عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 47
نویسنده : حسینی
آژیر خطر ابلیس

آژیر خطر ابلیس

شیطان

از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند:

وقتی که این آیه بر پیامبر نازل شد:" والذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا انفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم ومن یغفر الذنوب الا الله ولم یصروا علی ما فعلوا وهم یعلمون"(135/آل عمران) (1)

ابلیس(پدر شیطانها) سخت ناراحت گردید. بالای کوهی در مکه به نام "ثور" رفت و آژیر خطرش بلند شد و همه یارانش را به تشکیل انجمن خود دعوت نمود. همه ی بچه شیطانها جمع شدند. ابلیس، نزول آیات فوق را به اطلاع آنان رساند و اظهار نگرانی کرد واز آنها کمک خواست.

یکی از یاران او گفت:

من با دعوت نمودن انسانها از این گناه به آن گناه، اثر این آیه را خنثی می کنم.

ابلیس سخن او را نپذیرفت. دیگری پیشنهادی شبیه به اولی کرد ولی باز مورد پذیرش ابلیس قرار نگرفت.

تا اینکه از میان شیطانها، شیطان کهنه کاری به نام "وسواس خناس" گفت:

پیشنهاد من این است که فرزندان آدم را با وعده ها و آرزوهای طولانی آلوده به گناه می کنم (و می گویم که الان برای توبه کردن زود است و فرصت توبه بسیار است) وقتی که مرتکب گناه شدند خدا را فراموش کرده و بازگشت به سوی خدا (=توبه) از خاطر آنان محو می گردد.

ابلیس گفت:

مرحبا! راه همین است. سپس این ماموریت را تا پایان دنیا به او سپرد.(2)

-------------------------------------

پی نوشت ها:

1- آل عمران/135،(و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند یا به خود ستم کنند به یاد خدا می افتندو برای گناهان خود طلب امرزش می کنند- و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟- وبر گناه اسرار نمی ورزند با اینکه می دانند.

2- ر.ک: داستانهای صاحبلان، 1/151-150ف به نقل از امالی صدوق، وسائل الشیعه11/353، باب 85، ج7.

منبع:

محمدی، محمد حسین، هزار و یک حکایت قرآنی، صص741-740.



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 48
نویسنده : حسینی
روز عرفه؛ روز نيايش (9 ذی الحجه)

روز عرفه؛ روز نيايش (9 ذی الحجه)

تهیه و تحقیق: معاونت پژوهش پایگاه اینترنتی حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی


روز نهم ذی الحجة به نام «روز عرفه» شناخته می شود. این روز، یک روز پیش از عید قربان است و بنابر نظر فقها و مراجع شیعه، کسانی که حج به جا می آورند باید از ظهر تا غروب شرعی این روز را در این منطقه توقف کنند. این وقوف یکی از ارکان اعمال حج گزاران است؛ یعنی اگر یک حج گزار به «عرفات» نرود و مقداری هرچند کوتاه در آنجا نباشد، حجّ او باطل خواهد بود.(1)

معنای «عرفه» در لغت
«عرفه» از ماده «ع ر ف» به معنای به معنای ادراک، فهم و شناختن چیزی همراه با تفکر و تدبر در آثار آن است.(2)گفته می شود «عرفات» را از این روی به این نام شناخته اند که زمینی مشخص و شناخته شده در میان کوه هاست.(3)

جایگاه معنوی روز عرفه
به گفته علّامه مجلسى روز عرفه از اعياد بزرگ اسلامى است و كسى كه بتواند اين روز را در «عرفات» باشد، توفيق بزرگى دارد. اين روز اعمال و دعاهاى فراوانى دارد و بهترين عمل در اين روز، دعا است.(4)اين روز، براى تقويت معرفت الهى، و رابطه عميق تر با حضرت حق و شناخت صفات جمال و جلال پروردگار، بسيار مناسب و مغتنم است.

اين روز، به ويژه براى كسانى كه در سرزمين پرخاطره و انسان ساز «عرفات» باشند و در مناسك حج شركت داشته باشند، سعادت مضاعف خواهد بود. آنان كه در لباس سفيد احرام، با قلبى مملوّ از عشق خداوند، دعاى عرفه امام حسين(عليه السلام) را در سرزمين عرفات زمزمه مى كنند، از اين زلال معرفت ناب، بيش از ديگران سيراب مى شوند.

امام باقر از امام زين العابدين(عليهماالسلام) روايت كرده است كه آن حضرت در روز عرفه جمعى را مشاهده كرد كه دست نياز به سوى مردم دراز كرده و كمك مى خواستند! حضرت فرمود: «واى بر شما! آيا از غير خدا در اين روز حاجت مى طلبيد در حالى كه در اين روز اميد مى رود كه فضل خداوند حتّى شامل بچّه هايى شود كه در شكم مادرانند!».(5)

در روایات بسیاری، روز عرفه به عنوان فرصتی برای بخشایش گناهان و استجابت دعا معرفی شده است.(6)در این روز، مخصوصا دعا براى مؤمنان و دوستان بسيار سفارش شده است. چه آنان كه زنده اند و چه كسانى كه از دنيا رفته اند.(7)از ابراهيم بن هاشم كه از بزرگان شيعه است چنين نقل شده كه «عبد اللَّه بن جندب» را در سرزمين عرفات ديدم كه در روز عرفه، غرق در دعا و راز و نياز بود. دست هاى خود را به سوى آسمان بلند كرده بود و اشك از چشمانش سرازير بود، و فراوان گريه مى كرد؛ در پايان نزد او رفتم و گفتم: وقوف و عبادت هيچ كس را مثل تو نديدم. گفت به خدا سوگند فقط براى برادران مؤمن دعا كردم، زيرا از امام موسى كاظم(عليه السلام) شنيدم كه فرمود: هر كس براى برادران مؤمن خود دعا كند، از عرش ندا مى رسد كه صد هزار برابر آن براى خود تو خواهد بود و من نخواستم از صد هزار برابر دعاى فرشتگان كه يقينا مستجاب است، دست بردارم و براى خودم دعا كنم كه نمى دانم مستجاب خواهد شد يا خير!(8)،(9)

اعمال روز عرفه
در روز عرفه، انجام دادن چند عمل توصیه شده و به جا آوردن شان مستحب است. اعمالی مانند:

1.صدقه دادن(10)

2.روزه گرفتن كه پاداش فراوانى دارد. البته اگر روزه در این روز سبب ضعف و ناتوانى جهت دعا و انجام اعمال و عبادات روز عرفه شود ترك آن بهتر است!(11)روشن است که روزه مربوط به كسانى است كه در وطن هستند يا قصد اقامت ده روز كرده‏ اند.

3.غسل كردن قبل از غروب آفتاب.(12)

4.زيارت امام حسين(عليه السلام)؛ این زیارت طبق روايتى از امام صادق(عليه السلام) پاداش حج و عمره بسيار و جهاد فراوان دارد.(13)در روايات متعدّد معتبر، وارد شده كه خداى سبحان در روز عرفه قبل از آنكه به حاجيان متوقّف در عرفات نظرى افكند، نظر رحمتش را به سوى زائران قبر حسين(ع) معطوف مى سازد.(14)در روايت ديگرى از امام صادق(ع) نقل شده است كه خداوند در روز عرفه، توجّه خاصّى به زائران قبر امام حسين(ع) دارد، حاجات شان را برآورده مى سازد و گناهان شان را مى‏ آمرزد.(15)در حديث ديگرى از سه امام بزرگوار، حضرت امام صادق و امام كاظم و امام رضا(عليهم السلام) آمده است كه «هر كس روز عرفه به زيارت امام حسين(ع) برود، خداوند او را با ايمان محكم همراه با اطمينان باز مى گرداند».(16)به هر حال، احاديث در فضيلت زيارت امام حسين(ع) در روز عرفه، متواتر است. به همين دليل سيل مشتاقان در اين روز به سوى مرقد آن حضرت سرازير مى شود.

5.دو رکعت نماز مخصوص بدین شرح که پس از نماز عصر، و قبل از آن كه دعاهاى روز عرفه را بخواند، دو ركعت نماز در زير آسمان، به جا آورد و به گناهان و خطاهاى خود اعتراف كند. امام صادق(عليه السلام) فرمود: «هر كس چنين كند، پاداش كسانى كه در سرزمين عرفات اند را خواهد داشت و گناهانش آمرزيده گردد».(17)

مرحوم شيخ كفعمى كيفيّت نماز را اين گونه آورده است: پس از آن كه نماز ظهر و عصر را با ركوع و سجود نيكو، به جا آوردى، دو ركعت نماز بخوان؛ در ركعت اوّل بعد از سوره حمد، سوره توحيد و در ركعت دوم، پس از سوره حمد، سوره کافرون را بخوان. بعد از آن نيز چهار ركعت نماز بگزار (هر دو ركعت به يك سلام). و در هر ركعت بعد از سوره حمد، پنجاه مرتبه سوره توحيد را بخوان كه نماز اميرالمؤمنين(علیه السلام) نيز به همين صورت است. آنگاه باید تسبیحات و اوراد و اذکار و صلوات هایی را به جای آورد که تفصیل آن در کتب ادعیه و مصادر مربوطه ثبت شده است.(18)،(19)

دعاى معروف امام حسین(ع) در روز عرفه‏
از جمله دعاهايى كه خواندنش در روز عرفه سفارش شده است دعاى معروف و مشهور سالار شهيدان امام حسين(عليه السلام) است كه از محتواى بسيار با ارزش و بى نظيرى برخوردار است؛ اين دعاى پرفيض، گنجينه اى از معارف اسلامى است كه راه خداشناسى و توبه و بازگشت به او را، به هر خداجوى مسلمانى مى آموزد و روح را به بالاترين اوج معرفت مى‏رساند به گونه ای که مى توان گفت يك دوره عرفان اسلامى در آن درج است.

در کتاب های تاریخی و منابع روایی، دقیقا گفته نشده که امام حسین(علیه السلام) در چه سالی این دعا را قرائت کرده اند اما شواهدی وجود دارد که نشان می دهد قرائت این دعا از جانب حضرت شان در آخرین سالی که به مکه آمده بودند و از آنجا عازم کربلا شدند، نبوده است چرا که ایشان در آن سفر واپسین اصلا در عرفات توقف نداشتند چون در آن سال در اثنای به جا آوردن اعمال حج متوجه شدند که مزدوران یزید در حال توطئه علیه شان هستند و برای اینکه خدایی ناکرده خونی در حرم امن الهی ریخته نشود، حج خود را به عمره تغییر نیت دادند و بعداز طواف و سعی و تقصیر، عازم کوفه شدند.

بشر و بشير دو تن از اصحاب امام حسین(علیه السلام) و از فرزندان غالب اسدى(20)روايت كرده اند كه: عصر روز «عرفه» در سرزمين «عرفات» خدمت امام حسين(ع) بودیم كه آن حضرت با گروهى از اهل بيت و شيعيان خود، در نهايت خشوع و فروتنى، از خيمه خويش بيرون آمدند و در قسمت چپ كوه «جبل الرحمة» رو به سوى كعبه ايستادند و همانند فقير و نيازمندى كه چيزى طلب كند دست‏ها را در برابر صورت گرفتند و اين دعا[دعای عرفه] را خواندند.(21)

درباره اصالت برخی از فرازهای پایانی دعای عرفه و انتساب آنها به امام حسین(علیه السلام) مناقشه ای بین برخی علما و محدثین وجود دارد و گروهی در آن فرازها تردید کرده و به برخی از گروه های منحرف منتسب شان کرده اند ولی باید توجه داشت که این تردیدها موجّه نیست و فرازهای مورد ادعا قرار گرفته شده، از لحاظ معنایی در حال و هواى دیگر فرازهایی این دعا هستند که اصالت شان ثابت شده و به طور کلی در آن فرازهای خاص نشانه ای از افزوده ‌های گروه‏‌هاى منحرف یافت نمی شود.(22)

منبع:

.

پی نوشت:

(1). جامع الفتاوی، مناسک حج، موسوی شاهرودی، سیدمرتضی، نشر مشعر، قم، 1428هـ ق، چاپ سوم، ص۱۷۳ و ۱۷۴.

(2). مفردات الفاظ القرآن، اصفهانی، حسین بن محمد راغب، دارالعلم، دارالشامیة، بیروت، دمشق، 1412هـ ق، چاپ اول، ص 560.

(3). التحقیق في کلمات القرآن الکریم، مصطفوی، حسن، قریشی، مرکز الکتاب للترجمة والنشر، تهران، 1402هـ ق، چاپ اول، ج 8، ص 96.

(4). زاد المعاد- مفتاح الجنان‏، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، محقق / مصحح: اعلمى، علاءالدين‏، موسسة الأعلمي للمطبوعات‏، بيروت‏، 1423هـ ق، چاپ اول‏، ص 170.

(5). الخصال‏، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، انتشارات جامعه مدرسين‏، قم‏، 1362هـ ش، چاپ اول، ج 2، ص 517.

(6). من لا يحضره الفقيه‏، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، قم‏، 1413هـ ق، چاپ دوم‏، ج 2، ص 211؛ الکافی، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، آخوندى، محمد، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1407هـ ق، ج 4، ص 146.

(7). زادالمعاد، همان، ص 170.

(8). همان.

(9). ن.ک: کلیات مفاتیح نوین، مکارم شیرازی، ناصر، مترجم: رسولی هاشم، مکارم، مسعود، حامدی، محمدرضا، محقق: قدسی، احمد، داودی، سعید، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع)، قم، 1390هـ ش، ص 852 و 853.

(10). من لایحضره الفقیه، همان، ج ۳، ص ۱۱۳.

(11). المصباح للكفعمی(جنة الأمان الواقیة)، كفعمى، ابراهيم بن على عاملى‏، دار الرضی(زاهدی)، قم‏، 1405 هـ ق، چاپ دوم، ص 661.

(12). همان.

(13). مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، طوسى، محمد بن الحسن‏، مؤسسة فقه الشيعة، بيروت‏، 1411 هـ ق، چاپ اول‏، ص 715.

(14). ن.ک: کامل الزیارات، ابن قولویه، جعفر بن محمد، محقق و مصحح: امینی، عبدالحسین، دارالمرتضویة، نجف، 1356هـ ق، چاپ اول، ص 170 و 171.

(15). همان، ص 170.

(16). بحارالأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، دار إحياء التراث العربی‏، بيروت‏، 1403 هـ ق‏، چاپ دوم، ج 98، ص86.

(17). زاد المعاد، همان، ص 172.

(18). المصباح للكفعمی(جنة الأمان الواقیة)، همان.

(19). ن.ک: کلیات مفاتیح نوین، همان، ص 853 و 854.

(20). معجم رجال الحديث، خوئی، ابوالقاسم، مرکز نشر الثقافة الإسلامیة، قم، 1373 هـ ش، چاپ پنجم، ج 4، ص 227.

(21). ن.ک: کلیات مفاتیح نوین، همان، ص 857 و 858.

(22). کلیات مفاتیح نوین، همان، ص ٨٧٨، پاورقی ١.



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 47
نویسنده : حسینی
چه کنیم ناممان را در دفتر زائران اربعین بنویسند؟

چه کنیم ناممان را در دفتر زائران اربعین بنویسند؟

زیارت امام حسین,فضیلت زیارت امام حسین,اربعینتأکید بر زیارت امام حسین (ع) هم صرفا یک مستحب همانند سایر مستحبات نیست
این روزها که قافله عاشقان حضرت اباعبدالله (ع) فوج فوج به زیارت حریم مطهرشان می‌روند،‌ آنهایی که جا مانده‌اند، با شوق زیارت و عدم امکان شرکت در این دریای خروشان، بی‌تابی‌شان بیشتر می‌شود.

برای زیارت حضرت سیدالشهدا (ع) فضیلت‌های زیادی نقل شده است. اما به جهت فضیلت برخی از زمان‌ها، به زیارت امام حسین (ع) سفارش بیشتری شده است، مثل زیارت در روز اربعین. امام حسن عسکری (ع) یکی از پنج نشانه مومن را زیارت امام حسین (ع) در روز اربعین ذکر می‌کنند. تأکید بر زیارت امام حسین (ع) هم صرفا یک مستحب همانند سایر مستحبات نیست. بلکه تأکید بر زیارت امام حسین (ع) آنقدر زیارت است که امام صادق (ع) به یکی از اصحاب که در زیارت امام حسین (ع) کوتاهی می‌کرد، فرمودند: «ای‌ سدیر چقدر شما به حسین علیه السلام جفا می‌کنید»!

این نهیب امام صادق (ع) تنها مختص شیعیان متمول نیست. امام صادق (ع) فرمودند: «سزاوار است که شخص توانگر سالی دو مرتبه و انسان تهی‌دست سالی یک بار به زیارت امام حسین (ع) برود». پس تهی‌دستی هم از زیارت امام حسین (ع) رفع تکلیف نمی‌کند.

اما گاهی برخی مشکلات، شاید قابل توجیه باشند و در برهه خاصی از زمان به هیچ صورت رفتن به زیارت امام حسین (ع) امکان‌پذیر نباشد.

اما این روزها که قافله عاشقان حضرت اباعبدالله (ع) فوج فوج به زیارت حریم مطهرشان می‌روند،‌ آنهایی که جا مانده‌اند، شوق زیارت و عدم امکان شرکت در این دریای خروشان، بی‌تابی‌شان را بیشتر می‌کند.

کسی که امکان رفتن به زیارت ندارد، چه باید بکند؟
سدیر گفت: حضرت صادق علیه السلام به من فرمود: ای سدیر! آیا هر روز قبر حسین بن علی علیه السلام را زیارت می‌کنی؟ عرض کردم: خیر، فرمود: چقدر شما جفاکارید! و سپس فرمود: در هر جمعه زیارت می‌کنید؟ عرض کردم: خیر، فرمود: در هر ماه زیارت می‌کنید؟ عرض کردم: خیر، فرمود: در هر سال زیارت می‌کنید؟ عرض کردم: گاهی زیارت می‌کنیم. فرمود: ای سدیر، چقدر به حسین علیه السّلام جفا می‌‌کنید! آیا نمی‌دانی خداوند دو میلیون فرشته ژولیده موی و خا‌ک‌آلود دارد که به طور مداوم بر حسین بن علی علیه السلام گریه می‌کنند و قبر او را زیارت می‌کنند و خسته نمی‌شوند؟ ای سَدیر، چرا خود را مقیّد نمی‌سازی که هر جمعه پنج بار و هر روز یک بار قبر حسین بن علی علیه السلام را زیارت کنی؟ عرض کردم: بین ما و قبر او فرسنگ‌ها فاصله است! فرمود: به بلندی برو، به سمت راست و چپ خود توجه کن، سرت را سوی آسمان بگیر و سپس به سوی قبر حسین بن علی علیه السلام توجّه کن و بگو:

«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ».

اگر چنین کنی، برای تو یک زیارت نوشته می‌شود و هر زیارت معادل یک حجّ و یک عمره است. سدیر گفت: گاهی می‌شد که در یک ماه بیش از ۲۰ بار این کار را انجام می‌دادم. (۱)

همچنین در مقدمه زیارت اول از زیارات مطلقه امام حسین (ع) گذشت که وقتی راوی از امام صادق (ع) می‌پرسد: فدایت شوم بسیار می‌شود که یادی از امام حسین (ع) می‌کنم در آن هنگام چه بگویم؟ فرمود: سه مرتبه بگو «صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ» که سلام به آن حضرت از دور و نزدیک به او می‌رسد. (۲)

زیارت امام حسین,فضیلت زیارت امام حسین,اربعینبرای زیارت حضرت سیدالشهدا (ع) فضیلت‌های زیادی نقل شده است


هر شب امام حسین (ع) را زیارت کنید
مرحوم علامه مجلسی در بحارالانوار می‌نویسد: به خط بعضی از بزرگان دیدم که از دست خط مرحوم شهید اول چنین نقل کرده است:

ابوالحسن فارسی گفت: من زیاد به زیارت اباعبدالله الحسین علیه السلام می‌رفتم؛ اما مالم کم شد و جسمم ضعیف گشت و لذا زیارت حضرتش را ترک کردم. در خواب رسول خدا صلّی الله علیه وآله را به همراه حسنین علیهماالسلام دیدم. از کنار آنها عبور می‌کردم که حسین بن علی علیه السلام عرض کرد: ای رسول خدا، این مرد زیاد به زیارت من می‌آمد، اما دیگر نمی‌آید. رسول خدا صلّی الله علیه و آله به من فرمود: آیا تو زیارت حسین را رها کرده‌ای؟ عرض کردم: هرگز من مولای خویش را رها نمی‌کنم، ولیکن ضعیف و پیر شده و مالم نیز کم شده است. برای همین به زیارت نمی‌روم. فرمود: هر شب بر بام خانه‌ات برو و با انگشت اشاره به سوی قبر حسین بن علی اشاره کن و بگو:

«السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی جَدِّکَ وَ أَبِیکَ، السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی أُمِّکَ وَ أَخِیکَ، السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی الْأَئِمَّهِ مِنْ بَنِیکَ، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ الدَّمْعَهِ السَّاکِبَهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ الْمُصِیبَهِ الرَّاتِبَهِ، لَقَدْ أَصْبَحَ کِتَابُ اللَّهِ فِیکَ مَهْجُوراً، وَ رَسُولُ اللَّهِ فِیکَ مَحْزُوناً، وَ عَلَیْکَ السَّلَامُ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

السَّلَامُ عَلَی أَنْصَارِ اللَّهِ وَ خُلَفَائِهِ، السَّلَامُ عَلَی أُمَنَاءِ اللَّهِ وَ أَحِبَّائِهِ، السَّلَامُ عَلَی مَحَالِّ مَعْرِفَهِ اللَّهِ، وَ مَعَادِنِ حِکْمَهِ اللَّهِ، وَ حَفَظَهِ سِرِّ اللَّهِ، وَ حَمَلَهِ کِتَابِ اللَّهِ، وَ أَوْصِیَاءِ نَبِیِّ اللَّهِ، وَ ذُرِّیَّهِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ».

پس آنچه می‌خواهی درخواست کن که همانا زیارت تو از نزدیک و دور قبول می‌شود. (۳)

متن عربی و ترجمه فارسی زیارت اربعین از مفاتیح الجنان:
اربعین سید الشهدا علیه السّلام مصادف با روز بیستم صفر است. کیفیت زیارت حضرت امام حسین علیه السّلام در روز اربعین به دو صورت رسیده: اول: زیارتى است که شیخ در دو کتاب‌ تهذیب و مصباح از صفوان جمّال روایت کرده،که صفوان گفت: مولایم امام صادق علیه السّلام درباره زیارت‌ اربعین به من گفت: هنگامى‌‌که قسمت قابل توجهى از روز برآمده، بخوان:

السَّلاَمُ عَلَى وَلِیِّ اللَّهِ وَ حَبِیبِهِ السَّلاَمُ عَلَى خَلِیلِ اللَّهِ وَ نَجِیبِهِ‌
سلام بر تو اى ولى خدا و حبیب خاص خدا سلام بر تو اى دوستدار و محبوب و برگزیده خدا

السَّلاَمُ عَلَى صَفِیِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِیِّهِ السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ
سلام بر بنده خالص فرزند بنده خاص خدا سلام بر حسین مظلوم شهید راه خدا

السَّلاَمُ عَلَى أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ‌
سلام بر آن اسیر غم و اندوه و مصایب سخت عالم و کشته آب چشمان

اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِیُّکَ وَ ابْنُ وَلِیِّکَ وَ صَفِیُّکَ وَ ابْنُ صَفِیِّکَ الْفَائِزُ بِکَرَامَتِکَ‌
پروردگارا من گواهى مى‌ دهم که آن حضرت ولى تو و فرزند ولى توست و برگزیده تو و فرزند برگزیده توست که به لطف و کرمت رستگار شد

أَکْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ اجْتَبَیْتَهُ بِطِیبِ الْوِلاَدَةِ
تو او را به فیض شهادت گرامى داشتى و به سعادت مخصوص گردانیدى و به پاکى نسل برگزیدى

وَ جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِداً مِنَ الْقَادَةِ وَ ذَائِداً مِنَ الذَّادَةِ وَ أَعْطَیْتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیَاءِ
و او را امام بزرگى از بزرگان عالم و پیشوایى از پیشوایان الهى جهان قرار دادى و مدافع از اسلام مقرر داشتى و میراث تمام پیمبران را به او عطا کردى

وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَى خَلْقِکَ مِنَ الْأَوْصِیَاءِ فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ‌
و او را از جانشینان پیغمبر و حجت خود بر خلق گردانیدى او هم در اتمام حجت بر خلق رفع هر عذر از امت کرد و اندرز و نصیحت امت را با عطوفت و مهربانى انجام داده

وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلاَلَةِ
و خون پاکش را در راه تو به خاک ریخت تا بندگانت را از جهالت و حسرت و گمراهى نجات دهد

وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْکَسِ‌
و مردمى که مغرور دنیا شدند و بهره آخرتشان را به متاع ناچیز پست دنیا فروختند و ظلم و جور کردند

وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّى فِی هَوَاهُ وَ أَسْخَطَکَ وَ أَسْخَطَ نَبِیَّکَ‌
و در پیروى هواى نفس هلاک شدند و تو را و پیغمبرت را به خشم و غضب آوردند

وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِکَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ (لِلنَّارِ)
و از آن بندگانت که از اهل شقاق و نفاق و دشمنى با تو بودند پیروى کردند در صورتى که آنها حامل بار سنگین گناه و معاصى و مستوجب آتش دوزخ بودند

فَجَاهَدَهُمْ فِیکَ صَابِراً مُحْتَسِباً حَتَّى سُفِکَ فِی طَاعَتِکَ دَمُهُ وَ اسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ‌
پس این امام بزرگوار با آن ستمکاران در راه تو جهاد کرد و به اخلاص کامل صبر و تحمل کرد و مشقت بسیار کشید تا آنجا که در راه طاعتت خون پاکش بخاک ریخت و حریم مطهر و هتک حرمت خاندان پاکش را مباح شمردند

اللَّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبِیلاً وَ عَذِّبْهُمْ عَذَاباً أَلِیماً
پروردگارا تو آن قوم ستمکار ظالم را لعن شدید کن و به عذاب سخت دردناک معذب ساز

السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْأَوْصِیَاءِ
سلام بر تو اى فرزند رسول خدا (ص) و فرزند سید اولیاء و اوصیاء پیغمبر خدا

أَشْهَدُ أَنَّکَ أَمِینُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ سَعِیداً وَ مَضَیْتَ حَمِیداً وَ مُتَّ فَقِیداً مَظْلُوماً شَهِیداً
گواهى می‌دهم که تو امین وحى خدایى و فرزند امین حق همه عمر با سعادت در جهان زیستى و با ثناى حق درگذشتى و از دنیا رحلت کردى و مظلوم و شهید راه حق گشتى

وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَکَ وَ مُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ‌
و باز گواهى می‌دهم که خداى متعال وعده‌‌اى که به تو داده‌ است به آن البته وفا کند و آنان که تو را خوار و مضطر گذاشتند همه را هلاک کند و قاتلانت را عذاب سخت چشاند

وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِهِ حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ‌
و باز گواهى می‌دهم که تو به عهد خدا وفا کردى و در راه خدا همه عمر جهاد کردى تا هنگام رحلتت فرا رسید

فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ‌
پس خدا لعنت کند آنان که تو را کشتند و یا درباره تو ظلم و ستم کردند و باز خدا لعنت کند آنکس را که به قتل و ظلم تو چون شنید راضى و خوشنود گشت

اللَّهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ أَنِّی وَلِیٌّ لِمَنْ وَالاَهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاهُ‌
پروردگارا من تو را گواه مى‌گیرم که من دوست آن حضرت و دوست دوستداران او هستم و دشمن با دشمنان او

بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فِی الْأَصْلاَبِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ (الطَّاهِرَةِ)
پدر و مادرم فداى تو اى فرزند رسول خدا گواهى مى‌دهم که تو نورى در اصلاب پدران عالی‌رتبه و ارحام مادران پاک طینت بودى

لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجَاهِلِیَّةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِیَابِهَا
و انجاس جاهلیت تو را آلوده نساخت و جامه‌اى تیره ظلمانى اعصار جاهلیت تو را نپوشانید

وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّینِ وَ أَرْکَانِ الْمُسْلِمِینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِینَ‌
و باز گواهى مى‌دهم که تو محققا از ارکان دین خدایى و اصل و اساس آیین مسلمین و پناه و نگهبان اهل ایمان

وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِیُّ الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ الْهَادِی الْمَهْدِیُ‌
و باز گواهى مى ‌دهم که تویى محققا پیشواى نیکوکار با تقواى پسندیده صفات پاک و پاکیزه ذات و هدایت کننده خلق و هدایت یافته به حق

وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوَى وَ أَعْلاَمُ الْهُدَى وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ الْحُجَّةُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْیَا
و باز گواهى مى‌ دهم که نه تن از امامان امت که از فرزندان تواند همه با روح تقوى و راهنماى طریق حق و رشته محکم ایمان خلق و حجت خدایند بر تمام اهل دنیا

وَ أَشْهَدُ أَنِّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیَابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی‌
و شهادت مى‌ دهم که من به امامت و حقانیت شما ایمان و به رجعت شما یقین دارم و در شروع به آیین و ختم کارم

وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّى یَأْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ‌
و قلبم تسلیم قلب پاک شما و همه کارم پیرو امر شماست و یاریم تا خدا اذن دهد براى شما مهیا است

فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لاَ مَعَ عَدُوِّکُمْ‌
پس البته با شما هستم نه با دشمنان شما

صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَى أَرْوَاحِکُمْ وَ أَجْسَادِکُمْ (أَجْسَامِکُمْ)
درود خدا بر شما و بر جسم و جان پاک شما باد

وَ شَاهِدِکُمْ وَ غَائِبِکُمْ وَ ظَاهِرِکُمْ وَ بَاطِنِکُمْ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ‌
و درود خدا بر شما باد از حاضر و غایب شما و بر ظاهر و بر باطن شما باد اى پروردگار عالمیان عالم این دعاى مرا اجابت فرماى.

پی‌نوشت‌ها:
۱- کامل ‌الزیارات، صفحه ۲۸۷ / بحارالانوار، جلد ۱۰۱، صفحه ۳۶۵
۲- کافی، جلد ۴، صفحه ۵۷۵، حدیث ۲ / وسائل الشیعه، جلد۱۴، صفحه ۴۹۴
۳- بحارالانوار، جلد ۱۰۱، صفحه ۳۷۵-۳۷۶



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 40
نویسنده : حسینی
پاداش بی نظیر برای زوار امام حسین(ع)

پاداش بی نظیر برای زوار امام حسین(ع)

پاداش برای زوار امام حسین,زیارت امام حسین,فضیلت زیارت امام حسینزیارت امام حسین (ع) روزی را زیاد میکند
شفاخانه فیض است و هر کس حتی یکبار او را زیارت کند صفاى دل و قداست روان کوچکترین پاداش وعده داده شده است، چه برسد به اینکه با معرفت و شناخت مهمانش شوی!

این روزها مسیرهای منتهی به کربلا، چون آهنربایی مغناطیسی همه انسانها را مبهوت خود کرده، آنچنان که دست از زندگی روزمره شسته‌اند و پیاده رهسپار مسیری شده‌اند که هنوز صدای «هل مِن ناصر یَنصُرُنی» از جای جای آن شنیده می‌شود، مسیری که دو بانوی بزرگوار پس از پایان یک روز عاشورایی آن را هموار کردند وگرنه قلبش همچنان زخمی خار مغیلان است!

اینجا کربلاست، گردش دنیا بر مدار جذبه‌ات بیداد می‌کند، از نوزاد و خردسال گرفته تا کهنسال همه شیفته مردی هستند، که یک ظهر عاشورا جهان را تکان داد و «اگر مردم ارزش و پاداش زیارت حسین (ع) را بدانند، از اشتیاق قالب تهی کرده و از حسرت فراوان جانشان متلاشی خواهد شد» و این سخن امام باقر (ع) نشان‌دهنده ارزش زیارت مردی است که سالار شهیدان دنیا نام گرفت.

از آن جا که آوردن تمامى روایات وارده در فضیلت زیارت سیدالشهداء علیه السلام در گنجایش این نوشتار نیست، و از طرفى تا انسان، انبوه صدها روایت را در این مورد نبیند، به اهمیت قیام عاشوراء در حفظ دین و عظمت اباعبدالله الحسین علیه السلام و عنایت ائمه اطهار علیهم السلام در محور قرار دادن امام حسین علیه السلام نسبت به دین را در نمى یابد، به ناچار تنها به فهرستى از آنچه در فضیلت مادى و معنوى زیارت امام حسین علیه السلام ذکر شده است ، بسنده مى‌شود:

۱) روزى را زیاد مى کند.

۲) عمر را طولانى مى کند.

۳) خطرات را دفع مى کند.

۴) گناهان گذشته و آینده را مى آمرزد.

۵) مى تواند پنجاه نفر را شفاعت کند.

۶) حاجت او کنار قبر مستجاب است .

۷) ملائکه براى زوار دعا مى کنند.

۸) نام او را در اعلى علیین مى نویسند.

۹) هنگام خروج از خانه از گناه خارج مى شود.

۱۰) ثواب هزار حج مقبول دارد.

۱۱) ملائکه مأمور حفظ او و مالش هستند تا برگردد.

۱۲) روز قیامت خداوند بهترین حافظ اوست.

۱۳) در قدم اول آمرزیده و در قدمهاى بعدى شیعه، امام را مقرب درگاه خدا مى ‌داند و با توسل به او قربى به خداوند پیدا مى کند، همانطور که خودش در قرآن مجید فرمود: «به سوى او وسیله بگیرید» امام را وسیله الهى مى ‌داند. زیرا توسل و شفاعت، بُعدى از ابعاد زیارت است که زائر از این طریق خود را به درگاه الهى نزدیک مى‌ کند تقدیس مى شود.

۱۴) به هر درهمى ده هزار درهم در دنیا و آخرت به او عوض مى دهند.

۱۵) در قیامت همه آرزو مى کنند از زوار آن امام حسین علیه السلام باشند.

۱۶) زوار امام حسین علیه السلام بر سفره هاى نور هستند در قیامت .

۱۷) زوار امام حسین علیه السلام در جوار پیامبر خدا و امام على و حضرت فاطمه علیهم السلام هستند.

۱۸) زوار امام حسین علیه السلام چهل سال قبل از دیگران به بهشت داخل مى شوند.

۱۹) خداوند مهمات دنیوى زائر را بر آورده مى کند.

۲۰) زائر امام حسین علیه السلام شهید مى میرد.

۲۱) ثواب دو ماه اعتکاف و روزه در مسجدالحرام را دارد.

۲۲) زیارت هر ماه امام حسین علیه السلام ثواب هزار شهید دارد.

۲۳) هر یک قدم که با پاى پیاده بردارد موجب هزار حسنه و آمرزش هزار گناه و بالا رفتن هزار درجه ، براى زائر مى‌شود.

۲۴) هر قدم که پیاده بردارد ثواب آزاد کردن یک بنده از فرزندان اسماعیل دارد.

۲۵) هر یک روز اقامت نزد حضرت معادل هزار ماه است .

۲۶) هر قدم که مى گذارد ثواب یک حج و هر قدم که بر مى دارد ثواب یک عمره دارد، به شرط آنکه بخاطر ریا و شنیدن مردم و بیهوده نباشد.

۲۷) زیارت سیدالشهداء علیه السلام ثواب هزار شهید از شهداى بدر دارد.

۲۸) زیارت سیدالشهداء علیه السلام ثواب هزار صدقه مقبوله دارد.

۲۹) و ثواب هزار روزه دار به زائر مى دهند.

۳۰) و ثواب هزار بنده آزاد کردن دارد.

۳۱) زائر امام حسین علیه السلام اگر از اشقیاء باشد، جزء سعادتمندان نوشته مى شود.

۳۲) ثواب آماده کردن هزار اسب با زین و لجام در راه خدا دارد.

۳۳) زیارت امام حسین علیه السلام، زیارت خداست .

۳۴) ثواب هزار جنگ همراه با پیامبر مرسل یا امام عادل دارد.

۳۵) ثواب زیارت امام حسین علیه السلام قابل شمارش نیست .

۳۶) زیارت حضرت در عرفه ثواب یک میلیون حج و یک میلیون عمره دارد.

۳۷) زیارت امام حسین علیه السلام بهترین عمل است .

۳۸) خداوند به زائر امام حسین علیه السلام مباهات مى کند.

۳۹) پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام براى او دعا مى کنند.

۴۰) پیامبر صلی الله علیه و آله و ملائکه در قیامت با زائر مصافحه مى کنند و با امام حسین علیه السلام محشور مى‌شود.

آرى اگر در این روایات که از جلد دهم کتاب شریف وسائل الشیعة نقل شده است، دقت کنید، در مى یابید که خداوند متعال چگونه از امام حسین علیه السلام، حمایت همه جانبه نموده است و هر چه داشته ، براى حضرت قرار داده است . رحمت و مغفرت را، بهشت را، شهادت را، نماز را، روزه را، حج را، جهاد را، روزى را، عمر را، اجابت را، شفا را، ملائکه را و دعاى انبیاء و ائمه علیهم السلام و مهمتر از همه اینکه حسین علیه السلام خون خداست و زیارت او زیارت خداوند جل جلاله.

منبع: afkarnews.com



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 44
نویسنده : حسینی
مداحی که هم جنگید ، هم مداحی کرد ، هم پسرش را داد

حاج نادعلی کربلایی از مداحان مشهوری است که هم خود رزمنده بود و هم سه فرزندش محسن، مجید و حسین در دفاع مقدس به شهادت رسیدند. کربلایی به اخلاص فراوان شهره است، او از امام رضا(علیه السلام) شفا، طبع شعر و صدای خوش گرفت.

مداحی که هم جنگید ، هم مداحی کرد ، هم پسرش را داد

مداحان اهل بیت (علیه السلام) در برهه‌های مختلف تاریخ انقلاب اسلامی نقش‌آفرین بودند؛ به حدی که می‌توان گفت در شکل‌گیری انقلاب و بقای آن تاکنون، مداحان اثرگذار بودند و هرجایی که نیاز بوده است به میدان آمدند و وظیفه تبلیغی و فرهنگی خود را ایفا کردند تا بسیج نیروها برای خنثی‌سازی تلاش‌های دشمنان را ایجاد شود.

مداحان اهل بیت (علیهم السلام) در برهه‌های مختلف تاریخ انقلاب اسلامی نقش‌آفرین بودند؛ به حدی که می‌توان گفت در شکل‌گیری انقلاب و بقای آن تاکنون، مداحان اثرگذار بودند و هرجایی که نیاز بوده است به میدان آمدند و وظیفه تبلیغی و فرهنگی خود را ایفا کردند تا بسیج نیروها برای خنثی‌سازی تلاش‌های دشمنان را ایجاد شود.


تصویری از نادعلی کربلایی در دفاع مقدس

مداحی که پدر ۳ شهید بود

در دوران دفاع مقدس نیز مداحان بسیاری حضور داشتند که از جمله آن‌ها می‌توان به حاج نادعلی کربلایی از مداحان مشهور غرب تهران اشاره کرد که هم خود رزمنده بود و هم سه فرزندش محسن، مجید و حسین کربلایی در دفاع مقدس به شهادت رسیدند.

حاج نادعلی در سال ۱۳۰۱ شمسی در قلعه‌ جی تهران به دنیا آمد. به علت فقر از سن ۸ سالگی مجبور به کار شد؛ تنها دو سال نخست ابتدایی را در مدرسه روزانه درس خواند و بقیه تحصیلاتش را تا ششم ابتدایی در مدرسه شبانه ادامه داد. مادر بزرگش از ۸ سالگی سرپرستی نادعلی را برعهده گرفت. او که قرآن را از حفظ بود و با سر سوزن ذوقی که داشت، شعر هم می‌گفت،کربلایی را از کودکی به شعر و شاعری علاقه‌مند کرد. به حدی که او حتی گاهی با مادربزرگ مشاعره هم می‌کرد.

کارهایی که نادعلی کربلایی در طول عمر خود کرد

نادعلی کربلایی از کودکی برای گذران زندگی‌اش کارهای زیادی را تجربه کرد، از کشاورزی و گاوداری گرفته تا چند سالی خرازی و نانوایی، اما این مشاغل راضی‌اش نکرد؛ علاقه‌اش به اهل‌ بیت (ع) بالاخره او را در جرگه مداحان قرار داد و تا آخر عمر جز مداحی کار دیگری انجام نداد. کربلایی در آغاز راه، بسیار سعی کرد نوحه‌‌هایش را خود بسراید، اما توفیقی نیافت تا اینکه حادثه‌ای زمینه اجابت این خواسته را فراهم کرد.


مصطفی خورسندی از شاگردان نادعلی کربلایی

حادثه‌ای که زندگی نادعلی را تغییر داد

حاج مصطفی خورسندی، رئیس کانون مداحان و شاعران آئینی و از شاگردان حاج نادعلی می‌گوید: «حاجی تصادفی می‌کند که پایش کاملاً از کار می‌افتد. در بیمارستان به او می‌گویند باید قطع شود. او می‌گوید باید از کسی اجازه بگیرم. خودش می‌گفت: «رفتم مشهد و شروع به گریه کردم. استادم به من گفته بود با امام رضا (ع) با تکلف صحبت نکن و ساده خواسته‌ات را بگو. در حال صحبت بودم که فردی با لکنت زبان که به او «لالی» می‌گفتند، به حرم آمد و با همان نوع تکلمش گفت: یا امام رضا این مداح و شاعر شماست، کمکش کن. او می‌گفت و من گریه می‌کردم تا بی‌هوش شدم. به هوش که آمدم، بلند شدم و راه افتادم و کلاً عصا را جا گذاشتم. بعد از چند قدمی یادم افتاد که این مشکل را داشتم. برگشتم و عصاها را برداشتم و از حرم خارج شدم.» نادعلی کربلایی دیده بود که پرده‌ها کنار رفته و چهره واقعی افراد را می‌بیند. به کنار ضریح برمی‌گردد و می‌گوید یا امام رضا من طاقت چشم باطنی را ندارم. آن را از من بگیر. بعد از آن، ایشان طبع شعری‌اش باز می‌شود.»

نادعلی کربلایی همان لحظه از امام هشتم (علیه السلام) خواست تا طبع شعر و صدای خوش به ایشان عنایت کند. هنوز از دلش نگذشته بود که همان جا طبعش گویا می‌شود و می‌سراید: «سلمان صفت، تو میکده دل خراب کن/ تا دل شود ز موهبت مصطفی درست».


تصویری قدیمی از مداحی حاج نادعلی کربلایی

به ملک‌الموت بگویید بعد چاپ کتاب بیاید!

کربلایی از آن پس به سرودن شعر پرداخت و حاصل ۳۰ سال شاعری ایشان، ۱۴ جلد کتاب شامل ارمغان کربلا ۱، ارمغان کربلا ۲، ارمغان کربلا ۳، شکوفه‌های غم ۱، شکوفه‌های غم ۲، ارمغان شهید، شهید گمنام، دیوان طالع، دیوان راهیان نور، دیوان کاروان عشق، دیوان گلزار کربلایی، مقتل سالار شهیدان، فاطمه زهرا (س)، صحیفه ایثار و نوحه‌سرایان است.

خورسندی می‌گوید: «زمانی که استاد، کتاب شعر ارمغان ۲ خود را برای چاپ فرستاده بود، حالش به شدت بد می‌شود، به حدی که او را رو به قبله قرار می‌دهند و به نوعی تمام می‌کند. خودش تعریف می‌کرد: دیدم انسان قد بلند و زیبارویی که یک دسته ریحان در دست دارد، سمت من آمد. احساس کردم ملک‌الموت است. گفتم یا حسین یا حسین، به من گفتند امام حسین کنارت است، حرفت را بگو. من دست ایشان را دیدم، اما صورتش را ندیدم. به ایشان گفتم: من شب تا صبح بیداری کشیدم و شعرها را نوشتم، اما چاپ نشده است به ملک الموت بگویید برود بعد از چاپ بیاید. تعریف می‌کرد، ملک‌الموت دست به سینه گذاشت و عقب عقب رفت.»


محمد بازوبند از شاگردان نادعلی کربلایی

مهر تو را به عالَم امکان نمی‌دهم

اشعار نادعلی کربلایی در میان مداحان، بسیار مشهور است، اما شاید نوحه‌ای که خود بارها برزبان جاری می‌کرد، جذابیت خاصی داشته باشد. حاج محمد بازوبند از مداحان پیشکسوت و از پامنبری‌ها و شاگردان مرحوم نادعلی کربلایی می‌گوید: «حاجی کتاب‌های شعر و مداحی زیادی نوشته است و به شعرهایش خیلی علاقه‌ داشت؛ چون آنها را هدیه امام حسین (ع) می‌دانست. از میان شعرهایی که گفته بود، بارها می‌شنیدم که شعرهایی را زمزمه می‌کند، اما این‌ها را بیشتر از او شنیده بودم: «مهر تو را به عالَم امکان نمی‌دهم/ این گنج پربهاست من ارزان نمی‌دهم/ نام تو را به نزد اجانب نمی‌برم/ چون اسم اعظم است به دیوان نمی‌دهم» یا «هر روز زنم بوسه به خاک قدمت/ چون تربت تو مُهر نماز است حسین».


مرحوم نادعلی کربلایی در کنار مرحوم حاج امیر سعیدی‌نیا (بنیانگذار هیأت مادر) و مرحوم حاج علی بهاری، از پیرغلامان خوشصدای و خوانندگان رادیو ایران

کپی کاربنی کربلایی از روی نوحه‌ها

در دوران دفاع مقدس و پس از آن جلسات یادواره و بزرگداشت شهدا برگزار می‌شد که نادعلی کربلایی یا خود در آن‌ها حضور پیدا می‌کرد و یا شاگردانش را دعوت می‌کردند، اما نکته جالب آن است که نادعلی برای تک تک این مراسم براساس نظر مداحان، شعر متناسب می‌سرود.

حاج نادعلی به خوش‌قولی شهرت داشت و هروقت به کسی قول می‌داد، به طور حتم به وعده‌اش عمل می‌کرد؛ خورسندی می‌گوید: «ایشان با دستخط خود نوحه می‌نوشت. گاهی برای چند نفر نوحه می‌نوشت. کاربن می‌گذاشت تا دو یا سه کپی تهیه شود و بالای هرکدام اسم مداح می‌نوشت. نادعلی کربلایی همواره تا صبح بیدار بود و هیچ‌گاه نماز شبش ترک نمی‌شد. تا صبح نوحه‌ها را می‌سرود، بعد از نماز صبح می‌خوابید و مداحان نیزراس ساعتی که مقرر بود، به منزلش می‌رفتند و نوحه را دریافت می‌کردند. در مواردی حاج آقا به اسم شهید یا شهیدان نوحه طراحی و به ما ارائه می‌کرد و بابت این کار نیز یک ریال توقع مالی نداشت.»


تصویری از حاج نادعلی کربلایی در آموزش تیراندازی


تصویری از حاج نادعلی کربلایی در کنار سایر زرمندگان دفاع مقدس در جزیره مجنون

مداحی که عامل به سخنانش بود

کربلایی معتقد بود: مداح اهل بیت (علیهم السلام) باید خود بهترین و نخستین عمل‌کننده به آن چیزی باشد که می‌گوید و همیشه با وضو به مجالس وارد شود. خورسندی می‌گوید: «نادعلی کربلایی در دوران پیرمردی خود هم به عنوان رزمنده و هم برای تبلیغ در جبهه‌ها حضور پیدا کرد و خود لباس رزم پوشید تا روحیه افراد را بالا ببرد. او در زمان شهادت هیچ کدام از فرزندانش اشک نریخت و این شهادت را از الطاف خدا می‌دانست. نادعلی کربلایی تنها در زمان درگذشت همسرش اشک ریخت و گفت: پشتوانه خود را در زندگی از دست دادم.»


مصطفی خورسندی، مدیرعامل خانه مداحان و از شاگردان حاج نادعلی کربلایی

استاد باید مانند دستگاه تنظیم باد باشد

حاج نادعلی کربلایی برای هر مناسبتی، شعر مناسب پیدا می‌کرد و بسیار کتاب می‌خواند و تأکید داشت که برای مستمعانش مطالب تازه بخواند؛ پای منبر‌های نادعلی کربلایی شاگردان زیادی تربیت شده‌اند که امروز نام و یاد استاد زینت منبرهایشان است.نوع کلاس مداحی او سنتی بود و شاگردان باید در کلاس نوحه‌های ارائه شده را می‌خواندند و نکات تذکر داده می‌شد. البته روند او به این گونه بود تا حرمت و احترام شاگرد حفظ شود؛ بنابراین ممکن بود، نکات و ضعف‌های افراد را به صورت دسته جمعی بیان کند تا فردی به صورت انفرادی خطاب نشود. استاد جزوات را متناسب با هرمناسبت کپی کاربنی می‌گرفت و به شاگردان می‌داد؛ یعنی خودش با دستخط خود مطالب را می‌نوشت و برای کپی گرفتن، کاربن می‌گذاشت. خورسندی می‌گوید: «استاد روزهای جمعه کلاس مداحی در خانه‌اش برپا می‌کرد که زحمت پذیرایی و تدارکات این کلاس برعهده همسرش بود. او معتقد بود استاد باید مانند دستگاه تنظیم باد باشد، اگر شاگردی خیلی مغرور شد و هوا برش داشت، باید بزند و باد او را خالی کند و اگر ضعیف شده بود، باید او را تحویل بگیرد تا اعتماد به نفسش را به دست آورد.»


مرحوم نادعلی کربلایی در حال نوحه‌خوانی میان رزمنده‌ها

اخلاص نادعلی کربلایی زبانزد بود

نادعلی کربلایی اخلاص بسیار زیادی داشت؛ به حدی که میان هرکس که او را دیده، این امر زبانزد است. نادعلی کربلایی اهل مراقبه بود. او زندگی ساده‌ای داشت، با قرآن مانوس بود و شب‌ها را به دعا و مناجات می‌گذارند. خورسندی می‌گوید: «زمانی استاد در مشهد بود که به او گفتند، دختر خانمی را دکترها جواب کرده‌اند و از شما طلب دعا دارند. ایشان توسلی به حضرت رقیه (س) کرد، اشکی ریخت، قندی برداشت و به قطره اشک خود زد و گفت به آن دختر دهید تا بخورد، شفا می‌گیرد و آن فرد شفا هم می‌گرفت. یعنی تا این میزان اعتقاد و اعتماد به اشک بر اباعبدالله الحسین (ع) داشت. در مدتی که با او بودم ندیدم حتی مکروهی از او سر بزند.»

کربلایی داغش را پنهان می‌کرد

نادعلی کربلایی تا زمان حیاتش یک فرزندش به شهادت رسیده بود و یکی هم مفقود بود و دیگری در بستر جانبازی بود که او نیز بعد از وفات پدرش به شهادت رسید. او در فراق آن فرزند مفقودش می‌سوخت. خورسندی می‌گوید: «نادعلی کربلایی، سفری به کربلا می‌رود. در آن زمان یکی از فرزندانش شهید بود و فرزند دیگرش مفقود بود. او به امام حسین (ع) عرضه داشت شما دو فرزندت شهید شده است؛ یکی روی سینه‌ات و دیگری پایین پای‌ شماست، اما من یک فرزندم را ندیدم. عنایتی کنید تا او را ببینم. خانواده‌های شهدا و به خصوص نوکران امام حسین (ع) اعتقاد داشتند که «لْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فیوَجْهِهِ،َحُزْنُهُفِیقَلْبِهِ، مومن شادی‌اش در چهره‌اش است، اما ناراحتی‌اش در قلب اوست.» این خانواده داغ خود را بروز نمی‌دادند.»


حاج اکبر بازوبند، پیرغلام اهل‌بیت علیهم‌السلام و از شاگردان مرحوم حاج نادعلی کربلایی

آنکه را دوست داشتی، ‌دیدی

حاج نادعلی کربلایی بر اثر سکته مغزی به مدت سه سال در بستر بیماری افتاد و در ۶ اسفند ۱۳۸۲ دار فانی را وداع گفت. حاج اکبر بازوبند، یکی از مداحان و شاگردان نادعلی کربلایی که لحظه وفات، بالای سر حاج نادعلی بوده است، می‌گوید: «در آخرین ساعات که دیگر نفس‌های کربلایی به شماره افتاده بود و چشمانش دیگر بسته شده بود، کنارش رفتم و شروع به خواندن زیارت عاشورا کردم و از خانواده خواستم که یک مُهر به من بدهند؛ مهری آوردند که تربت امام حسین (ع) بود. آن را بر پیشانی کربلایی گذاشتم. وقتی به «شفاعه الحسین یوم‌ الورود» رسیدم دیدم کربلایی نیم‌خیز شد و سه بار به حالت سلام دادن حرکت کرد. دوباره چشم‌هایش را بست. در آن لحظه در دل گفتم کربلایی آنکه را دوست داشتی، ‌دیدی؛ هنوز از منزلشان خیلی دور نشده بودم که تماس گرفتند و گفتند: کربلایی فوت کرده است.»

خانه ابدیاین مداح با اخلاص اهل بیت (ع) در قطعه ۷۶بهشت زهرا (س)، ردیف ۱۵۶ قرار دارد. امشب و در شب جمعه هفته دفاع مقدس به مزار او سری بزنید و کسب نور و معرفت کنید.


مزار مرحوم حاج نادعلی کربلایی در بهشت زهرا



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 36
نویسنده : حسینی
زندگی به سبک گاز خردل

آقای موسوی، جانباز دفاع مقدس از تیرماه ۱۳۶۵ و بعد از شیمیایی شدن دیگر نمی‌تواند خواب را در چشمانش احساس کند …

عقربه‌های ساعت به ظهر روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ نزدیک می‌شود. شهرهای کشورمان در آرامش به سر می‌برند اما این آرامش قبل از توفان است. همه در خانه‌هایشان مشغول استراحت هستند و لحظات خوبی را در کنار خانواده سپری می‌کنند اما دشمن در اتاق عملیات، در حال رصد آخرین اطلاعات برای حمله‌ای ناجوانمردانه به سرزمین‌مان ایران است. دقایقی بعد صدام، رئیس‌جمهور وقت عراق،‌ فرمان حمله به مرزهای ایران را به طور رسمی اعلام می‌کند و اخبار شروع تجاوز تمام عیار، دنیا را فرا می‌گیرد.

صدام رو به دوربین می‌گوید تمام امکانات نظامی و انسانی و مالی‌اش را ردیف کرده تا یک هفته دیگر به تهران برسد و خاک ایران را تصرف کند! خیالی که از همان اول هم باطل به نظر می‌رسید. ایرانی‌ها اما کوچک و بزرگ به پا می‌خیزند، خون می‌دهند و از جان‌شان می‌گذرند اما امیدوار و استوارند. آن‌ها با ابتدایی‌ترین تجهیزات راهی جبهه می‌شوند تا مبادا یک وجب از خاک کشورشان به دست دشمن بیفتد و همین اتفاق هم می‌افتد. بیشتر از ۲۱۳ هزار نفر شهید و ۳۲۰ هزار دلاور، جانباز می‌شوند. جانبازانی که حالا بعد از ۴۰ سال بعضی‌هایشان بین‌مان نفس می‌کشند و هر کلمه‌شان روایتی است از رشادت‌ها، دلتنگی‌ها، عاشقانه‌ها و سختی‌ها.

زندگی به سبک خردل

در دومین روز از هفته دفاع مقدس و در پرونده امروز «زندگی‌سلام» به سراغ سید غضنفر موسوی جانبازی رفتیم که به خاطر مشکلات اعصاب و روان از ۳۵ سال پیش حتی لحظه‌ای خواب به چشمش نیامده است. انگار او حالا آمده تا ما را بیدار کند و به ما بگوید که این روزهای سخت تحریم هم مثل آن روزگار توپ و خمپاره می‌گذرد و تمام می‌شود اما آن‌چه که باقی خواهد ماند، نام جاوید ایران و ایرانی با غیرت است.

در جوانی‌ام شبانه‌روز کار می‌کردم

آقاسید این روزها را در روستای رهیز شهرستان سمیرم در جنوب استان اصفهان می‌گذراند. او چند سالی است که از کارمندی در وزارت کشور بازنشسته شده و درباره اوضاع و احوال این روزهایش می‌گوید: «من در بخش «پادنا» زندگی می‌کنم. پادنا یعنی ریشه قله دنا. این منطقه همان جایی است که سال گذشته هوایپمای تهران-یاسوج سقوط کرد. من تا ششم ابتدایی در پادنا درس خواندم و برای ادامه تحصیل باید به شهر می‌رفتم. مردم پادنا آن زمان زیر خط فقر زندگی می‌کردند. ما نه آب داشتیم، نه جاده و نه حمام. مجبور بودیم برای امرار معاش به شهرهای بندری برویم. وقتی ششم ابتدایی را خواندم تصمیم گرفتم تا برای پیشرفت به شهر دیگری بروم.

با پدرم به خرمشهر رفتم و چند وقتی در آن‌جا ماندم. عمه‌ام در آن‌جا زندگی می‌کرد و ما هم آن‌جا ماندگار شدیم. چندین سال با پدرم در خوزستان بودیم. آن روزها به یک مغازه خشک‌شویی رفتم و در طول دو سال، نصف مغازه را از صاحبش خریدم. تا این که زمان خدمت ‏فرا رسید و خدمت من در نوده گنبد کاووس و آزادشهر بود که سرانجام خدمتم در آباده تمام شد و به خرمشهر برگشتم. در آن سال‌ها چندین تجربه کاری از جمله آشپزی، ‏رانندگی، مکانیکی و … کسب کردم. یادم هست که بعد از پایان خدمتم، زمانی که به خرمشهر برگشتم، مغازه اتوکشی را که فروخته بودم دوباره خریدم و شبانه‌روز کار می‌کردم. روزی صد لباس با دست می‌شستم و ‏بالای پشت‌بام پهن می‌کردم. بعد هم کم کم به فکر ازدواج افتادم. به شهر خودم یعنی پادنا آمدم، با کمک خانواده همسرم را پیدا کردم و متاهل شدم.»

زندگی به سبک خردل

روزی که گاز خردل را نوش جان کردم!

آقاسید به داستان جانبازی‌اش که می‌رسد، لحن صدایش تغییر می‌کند. انگار همه آن ماجراها دوباره جلوی چشمانش می‌آید. بغضش رو قورت می‌دهد و صحبت‌هایش را این‌طور ادامه می‌دهد: «۴ اسفند سال ۱۳۶۴ بچه‌های ایرانی از صبح تا ظهر حدود ۶۵ فروند هواپیمای بعثی را انداخته بودند. تحمل این موضوع برای صدام و کشورهای منطقه سخت بود. آن‌ها هم برای انتقام، تمام منطقه خرمشهر، آبادان، جزیره مینو و … را با بمب‌های شیمیایی آلوده کردند و مسئولان به ما اعلام کردند که بچه‌ها ماسک‌هایشان را بزنند.

یادم می‌آید موقع نماز بود و من به مقر تدارکات رفتم تا غذای بچه‌هایمان را بیاورم اما مسئول توزیع غذا نبود. انگار چیزی به من الهام ‏شد که از فرصت استفاده کنم و نمازم را بخوانم. همین که از مقر تدارکات بیرون آمدم، آن‌جا را هم بمباران کردند. من هم به سنگر برگشتم که نزدیک شط یا دهانه خلیج‌فارس قرار داشت. یک خاکریز سه، چهار متری را باید پایین می‌آمدم تا به ساحل شط برسم و وضو بگیرم. من هم از آن بالا لیز خوردم و ماسکم را در آوردم و وضو گرفتم. ناگهان چیزی شبیه ابر کنار ساحل شط شکل گرفت.

حالم بد شد و به هر زحمتی خودم را به بچه‌ها رساندم. حالت عادی نداشتم و ‏ماسکم را هم فراموش کردم اما مسیر سنگر تا بیمارستان، شیمیایی شده بود. شرایطم بدتر شد و وقتی به بیمارستان رسیدم، نفس‌های آخر را می‌کشیدم. در مسیر، گاز خردل را نوش جان کردم، گازی که به سیستم عصبی حمله می‌کند و شانس زنده ماندن بعد از آن روز برایم خیلی کم شده بود. بعد از آن من به طور صددرصد ‏شیمیایی شدم.»

فرزندم را فقط یک بار دیدم

«موسوی» خستگی‌ناپذیر و پرتلاش، خیلی زود مسیر صحبت‌هایش را به زمان جنگ می‌برد و از خاطراتش درباره جبهه می‌گوید: «از شهریور ۵۹ که جنگ شروع شد به عنوان مسئول تدارکات وارد جبهه شدم. من و شهید «بهنام محمدی» کارمان این بود که لوازم و وسایل را از مسجد جامع ‏خرمشهر تحویل می‌گرفتیم و به بچه‌ها در جبهه می‌رساندیم. همان روزها خداوند، دو دختر دوقلو به نام‌های فاطمه و زهرا به من داد و من هم چون در منطقه بودم، از زمان تولدشان خبردار نشدم. ماموریت‌مان که تمام شد، مرخصی گرفتم و برای دیدن خانواده‌ام به خانه آمدم. آن جا دیدم که زهرا حالش خوب نبود، او را به بیده بردم و با آمبولانس راهی بیمارستان سمیرم کردم. زهرا بستری شد و من به خانه ‏برگشتم. صبح دیدم مادرم دست خالی به خانه آمد. از او پرسیدم که زهرا کجاست؟ گفت: زهرا بعد از نماز تمام کرد، یک خانم ‏سمیرمی کمکم کرد همان جا دفنش کردم و آمدم. من هم به جبهه برگشتم و همچنان از قبر بی‌نشان دخترم زهرا بی‌خبر هستم.»

شوک برقی خواب را برای همیشه از من گرفت‏
این جانباز اهل سمیرم، مردی است که ۳۵ سال رویای شیرین خوابیدن را به همراه سلامتی تقدیم هموطنانش کرده است. از او درباره دلیل این اتفاق می‌پرسم که می‌گوید: «حدود سه ماه در بیمارستان اهواز بستری بودم. پزشکان در آن مدت هرجور دارو و درمانی را امتحان کردند اما فایده‌ای نداشت.

گاز خردل سیستم عصبی‌ام را به هم ریخته بود. مدام در نظرم می‌آمد (خیال می‌کردم) که همه خانواده‌ام را از دست داده‌ام و فریاد می‌زدم و گریه می‌کردم. سه پزشک حاذق تصمیم گرفتند که تا ۱۲ جلسه و یک روز در میان به من شوک برقی وارد کنند تا شاید مسیر درمانی‌ام سریع‌تر و بهتر طی شود. همین شوک‌های برقی خواب را از من گرفت. از تیرماه سال ۱۳۶۵ تا حالا حتی یک ثانیه نخوابیدم. دوست دارم بخوابم اما مغزم فرمان نمی‌دهد. حالا شبیه خودرویی هستم که بدون سوئیچ روشن شده و یکسره کار می‌کند!

آن اوایل برایم سخت بود. همان چند روزی که شوک‌های برقی طول کشید، داروهایی برایم تجویز می‌کردند که مدت زیادی می‌خوابیدم اما وقتی شوک‌ها تمام شد خواب از چشمانم رفت. سال‌ها گذشت و تحمل شرایط برای من خیلی سخت‌تر شده بود که برای درمان به تهران آمدم. پروفسور خیلی ماهری در تهران طبابت می‌کرد که من از یک سال قبل نوبت گرفته بودم تا پیش او بروم. او بعد از بررسی آزمایش‌ها و معاینه‌ام، جمله ای به من گفت که عجیب بود. وقتی معاینه‌ام کرد با لهجه خاصی گفت: «باباجون! خودکشی نکنی!». من خیلی از این حرف او ناراحت شدم، بعدش با هم بگومگو کردیم و آخر هم آب پاکی را روی دستم ریخت و گفت که هیچ وقت خوب نمی‌شوی. همین‌طور به زندگی ادامه بده.»

این بیماری درمان ندارد؟

به این‌جای مصاحبه که می‌رسیم، سوالات زیادی در ذهنم می‌آید که می‌خواهم بدون تعارف از این جانباز بپرسم و با روی گشاده او رو‌به‌رو می‌شوم که با خنده، منتظر سوالاتم می‌ماند. می پرسم که اگر نمی‌خوابید، چطور استراحت می‌کنید؟ هیچ وقت برای درمان اقدام نکردید؟ تحمل این شرایط منطقا ممکن است؟ و …

که آقاسید جواب می‌دهد: «آن اوایل که به این مشکل مبتلا شدم با همه اطرافیانم بدخلقی می‌کردم. یکی از بستگان مقداری پول به من داد و برای درمان به دبی رفتم. همان روزهایی که قطعنامه اجرا شد، من ویزای سفر به دبی گرفتم. ویزای من ۱۴ روزه بود اما من هفتاد روز در بیمارستان بستری بودم ولی هیچ اتفاق مثبتی در مراحل درمانی‌ام نیفتاد. اتفاقا آن‌جا هم می‌خواستند دوباره شوک برقی به من بدهند ولی قبول نکردم و از بیمارستان خارج شدم.

مدت ویزای من گذشته بود و در دبی به دادگاه رفتم. مدارک را نشان دادم و به ایران برگشتم. نکته جالب ماجرا این جاست که وقتی برگشتم به خاطر سفر خارجی مدتی حقوقم را قطع کردند! چند سال بعد از این سفر به پیشنهاد یکی از همکارانم در استانداری خوزستان پیش یک دکتر معروف رفتم که هیپنوتیزم انجام می‌داد. ۶ یا ۷ جلسه جای او رفتم و روزی ۵-۶ ساعت هیپنوتیزم می‌شدم ولی فایده‌ای نداشت.

بعد فهمیدم که هیپنوتیزم هم برای خوابیدنم فایده‌ای ندارد اما یاد گرفتم که چطور به بدنم استراحت بدهم. من خودم به نوعی از گردن به پایینم را هیپنوتیزم می‌کنم و استراحت می‌کنم البته که کار خطرناکی است و هر فردی نباید سمت این چیزها برود. من اسم آن را «خلسه» گذاشته‌ام. خلسه حالت خاصی از آگاهی است که بدن در وضعیت آرامش یا تن‌آرامی قرار می‌گیرد. در این حالت، ذهن کاملاً آگاه و بیدار است اما اعضای بدن از گردن به پایین سبک می‌شود و وزن‌شان را احساس‌ نمی‌کنم. این حالت ۱۵ تا ۳۰ دقیقه طول می‌کشد. گاهی هم در زمان بیکاری به رودخانه‌ای در پایین دست دنا می‌روم، به آب خیره می‌شوم و ذکر می‌گویم. این طوری ذهنم را آزاد می‌کنم و خستگی از عضلاتم در می‌آید.»

زندگی به سبک خردل

زندگی به سبک گاز خردل

انرژی من۱۰۰برابر بقیه است

می‌پرسم که آقا سید غضنفر، ازاین نوع زندگی خسته نشدید؟ از صدای‌تان مشخص است که روحیه بالایی دارید، چطور این قدر امید به زندگی در صدا و رفتارهایتان موج می‌زند؟ او پاسخ می‌دهد: «درست است که مدام خوابم می‌آید و خسته‌ام ولی انرژی من صدبرابر شماست. همیشه بیدارم و کلی کار انجام می‌دهم. هیچ کاری را هم عار نمی‌دانم. گاهی ترشی درست می‌کنم.

مدتی بعد از بازنشستگی با یک تولیدی قرارداد بستم و برایش ترشی درست می‌کردم. در بین فامیل و آشنایان به من آچار فرانسه می‌گویند! هرکسی کاری را نمی‌تواند انجام بدهد، برعهده من می‌گذارد. مثلا یک بار صدکیلو سیر خریدم تا برای ترشی استفاده کنم. سیرها را بین خانواده تقسیم کردم تا هر نفر مقداری از آن را تمیز کند. همه خسته شدند و خوابیدند ولی من بیدار بودم و خودم همه کارها را انجام دادم. وقت‌هایی که بیکار هستم به دامنه کوه دنا می‌روم و گیاهان کوهی جمع می‌کنم.»

آقا غضنفر که انگار با بی‌خوابی‌هایش کنار آمده، صحبت‌هایش را این طور ادامه می‌دهد: «بیداری همیشگی، خاطرات بامزه‌ای برایم داشته است که برای کمتر کسی تعریف‌شان کرده‌ام. مثلا چند سال پیش یک شب در حیاط نشسته بودم، خیلی دیر وقت بود. ناگهان یک دزد خودش را پرت کرد داخل حیاط. من هم که بیدار بودم، داشتم نگاهش می‌کردم. کمی که نزدیک شد به او گفتم: «اگر چیزی لازم دارید، بیاورم خدمت‌تان؟» او هم متعجب و نگران فرار کرد و دیگر پیدایش نشد!»

من خودم را مدیون این انقلاب می‌دانم

بعضی سوالات ظاهرا تکراری هستند اما پرسیدن‌شان از بعضی آدم‌ها خالی از لطف نیست. از آقا غضنفر درباره دغدغه‌هایش می‌پرسم، این ‌که اگر جنگی باشد آیا باز هم راهی جبهه می‌شود یا می گوید که دیگر از ما گذشته است؟ پاسخش روشن و صریح است: «من خودم را مدیون این انقلاب می‌دانم. هنوز هم اگر خطری این انقلاب را تهدید کند، لحظه‌ای درنگ نمی‌کنم و جانم را کف دستم می‌گیرم چون نمی‌توانم در برابر جامعه‌ام بی‌تفاوت باشم.

خداوند من را انسان آفریده است و انسان، احساس مسئولیت می‌کند. هرکسی باید کار خودش را به بهترین صورت انجام دهد. از پاکبان کف خیابان گرفته، تا کارمند و مسئول. فردا همه‌مان باید جواب بدهیم که چرا کارمان را درست انجام ندادیم؟ ازهمه می‌خواهم به هم رحم داشته باشید و به مردم فکر کنید. ما همه، کوچک و بزرگ، مرد و زن و …، مدیون انقلاب هستیم. حواس‌مان هست؟»

منبع: تبیان



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 50
نویسنده : حسینی
قرآن شفاعت مى كند

با شفیعان قیامت بیشتر آشنا شویم





قرآن شفاعت مى كند

كافى در كتاب شريف خود از يوسف بن عمار نقل مى كند كه او مى گويد: امام صادقعليه‌السلام فرمود:
در قيامت سه نوع دفتر ثبت وجود دارد كه نعمتهاى خدا در آن ثبت شده است و دفترى كه حسنات در آن است و نامه اى كه سيئات در آن نوشته شده است دفتر نعمتها و حسنات در مقابل هم قرار مى گيرند و نعمتها، حسنات را در خود غرق مى كنند. (زيرا هرچه انسان انجام داده باشد، در مقابلش خداوند نعمتى عطا كرده است و نعمتهاى اضافى نيز بخشيده است ، علاوه بر اينكه هرچه حسنه انجام داده است با نعمتهاى خداوند انجام داده است).
دفتر سيئات نيز تنها و بدون مقابل باقى مى ماند (كه فرد بايستى به محاسبه كشيده شود و درباره آنها از او سؤ ال شود)، آنگاه از فرزندان آدم آن كه مؤ من است براى حساب دعوت مى شود.
قرآن در اينجا، در بهترين حالت پيشاپيش او قرار مى گيرد و مى گويد:
پروردگارا!من قرآنم و اين بنده توست ، كه خود را با تلاوت من رنج داده و شبهاى دراز، مرا به ترتيل خوانده و در بيدارى صبحگاهان ، اشك از ديدگانش جارى شده ، پس او را خشنود كن همانگونه كه او مرا خشنود نموده است
در اينجا امام صادقعليه‌السلام فرمودند: پس خداوند با عزت و جبروت مى فرمايد:
اى بنده من ، دست راستت را باز كن پس آن را از رضوان و خشنودى خود پر مى كند و دست چپش را از رحمت خود مملو مى سازد. سپس گفته مى شود: اين بهشت براى توست ، پس قرآن بخوان و بالارو، و هنگامى كه آيه اى قرائت مى كند، درجه اى اوج مى گيرد.(٣)

اهتمام حضرت آيت الله العظمى گلپايگانى به قرآن كريم

اين مرجع بزرگوار به قرائت قرآن كريم بسيار مقيد بودند و قرائت قرآن هنگام صبح و پايان شب جزء برنامه هاى تخلف ناپذير ايشان بوده است يعنى روزشان را با قرآن آغاز و بيدارى خود را نيز با قرآن به پايان مى رساندند.
هيچگاه مطالعه ، رسيدگى به امور و كارهاى ديگر مانع اين كار ايشان نشده و در ساعت مخصوص قرائت - كه بعضى از دوستان و آشنايان ، نزديكان و خويشاوندان قصد حضور داشتند - صريحا مى گفتند: مى خواهم قرآن بخوانم و اين برنامه ايشان از دوران كودكى و نوجوانى بوده و روزى به تعويق مى گفتند: يك وقتى از ايشان شنيدم كه مى فرمود: اين قرآنها را كه از كشورهاى مختلف برايم مى فرستند - به عنوان دارلقرآن - توفيقى است كه هر كدام را مى خوانم و تلاوت مى نمايم
معظم له بسيارى از سوره ها و آيات نورانى قرآن را حفظ بوده و در موارد گوناگون حتى مطالب عرفى ، به آيه اى يا قسمتهايى از آن متمثل مى شدند.
پيامهاى آن جناب مشحون از آيات قرآن بوده و حتى در برخى اعلاميه ها بيش از پنج آيه به چشم مى خورد كه اين كمال تسلط بر معانى قرآن و حضور ذهن قوى ايشان را نشان مى دهد. يكى از مؤ سسات وابسته به ايشان دارالقرآن كريم است كه نشانگر اهتمام و احترام به قرآن مى باشد. اين مؤ سسه كه سالها پيش به خواست ايشان و همت والاى مرحوم حجه الاسلام مهدى گلپايگانى بنا گذاشته شد، به امر نشر و ترويج و ترجمه و گردآورى نسخه هاى خطى و چاپى و طبع و تشكيل كتابخانه تخصصى قرآن و ديگر كوششهاى قرآنى مى پردازد و هم اينك يكى از مؤ سسات موفق و پيشرفته قرآنى كشور به شمار مى رود.(٤)





:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 37
نویسنده : حسینی
دیدار راویان دفاع مقدس با امام خامنه ای | مستند غیر رسمی

مستند « غیر رسمی » به مناسبت هفته‌ی دفاع مقدس به روایت متن و حاشیه دیدار صمیمانه جمعی از راویان دفاع مقدس با رهبر انقلاب میپردازد.

به نقل از دفترحفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری، یکی از برنامه‌های مستمر رهبر انقلاب در طول سالیان گذشته، برگزاری جلسات متعدد و متنوع با طیف‌های مختلف علمی، اجتماعی، فرهنگی و هنری بوده است. جلساتی که در فضایی صمیمانه برگزار شده و رهبر انقلاب پای نظرات و درددل‌های حاضران می‌نشینند. بخشی از این جلسات، از سال ۹۵ در قالب جلسات «پنج‌شنبه شب‌ها» برگزار شده است که یکی از آنها به دیدار راویان هشت سال دفاع مقدس اختصاص یافت که در تاریخ ۳۰ آبان ۹۸ برگزار شد.

دیدار راویان دفاع مقدس با امام خامنه ای | مستند غیر رسمی

دیدار راویان دفاع مقدس با امام خامنه ای | مستند غیر رسمی

مستند «غیر رسمی» به مناسبت هفته‌ی دفاع مقدس به روایت متن و حاشیه دیدار صمیمانه جمعی از راویان دفاع مقدس با رهبر انقلاب میپردازد. در ادامه شما همراهان همیشگی سایتهیاتمی توانید نسخه کامل این مستند را مشاهده و دریافت نمایید.

مستند غیر رسمی/ دیدار راویان دفاع مقدس



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 40
نویسنده : حسینی
استشهاد به آيات در كلام معصومين

تدبّر در قرآن از دیدگاه اهل‏بیت(ع)


استشهاد به آيات در كلام معصومين


امام صادق عليه‌السلام به فرزندش اسماعيل مى فرمايد:
هنگامى كه گروهى از مؤ منان در نزد تو شهادت دادند تصديقشان كن ، زيرا خدا مى فرمايد:
يومن بالله و يومن للمومنين (١٢)
(پيامبر به خدا و مؤ منان عقيده و ايمان دارد).
امام صادقعليه‌السلام درباره زنى كه سه بار طلاق گرفته و به شوهرش حرام گرديده مى فرمايد: اگر اين زن با مرد ديگرى ازدواج كند و از او طلاق بگيرد در اين صورت مى تواند با شوهر اول خود دوباره ازدواج كند، گرچه آن مرد ديگر برده و غلام باشد، زيرا خداوند مى فرمايد:
فلا تحل له من بعده حتى تنكح زوجا غيره . (١٣)
(با همسر اول خود نمى تواند ازدواج كند، مگر اينكه قبلا با مرد ديگرى ازدواج نمايد).
همچنين مردى ناخن پايش افتاده و به عنوان معالجه مراره اى بر روى آن گذاشته بود، از امام صادقعليه‌السلام حكم آن را از نظر مسح سؤ ال نمود. امام در جواب وى فرمود: حكم اين مساءله و امثال آن در قرآن وجود دارد، زيرا خداوند مى فرمايد:
و ما جعل عليكم فى الدين من حرج
(در دين خدا، سخت گيرى و حرج نيست)
آنگاه فرمود: در موقع وضو روى همان دارو را مسح كن






:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 65
نویسنده : حسینی
عمر از خواندن قرآن عصبانى مى شود

عمر از خواندن قرآن عصبانى مى شود
مردى نزد عمر قرآن تلاوت كرد، عمر متغير شد، آن مرد گفت : من نزد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله ‌و قرآن را قرائت كردم ولى پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآل� � بر من متغير نشد. بالاخره هر دو نزد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله آمدند. آن مرد عرض كرد: اى رسول خدا مگر قرائت فلان و فلان آيه را اينگونه به من تعليم ندادى ؟ پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآل� � فرمود: آرى عمر قلبا ناراحت شد و پيغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآل� � اين حالت را در چهره او خواند و سه بار به او فرمود:
شيطان را از خود دور كن سپس گفت : عمر، همه قرآن برابرند مادامى كه رحمتى را به عذاب و عذابى را به رحمت مبدل نسازى(١١)







:: موضوعات مرتبط: , ,
به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان حسینی و آدرس mohammadjavadhosseini.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com