عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 60
نویسنده : حسینی
فوایدسوره ی واقعه معنای سوره های قرآن نام سوره های قرآن را در یک تقسیم بندی می توان به چند بخش و چند محور تقسیم کرد . درك و شناخت تناسب هر يك از اين نام‌ها با سوره‌ نياز به مراجعه به خود سوره و جای کاربرد آن نام در متن سوره دارد . تقسیم بندی یاد شده چنین است : ۱- یک دسته از سوره ها، به نام اشخاص است و نیازی به توضیح وترجمه ندارد. این سوره ها عبارتند از : یونس، هود، یوسف، ابراهیم، مریم، لقمان، محمد (ص) ، نوح . 2- دسته دیگر نامهایی است که از حروف مقطعه اول سوره ها گرفته شده است . مانند : طه یس، ص، ق 3- بعضی از سوره ها به نام برخی از حیوانات است، اقبیل : بقره ( گاو)، انعام ( چهار پایان )، نحل ( زنبور عسل)، نمل ( مورچه ) ، عنکبوت ، فیل . 4- دسته دیگری از سوره ها، به نام پدیده های طبیعی و مظاهر خلقت است همچون : رعد، نور، کهف (غار )، دخان (دود(طور ( نام کوه ) نجم ( ستاره ) ، قمر ( ماه )، دهر )روزگار ودوران )، حدید ( آهن )، تکویر ( درهم پیچیده شدن خورشید )، انفطار ( شکافته شدن )، انشقاق ( شکاف برداشتن و دو شقه شدن )، بروج ( برجهای دوازده گانه فلکی )،غاشیه ( فراگیری شب و قیامت )، فجر، شمس ( خورشید )،لیل ( شب ) ضخی ( روشنایی روز )، تین ( انجیر ) علق ( خون بسته، زالو ) زلزال ( زلزله )، عصر (عصر، روزگار و زمان )، فلق ( سپیده )، طارق ( ستاره ظاهر شونده(

:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: فوایدسوره ی واقعه ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 52
نویسنده : حسینی
خواندن متن سوره واقعه و بهره مندی از برکات بیشمار آن سوره واقعه پنجاه و ششمین سوره قرآن و مکی و دارای 96 آیه می باشد که اخبار قیامت و احوال آن در آن آمده است. این سوره در جزء بیست وهفتم قرآن کریم قرار دارد و قسمت کوچکی از اواخر این جزء را در برگرفته است. سوره واقعه چهل و چهارمین سوره ای است که پس از سوره شعراو قبل از سوره طه بر پیامبر نازل شده است و آثار و فضیلت زیادی دارد که در این بخش با آنها آشنا خواهید شد. سوره واقعه فضیلت سوره واقعه در روایات و احادیث روایات زیادی در منابع اسلامی در مورد فضیلت تلاوت سوره واقعه، آمده است: رسول خدا(علیه السلام)می فرماید: مَنْ قَرَأَ سُورَهَ الْواقِعَهِ کُتِبَ لَیْسَ مِنَ الْغافِلِیْنَ: «کسی که سوره واقعه را بخواند، نوشته می شود که این فرد از غافلان نیست». مجمع البیان، ج9، ص355 از حضرت رسول سۆال کردند:چرا با این سرعت آثار پیری در چهره مبارک شما ظاهر شده است؟ در پاسخ فرمود: شَیَّبَتْنِی هُودُ، وَ الْواقِعَهُ، وَ الْمُرْسَلاتُ، وَ عَمَّ یَتَسائَلُونَ: «سوره های هود، و واقعه، و مرسلات و عمّ مرا پیر کرد»! (;چرا که در این سوره ها اخبار تکان دهنده ای از قیامت و رستاخیز و حوادث هولناک و مجازات مجرمان آمده، همچنین داستانهای تکان دهنده ای از سرگذشت اقوام پیشین و بلاهائی که بر آنها نازل شد و نیز دستور به استقامت و پایداری). الأمالی شیخ صدوق، ص304 امام صادق ( ع ) می فرماید: مَنْ قَرَأَ فِی کُلِّ لَیلَهِ جُمْعَه الْواقِعَهَ أَحَبَّهُ اللّهُ، وَ أَحَبَّهُ إِلَی النّاسِ أَجْمَعِیْنَ، وَ لَمْ یَرَ فِی الدُّنْیا بُۆْساً أَبَداً، وَ لافَقْراً وَ لافاقَهً وَ لاآفَهً مِنْ آفاتِ الدُّنْیا، وَ کانَ مِنْ رُفَقاءِ أَمِیْرِ الْمُۆْمِنِینَ(علیه السلام): هر کس سوره واقعه را در هر شب جمعه بخواند، خداوند او را دوست دارد، و نزد همه مردم محبوبش می کند، هرگز در دنیا ناراحتی نمی بیند، فقر و فاقه و آفتی از آفات دنیا دامنگیرش نمی شود، و از دوستان امیر مۆمنان علی(علیه السلام) خواهد بود». احادیث سوره واقعه از امام باقر علیه السلام می فرماید: هر کس هر شب پیش از خواب سوره واقعه را قرائت کند، در حالی خداوند را دیدار می کند که چهره اش مانند ماه شب چهاردهم می درخشد. ثواب الاعمال، ص117 امام صادق علیه السلام فرمودند: هر کس به بهشت و ویژگی های آن مشتاق است، سوره واقعه را قرائت کند. ثواب الاعمال، ص117 محتوای سوره واقعه سوره واقعه در ابتدا از حوادث روز قیامت مانند تغییر وضعیت زمین، وقوع زلزله در آن و متلاشی شدن کوه ها سخن می گوید و سپس با دسته بندی مردم به سه گروه اصحاب یمین، اصحاب شِمال و سابقون، در روز قیامت جایگاه و پاداش ها یا عذاب های هر گروه را بیان می کند. این سوره دارای 370 کلمه است و تقریبا به اندازه نصف یک حزب قرآن، حجم دارد و نخستین سوره از سوره‏ های هفتگانه زمانیه است که با کلمه « اذا » آغاز می شود. متن سوره واقعه با معنی سوره مبارکه واقعه همراه با ترجمه بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ به نام خدای بخشاینده مهربان 1) إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ چون قیامت واقع شود، 2)لَیْسَ لِوَقْعَتِهَا کَاذِبَةٌ که در واقع، شدنش هیچ دروغ نیست ، 3)خَافِضَةٌ رَّافِعَةٌ گروهی را خوار کننده است و گروهی را برافرازنده 4)إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا آنگاه که زمین به سختی بلرزد، 5)وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسًّا و کوهها به تمامی متلاشی شوند، 6) فَکَانَتْ هَبَاء مُّنبَثًّا و چون غباری پراکنده گردند، 7) وَکُنتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً شما سه گروه باشید: 8)فَأَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ یکی اهل سعادت، اهل سعادت چه حال دارند؟ 9) وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ دیگر، اهل شقاوت اهل شقاوت چه حال دارند؟ 10) وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ سه دیگر، آنها که سبقت جسته بودند و اینک پیش افتاده اند 11) أُوْلَئِکَ الْمُقَرَّبُونَ اینان مقربانند، 12) فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ در بهشتهای پر نعمت 13) ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ گروهی از پیشینیان ، 14) وَقَلِیلٌ مِّنَ الْآخِرِینَ و اندکی از آنها که از پی آمده اند، 15) عَلَی سُرُرٍ مَّوْضُونَةٍ بر تختهایی مرصع ، 16) مُتَّکِئِینَ عَلَیْهَا مُتَقَابِلِینَ رو به روی هم بر آنها تکیه زده اند 17) یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ پسرانی همواره جوان گردشان می چرخند، 18) بِأَکْوَابٍ وَأَبَارِیقَ وَکَأْسٍ مِّن مَّعِینٍ با قدحها و ابریقها و، جامهایی از شرابی که در جویها جاری است 19) لَا یُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا یُنزِفُونَ از نوشیدنش نه سر درد گیرند و نه بیهوش شوند 20) وَفَاکِهَةٍ مِّمَّا یَتَخَیَّرُونَ و میوه هایی که خود بر می گزینند 21) وَلَحْمِ طَیْرٍ مِّمَّا یَشْتَهُونَ و گوشت پرنده هر چه بخواهند 22) وَحُورٌ عِینٌ و حوران درشت چشم ، 23) کَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ همانند مرواریدهایی در صدف 24) جَزَاء بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ همه به پاداش کارهایی که می کرده اند 25) لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا وَلَا تَأْثِیمًا در آنجا نه سخن لغو شنوند و نه گناه آلود 26) إِلَّا قِیلًا سَلَامًا سَلَامًا جز یک سخن :سلام ، سلام 27) وَأَصْحَابُ الْیَمِینِ مَا أَصْحَابُ الْیَمِینِ اما اصحاب سعادت ، اصحاب سعادت چه حال دارند ? 28) فِی سِدْرٍ مَّخْضُودٍ در زیر درخت سدر بی، خار، 29) وَطَلْحٍ مَّنضُودٍ و درخت موزی که میوه اش بر یکدیگر چیده شده ، 30) وَظِلٍّ مَّمْدُودٍ و سایه ای دایم ، 31) وَمَاء مَّسْکُوبٍ و آبی همواره جاری ، 32) وَفَاکِهَةٍ کَثِیرَةٍ و میوه ای بسیار، 33) لَّا مَقْطُوعَةٍ وَلَا مَمْنُوعَةٍ که نه منقطع می گردد و نه کس را از آن بازدارند 34) وَفُرُشٍ مَّرْفُوعَةٍ و زنانی ارجمند 35) إِنَّا أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَاء آن زنان را ما بیافریدیم ، آفریدنی 36) فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْکَارًا و دوشیزگان ساختیم 37) عُرُبًا أَتْرَابًا معشوق همسران خویشند، 38) لِّأَصْحَابِ الْیَمِینِ برای اصحاب سعادت 39)ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ گروهی از پیشینیان ، 40)وَثُلَّةٌ مِّنَ الْآخِرِینَ و گروهی که از پی آمده اند 41) وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِ اما اصحاب شقاوت ، اصحاب شقاوت چه حال دارند ؟ 42)فِی سَمُومٍ وَحَمِیمٍ در باد سموم و آب، جوشانند 43) وَظِلٍّ مِّن یَحْمُومٍ در سایه ای از دود سیاه ، 44) لَّا بَارِدٍ وَلَا کَرِیمٍ نه سرد و نه خوش 45) إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَلِکَ مُتْرَفِینَ اینان پیش از این در ناز و نعمت بودند 46)وَکَانُوا یُصِرُّونَ عَلَی الْحِنثِ الْعَظِیمِ و بر گناهان بزرگ اصرار می ورزیدند 47) وَکَانُوا یَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ و می گفتند:آیا زمانی که ما مردیم و خاک و استخوان شدیم باز هم ما رازنده می کنند، 48) أَوَ آبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ یا نیاکان ما را ؟ 49) قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِینَ وَالْآخِرِینَ بگو:همه را، آنان که از پیش بوده اند و آنها که از پی شان آمده بودند، 50) لَمَجْمُوعُونَ إِلَی مِیقَاتِ یَوْمٍ مَّعْلُومٍ همه در وعده گاه آن روز معین خواهند بود 51) ثُمَّ إِنَّکُمْ أَیُّهَا الضَّالُّونَ الْمُکَذِّبُونَ آنگاه شما ای گمراهان تکذیب کننده ، 52) لَآکِلُونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ از درختان زقوم خواهید خورد، 53)فَمَالِؤُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ و شکمهای خود را پر خواهید کرد 54) فَشَارِبُونَ عَلَیْهِ مِنَ الْحَمِیمِ و بر سر آن آب جوشان خواهید نوشید 55) فَشَارِبُونَ شُرْبَ الْهِیمِ چنان می نوشید که شتر تشنه آب می نوشد 56) هَذَا نُزُلُهُمْ یَوْمَ الدِّینِ این است غذایشان در روز جزا 57) نَحْنُ خَلَقْنَاکُمْ فَلَوْلَا تُصَدِّقُونَ ما شما را آفریده ایم ، پس چرا تصدیق نمی کنید ؟ 58) أَفَرَأَیْتُم مَّا تُمْنُونَ آیا آن منی را که بیرون می ریزید دیده اید ؟ 59) أَأَنتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ آیا شما او را می آفرینید یا ما آفریننده ایم ؟ 60) نَحْنُ قَدَّرْنَا بَیْنَکُمُ الْمَوْتَ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِینَ ما مرگ را بر شما مقدر ساختیم و ناتوان از آن نیستیم که 61) عَلَی أَن نُّبَدِّلَ أَمْثَالَکُمْ وَنُنشِئَکُمْ فِی مَا لَا تَعْلَمُونَ به جای شما قومی همانند شما بیاوریم و شما را به صورتی که از آن بی، خبرید از نو بیافرینیم 62) وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَی فَلَوْلَا تَذکَّرُونَ شما از آفرینش نخست آگاهید، چرا به یادش نیاورید ؟ 63) أَفَرَأَیْتُم مَّا تَحْرُثُونَ آیا چیزی را که می کارید دیده اید ؟ 64) أَأَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ آیا شما می رویانیدش یا ما رویاننده ایم؟ 65) لَوْ نَشَاء لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ اگر می خواستیم خاشاکش می ساختیم تا در شگفت بمانید 66) إِنَّا لَمُغْرَمُونَ گویند:ما ثروت بر باد دادگانیم ، 67) بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ما بی نصیب ماندگانیم 68) أَفَرَأَیْتُمُ الْمَاء الَّذِی تَشْرَبُونَ آیا آبی را که می نوشید دیده اید ؟ 69) أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ آیا شما آن را از ابر فرو می فرستید یا ما فرو فرستنده ایم ؟ 70) لَوْ نَشَاء جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْکُرُونَ اگر، می خواستیم آن را تلخ می گردانیدیم پس چرا سپاس نمی گویید ؟ 71) أَفَرَأَیْتُمُ النَّارَ الَّتِی تُورُونَ آیا آن آتشی را که می افروزید دیده اید؟ 72) أَأَنتُمْ أَنشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنشِؤُونَ آیا درختش را شما آفریده اید یا ما آفریننده ایم؟ 73) نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْکِرَةً وَمَتَاعًا لِّلْمُقْوِینَ ما آن را هشداری و برای مسافران رهنورد، متاعی ساختیم 74) فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ به نام پروردگار بزرگ خود تسبیح گوی 75) فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ پس سوگند به غروبگاه ستارگان 76) وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ و این سوگندی است اگر بدانید بزرگ 77) إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ هر آینه ، این قرآنی است گرامی قدر، 78) فِی کِتَابٍ مَّکْنُونٍ در کتابی مکنون 79 )لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ که جز، پاکان دست بر آن نزنند 80) تَنزِیلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ نازل شده از جانب پروردگار جهانیان است 81) أَفَبِهَذَا الْحَدِیثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ آیا این سخن را دروغ می انگارید ؟ 82) وَتَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ و نصیب خود را در دروغ انگاشتن آن قرار می دهید ؟ 83) فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ پس چرا آنگاه که جان به گلوگاه رسد، 84) وَأَنتُمْ حِینَئِذٍ تَنظُرُونَ و شما در این هنگام می نگرید، تکذیب نمی کنید ؟ 85) وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنکُمْ وَلَکِن لَّا تُبْصِرُونَ ما از شما به او نزدیک تریم ولی شما نمی بینید 86) فَلَوْلَا إِن کُنتُمْ غَیْرَ مَدِینِینَ اگر قیامت را باور ندارید، 87) تَرْجِعُونَهَا إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ اگر راست می گویید، بازش گردانید 88) فَأَمَّا إِن کَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ ، اما اگر از مقربان باشد، 89) فَرَوْحٌ وَرَیْحَانٌ وَجَنَّةُ نَعِیمٍ برای اوست آسایش و روزی و بهشت پر نعمت 90) وَأَمَّا إِن کَانَ مِنَ أَصْحَابِ الْیَمِینِ و اما اگر از اصحاب سعادت باشد: 91) فَسَلَامٌ لَّکَ مِنْ أَصْحَابِ الْیَمِینِ پس تو را از اصحاب سعادت سلام است 92) وَأَمَّا إِن کَانَ مِنَ الْمُکَذِّبِینَ الضَّالِّینَ و اما اگر از تکذیب کنندگان گمراه باشد، 93) فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِیمٍ به آب جوشان مهمانش کنند، 94) وَتَصْلِیَةُ جَحِیمٍ و به دوزخش در آورند 95) إِنَّ هَذَا لَهُوَ حَقُّ الْیَقِینِ این سخن سخنی راست و یقین است 96) فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ پس به نام پروردگار بزرگت تسبیح گوی خواص سوره واقعه آثار، برکات و فضایل خواندن سوره واقعه: محبوبیت نزد مردم و خدا: امام صادق علیه السلام فرموده است: هر کس در هر شب جمعه سوره واقعه را قرائت کند، خداوند او را دوست دارد و او را محبوب همه مردم می گرداند و هرگز در دنیا ناراحتی، فقر و تنگدستی و آفتی از آفات دنیا به او نخواهد رسید و از همراهان و رفیقان امیرالمؤمنین علیه السلام خواهد بود. و این سوره ویژه امیرالمومنین علی علیه السلام است و هیچ کس در آن شرکت ندارد. ( ثواب الاعمال، ص117 ) آمرزش اموات: از امام صادق علیه السلاممی فرماید: سوره واقعه دارای منافع و بهره های زیادی است که قابل شمارش نیست. از جمله فواید این سوره آن است که اگر برای مرده ای خوانده شود، خداوند او را می آمرزد و اگر برای کسی که در حال احتضار و مرگ است بخوانند، مرگ و خروج روحش به اذن خدا آسان می شود. تفسیرالبرهان، ج5، ص250 محتوای سوره واقعه زایمان راحت: به همراه داشتن نوشته سوره واقعه موجب آسانی زایمان می شود. افزایش روزی و رفع فقر: تلاوت سوره واقعه هر شب انسان را از تنگدستی و گرفتاری می رهاند. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند: سوره واقعه را به زنانتان یاد دهید؛ زیرا آن سوره بی نیاز کننده است. ( کنزالعمال، ج1، ص264 ) ایجاد برکت در زندگی: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: اگر سوره واقعه را بنویسند و در خانه بگذارند، موجب افزایش خیر و برکت می شود و هر کس به قرائت آن مداومت ورزد، فقر از او برطرف می شود و در آن افزایش حفظ و توفیقات و وسعت در مال وجود دارد. مجمع البیان، ج9، ص355 افزایش رزق و روزی ختم سوره واقعه برای برآوردن حاجات برای برآورده شدن حاجات خود 40 شب، هر شب یک بار سوره «واقعه، مزمل، لیل، انشراح» را بخوانید و پس از خواندن این سوره ها این دعا را بخوانید: «یا رازق السائلین، یا راحم المساکین، یا ولی المؤمنین، یا غیاث المستغیثین، یا ارحم الراحمین، صل علی محمد و آل محمد واکفنی حلالک عن حرامک و بطاعتک عن معصیتک و بفضلک عمّن سواک، یا اله العالمین و صلی الله محمد و آله اجمعین» درمان با قرآن، ص111 ختم سوره واقعه برای افزایش رزق و روزی و رفع فقر برای افزایش رزق و روزی و رفع فقر از ابتدای هفته یعنی روز شنبه هر شب 3 بار سوره واقعه خوانده شود و شب جمعه 8 باراین سوره را بخوانید. به مدت 5 هفته این عمل را تکرار کنید و قبل از تلاوت هر بار این سوره این دعا را بخوانید: «اللهم ارزقنا رزقاً حلالاً طیّباً من غیرک استجب دعوتنا من غیر رد و اعوذ من الفضیحتین الفقر و الدّین و ادفع عنّی هذین بحق الامامین الحسن و الحسین علیهما السلام برحمتک یا ارحم الراحمین» (12) درمان با قرآن، ص111 سوره واقعه برای حاجت گرفتن سوره واقعه را کی بخوانیم؟ هرشب تلاوت سوره واقعه سبب می شود هیچ وقت دچار تنگدستی و گرفتاری نشوید. تلاوت سوره واقعه در هر شب جمعه سبب می شود تا خدا شما را دوست بدارد و محبوب همه بشوید. خواندن سوره واقعه برای کسی که در حال احتضار مرگ است، سبب می شود تا مرگ و خروج روحش آسان بشود. خواندن سوره واقعه هنگام زایمان درد زایمان را کاهش می دهد. بنابراین در هر زمانی خواندن سوره واقعه بدون فضیلت نیست پس اگر می خواهید لطف خدا شامل حالتان شود این سوره از قرآن را بسیار تلاوت نمایید.

:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: خواندن متن سوره واقعه و بهره مندی از برکات بیشمار آن ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 55
نویسنده : حسینی
نکته هایی از قران ۸۶ سوره قرآن مکی ، و ۲۸ سوره مدنی است سوره « یس » به قلب قرآن مشهور است سوره های سجده ، فصلت ، نجم و علق عزانم مشهورند . سوره حمد به زبان بندگان نازل شده است . قرآن کریم در سوره « حمد » خلاصه شده است . سوره توبه « بسم الله الرحمن الرحیم » ندارد سوره الرحمن به « عروس » قرآن معروف است سوره نمل دو « بسم الله الرحمن الرحیم » دارد سوره قرآن با حروف مقطعه آغاز می شود سوره حمد دو مرتبه بر پیامبر اکرم (ص) نازل شده یک بار در مدینه و یک بار در مکه در سوره « همزه » از افراد عیبجو انتقاد شده است سوره های « فلق » و « ناس » به معوذتین معروفند سوره عادیات منسوب به حضرت علی (ع) است سوره اسراء به « بنی اسرائیل » معروف است سوره ای که در شان اهل بیت (ع) نازل شده است سوره « دهر » است . سوره « حجرات » سوره اخلاق و ادب است داستان گوساله پرستی بنی اسرائیل در سوره « طه » بیان شده است . آیه الکرسی در سوره بقره قرار دارد . آیه معروف « و ان یکاد الذین کفروا … » در سوره قلم قرار دارد . دعای « ربنا آتنا فی الدنیا حسنه … » در سوره بقره آیه ۲۰۱ می باشد . در آیه ۷ سوره احزاب نام پنج تن از پیامبران اولوالعزم بیان شده است . آیه معروف « امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف و السو ء » در سوره نمل آیه ۶۲ می باشد . آیه ای که سر بریده امام حسین (ع) در شام تلاوت فرمودند آیه ۹ سوره کهف می باشد . آیه حجاب در سوره نور آیه ۳۱ می باشد . آیه مشهور ولایت در سوره مائده آیه ۵۵ می باشد . آیه ای که ۵ وقت نمازهای یومیه در ان آمده است در سوره اسراء و آیه ۷۸ می باشد . در آیه ۶ و سوره مائده مراحل وضو بیان شده است به آیه « اناالله و انا الیه راجعون » « استرجاع » می گویند . منفورترین کار حلال نزد خداوند « طلاق » است . داستان معراج حضرت محمد (ص) در سوره اسراء بیان شده است . حضرت عیسی (ع) هم اکنون زنده است . حضرت یحیی (ع) به خاطر حمایت از عفعت و حجاب به شهادت رسید . نام گرامی پیامبر (ص) ۵ بار در قرآن آمده است ، ۴ بار به نام محمد (ص) و یک بار به نام احمد در سوره صف آیه ۶ . پیامبری که به هم سخن خدا ملقب شده است حضرت موسی (ع) « کلیم الله » می باشد . حضرت نوح به « شیخ الانبیاء » معروف است . حضرت هود بر قوم عاد مبعوث شد . لقب حضرت محمد (ص) حبیب الله است . پیامبر اکرم (ص) هنگام تلاوت آیه ۶۱ سوره یونس می گریست . پیامبرانی که با همدیگر در یک زمان می زیستند عبارتند از ( ابراهیم و لوط ) ، ( یوسف ویعقوب ) ، ( موسی وشعیب ) . حضرت ایوب (ع) نمونه صبر و بردباری بود . کتاب حضرت داود (ع) زبور بود . حضرت ابراهیم (ع) جد اول حضرت محمد (ص) بوده اند . حضرت زکریا کفالت حضرت مریم را بر عهده داشت . آیه ۸۶ سوره هود اولین آیه ای است که حضرت مهدی (ع) هنگام ظهورشان بر زبان مبارکشان جاری می سازد . آیه ۳ سوره مائده که درباره خلافت و جانشینی علی (ع) است آخرین آیه ای است که نازل شده است . سوره ای که در شأن حضرت زهرا (س) نازل شده « کوثر » است . دختر حضرت شعیب (ع) به عفت و حیا مشهور است . دو زن نمونه که قرآن به آنها اشاره نموده است عبارتند از : آسیه زن فرعون ، مریم مادر عیسی (ع) زن ابو لهب هیزم کش جهنم است . دو زن که به گمراهی از آنها نام برده شده است عبارتند از : زن لوط و زن نوح . ستمگرانی که نامشان در قرآن آمده عبارتند از : جالوت ، هامان ، سامری ، نمرود ، فرعون ، قارون و ابولهب . حیوانی که نمرود را به هلاکت رساند « پشه » بود . پرندگانی که لشکریان ابرهه را به هلاکت رساندند « ابابیل » نام داشتند . اصحاب کهف ۳۰۹ سال در غار خواب بودند . حیوانی که همراه اصحاب کهف به غار پناه برد سگ بود . لقب حضرت یعقوب (ع) اسرائیل است . قرآن طی مدت ۲۳ سال بر پیامبر اکرم (ص) نازل شده است . اولین گرد آورنده قرآن حضرت علی (ع) بود . نخستین مفسر قرآن حضرت علی (ع) بود نگاه کردن به قرآن کریم عبادت است سید رضی جمع آوری کننده سخنان حضرت امیرالمومنین در نهج البلاغه است . نهج البلاغه ۲۳۹ خطبه ، ۷۹ نامه و ۴۸۰ حکت ( اندرز ) دارد . ماههای حرام در سال ، چهار ماه ذی القعده ، ذی الحجه ، محرم و رجب . حضرت نوح ، ابراهیم ، موسی ، عیسی و محمد (ص) ۵ پیامبر اولوالعزم هستند . صفات مومنان در سوره شوری ، اهل توکلند ، اهل اطلاعات و نماز ، اهل مشورت ، اهل انفاق هستند در سوره حجرات به سه نوع ادب اشاره می کند . ادب در برابر خدا ، ادب در برابر رسول خدا و ادب مردم در مقابل یکدیگر . هدف از آفرینش انسانها عبادت خداست . آیه شریفه ، ( ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنو صلو علیه و سلمو تسلیما ) در سوره احزاب آیه ۵۶ می باشد . خمس که یکی از فروع دین است در آیه ۴۱ سوره انفال بر مسلمانان واجب شده است . نام دیگر قرآن ( فرقان ) جدا کننده حق از باطل است . در سوره فصلت آمده : اعضا بدن انسان در روز قیامت به سخن در می آید و به اموری شهادت می دهند ..

:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: نکته هایی از قران ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 55
نویسنده : حسینی
فریب شیطان رانخورید... معرفی اشخاص ذکر شده درقرآن معرفی اشخاص ذکر شده در سوره مبارکه بقره *********************** نام : آدم نخستین انسان آفریده شده از خاک و نخستین پیامبر خدا در روی زمین آدم به زبان عربی به معنی در آوردن، ساختن و خاک سرخ است. در قرآن کریم واژه آدم به صورت مفرد 15 بار، بنی آدم 7 بار و ابنی آدم و ذریه آدم و کمثل آدم هر کدام یک بار به کار رفته است. اکثریت لغویون و مفسران واژه آدم را علم شخصی گرفته و نام یک فرد دانسته اند و بعضی هم آن را مثل نسان و بشر، نوع دانسته اند. آدم در آیات 31 و 33 و 34 و 35 و 37 سوره بقره آمده است. *********************** نام : ابراهیم خلیل الله، دومین پیامبر اولوالعزم و از اجداد حضرت موسی و عیسی و محمد(ص) در 63 آیه از 25 سوره قرآن 69 بار نام ابراهیم ذکر شده و چهاردهمین سوره قرآن به نام اوست که 52 آیه دارد. کلمه ابراهیم لفظ عجمی است که مرکب از «اب» به معنای پدر و «راحیم» به معنای «رحیم» است. القاب او خلیل الله (برگرفته از آیه 125 سوره نساء) ابوالانبیاء و ابوالفتیان می باشد. این پیامبر بزرگ در شهر «اور» از شهرهای بابل به دنیا آمد و در همان جا بزرگ شد و با بت پرستان به مبارزه پرداخت و سپس به شام هجرت فرمود. اسحاق و اسماعیل از پیامبران الهی از فرزندان حضرت ابراهیم بوده اند. درباره مدت عمر این پیامبر الهی از 175 تا 200 سال ذکر شده و دفن وی به وسیله فرزندانش در «حبرون» همان الخلیل امروزی انجام گرفته است. در 12 آیه از سوره بقره کلمه ابراهیم آمده است. *********************** نام : ابلیس نام خاص موجودی زنده، مکلف، متمرد از فرمان الهی و رانده شده از درگاه وی درباره ریشه لغوی ابلیس برخی از لغت شناسان و مفسران آنرا واژه ای عربی از ریشه « ب-ل-س» به معنای یأس، حزن، درماندن ذکر کرده اند و برخی دیگر این واژه را عجمی (غیر عربی) دانسته اند. ابلیس به معنای کسی است که خیری نزد او یافت نشود و یا آنکه شر از او برخیزد و از رحمت الهی مایوس و پشیمان باشد. کلمه ابلیس در آیه 34 سوره بقره آمده است. *********************** نام : اسباط پیامبرانی از آل یعقوب (علیه السلام) اسباط جمع سبط و برگرفته از ریشه (س-ب-ط) به معنی امتداد و انتشار و در مورد نوادگان و افراد یک نسل به کار می رود. (العین، ص359) کلمه اسباط در آیات 136 و 140 آمده است. *********************** نام : اسحاق از پیامبرن الهی، فرزند حضرت ابراهیم و نیای بنی اسرائیل نام این پیامبر الهی 17 بار در قرآن کریم آمده است. مشهور لغویان اسحاق را واژه ای عبری می دانند که از «یصحاق» به معنای «می خندد» گرفته شده است اگرچه برخی آنرا عربی و مشتق از (س-ح-ق) دانستند. ( لسان العرب، ج6، ص 195) کلمه اسحاق در آیات 133 و 136 و 140 آمده است. *********************** نام : اسماعیل فرزند بزرگ حضرت ابراهیم جد اعلی پیامبر خاتم(ص) از پیامبران الهی ملقب به ذبیح الله اسماعیل واژه غیر عربی و معرب «اشماعیل» به معنی « خدایا دعایم را بشنو» واژه اسماعیل 12 بار در قرآن آمده است و به نظر بیشتر مفسران « اسماعیل صادق الوعد» در آیات 55-54 سوره مریم همان اسماعیل پسر حضرت ابراهیم است. همچنین آیات 107-101 سوره صافات که به داستان ذبح فرزند ابراهیم پرداخته نیز درباره حضرت اسماعیل است. پس از تولد حضرت اسماعیل از مادرش هاجر به فرمان خدا با راهنمایی جبرئیل در مکه که محل « غیر ذی زرع» ساکن شدند. (ابراهیم/37) کلمه اسماعیل در آیات 125 و 127 و 133 و 136 و 140 آمده است. *********************** نام : داود (علیه السلام) از انبیاء بنی اسرائیل نام حضرت داود (علیه السلام) شانزده بار در قرآن مجید آمده است. داود به عبری داوید تلفظ می شود که به معنی محبوب است. کلمه داوود در آیه 251 سوره بقره آمده است

:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: فریب شیطان رانخورید , , , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 50
نویسنده : حسینی
____________________________ - آیا می دانید که ... کلمه شهر در زبان عربی به معنای ماه است. در قرآن این واژه 12 مرتبه به تعداد ماه‌های سال آمده است. - آیا می دانید که ... کلمه جلاله (اللَّه) در قرآن کریم 2699 بار به‌کار رفته است. - آیا می دانید که ... در قرآن واژه ساعه یا همان ساعت 24 مرتبه آمده است. این تعداد برابر با تعداد ساعات در یک شبانه روز می‌باشد. - آیا می دانید که ... شیاطین 68 مرتبه، ملائکه هم همین تعداد. - آیا می دانید که ... حیات 71 بار، موت هم همین تعداد. ____________________________ - آیا می دانید که ... علم و معرفت و مشتقات آن‌ها 811 بار، ایمان و مشتقات آن هم همین تعداد. - آیا می دانید که ... واژه «سجد» و مشتقات مربوط به آن 34 مرتبه در قرآن کریم بکار رفته است که این تعداد برابر با مجموع سجده‌های 17 رکعت نماز در شبانه روز می‌باشد. در هر رکعت، 2 سجده انجام می‌شود که در مجموع شامل 34 سجده است. - آیا می دانید که ... واژه ابلیس 11 مرتبه و پناه بردن به خدا از دست او نیز 11 بار در قرآن آمده است. - آیا می دانید که ... سماوات السبع یا سبع سماوات، هفت بار به‌کار رفته است. ____________________________ - آیا می دانید که ... لفظ صلاة و قیام و اقیموا و مشتقات آن، 51 بار به‌کار رفته است که برابر با هفده رکعت نماز واجب و 34 رکعت نماز مستحب شبانه‌روزی است. - آیا می دانید که ... مشتقات وصی و توصیه، به تعداد اوصیای الهی، دوازده بار به‌کار رفته است. - آیا می دانید که ... لفظ شیعه و مشتقاتش، دوازده بار در قرآن به‌کار رفته است. - آیا می دانید که ... مشتقات فرقه، 72 بار به‌کار رفته است و این به تعداد 72 فرقه اسلامی است. ____________________________ - آیا می دانید که ... بلندترین سوره قرآن، سوره بقره است. کوتاه‌ترین سوره، سوره کوثر است که طول آن فقط یک سطر و نیم است. - آیا می دانید که ... حروف مقطّعه به حروفی مانند الم [الف، لام، میم]، طسم [طا، سین، میم]، کهیعص ]کاف، هاء، یاء، عین، صاد] گفته می‌شود که گسسته از همند و متشکل از 29 حرف یا مجموعه حروف هستند که در آغاز 28 سوره قرآن (که همگی مکی هستند جز بقره و آل عمران) آمده است. - آیا می دانید که ... تعداد آیات قرآن بر طبق روایات 6236 فقره است. تعداد کلمات قرآن 77807 فقره است. - آیا می دانید که ... مفصل‌ترین ترجیع بند قرآن در سوره الرحمن است. در این سوره، 31 بار آیه «فبای الاء ربکما تکذبان» به معنای «پس کدامین نعمت پروردگارتان را انکار می‌کنید؟» تکرار شده است. منبع : bashgah.tebyan.net

:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: دانستنی‌هایی جالب از قرآن کریم - سری دوم ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 50
نویسنده : حسینی
دانستنی‌هایی جالب از قرآن کریم آیا میدانید که ... تعداد 1015030 نقطه در قرآن بکار رفته است. آیا میدانید که ... تعداد 5098 محل وقف در قرآن وجود دارد. آیا میدانید که ... تعداد 39586 عدد کسره در قرآن بکار برده شده است. آیا میدانید که ... قرآن در 23 سال بر پیامبر نازل شد. -------------------------------------------------- آیا میدانید که ... تعداد 19253 عدد تشدید در قرآن بکار برده شده است. آیا میدانید که ... بهترین نوشیدنی که در قرآن ذکر شده، شیر می‌باشد. آیا میدانید که ... بهترین خوردنی که در قرآن ذکر شده، عسل می‌باشد. آیا میدانید که ... بزرگ‌ترین عدد در سوره صافات آیه 147 آمده که صد هزار می‌باشد. آیا میدانید که ... کمترین حرفی که در قرآن بکار رفته، حرف (ظاء) می‌باشد. -------------------------------------------------- آیا میدانید که ... در سوره نساء به قوانین ازدواج اشاره شده است. آیا میدانید که ... آیه‏ای که سر بریده امام حسین (ع) در شام تلاوت نمود، آیه 9 سوره کهف می‌باشد. آیا میدانید که ... در آیه 6 سوره مائده، مراحل وضو بیان شده است. آیا میدانید که ... حضرت سلیمان نخستین شخصی بود که «بسم الله الرحمن الرحیم» نوشت. آیا میدانید که ... حضرت موسی (ع) داماد حضرت شعیب (ع) بود. -------------------------------------------------- آیا میدانید که ... بزرگ‌ترین سوره قرآن دارای 25500 حرف می‌باشد. آیا میدانید که ... تعداد کلمات سوره تکویر برابر با تعداد سوره‌های قرآن است. آیا میدانید که ... سوره اخلاص به نسب نامه خداوند معروف است. آیا میدانید که ... سوره حمد دو بار بر پیامبر نازل شده، یک‌بار در مکه و یک‌بار در مدینه. آیا میدانید که ... سوره عادیات منسوب به حضرت علی (ع) است. -------------------------------------------------- آیا میدانید که ... حضرت ادریس (ع) اولین شخصی بود که لباس دوخت و خط نوشت. آیا میدانید که ... پرنده‏ای که در دربار حضرت سلیمان (ع) خدمت می‌کرد، (هدهد) نام داشت. آیا میدانید که ... به حیوانی که از طرف خدا وحی شد، زنبور بود. (آیه 68 سوره نحل) آیا میدانید که ... صحیفه سجادیه به خواهر قرآن معروف است. آیا میدانید که ... رودکی، ناصرخسرو و حافظ شاعرانی بودند که در نوجوانی حافظ کل قرآن بودند. -------------------------------------------------- آیا میدانید که ... سلمان فارسی اولین شخصی بود که سوره حمد را به زبان فارسی ترجمه کرد. آیا میدانید که ... استاد محمود خلیل الحصری، اولین کسی بود که قرآن را به روش ترتیل خواند. آیا میدانید که ... قرآن دارای 114 سوره است. آیا میدانید که ... قرآن دارای 30 جزء است. آیا میدانید که ... قرآن دارای 120 حزب است. منبع :anjoman.tebyan.net

:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: دانستنی‌هایی جالب از قرآن کریم ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 104
نویسنده : حسینی
5 ویژگی متقین جزء اول قرآن، قرآن، نکات جزء اول 5 ویژگی متقین سنت حسنه ختم حداقل یک جزء از قرآن کریم در روزهای ماه مبارک رمضان، ماه نزول و بهار قرآن، فرصت مناسبی است تا در کنار انس با الفاظ قرآن کریم، در معنا و مفهوم آن نیز تدبر و تفکر داشته باشیم. در این فرصت به دست آمده، روح و قلب خود را به نورانیت قرآن صیقل و جلا داده و زنگارها را از جان خود می زداییم. به این امید که از معارف کلام خداوند بیشتر بهره برده و تاثیر پذیر باشیم. هر روز از یک جزء نکات و راهکارهای موفقیت زندگی را استخراج کرده و ارائه می دهیم تا به نکات و دستورات قرآن عمل کنیم.امروز در جزء اول صفات متقین، زیانکاران و دین فروشان را فرامی گیریم.

:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: 5 ویژگی متقین ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 65
نویسنده : حسینی
کشف منبع اصلی آب روی ماه کره ماه ناسا اعلام کرد به شواهدی از وجود آب در سنگ دانه های معدنی روی سطح ماه از یک منبع ناشناخته در اعماق زیر سطح این کره، دست یافته است. این یافته ها که توسط مدارگرد هندی چاندرایان -1 به دست آمده نشان دهنده نخستین تشخیص این نوع آب از مدار ماه است. تحقیقات پیشین روی نمونه های ارسال شده توسط برنامه اکتشافی آپولو، وجود آب ماگمایی را بر روی ماه نشان داده بود. ناسا طی بیانیه ای اعلام کرد: دانشمندان با استفاده از داده های تجهیزات "نقشه بردار معدن شناسی ماه" (M3) بر روی فضاپیمای چاندرایان -1 سازمان تحقیقات فضایی هند، از راه دور، آب ماگمایی یا همان آبی که منشا آن اعماق درونی ماه است را بر روی سطح تنها قمر زمین شناسایی کرده اند. تجهیزات M3 دهانه Bullialdus را که در نزدیکی خط استوا ماه قرار دارد، تصویربرداری کرده است. "راشل کلیما" زمین شناس سیاره ای در آزمایشگاه فیزیک کاربردی دانشگاه جان هاپکینز گفت: این سنگها که به طور معمول در اعماق سطح قرار دارند، توسط اثری که دهانه Bullialdus را ایجاد کرده است از اعماق به سطح ماه آمده اند. وی افزود: در مقایسه با اطراف این دهانه دریافتیم، بخش مرکزی این دهانه حاوی میزان قابل توجهی هیدروکسیل – مولکولی حاوی اتم های اکسیژن و یک اتم هیدروژن- است؛ این شاهدی است که نشان می دهد سنگ های این دهانه حاوی آب هستند که از اعماق سطح ماه نشات می گیرند. در سال 2009، تجهیزات M3 نخستین نقشه معدن شناسی از سطح ماه را تهیه کرد و از وجود مولکول های آب در مناطق قطبی ماه خبر داد. تصور می شود این آب لایه نازکی است که از برخورد بادهای خورشیدی با سطح ماه ایجاد شده است. دهانه Bullialdus منطقه ای با محیط نامساعد برای بادهای خورشیدی است که امکان تولید میزان چشمگیر آب بر روی سطح ماه را فراهم نمی کند. "پیت وردن" مدیر مرکز تحقیقات ایمز ناسا در موفیت فیلد گفت: ماموریتهای مختلف ناسا داده های مهمی را جمع آوری کرده است که به طور اساسی شناخت ما را از وجود آب بر روی سطح ماه تغییر می دهد. تشخیص آب داخلی ماه از مدار این قمر به آن معناست که دانشمندان می توانند آزمایش برخی از یافته های به دست آمده از مطالعات را در محتوای وسیع تری از جمله در مناطقی که بسیار دورتر از مناطق فرود آپولو است آغاز کنند. سالهای سال محققان معتقد بودند که این سنگ ها به دست آمده از ماموریت آپولو کاملا خشک هستند و هرگونه آب شناسایی شده در این نمونه ناشی از آلودگی آن به آب زمینی است. کلیما می گوید اکنون که آب را در ماه با منشا داخلی شناسایی کرده ایم می تواینم این آب را با دیگر ویژگی های سطح ماه مقایسه کنیم. به گفته وی این آب ماگمایی داخلی همچنین شواهدی را از فرایندهای آتشفشانی ماه و ترکیبات داخلی آن برای ما فراهم می آورد که به ما کمک می کند به سوالاتی در مورد چگونگی شکل گیری ماه و چگونگی تغییر فرایند های ماگمایی در زمان خنک شدن آن پاسخ دهیم. کنجکاو

:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: کشف منبع اصلی آب روی ماه ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 60
نویسنده : حسینی
۲۰ واقعیت گرانشی سیب نیوتن که او را به فکر فرو برد و کارهای اینشتین که فیزیک را متحول کرد هر دو مفهومی را در دل خود نهان دارند و آن هم گرانش است. گرانشی که ضعیف‌تر از آن‌ چیزی است که فکرش را می‌کنید و عجیب‌تر از آن‌چیزی است که تصورش را می‌کنید. ۱- آبی ون کنوبی٬ شخصیت فیلم جنگ‌ ستارگان در جایی گفت: «این نیرو ما را دربر می‌گیرد و در ما نفوذ می‌کند؛ این نیرو کهکشان‌ را در کنار یکدیگر منسجم نگه‌ می‌دارد.» او احتمالاً داشت درباره‌ی گرانش صحبت می‌کرد. ویژگی جذبی‌ گرانش٬ اساساً نه تنها سبب منسجم نگه‌داشتن کهکشان می‌شود بلکه در ما نفوذ می‌کند٬ به‌طور فیزیکی در ما گسترش می‌یابد و ما را روی زمین نگه‌ می‌دارد. ۲- نیروی گرانش دوگانگی ندارد؛ یعنی فقط جذب می‌کند٬ دفع نمی‌کند. ۳- ناسا در تلاش است تا تراکتور پرتویی Tractor Beam بسازد تا با کمک آن بتواند اجرام را به‌طور فیزیکی جابه‌جا کند و نوعی نیروی جذبی برای غلبه بر گرانش ایجاد کند. ۴- مسافران قطارهای هوایی شهربازی‌ها و فضانوردان ایستگاه فضایی٬ ریزگرانش را تجربه می‌کنند – که به اشتباه گرانش صفر گفته می‌شود- زیرا آن‌ها با همان سرعت وسیله‌‌ حرکت می‌کنند. ۵- اگر فردی که وزنش روی زمین حدود ۶۸ کیلوگرم است این امکان را داشت که روی سیاره‌ی مشتری بایستد٬ وزنش به ۱۶۰ کیلوگرم افزایش می‌یافت. هرچقدر جرم یک سیاره‌ی بیشتر باشد گرانش‌اش هم بیشتر می‌شود. ۶- برای این‌که بتوانید بر جاذبه‌ی گرانش غلبه کنید باید با سرعت ۱۱ کیلومتر بر ثانیه حرکت کنید. این سرعت همان سرعت فرار زمین است. ۷- از میان چهار نیروی اساسی٬ گرانش ضعیف‌ترین نیرو است. سه‌تای دیگر عبارت‌اند: الکترومغناطیس٬‌ نیروی هسته‌ای ضعیف (مسئول واپاشی اتم) و نیروی هسته‌ای قوی که هسته‌های اتم‌ها را کنار یکدیگر نگه‌می‌دارد. ۸- آهن‌ربایی به‌اندازه‌ی یک سکه‌ی ۱۰ سنتی آن‌قدر نیروی الکترومغناطیسی دارد که بر همه‌ی نیروی گرانشی زمین غلبه کند و آن را به یخچال بچسباند. ۹- سیبی بر سر آیزاک نیوتن اصابت نکرد٬ اما سبب شد تا فکر کند که این نیرویی که باعث سقوط سیب می‌شود ممکن است حرکت ماه به دور زمین را هم تحت تأثیر خود داشته باشد. ۱۰- این سیب در تفکر نیوتن به‌گونه‌ای بود که وی را به سوی نگارش نخستین قانون مربع معکوس علم هدایت کرد:F = G * (mM)/r² . به عبارت دیگر اگر جسمی دو برابر دورتر شود نیروی جاذبه‌ی گرانش یک‌چهارم برابر خواهد شد. ۱۱- همچنین قانون مربع معکوس گرانش بیان می‌کند که از نظر فنی٬ تأثیر جاذبه‌ی گرانش تا بی‌نهایت ادامه دارد! ۱۲- لغت گرانش Gravity از واژه‌ی لاتین gravis به معنی سنگین٬ ریشه گرفته است. ۱۳- گرانش٬ به هرچیزی بدون توجه به میزان جرم٬ با نرخ ثابتی شتاب وارد می‌کند. اگر شما دو توپ یک‌اندازه اما با جرم‌های متفاوت از بام منزل‌تان به سمت پایین رها کنید٬ آن‌ها در یک زمان به زمین برخورد می‌کنند. هرچقدر جسمی سنگین‌تر باشد اینرسی بزرگ‌تری خواهد داشت که از سرعت بیشتری که ممکن است نسبت به جرم سبک‌تر داشته باشد جلوگیری می‌کند. ۱۴- نخستین‌بار٬ در نظریه‌ی نسبیت عام اینشتین از گرانش به عنوان خمیدگی فضا-زمان یاد شد که چارچوب فیزیکی عالم را شکل می‌دهد. ۱۵- هر چیزی که جرم داشته باشد فضا-زمان پیرامون خود را خم می‌کند. در سال ۲۰۱۱ ٬ آزمایش فضاپیما B گرانش ناسا نشان داد که زمین فضای اطراف خود را می‌کشد مانند این می‌ماند کهتیله‌ای در حال چرخش در عسل باشد؛ دقیقاً همان چیزی که اینشتین پیش‌بینی کرد. ۱۶- اجرام سنگین همان‌طور که فضای اطراف خود را خم می‌کنند گاهی اوقات می‌توانند نوری که از کنار آن‌ها در حال عبور است را از مسیرش منحرف کنند؛ شبیه به کاری که عدسی‌های شیشه‌ای انجام می‌دهند. عدسی‌های گرانشی می‌توانند کهکشان‌ها دوردست را بزرگ‌تر کنند یا با خمیده کردن نورشان اشکال غیرعادی از آن‌ها نمایان کنند. ۱۷- مسئله‌ی اجسام سه‌گانه حدود ۳۰۰ سال است که فیزیک‌دانان را به‌چالش کشیده است. این مسئله به محاسبه‌ی همه‌ی الگوهایی می‌پردازد که سه جسم در حالی که فقط از گرانش تأثیر می‌گیرند بتوانند به‌دور یکدیگر بگردند. تا به امروز فقط ۱۶ الگو برای این مسئله مطرح شده است که از ۱۳تای آن‌ها در مارس امسال کشف شد. ۱۸- هرچند آن سه نیروی اساسی دیگر به‌زیبایی با مکانیک کوانتوم تطابق دارند٬ گرانش به طور لجوجانه‌ی با آن مطابق نمی‌شود؛ اگر معادلات کوانتوم گرانش را وارد بازی خود کنند٬ دیگر صادق نخواهند بود. این‌که چگونه بتوان این دو مفهوم کاملاً دقیق اما متناقض عالم را با یکدیگر آشتی داد یکی از بزرگ‌ترین پرسش‌های فیزیک است. ۱۹- طبق گفته‌ی آمبر استور٬‌ فیزیکدان رصدخانه‌ی امواج گرانشی LIGO : برای این‌که بهتر گرانش را درک کنیم٬ دانشمندان به‌دنبال امواج گرانشی یا لرزه‌هایی در فضا-زمان هستند که از چیزهایی مانند برخورد سیاه‌چاله‌ها و انفجار ستاره‌ها سرچشمه می‌گیرند. ۲۰- اگرمحققان امواج گرانشی را آشکار کنند٬‌ می‌توانند با کمک آن‌ها کیهان را به‌گونه‌ای بینند که هرگز پیش از این دیده نشده است. استور می‌گوید: « هر زمانی که ما به روش جدید به عالم نگاه کردیم٬ درک‌مان از آن کاملاً دگرگون شده است.» canot.ir

:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: ۲۰ واقعیت گرانشی ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 48
نویسنده : حسینی
بررسی روش‌های تربیتی از نگاه قرآن 3. مودت (ودود) «مودت» از ماده «ود» است. این ماده، در قرآن به دو معنا به کار رفته است: یکی به معنای محبت و دوستی است و دیگری به معنای آرزو و خواسته (راغب اصفهانی، 1362). در این بحث معنای اول مورد نظر است. این معنا در مورد خداوند صادق بوده، در آیات متعدد قرآن به کار رفته است. خداوند متعال در چند آیه، خود را با این صفت معرفی کرده و دوستی و محبت خود به بندگان و متربیانش را نشان داده است. برای نمونه فرموده است: وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ (هود، 90) إِنَّهُ هُوَ یُبْدِئُ وَ یُعِیدُ* هُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ (بروج، 13 و 14). مربی در تربیت متربیان خود، باید صادقانه و بدون هر گونه شائبه ای آنان را دوست داشته، به ایشان عشق بورزد و این دوستی و محبت خود را آشکار کند؛ در این صورت است که بین مربی و متربی، رابطه ای صمیمانه و محبت آمیز ایجاد می شود و این امر، انگیزه متربی را دو چندان کرده، او را آماده تأثیرپذیری از مربی خود می کند. 4 . حکمت (حکیم) یکی از صفات خداوند که در مقام تربیت بندگان نمود یافته است، صفت حکیم بودن او است. این صفت بیش از یک صد بار در قرآن تکرار شده است و این فراوانی، نشان از اهمیت ویژه آن در امر تربیت دارد. خداوند امور هستی را از روی حکمت، تدبیر می کند؛ برای هر کار خود حکمتی دارد؛ هیچ کار بیهوده ای انجام نمی دهد و لغو و باطل دراو راه ندارد. برخی از بندگان و متربیان او به درجاتی می رسند و این بر اساس حکمت اوست: نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٌ‌ (انعام، 83)؛ آنگاه که بنده ای از بندگانش خطا کند، او به حکمتش آن که را بخواهد می آمرزد: وَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَى مَنْ یَشَاءُ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ‌ (توبه، 15) و در جایی که بنده اش سزاوار تنبیه است، اوست که براساس حکمتش از او می گذرد و یا او را کیفر می دهد: إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ‌ (توبه، 106). هر مربی در موقعیت های گوناگون تربیت، با تصمیم ها و فعالیت های مختلفی روبه روست. گاهی در مقام تشویق متربیان است و گاهی در مقام تنبیه آنان؛ گاهی ممکن است به دلیل برخی شایستگی ها، بعضی را به بعضی دیگر ترجیح دهد؛ و در یک موقعیت ممکن است به گونه ای رفتار کند و در موقعیت دیگر، به گونه ای دیگر، در همه این موقعیت ها باید حکیمانه تصمیم بگیرد و حکیمانه رفتار کند. 5 . بردباری (حلیم) حلم به معنای مهلت دادن و شتاب نکردن در سزا دادن به گناه است (سمعانی، 1368، ماده حلم). یکی از صفات پروردگار که در رفتار او با بندگانش بسیار متجلی است، صفت حلم و بردباری اوست. انسان به گونه ای آفریده شده است که زمینه گرایش به شر و نافرمانی در او وجود دارد و در انجام بسیاری از کارها، ضعیف و ناتوان است. گاه ناسپاسی می کند؛ گاه به طغیان و سرکشی می گراید و گاهی هم عجول و بی حوصله می شود. این وضعیت، شرایط ویژه ای برای رفتار با او می طلبد. خداوند متعال هر چند آفریدگار انسان بوده، بر هر کاری تواناست و صفاتی چون جبار (حشر،22)، شدید القوی (نجم، 5)، قهار (زمر،4)، شدید العقاب (غافر، 22) و ذوانتقام (زمر، 37) دارد، با این حال، در برابر رفتارهای انسان بردبار بوده، با وی مدارا می کند؛ به او مهلت می دهد و در عقوبت و تنبیه او شتاب نمی کند. از این رو در آیات متعدد، در مقامل تعامل با رفتارهای ناپسند بندگان، خود را به داشتن این صفت می ستاید. برای نمونه، می توان به این موارد اشاره کرد: وَ اللَّهُ غَنِیٌّ حَلِیمٌ‌ (بقره، 263)،أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ‌ (بقره، 235) و (آل عمران ، 155)، وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٌ‌ (نساء، 12) و کَانَ حَلِیماً غَفُوراً (فاطر، 41). کسی که مسئولیت تربیت افراد را پذیرفته است، باید واقعیات مربوط به متربیان را بپذیرد؛ ضعف ها و محدودیت های آنها را درک کند و در برابر ناهنجاری های آنان صبور و بردبار باشد تا بتواند از این راه به تدریج بر آنان تاثیر بگذارد. 6. دقت (لطیف) «لطیف» از ماده «لطف» است. این ماده در کتاب های معتبر واژه شناسی، به دو معنا به کار رفته است: یکی به معنای «رفق» و دیگری به معنای «دقت در امور» (زمخشری، 1960م؛ فیومی، 1405، ابن منظور، 1376؛ ابن فارس، 1404؛ مصطفوی، 1385، ذیل ماده لطف). در آیات قرآن نیز به این معانی توجه شده است. برای نمونه، در آیه اللَّهُ لَطِیفٌ بِعِبَادِهِ (شوری،19) معنای اول و در آیه مبارکه یَا بُنَیَّ إِنَّهَا إِنْ تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّمَاوَاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ (لقمان، 16) معنای دوم به کار رفته است. این صفت نشانگر این است که خداوند در مقام تربیت انسان هم به دقایق امور و جزئیات توجه دارد و هیچ چیز از دایره توجه و تدبیر او خارج نیست و در عین این دقت و ریزبینی، با بندگانش رفیق و مهربان است و با آنان با مدارا و نرمی رفتار می کند. بنابراین مربی که درصدد نقش آفرینی در عرصه تربیت دینی است، باید این ویژگی مهم را داشته باشد و در تعامل با متربیان، ضمن توجه دقیق به امور، اصل رفاقت و مدارا با انان را سرلوحه کار خود قرار دهد. 7 . نوآوری (خلاق) خلاقیت و ابتکار امری مهم در تربیت و از ویژگی های خداوند در مقام مربی است. آفرینش جهان و زیبایی های آن و نیز آفرینش انسان و ظرافت های او، نمونه ای از این ویژگی خداوند است که همه اینها در مرحله خلق و هستی بخشی به انسان و جهان پیرامون اوست؛ اما مهم تر از همه، خلاقیت در مرحله تدبیر و تربیت انسان است؛ از همین رو، خداوند در قرآن با موصوف قرار دادن واژه «ب»، از این صفت یاد کرده است: إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِیمُ‌ (حجر، 86). در تربیت دینی که عرصه ای حساس و ظریف است، مربی باید قدرت خلاقیت بالایی داشته باشد. مربی خلاق، متناسب با موقعیت های گوناگون تربیتی و براساس ظرفیت ها و توانمندی های متربی، به برنامه ریزی و طراحی فعالیت های موثر تربیتی می پردازد و با خلق موقعیت های جدید و انتخاب روش ها و راهبردهای مناسب، سریع تر به اهداف تربیتی دست می یابد. او پیوسته باید این توانمندی خود را تقویت کند تا در پرتو آن، الگویی از تربیت پویا و خلاق را ارائه دهد. 8 . عزت و اقتدار (عزیز، غنی، قدیر، قوی، علی، کبیر، عظیم، مقتدر، جبار، متکبر، ذوالقوه المتین، قهار، ذوانتقام، شدید القوی، شدید العقاب) «عزیز» از ماده «عزت» است و عزت در مقابل ذلت، بر اقتدار و برتری دلالت می کند و صفاتی چون قهر، غلبه، قوت و شدت از آثار آن است (مصطفوی، 1385، ماده عز). از جمله ویژگی های خداوند، عزت و اقتدار او در مقام تدبیرو تربیت عالم هستی است و از همین رو، در آیات متعددی از قرآن این صفت تکرار شده و در بسیاری از آنها، این صفت به دنبال واژه «رب» آمده است: وَ إِنَّ رَبَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ‌ (شعراء، 9، 68، 104، 122، 140، 159، 175 و 191)؛ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْقَوِیُّ الْعَزِیزُ (هود؛ 66)؛ وَ قَالَ إِنِّی مُهَاجِرٌ إِلَى رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ‌ (عنکبوت، 26)؛ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا بَیْنَهُمَا الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ (ص، 66) أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّکَ الْعَزِیزِ الْوَهَّابِ‌ (ص،9). افزون بر این واژه، واژگان دیگری نیز در قرآن برای تاکید بر معنای این صفت آمده است که می توان به واژه های زیر اشاره کرد: قوی (حج، 40)؛ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ‌ (ذاریات، 58)؛ قدیر(ملک،1)؛ علی (شوری،51) کبیر (حج، 62)؛ عظیم (شوری، 4)؛ جبار (حشر، 22)؛ شَدِیدُ الْقُوَى‌ (نجم، 5)؛ قهار (زمر، 4)؛ شَدِیدُ الْعِقَابِ‌ ‌ (غافر، 22) و ذو انتقام (زمر، 37). مجموعه این تعبیرها که بر اقتدار و قاطعیت خداوند در مقام تدبیر و تربیت انسان دلالت دارد، نشان می دهد که در عرصه تربیت دینی، مربی در عین برخورداری از صفت مهربانی و عطوفت، باید اقتدار، عزت و قاطعیت نیز داشته باشد؛ به گونه ای که بتواند امر خطیر و حساس تربیت را ، به ویژه در اوضاع پیچیده کنونی جهان، تحقق بخشد. 9. پسندیده بودن (حمید) یکی از تعابیری که در قرآن به منزله صفت برای خداوند آمده است، تعبیر (حمید) است که از ماده «حمد» به معنای ستایش و در مقابل «ذم» است. حمید به معنای محمود است و محمود به کسی گفته می شود که صفات پسندیده اش زیاد باشد (ابن فارس، 1404ق). خداوند متعال همه صفات جمال و کمال را داراست و از همین رو، حمد و ستایش ویژه اوست: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ‌ (حمد،2). خداوند در موارد متعددی، خود را با این صفت توصیف کرده است؛ برای نمونه، در جایی با توصیف تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ (فصلت، 42) و در جای دیگر با عبارت وَ هُوَ الْوَلِیُّ الْحَمِیدُ (شوری،28)؛ در موردی با تعبیر إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ (هود، 73) و در مورد دیگر با بیان العزیز الحمید و در موارد متعدد دیگری با تعبیر الغَنِّیُّ الحَمیِدُ (حدید، 24؛ ممتحنه، 6؛ فاطر، 15؛ لقمان، 12 و 26) خود را ستوده است. از جمله شرایط لازم برای یک مربی در تربیت دینی، برخورداری از صفات پسندیده و داشتن پیشینه مثبت، و مقبول بودن او در جامعه است. مربی وقتی صفات نیکو و پسندیده داشته باشد، متربی او را می پذیرد و وقتی او را پذیرفت، تحت تاثیرش قرار می گیرد. 10. خطاپوشی و آمرزش (غفار، غفور، غافر الذنب، ذوالمغفره، واسع المغفره) خداوند در آیات بسیاری با کاربرد دو واژه «غفار» و «غفور»، این ویژگی مهم تربیتی خود را یادآور شده است. این دو واژه در ادبیات عرب، صیغه مبالغه هستند و بر کثرت ویژگی خطاپوشی دلالت دارند. خداوند در خطابی لطیف و شوق آفرین فرموده است: نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ‌ (حجر، 49)؛ «ای پیامبر! به بندگانم این پیام را برسان که من بسیار آمرزنده و مهربانم». همچنین در آیاتی با موصوف قرار دادن واژه «رب» که به طور صریح ناظر به بعد مربی بودن خداوند است، به نقش این صفت در تربیت اشاره کرده است. برای نمونه، می توان به این آیات اشاره کرد: سَلاَمٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ‌ (یس، 58)؛ إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِیمٌ‌ (نحل، 119) و إِنَّ رَبَّکَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ (نجم، 32). خداوند متعال نه تنها به وجود این ویژگی در خود اشاره کرده است، بلکه بندگان و متربیان خود را به استغفار و طلب بخشش فرا می خواند: اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّاراً (نوح،10). 11. توبه پذیری (تواب، قابل التوب) «تواب» صیغه مبالغه و از ماده «تاب» است. این ماده هم در مورد انسان و هم در مورد خداوند به کار رفته است و در هریک، معنایی متفاوت از دیگری دارد. در مورد انسان به معنای بازگشت است؛ یعنی انسان از راه نادرست معصیت و نافرمانی خداوند، روی گردان شود و به سوی خداوند متعال و بندگی او بازگردد؛ اما در مورد خداوند متعال، به معنای قبول کننده و پذیرنده بودن است؛ یعنی خداوند بنده و متربی خود را که از راه معصیت بازگشته و از رفتارهای گذشته خود پشیمان شده است، می پذیرد. کاربرد صیغه مبالغه که در ادبیات عرب بر کثرت دلالت دارد؛ نشانگر این است که خداوند بسیار پذیرنده است. برخی لغت شناسان در این زمینه می گویند: و قد یقال لله ذلک لکثره قبوله توبه العباد حالا بعد حال؛ «به خداوند تواب گفته می شود به این علت که پیوسته و زیاد، توبه کنندگان را می پذیرد». (اصفهانی، 1362، ماده تاب). تفاوت غفار و تواب، با اینکه معنای هر دو در یک راستاست، در این است که غفار، به خطاپوشی خداوند اشاره دارد؛ اما تواب، به رابطه صمیمانه و همراه با لطف خدواند با بندگان، اشاره دارد؛ به این معنا که نه تنها خداوند خطای بندگان را می پوشاند و آنان را می آمرزد، بلکه آنان را با آغوش باز می پذیرد. خداوند در بسیاری از آیات قرآن (بقره، 37، 54 و 128؛ توبه، 104 و 118؛ نور، 10؛ نساء، 16 و 64 و...) به این صفت مهم خود اشاره کرده است که لطیف ترین آنها، آیه 160 سوره بقره است که خداوند متعال با تکرار ضمیر متکلم، هم بر وعده قطعی پذیرش متربیان خطاکار و هم بر پذیرنده بودن خود اشاره کرده است: إِلاَّ الَّذِینَ تَابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَیَّنُوا فَأُول?ئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ‌ ؛ «مگر آنها که توبه و بازگشت کردند و اعمال بد خود را با اعمال نیک اصلاح کرده، آنچه را کتمان کرده بودند، آشکار ساختند؛ من توبه آنان را می پذیرم که من توبه پذیر و مهربانم». بنابراین، مربی در عرصه تربیت دینی نه تنها باید از خطای متربی خود بگذرد، بلکه باید به گونه ای با او رفتار کند که در صورت پشیمانی، احساس کند که مربی او را به زیبایی و با آغوش باز می پذیرد، کریمانه و صمیمانه از خطای او می گذرد، ذهن خو را از گذشته او پاک می کند و او را با تمام وجود می پذیرد. 12. عفو بودن «عفو» صیغه مبالغه و از ماده «عفو» است و عفو به معنای صرف نظر کردن از چیزی است در جایی که اقتضای نظر و توجه به آن وجود دارد (مصطفوی، 1385، ماده عفو). این صفت دست کم پنج بار در قرآن آمده است و بدین معناست که خداوند از گناه بندگان و عقوبت ایشان چشم پوشی می کند؛ در حالی که عملکرد بندگان گناهکار، اقتضای عقوبت و تنبیه دارد. بنابراین مربی باید در مواردی که متربیان مرتکب خطا و مستحق تنبیه و عقاب می شوند، از تنبیه آنان چشم پوشی کرده، با دیده عفو و گذشت به آنان بنگرد. نگاهی ترکیبی به صفات خداوند در قرآن با مراجعه به قرآن و ملاحظه موارد کاربرد صفات خداوند، یک نکته شگفت انگیز به دست می آید و آن اینکه خداوند در موارد بسیار کم، صفات خود را به تنهایی به کار برده و در بیشتر موارد، دو صفت را با هم آورده است؛ این نکته نشان می دهد که در امر تربیت، ترکیب برخی صفات با برخی دیگر، امری ضروری و مهم است؛ به این بیان که، صفات منشأ رفتارها هستند و در هر موقعیت تربیتی، باید به تناسب نیاز، برخی از رفتارها بروز کند. از سوی دیگر برای تحقق برخی از اهداف، نیاز است که دو صفت با هم، در قالب رفتارها تجلی یابند؛ بنابراین، یک مربی برای موفقیت در امر تربیت، باید در موقعیت های متفاوت، ترکیبی از صفات مرتبط و مناسب را داشته باشد. حال باید دید که در قرآن، کدام صفات با هم آمده اند؟ در ادامه به این صفات ترکیبی اشاره می شود: 1. علیم این صفت بیشترین فراوانی همراهی را با صفت «حکیم» (دست کم 30 مورد) و «بصیر» (11 مورد) دارد؛ و پس از اینها به ترتیب با «واسع»، «عزیز»، «قدیر»، «خیبر»، «حلیم»، «خلاق» و «شاکر» همراهی دارد. این نکته نشان می دهد که علم اولاً، باید به درجه بصیرت برسد و ثانیاً بدون حکمت، چندان موثر و کارساز نیست. مربی باید حکیم و از نیروی تعقل زیادی برخوردار باشد، تا در مقام تربیت، حساب شده و حکیمانه رفتار کند. همچنین در کنار دانش لازم، باید اقتدار کافی، خلاقیت لازم و حلم کافی نیز داشته و در رفتار با متربیان دارای روحیه قدرشناسی و سپاسگزاری باشد. 2. حکیم این صفت بیشترین همراهی را با دو واژه «عزیز» (دست کم 51 مورد) و «علیم» (دست 31 مورد) دارد و پس از اینها، به ترتیب با «خیبر» (دست کم 4 مورد) و «حمید» و «تواب»، هر کدام یک مورد، همراه است. بنابراین مربی در تربیت دینی، علاوه بر حکمت، باید عزت، اقتدار و نیز دانش کافی داشته باشد. 3. عزیز این صفت بیشترین همراهی را با صفت «حکیم» دارد و بیش از 50 بار با هم آمده اند: این همراهی نشان می دهد که حکمت، بدون عزت و اقتدار، کافی نیست. پس از حکمت، صفت «رحیم» با دست کم 13 مورد، بیشترین همراهی را با صفت «عزیز» دارد. این همراهی بر نکته مهمی تاکید دارد و آن اینکه، مربی در عین عزت و اقتدار، باید از رحمت و رأفت لازم نیز برخوردار باشد. صفت «عزیز» غیر از اینها، به ترتیب با صفات «علیم» (5 مورد)، «حمید» (3 مورد)، «غفار» (3 مورد)، «غفور» (2 مورد)، «وهاب» و «کریم » هر کدام یک مورد، همراه شده است که با توجه به هم معنایی «غفار» و «غفور» و «وهاب»، می توان نتیجه گرفت که مربی مقتدر و عزیز، علاوه بر حکمت و رحمت، باید از ویژگی خطاپوشی و بخشش نیز برخوردار باشد و با وجود توان انتقام و تنبیه، از خطای متربیان، کریمانه بگذرد. 4. لطیف این صفت فقط با صفت «خبیر» همراه شده است و نشان می دهد که اگر مربی بخواهد در عملکرد تربیت خود، دقیق باشد، باید اطلاعات گسترده و همراه با مطالعه و تحقیق داشته باشد. 5. حلیم این صفت با صفات «غفور»، «علیم»، «عزیز»، «شکور» و «اَوّاه» همراه شده است که از میان اینها، بیشترین همراهی را با «غفور» (6 مورد) دارد. این همراهی نشان می دهد که ثمره حلم، غفران و خطاپوشی از متربی است و اگر مربی در موقعیت های بجا و مناسب، از خطای متربی چشم پوشی نکند، هنوز صفت حلم و بردباری در او ایجاد نشده است. 6 . غفور و غفار واژه غفور با واژه های «رحیم»، «شکور»، «ودود» و «عفو» همراه شده است که از میان اینها، بیشترین همراهی را با «رحیم» (72 مورد) و «حلیم» (6 مورد) دارد. این همراهی نشان می دهد که خطاپوشی و گذشت، باید همراه با مهربانی و رحمت باشد و این امر، نشانه اوج کرامت و بزرگواری مربی است. همچنین نشانگر این است که شرط خطاپوشی، برخوداری از حلم و بردباری است. واژه «غفار» فقط با واژه «عزیز» همراه شده است و این همراهی نشان می دهد که مربی در اوج اقتدارش نیز باید خطای متربیش را بپوشاند و از آن بگذرد. 7. رحیم این صفت با واژه های «رئوف»، «غفور» و «ودود» آمده است که از میان اینها، بیشترین همراهی را با رئوف (9 مورد) دارد. این همراهی، با توجه به نزدیکی معنای رحمت و رأفت، بر لزوم شدت رحمت در رفتار با متربی دلالت دارد؛ به گونه ای که موجب چشم پوشی مربی از خطای متربی شود. 8. ودود این واژه با دو واژه «رحیم» و «غفور» همراه شده است و می تواند بر این نکته دلالت داشته باشد که صرف محبت کافی نیست، بلکه این محبت باید به رحمت، غفران و خطاپوشی بینجامد. 9 . خلاق این واژه فقط با صفت «علیم» همراه شده و حکایت از رابطه دانش و خلاقیت دارد؛ به این معنا که هرچه دانش مربی بیشتر شود، زمینه خلاقیت و نوآوری در او بیشتر تقویت می شود. 10 . حمید این صفت با واژه های «غنی»، «عزیز» و «حکیم» همراه شده است که از میان اینها، همراهی با واژه «غنی» بیشترین فراوانی (9 مورد) را دارد. این همراهی نشان می دهد که شرط محمود و پسندیده شدن، غنا و بی نیازی، به ویژه غنا در نفس است و آن مربی که وابسته به دیگران باشد، قابل ستایش و مدح نیست. 11. تواب واژه «تواب» با دو واژه «رحیم» و «حکیم»، به ترتیب، هریک 9 بار و یک بار همراهی شده است. این همراهی نشان می دهد که رحمت مربی، مقدمه پذیرفتن متربی و عذرهای او است. 12. عفو این واژه نیز به ترتیب ، با دو واژه «غفور» (4 مورد) و «قدیر» (یک مورد همراه شده است که با توجه به نزدیکی معنای عفو و غفران، بر اهمیت خطاپوشی و گذشت از خطای متربی در امر تربیت اشاره دارد. همچنین همراهی عفو و قدیر، بر لزوم گذشت مربی در عین برخورداری از قدرت و اقتدار، دلالت دارد. مقوله بندی صفات تاکنون با بررسی مهم ترین صفات خداوند به منزله مربی برتر هستی، مهم ترین صفات لازم برای یک مربی در عرصه تربیت دینی، از قرآن به دست آمد. همچنین روشن شد که صفات خداوند در بیشتر موارد، به صورت دو به دو و ترکیبی ذکر شده است که بر لزوم نگاه ترکیبی به ویژگی های مربی در تربیت، دلالت دارد. اینک باید به این پرسش پاسخ داد که آیا می توان مجموعه این صفات را در مقوله های کلی دسته بندی و به کمک آنها، مهم ترین ابعاد شخصیت یک مربی را با استفاده از صفات خداوند در قرآن، استنباط کرد؟ با یک نگاه تحلیلی به مجموعه صفاتی که بررسی شد، می توان آنها را در چهار مقوله کلی و اساسی دسته بندی کرد. این مقوله ها، محورهای اصلی ویژگی ها و صفات مربی در تربیت دینی را تشکیل می دهند و ضرورت است که در تربیت مربیان شایسته، برای فعالیت در تربیت دینی، بر این محورها و مقوله ها تمرکز کرد، این مقوله ها عبارت اند از: الف) دسته اول: صفاتی که بر دانایی و حکمت دلالت دارد و شامل علیم، بصیر، خبیر و حکیم می شود. در حقیقت، این دسته از صفات، بعد شناختی و عقلانی مربی را تشکیل می دهد. ب) دسته دوم: صفاتی که بر مودت و رحمت دلالت دارد و شامل رحیم، رحمان، رئوف و ودود می شود. ج) دسته سوم: صفاتی که بر عفو و مغفرت دلالت دارد و شامل غفار، غفور، عفُوّ، حلیم و تواب می شود. این دسته از صفات، همراه با دسته قبلی، ناظر به بعد عاطفی مربی می باشد. د) دسته چهارم: صفاتی که بر اقتدار و عزت مربی دلالت دارد و شامل عزیز، غنی، قدیر، قوی، علی، کبیر، عظیم، مقتدر، جبار، متکبر، ذوالقوه المتین، قهار، ذوانتقام، شدیدالقوی و شدیدالعقاب می شود. این دسته از صفات، ناظر به بعد تدبیر، مدیریت و قاطعیت مربی است. نتیجه گیری خداوند متعال، در یک نگاه، دو نقش اساسی در جهان هستی دارد: یکی نقش خلق و حدوث است و دیگری، تدبیر و تربیت عالم که می توان نقش دوم را غایت نقش اول دانست. برای تحقق بخشیدن به نقش دوم که جنبه مربیگری دارد، صفات و ویژگی هایی لازم است که خداوند در قرآن به آنها اشاره کرده است. براساس این صفات، می توان صفات لازم برای یک مربی در تربیت دینی را به دست آورد. این صفات که در بیشتر موارد، به صورت دو به دو، در کنار هم آمده اند، عبارت اند: علیم، بصیر، خبیر، حکیم، رحیم، رحمان، رئوف، غفار، غفور، عَفُوّ، حلیم، تواب، عزیز، غنی، قدیر، قوی، علی، کبیر، عظیم، مقتدر، جبار، متکبر، ذوالقوه المتین، قهار، ذوانتقام، شدید القوی و شدید العقاب. مجموعه این صفات را می توان در چهار دسته زیر مقوله بندی کرد: صفات دال بر دانایی و حکمت؛ صفات دال بر مودت و رحمت؛ صفات دال بر عفو و مغفرت؛ و صفات دال بر اقتدار و عزت. این دسته بندی، در حقیقت، ابعاد شناختی، عقلانی، عاطفی و مدیریتی مربی را تشکیل می دهند. پی نوشت : 1.دانشجوی دکتری روان شناسی تربیتی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی. منابع تحقیق 1. قرآن مجید. 2. ابن فارس(1404ق)، معجم مقاییس اللغه، مکتب الاعلام الاسلامی، قم. 3. ابن منظور (1416ق)، لسان العرب، دار احیاء التراث العربی، بیروت. 4. راغب اصفهانی، حسین بن محمد (1362)، مفردات الفاظ القرآن، مکتبه المرتضویه، تهران. 5. زمخشری (1960م)؛ اساس البلاغه، مصر. 6. سمعانی، احمدبن ابی مظفر (1368)، روح الارواح فی شرح اسماء الملک الفتاح، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، [بی جا]. 7. طباطبایی، سید محمدحسین (1417ق)، المیزان فی تفسیر القرآن، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت. 8. فراهیدی، خلیل بن احمد (1414ق)، ترتیب کتاب العین، موسسه النشر الاسلامی، قم. 9. فیومی، احمدبن محمد (1405)، مصباح المنیر، دار الهجره، قم. 10. قریشی، علی اکبر [بی تا]، قاموس قرآن، ج دوم، دار الکتب الاسلامیه، تهران. 11. مصطفوی، حسن (1385)، التحقیق فی کلمات القرآن، ج چهارم، مرکز نشر آثار العلامه المصطفوی، تهران. 12. هاشمی رفسنجانی، اکبر (1386)، فرهنگ قرآن، ج دوازدهم، موسسه بوستان کتاب، قم.

:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: بررسی روش‌های تربیتی از نگاه قرآن ,
به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان حسینی و آدرس mohammadjavadhosseini.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com