای سنجیده و منظم برای رویارویی با آن نداشته باشیم، دچار صدمات وضررهای جبران ناپذیری خواهیم شد. مرکز یادگیری سایت تبیان، تهیه: نسیم گوهری تنظیم: مرجان سلیمانیان

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 29
نویسنده : حسینی
اختلال ریاضی چیست؟ اختلال ریاضی چیست؟ اختلال در ریاضیات اساساً عبارت است از ناتوانی در انجام مهارتهای مربوط به حساب با توجه به ظرفیت هوشی و سطح آموزشی که از کسی انتظار می رود. مهارتهای مربوط به حساب از طریق آزمونهای میزان شده فردی ارزیابی می شود. فقدان توانایی مورد انتظاردر ریاضی با عملکرد تحصیلی با فعالیتهای روزمره تداخل می کند، و مشکلات مربوط به آن دامنه وسیعی را دربر خواهد گرفت. اصطلاحات قبلی برای این اختلال عبارتند از: سندروم گرستمن، محاسبه پریشی، اختلال مادرزادی در حساب، ناتوانی در حساب و اختلال رشدی در حساب، اختلال در ریاضیات تا سال 1980 به عنوان یک اختلال روان پزشکی شناخته نمی شد، با انتشار سومین ویرایش راهنمای آماری و تشخیصی در سال 1980، این اختلال به عنوان یک مشکل روان پزشکی طبقه بندی شد. به طور کلی تخریب چهار گروه از مهارتها در اختلال ریاضیات مشخص شده است: 1. مهارتهای زبان (مثل فهمیدن و نام بردن اصطلاحات ریاضی، فهمیدن و نام بردن اعمال و مفاهیم ریاضی و تبدیل آنها به نمادها) 2. مهارتهای ادراکی ( مثل شناخت و خواندن نمادهای عددی یا نشانه های حسابی و گروه بندی ارقام) 3. مهارتهای ریاضی (مثل رعایت مراحل ریاضی، شمارش و یادگیری جدول ضرب) 4. مهارتهای مربوط به توجه (مثل کپی کردن درست ارقام، به خاطر سپردن ارقام انتقال داده شده ) واژه دیس کلکولیا، توصیف کننده ناتوانی شدید در یاد گیری و استفاده از ریاضیات است. این واژه شبیه دیس لکسیا، به عنوان اختلال در یاد گیری مفاهیم ریاضی و محاسبه همراه با بد کارکردی سیستم عصبی مرکزی تعریف شده است. به عبارت دیگر، هم دیس لکسیا و هم دیس کلکولیا، اشاره به ناتوانی شدید با معنای ضمنی پزشکی دارند. دیس لکسیا ناتوانی شدید در خواندن با بد کار کردی عصبی است و دیس کلکولیا، ناتوانی شدید در ریاضیات با نقص در سستم عصبی است.

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 29
نویسنده : حسینی
راه حلهای ساده برای کنترل لجاجت در نوجوانان: Image result for ‫راه حلهای ساده برای کنترل لجاجت در نوجوانان:‬‎ راه حلهای ساده برای کنترل لجاجت در نوجوانان: برخی والدین گمان می کنند که هنوز هم همانند زمانی که فرزندشان در سنین کودکی بوده، باید برای حذف رفتارهای ناصحیح او، او را طرد یا با او قهر کنند، اما این بدترین رفتار ممکن است، نوجوان شما نیاز به توجه دارد نه طرد شدن، نیاز به دلیل و استدلال دارد نه سکوت. برای اینکه این کارها را نکنید، به مطالب زیر توجه نمایید. سرزنش ممنوع نصیحت های مستقیم و سرزنش آمیز در این دوره اثر بسیار مخربی بر رفتار نوجوان دارد. به دنبال راه های غیرمستقیم برای تذکر باشید. اگر نکات مثبت او را کمرنگ ببینید و در عوض به نکات منفی اخلاقی و روحی او تمرکز کنید به او یک سرنخ برای لجبازی خواهید داد چرا که به او آموزش می دهید که روی نکات منفی تمرکز کند. اگر او را با کسی مقایسه کنید، او نیز شما را با دیگر والدین مقایسه خواهد کرد. با هم باشید یکی از مهم ترین و موثرترین راهکارها برای حل مسائل دوران بلوغ و نوجوانی برقراری رابطه نزدیک و صمیمی میان نوجوان و والدینش است. معمولا نوجوان با والد همجنس خود رابطه خوبی ندارند، اما این رابطه را می توان ترمیم کرد با اینکه نیاز به زمان دارد. ولی شما ناامید نشده و از پا ننشینید و مطمئن باشید هر بار یک قدم به صمیمیت و هدف نزدیک تر شده اید. تشویق کنید نوجوانان برخلاف آن چیزی که به نظر می آید، از پذیرفتن مسئولیت های کوتاه، مورد علاقه و مهم لذت می برند. چنین مسئولیت هایی را به آنها بسپارید و در ازایش تشویق و تشکر را فراموش نکنید. اما در سپردن مسئولیت به نوجوان مراقب باشید که چه مسئولیتی و در چه زمانی به نوجوان واگذار می شود. چه اینکه اگر انتخابتان صحیح نباشد، او را دلزده خواهید کرد، پس علایق و خصوصیات او را خوب بشناسید. دلیل منطقی برای هر مخالفت یا موافقت و هر مسئله ای که در محیط خانواده مطرح می شود، دلیل قانع کننده و منطقی داشته باشید و متقابلا با دلیل و انتقادها و مخالفت های نوجوانتان با روی باز برخورد کنید. دستور مستقیم ندهید تا جایی که ممکن است به فرزندان دستور مستقیم ندهید، بلکه فرصت انتخاب های مختلف به او بدهید. خوبی این روش آن است که شما موارد انتخابی را کنترل می کنید و در هر حال هر انتخابی که او انجام دهد، مورد رضایت شماست و این امکان انتخاب، فرزندتان را که تشنه استقلال و خودگردان بودن است راضی می کند. برای مثال به او نگویید که «همین الان اتاقت را تمیز کن.» با این کار حتما با او وارد مشاجره خواهید شد. بگویید احساساتش را درک می کنید بچه های لجوج در مورد درست و اشتباه بودن افکار و اعمالشان بسیار سرسخت هستند، اگر به نتیجه ای برسند حس می کنند که باید از آن دفاع کنند. شما هر چه سخت تر سعی کنید که آن ها را متقاعد سازید، مخالفتشان قوی تری خواهد شد، در چنین مواقعی ساده ترین راه برای جلب همکاری آنها این است که موقعیت آن ها را تصدیق کنید و نشان دهید که احساساتشان را درک می کنید. منابع: همشهری، جام جم، سلامانه

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 30
نویسنده : حسینی
چگونه فرزند مسئولیت پذیر پرورش دهید؟ Image result for ‫چگونه فرزند مسئولیت پذیر پرورش دهید؟‬‎ چگونه فرزند مسئولیت پذیر پرورش دهید؟ یک سرمایه جاودانی برای فرزندانتان رقم بزنید هر پدر و مادری تلاش می کند تا بهترین چیزها را برای فرزندانش فراهم کند، به این امید که با این چیزها سرمایه زندگی آتی او را تأمین کند. اما آیا واقعاً تا به حال به این فکر کرده اید که بهترین سرمایه ای که می توانید برای آینده فرزندانتان باقی بگذارید، چه سرمایه ای است؟ راحله فلاح/کارشناسی ارشد روانشناسی بخش خانواده ایرانی تبیان از «سر» مایه تا «سرمایه» اگر می خواهید فرزندان «سرمایه داری» داشته باشید، بی تعارف باید برای آنها از «سر» مایه بگذارید! برای این کار نیازی نیست که پول زیادی داشته باشید، چون همانطور که در اطرافتان دیده اید اکثر فرزندان آدم های سرمایه دار، مدیران خوبی برای میراث هایشان نمی شوند. همچنین ضروری نیست که لزوماً بچه هایتان را مدام از این کلاس به آن کلاس روانه کنید. تنها کاری که باید انجام بدهید این است که خودتان «سر» مایه دار باشید. اما چگونه می شود «سر» مایه دار شد و فرزندانی «سرمایه دار» تربیت کرد؟ راز «سر مایه دار» شدن وقتی فرزند ما کار می کند و یا اولین حقوقش را می گیرد، به جای نا امید کردن او به خاطر کم بودن حقوقش و یا خدای نکرده سرکوفت زدن، به او بگوییم که از ته دل چقدر به او افتخار می کنیم در تصور اغلب ما «سرمایه داران» کسانی هستند که بالأخره یک جورهایی دستشان در جیب دیگران بوده است. البته از آنجا که تفکر «همه این طوری هستند» یکی از عمده ترین خطاهای فکری است، نمی توانیم بپذیریم که واقعاً همه ثروتمندان این گونه باشند. از دیدگاه منطقی و همینطور در معادلات واقعی زندگی، بزرگترین ثروتمندان و «سرمایه داران» دنیا کسانی بوده و هستند که برای رسیدن به این مرتبه کار کرده اند، آن هم کارهای مختلف در مراتب اجتماعی مختلف. به عبارت دیگر این گروه کسانی هستند که از انجام هیچ کار مفید و مؤثری عار نداشته اند و «سرشان» را مایه کار و زندگی شان قرار داده اند. این مهمترین راز «سرمایه داران» واقعی است. کار و فرزند ما قبول دارم. کار پیدا کردن سخت شده است. اما آیا این به معنای آن است که واقعاً هیچ کاری برای فرزندان ما وجود ندارد؟ چگونه است که جوانانی همسن و همانند فرزند ما صاحب زن و زندگی هم شده اند ولی فرزند ما به خاطر اینکه هنوز کار مناسب پیدا نکرده است سردر گم مانده است؟ این کاری که ما برای فرزندانمان تصور می کنیم چیست؟ چه شکلی است؟ اجازه بدهید تعارف را کنار بگذاریم و کمی صریح تر با هم صحبت کنیم. آیا کاری که ما برای فرزندانمان در نظر داشته و داریم، یک کار راحت پشت میزی با حقوق بالا نیست؟ آیا جز این نیست که فکر می کنیم چون فرزندمان در دانشگاه مثلاً حقوق خوانده حتماً و الزاماً باید در یک مرکز حقوقی دولتی استخدام بشود؟ اصلاً سر و کله این قصه پشت میز نشینی از کجا پیدا شد؟ ما هم مقصریم فکر می کنم دیگر وقتش رسیده که قبول کنیم ما پدر و مادرها در سرمایه دار نشدن فرزندانمان مقصریم. نه به این دلیل که پولی نداشته ایم تا سرمایه کار آنها بکنیم بلکه به این دلیل که «سر» مایه دار بودن را درست به فرزندانمان یاد نداده ایم. «سر» مایه دار بودن یعنی اینکه فرزندمان از کودکی یاد گرفته باشد که اهل کار باشد نه از زیر کار در رو، برای کار کردن برنامه داشته باشد، فکر داشته باشد، پشتکار داشته باشد، عزت نفس داشته باشد، اهل عرق ریختن باشد. و چون چنین نشد، رؤیای پشت میز نشینی شروع شد. چگونه فرزندانی کاری داشته باشیم؟ اینکه عرض می کنم برای «سرمایه» دار شدن فرزندانمان ما باید از «سر» مایه بگذاریم، اینجا مصداق پیدا می کند. یعنی جایی که ما باید بپذیریم اول فکر خودمان را نسبت به کار کردن عوض کنیم. برای رقم خوردن این اتفاق به چند نکته زیر توجه کنیم: به پشت میز نشینی فکر نکنیم عینک پشت میز نشینی را از چشمان خودمان برداریم. پشت میز نشین شدن، دم دستی ترین آرزویی است که می توانیم برای فرزندمان بکنیم. بیایید به جای این تفکر، به این فکر کنیم که چطور فرزندمان را زرنگ و پرکار تربیت کنیم. نفس کار را ارزشمند بدانیم فرزندان ما چیزهایی را که خودمان به آنها باور نداریم، باور نمی کنند. پس بیایید باور کنیم که رسم کار مهم تر از اسم کار است و این باور را به فرزندانمان هم منتقل کنیم که هر کاری که برای خود فرد و جامعه او مفید باشد و از او آدم مؤثری بسازد، کار با ارزشی است. هیچ شغلی را کم اهمیت نشماریم اگر می خواهید فرزندان «سرمایه داری» داشته باشید، بی تعارف باید برای آنها از «سر» مایه بگذارید! برای این کار نیازی نیست که پول زیادی داشته باشید، چون همانطور که در اطرافتان دیده اید اکثر فرزندان آدم های سرمایه دار، مدیران خوبی برای میراث هایشان نمی شوند اگر به فرض پسر لیسانسیه فلان فامیل راننده تاکسی شده است، با نگاه حقیر پندارانه درباره شغل او صحبت نکنیم. البته قبول دارم متأسفانه رسانه های ما هم در این زمینه مؤثر بوده اند مثلاً هر آدم وامانده و جا مانده ای را در نقش یک راننده نمایش داده اند در حالی که فیلم های خارجی از یک راننده تاکسی یا یک آشپز ساده یک قهرمان ملی می سازند. به هر حال اگر می خواهیم فرزندانمان آدم های مفید و موفقی باشند باید این تصورات به درد نخور را دور بریزیم. فرصت سازی کنیم اوقات فراغت فرزندانمان را با مهارت های مختلف پر کنیم. برای مثال او را برای فروشندگی، پخش کردن تبلیغات بین خانه ها، تعمیرکاری دوچرخه، کارگری نانوایی و کارهای مختلف بفرستیم و در حالی که از دور مراقبش هستیم اجازه بدهیم کار کردن را تجربه کند. سرمان را بالا بگیریم وقتی فرزند ما کار می کند و یا اولین حقوقش را می گیرد، به جای نا امید کردن او به خاطر کم بودن حقوقش و یا خدای نکرده سرکوفت زدن، به او بگوییم که از ته دل چقدر به او افتخار می کنیم. بیکاری را زشت تصویر کنیم وجدان کاری را یاد بدهیم. برای این کار لازم است خودمان اهل کم گذاشتن، کم فروشی و کم کاری نباشیم و اهمیت این موضوع را برای فرزندمان توضیح بدهیم.

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 29
نویسنده : حسینی
بی اعتقادترین کشورهای دنیا اعلام شدند Image result for ‫بی اعتقادترین کشورهای دنیا اعلام شدند‬‎ بی اعتقادترین کشورهای دنیا اعلام شدند طبق گزارش ایندیپیندنت، شش کشور چین، ژاپن، جمهوری چک، فرانسه، استرالیا و ایسلند به ترتیب کمترین اعتقاد دینی را دارند. طبق نظرسنجی انجام شده از سوی موسسات وین (Win) و گالوپ، فقط در حدود 40 تا 49 درصد از مردم کشور چین دارای باور الهی هستند. کمونیسم که از سال 1949 ساختار حکومتی چین را تشکیل می دهد، مذهب را به عنوان ظلم کننده در حق طبقه کارگر معرفی کرده است و در دوران 27 ساله حکومت مائو زدونگ، بنیان گذار کمونیسم در چین، همه جنبش های مذهبی سرکوب شدند. در مورد چین باید این نکته را نیز متذکر شد که مهمترین جهانبینی رایج در این کشور، یعنی آیین کنفوسیوس، به دلیل عدم اعتقاد به موجودی الهی و فرامادّی معروف است. در ژاپن که در دومین جایگاه بعد از چین قرار می گیرد، بیشتر مردم خود را بدون اعتقاد به آیینی الهی معرفی می کنند. از این رو در نظرسنجی های انجام شده، بین 30 تا 39 درصد از مردم ژاپن خود را بی دین معرفی می کنند. در این فهرست شاید جالبترین کشور، جمهوری چک باشد که در آن 30 تا 39 درصد از مردم بی دین هستند. اعتقاد بسیار کم مردم چک به مسیحیت می تواند به دلیل حکومت ملی گرای این کشور در قرن های 19 و 20 میلادی باشد. در مورد فرانسه که در جایگاه چهارم قرار گرفته است، می توان گفت که از همسایه های اروپایی خود بسیار فاصله دارد به طوری که از هر 5 نفر یک نفر بی دین است. در فرانسه همانند چین، تاریخچه ای مفصل برای دین زدایی از کشور وجود دارد. انقلابیان فرانسه در سال 1789 حکومت کاتولیک این کشور را سرنگون کرده و این مذهب را از رسمیت کنار گذاشتند و در سال 1905 طی قانونی دین از سیاست جدا شد. پنجمین کشوری که در طبقه بندی وبسایت ایندیپندنت به عنوان بی خدا قرار گرفته، کشور استرالیا است که در آن بین 10 تا 19 درصد از مردم بی دین هستند. و سرانجام در ششمین جایگاه کشورهای بی دین، کشور ایسلند قرار گرفته که در آن بین 10 تا 19 درصد از مردم در این لیست قرار دارند.

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 32
نویسنده : حسینی
اختلال یادگیری خاص اختلال یادگیری خاص از اصطلاح "اختلال یادگیری خاص" (specific learning disorder) برای پوشش دادن اختلالاتی استفاده می شود كه هركدام یكی از عملكرد های افراد در آزمون های استاندارد شده را تحت تاثیر قرار می دهد، مثل خواندن، نوشتن، و ریاضیات. دانش آموزان مبتلا به این ناتوانی ها بسیار كمتر از سن و سطح هوشی آنها انتظار می رود موفق شوند. افراد مبتلا به اختلالات یادگیری، در تنظیم اطلاعات، ادراك دیداری و شنیداری، حافظه و توجه نقص دارند. دانش آموزان مبتلا به این ناتوانی ها بدون كمك های ویژه، معمولا ضعیف عمل می كنند، دوستان و اعضای خانواده آنها را ناتوان می دانند و در نتیجه عزت نفس و انگیزه ی آنها بسیار پایین است. همچنین ترك تحصیل در این كودكان بیشتر است و این افراد در عملكرد شغلی و تحصیلی خود نیز دچار مشكل می شوند. تفاوت اختلال یادگیری خاص در_DSM_5_با_DSM_IV - در DSM-IV تعدادی از اختلالات یادگیری خاص به رسمیت شناخته می شد، از جمله اختلال خواندن ، اختلال نوشتن، اختلال ریاضی، اختلال زبان، اختلال فونولوژیك، و لكنت زبان. - اما DSM-5 تلاش كرده است كه بعضی طبقه بندی ها را عمومی تر كند تا بتواند جنبه های مختلف و متنوع اختلالات را طوری پوشش بدهد كه در شروع آنها در كودكی تاكید شده باشد، و این اختلالات از اختلالات مرتبط با سایر اختلالات(مثلا، اختلال طیف اوتیسم) تفكیك شوند. - به این ترتیب، اختلال یادگیری به اختلال یادگیری خاص تغییر نام و ماهیت داده، و اختلال "خواندن"، "نوشتن" و "ریاضی" ، كه هریك قبلا یك اختلال "مستقل" و مجزا محسوب می شد اكنون به عنوان یك اسپسیفایر در اختلال یادگیری خاص گنجانده شده است. - یعنی از این به بعد اختلالی به نام اختلال خواندن، اختلال نوشتن، و اختلال ریاضی "نخواهیم داشت". - مثلا از این به بعد روانپزشكان یا روانشناسان بالینی نخواهند گفت كه این كودك به اختلال خواندن(دیسلكسیا) مبتلاست، در عوض خواهند گفت كه به اختلال یادگیری خاص با اسپسیفایر دیسلكسیا مبتلاست. مرکز یادگیری سایت تبیان - تنظیم: مرجان سلیمانیان

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 34
نویسنده : حسینی
حواس انسان ۸ گانه است نه ۵ گانه حواس پنج گانه انسان به تازگی محققان اعلام کردند که ما علاوه بر داشتن ۵ حس شنوایی، بویایی، چشایی، بینایی و لامسه دارای سه حس دیگر هستیم که از وجود آن بی‌خبریم. به گفته این محققان در ضمیر ناخودآگاه ما حواس دیگری علاوه بر حواس پنجگانه وجود دارد که به صورت ناخواسته نادیده گرفته شده‌اند. به گفته محققان این پژوهش، ما دارای حسی به نام "thermoception" (به معنای درک موجود زنده از دما است که البته چگونگی آن هنوز به طور کامل مشخص نشده است) هستیم که مسئول سنجش درجه حرارت بوده و به ما کمک می‌کند تا در سرمای زمستان بتوانیم میزان سرما را درک کنیم و بر طبق این حس لباس مناسب بپوشیم. پیشتر احساس گرما و سرما در دسته‌بندی حس لامسه قرار می‌گرفت این در حالی است که به گفته محققان این پژوهش شما برای درک سرما یا گرما نیازی به لمس آن ندارید. حس دیگری که همیشه مخصوصا در مدرسه و دانشگاه و محل کار به کمک ما می‌آید و ما از وجود آن بی‌اطلاع هستیم، proprioception (حس موقعیت اندام‌های بدن و درک حس نسبی از محیط) نام دارد که به ما کمک می‌کند تا بدون نگاه کردن به صفحه کلید لغات مورد نظر خود را تایپ کنید. و حدود آنها را تخمین بزنید. این حس حتی در زمان راه رفتن نیز به کمک انسان آمده و فرد بدون نگاه کردن به زمین می‌تواند به راحتی راه رفته و به پاهای خود برای ادامه مسیر اطمینان کند. به کمک این حس حتی بدون نگاه کردن به اندام‌های مختلف بدن می‌توان موقعیت آنها را درک کرد. شاید بتوان گفت که ما ساده‌ترین کارهای خود مانند رانندگی، راه رفتن، تایپ کردن و غیره را مدیون این حس هستیم. در نهایت، حسی به نام "equilibrioception" (حس تعادل) مربوط به حفظ تعادل ما بوده و از افتادن و زمین خوردن ما جلوگیری می‌کند. البته محققان این پژوهش برای اثبات رسمی این ادعای جدید نیازمند انجام پژوهش‌های بیشتر هستند اما نکته قابل توجه اینجاست که بدون وجود این حواس زندگی برای ما بسیار دشوار خواهد شد. منبع: همشهری آنلاین بخش پژوهش های دانش آموزی سایت تبیان، تنظیم: مرجان سلیمانیان

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 27
نویسنده : حسینی
ترمیم ناتوانی در ریاضیات ترمیم ناتوانی در ریاضیات هدف از ترمیم ناتوانی در ریاضیات، تقویت مهارت در به کار گیری روابط کمی است. این برنامه اغلب از آموزش اصول کمی مانند : تربیت، اندازه، فضا و فاصله با استفاده از مواد قابل لمس و کلام شروع می شود؛ و در نهایت، برای ایجاد و تقویت قوه های استدلال و تفکر منطقی از معماها و صفحات سوراخ دار که با فرو کردن میله های پلاستیکی در آن ها می نوان طرح های مختلف را ایجاد کرد، سود برده می شود. باز پروری یا ترمیم مشکل ریاضیات دانش آموز ان باید پس از تشخیص دقیق و ظریف نوع اختلال، میزان و شدت آن و احتمالاً علت اختلال شروع می شود. در زیر به طور خلاصه نکات اصلی و اساسی یا اصولی که در جریان باز پروری با توجه به نوع و شدت مشکلانش آموز و نیز بهره گیری از مطالعات و امکانات روز باید انتخاب و مورد استفاده قرار گیرد، آمده است: 1- برای آموزش مفاهیم ریاضی به دانش آموزان باید مراقب رشد زیرساخت ها و سازمان های کیفی ذهن (ساختارهای رشد شناختی) آنان بود. به سخن دیگر ، دانش آموز باید پایه های اساسی لازم و پیش نیاز برای درک مفاهیم ریاضی را کسب کرده باشد تا بتواند به استدلال بپردازد، در غیر این صورت، یاد گیری دانش آموز از مفاهیم به صورت "طوطی وار" یا "از بر کردن" انجام می شود. برای مثال، در آموزش جمع و تفریق، دانش آموز باید به تساوی جزء به جزء یا ادراک تک رابطه ای (تناظر یک به ی ک)، مفهوم عدد و نیز نگهداری ذهنی عدد رسیده باشد. 2- دقت شود در آموزش ریاضی ،دانش آموزان بیش از آنکه "مصرف کننده" یا "از برکننده" ساخته های فکری بزرگترها باشند ، فرصت درک و کشف رابطه های ریاضی را داشته باشند. برای مثال، معمولاً دانش آموز آن می توانند به آموزش معلم در ریاضیات گوش دهند و آنچه او تدریس کرده را بیان کنند، اما این امر نشان دهنده یادگیری واقعی آنان از مفاهیم بیان شده نسیت. معلم باید از دانش آموزان بخواهد که چگونگی استدلال خود را برای حل مسایل با صدای بلند بیان کنند تا از درستی تفکر آنان و وجود پایه های ذهنی لازم اطمینان حاصل کند. 3- معلم باید فضای مطلوب برای یاد گیری مفاهیم ریاضی ایجاد کند تا دانش آموزان نه تنها نقش دریافت کننده و منفعل را نداشته باشند و با فعالیتهای مناسب بتوانند بین آنچه معلم تدریس می کند ، آنچه در کتاب آمده است و آنچه خود عملاً انجام می دهند و دریافت می نمایند ، ارتباطی منطقی و اصولی است. 4- آموزش مفاهیم ریاضی باید از اشیای واقعی یا مواد قابل لمس و مشاهده شروع شود. برای مثال، برای درک مفهوم اعداد باید کمیت های منفصل مانند : مهره، ژتون ، نخود و ... که دانش آموز می تواند آن ها را دستمالی و دستکاری کند، آن ها را بشمارد، از آن ها دو یا چند دسته مساوی، بزرگ تر و کوچک تر به وجود آورد ژتون های خواسته شده را بدهد و بگیرد. در این مرحله، کودک باید بتواند اشیای واقعی اطراف خود مانند تعداد صندلی، میز، کتاب، قاشق و ... را شمارش کند و بیشتر، کمتر و مساوی بودن آن ها را اعلام دارد. 5- پس از درک مفهوم عدد با استفاده از مواد ملموس ، دانش آموز باید بتواند تصاویر اشیاء را به شمارد و آنچه در بند شماره (1) آمده است را در سطح تصاویر آنها انجام دهد. 6- پس از کسب تجربه لازم در سطح تصاویر اشیاء، آموزش دانش آموز باید با استفاده از نمادها یا نشانه های مربوط به علائم ریاضی و کلامی آن پی گیری شود . برای مثال، استفاده از نماد عددی (2) یا نشانه کلامی (دو) به جای دو توپ واقعی یا دو تصویر توپ آغاز شود. 7- در آموزش دانش آموزان باید تاکید بر خود آموزی آنان باشد ، به سخن دیگر، باید شرایطی را فراهم کرد که ضمن هدف مند بودن هر تکلیف خواسته شده ، خود کودک به معنا و مفاهیم مربوط به ریاضی پی ببرد . 8- در آموزش دانش آموزان باید از وسائل متعدد و متنوع آموزشی برای تسهیل درک مفاهیم مربوط به ریاضیات استفاده شود. برای مثال ، جهت درک مفاهیم مربوط به کمیت های متصل ، استفاده از خمیر ، گل رس ، ماسه و ... پیشنهاد می شود. به سخن دیگر برای آموزش یک مفهوم واحد به جای تکرار آن با یک ماده، باید از مواد و وسایل متعدد و متنوع در دسترس استفاده شود. 9- در مواردی که علت مشکلات دانش آموز ضعف در هماهنگی حرکتی مربوط به عضلات بزرگ یا ظریف، کوتاهی دامنه تمرکز و دقت، ضعف در حافظه، ادراک بینایی، شنوایی و ... است، اجرای فعالیت های مناسب برای تقویت این امور، همراه با باز پروری مشکلات ریاضی، ضروری است. 10- با توجه به این که مفاهیم مربوط به ریاضیات را می توان از ساده به مشکل تنظیم کرد ، و مفاهیم ساده تر پایه و اساس مفاهیم مشکل تر است ، لذا در آموزش این مفاهیم رعایت سلسله مراتب آن قابل توجه است. مرکز یادگیری سایت تبیان، تنظیم: مرجان سلیمانیان

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 31
نویسنده : حسینی
چند روش برای برخورد با دانش آموزان مدرسه1. نسبت به مدرسه برداشت مثبتی داشته باشید: وقتی پدر می گوید: «من همیشه به مدرسه علاقه مند بوده ام، مطالبی که در مدرسه یاد گرفته ام در فهمیدن مسائل مربوط به زندگی و کارم کمک زیادی به من کردند» غیرمستقیم به فرزندان خود کمک می کند تا احساس مثبتی نسبت به مدرسه کسب کنند. زمانی که مادر می گوید: «بگذار مسائل و تکالیف درسی تو را ببینم، شاید در فهم سوالات بتوانم کمکت کنم.» چیزی بیش از کمک به کودک عرضه می کند. او در حقیقت می گوید: «این مهم است که تو باید خودت آن را انجام بدهی، اما من کمک خواهم کرد تا کاری را که باید انجام دهی، خوب بفهمی.» 2. کودکان را در بحث های خانوادگی شرکت دهید: خانه ایی که در آن والدین و کودکان فرصت بیان نظرات خویش را نسبت به اشیاء و موضوعات مورد علاقه خود داشته باشند فرصت مناسبی برای یادگیری به کودکان می دهد که هیچ مدرسه ای نمی تواند با آن برابری کند، کودک از گفتگوهای سر غذا بیش از تمام مدت روز در مدرسه چیز یاد می گیرد.

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 29
نویسنده : حسینی
تکالیف زیاد و دانش آموزان تکلیف مدرسهبه دانش آموزان حتی در زمان تعطیلات هم تکالیف خانگی می دهند و گاهی احساس می کنید که فرزندتان یک ماشین انجام تکالیف شده و شما و همسرتان نهایت تلاشتان را می کنید تا به او در تمام کردن تکالیفش کمک کنید. شاید در خیلی از تعطیلات آخر هفته به خاطر همین تکالیف او نتوانسته باشید از خانه بیرون بروید. خیلی از مدارس دلیل این اقدام را بالا بردن سطح بچه ها و سطح مدرسه در رقابت با مدارس دیگر عنوان می کنند. اما این سوال هم مطرح می شود که اگر دانش آموزی شرایط خاصی داشته باشد چه کار باید بکند. و موضوع اعتماد به نفس او چه می شود؟ این حجم تکالیف روی او چه تاثیری می گذارد؟ والدین در این شرایط چند معلم کمکی و متخصص باید استخدام کنند و اگر بودجه آن ها اجازه چنین کاری را ندهد چه اتفاقی می افتد؟ من پسرم را مجبور کردم با وجود حجم بالای تکالیف مدرسه اش، در چند فعالیت غیر درسی بعد از مدرسه شرکت کند و از اینکه او توانسته در این کلاس ها به موفقیت های قابل توجهی برسد، خوشحالم. خودم علاقه زیادی به تئاتر دارم و این علاقه را به فرزندم هم منتقل کرده ام. این علاقه ایی مشترک در هر دوی ماست و می توانیم با هم از رفتن به تئاتر در اوقات فراغت لذت ببریم. زمانی که من دبیرستان و دانشگاه می رفتم، همین اندازه به تئاتر علاقه داشتم و در کلاس های تئاتر هم شرکت می کردم و خاطره های خوبی از آن دارم. برای اجراهای تئاتر باید زبان های خارجی یاد می گرفتم و آن چالش ها و تجربه ها را واقعا دوست داشتم. تکلیف مدرسهدر حالی که می خواهم پسرم تجربه تحصیلات آکادمیک خوبی داشته باشد، می دانم که مسایل خیلی مهمتری از نمرات کلاسی در زندگی وجود دارند. ایجاد این حس اعتماد به نفس در بچه بیشتر از منابع دیگری غیر از مدرسه حاصل می شود. به عنوان والدین باید همه کار بکنیم تا یک سیستم باور قوی در بچه ها ایجاد کنیم تا آن ها را نسبت به موفق شدن در زندگی نه فقط در چارچوب استانداردها و خواسته های معمول، ترغیب کند. بعضی از افراد خیلی موفق و راضی دست به اختراعات و ابداعاتی در زندگی می زنند که زندگی آن ها را از دیگران متمایز می کند. در هر عرصه ایی در زندگی، بچه ها می توانند استعدادها و توانایی های خود را به معرض نمایش بگذارند و هر چه پسر من احساس بهتری نسبت به خودش داشته باشد، انگیزه بیشتری برای اینکه در مسیر درست در دنیا حرکت کند، پیدا می کند و دیگر مجبور نیست فقط و فقط در چارچوب آنچه مدرسه به او تحمیل می کند، حرکت کند. مرکز یادگیری سایت تبیان - منبع: نی نی بان تهیه و تنظیم: مریم فروزان کیا

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 32
نویسنده : حسینی
وقتی او از مدرسه برمی گردد

اگرفرزندشما صبح زود به مدرسه می‌رود، تعجبی ندارد که بعد از ظهر مانند یک لشکر شکست خورده به خانه بیاید. در این زمان شما باید برنامه‌ای را برای او ترتیب دهید تا در این حالت کسل کننده باقی نماند. ما در اینجا فعالیت‌هایی را برای ساعات پس از مدرسهفرزندتان به شما پیشنهاد می‌دهیم.

اسنک برای او آماده کنید.

برای کودکتان اسنکی ساده اما مقوی درست کنید که پروتئین و کربوهیدرات‌های لازم را داشته باشد. پنیر، کراکر، سیب، کره بادام زمینی، ماست و گرانولا گزینه‌های خوبی هستند.

او را به تحرک وادارید

برای کودکتان که در طول روز در کلاس درس نشسته بود، بهتر است فعالیتی را ترتیب دهید تا انرژی لازم را به دست آورد. او را به حیاط خانه بفرستید تا بازی کند. خود شما نیز با او می‌توانید به دوچرخه سواری بروید، والیبال بازی کنید یا به پارک بروید. اگر هوا برای بیرون رفتن مساعد نیست، در خانه موسیقی پخش کنید تا کودکتان با آن به هیجان آید و کمی تحرک داشته باشد.

میزی را برای انجام تکالیف‌اش اختصاص دهید

انجام تکالیف مدرسه فعالیتی است که کودکان هر روز در خانه باید انجام دهند. اگر فضایی برای قرار دادن یک میز تحریر در اتاق کودکتان ندارید، می‌توانید از میز غذاخوری استفاده کنید و سبدی را نیز به لوازم تحریر او اختصاص دهید تا مداد، خودکار، خط کش، قیچی و ماژیک‌های خود را در آن قرار دهد. برای انجام تکالیف، به ازای هر 20 دقیقه، 5 دقیقه به او زمان دهید تا استراحت کند.

در انجام کارهای خانه از او کمک بگیرید

هر کودکی با توجه به سنش می‌تواند به شما در کارهای خانه کمک کند. روزانه فعالیتی را به او اختصاص دهید به عنوان مثال مرتب کردن کفش‌ها، غذا دادن به حیوانات، جارو کردن آشپزخانه یا جا به جا کردن ظرف‌های شسته شده. انجام روزانه این کار باعث می‌شود که او احساس مسئولیت و به شما نیز در کارهای خانه کمک کند.

با او صحبت کنید

از کودک خود بپرسید «روزت چگونه گذشت؟» اگر او به شما گفت «نمی‌دانم» از او سوال‌های دیگری کنید که جواب مشخصی دارد. به عنوان مثال: «خنده‌دار ترین اتفاقی که امروز برایت افتاد، چه بود؟» یا «چیزی که امروز یاد گرفتی را به من یاد بده». هر چه شما توجه بیشتری به کودکتان و فعالیت‌های روزمره او کنید، او احساس نزدیکی بیشتری و اشتیاق بیشتری برای صحبت کردن با شما خواهد داشت.


مرکز یادگیری سایت تبیان - منبع: نی نی بان
تهیه و تنظیم: مریم فروزان کیا



:: موضوعات مرتبط: , ,

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 81 صفحه بعد

به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان حسینی و آدرس mohammadjavadhosseini.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com