عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 58
نویسنده : حسینی
اعتقادات و باورهای دینی و نوع نگاه انسان به زندگی5

حجت الاسلام عالی: راهکاری برای پیشگیری از افتادن در دام عُجب و خودپسندی

سخنرانی حجت الاسلام مسعود عالی با موضوع اعتقادات و باورهای دینی و نوع نگاه انسان به زندگی،

اولین خصوصیت و مهم ترین ویژگی نگاه حسینی این است که به این نکته باور داشته باشیم که این ملک و عالم خدایی دارد و خداوند با دست رحمت خود این عالم را اداره و مدیریت می کند. میوه و محصول این نگاه و باور قلبی به مدیریت خداوند، ایجاد حسن ظن به خداوند است و باور این نکته که خداوند هیچ وقت انسان را در این تلاطم روزگار تنها نمی گذارد و راه را برایش روشن و مشخص می کند. در مقابل حسن ظن به خداوند، سوء ظن به خداوند است و کسی که به خداوند سوء ظن داشته باشد در واقع باب ورودی همه خیرات و نیکی ها از سوی خداوند را به سوی خود می بندد. چون امید خیری از جانب خداوند ندارد. سوء ظن، انسانها را افسرده و مضطرب می کند چون هیچ پشتیبانی برای خودش متصور نیست.
اگر انسانی که مرتکب گناه شده بعداً متوجه اشتباه خود شد، خداوند از باب رحمتش او را می بخشد. چون می بیند خود فرد متوجه اشتباه خود شده است. چه بسیار انسانهای گنه کار که در مقابل خداوند، غرور را می شکنند و خجل زده در پیشگاه خداوند قرار می گیرند و این خود در خیلی مواقع باعث ترقی انسان گنه کار می شود. این نتیجه نگاه حسن ظنی به خداست.
به فرمایش اهل بیت، یکی از راههایی که حسن ظن و امیدواری به خداوند ایجاد می کند این است که انسان نعمت ها و الطاف خداوند نسبت به خودش را بشناسد و شمارش کند. و هر چه روح انسان لطیف تر باشد، عنایات خداوند را بیشتر نسبت به خود می بیند. چه بسیاری از نعمت ها اعم از خوابیدن، داشتن حسن لامسه، احساس درد داشتن اینها همه از نعمت های خداوند است.
لیکن انسانی که نعمت های خداوند را در حق خود می شناسد روح شکر و سپاسگزاری خود را نسبت به خداوند زیاد خواهد کرد و این شکر و سپاسگزاری باعث افزایش روزی و نعمت از جانب خداوند خواهد شد و انسانی که نعمت های خداوند نسبت به خود را فراموش کرده و کفران نعمت کند، خداوند نعمت های خود را از این فرد قطع می کند.
امام هادی در برابر یکی از اصحاب خود که از وضع موجود ناراحت بود، سه نعمت را برای ایشان برشمردند که عبارتند از:
۱. دادن ایمان به تو و محروم کردن بدنت از آتش
۲. دادن سلامتی به تو تا بتوانی عبادت خدا را به جا آوری
۳. دادن روحیه قناعت به تو تا از ذلت و خواری نجات پیدا کنی

صدای اصلی

دریافت ویدئو



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 47
نویسنده : حسینی
بی خبری از مصالح و مفاسد وَ یدْعُ الإِنسنُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَیرِ وَ کانَ الإِنسنُ عَجُولًا[1] ترجمه: 11- انسان همان گونه که به خوبی دعا می کند [از روی جهل و نادانی ] به بدی هم دعا می کند؛ [چون نادان است، دعا می کند؛ اما نتیجۀدعایش برای او بد است ] و [طبیعتِ ] بشر شتابکار است. تفسیر: بی خبری از مصالح و مفاسد آیه دربارۀبی خبری و جهالت انسان نسبت به مصالح و مفاسد کارهاست. بشری که از ساعتِ آیندۀزندگی خود اطّلاعی ندارد، نمی تواند دربارۀآن تصمیم نیکی اتّخاذ کند؛ فقط باید خود را به ذات بزرگواری وابسته بداند که همه چیز از اوست و علمش به همه چیز احاطه دارد. [2] پی نوشت [1] سوره مبارکه اسراء، آیه11 [2] مركز فرهنگ ومعارف قرآن، جرعه‏اى از زلال قرآن، 6جلد، موسسه بوستان كتاب - قم، چاپ: دوم، 1389.

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 59
نویسنده : حسینی
شیوۀ دعا کردن دعا و مصلحت انسان اگر هنگام ناراحتی و سختی های زمانه، بر اثر غیظ و خشم، دعایی بکنیم که برخلاف مصلحتمان باشد، این عمل، زشت است؛ زیرا باید هر کسی در بوتۀامتحان نهاده شود و پس از امتحان، دار فانی را بدرود بگوید؛ مثلًا اگر همان حین که مرگ خود را از خدا بخواهد، اجل، گریبانش را بگیرد، خسران دنیا و آخرت، نصیبش خواهد شد. امام سجّاد علیه السلام می فرماید: «ربّ احینی ما دامت الحیاة خیرا لی وامتنی مادامت المماة خیرا لی؛ پروردگارا! مرا زنده بدار تا وقتی که زندگی به نفع من است و مرا بمیران مادامی که مردن برایم بهتر است. » او امام است و راضی به رضای ایزد؛ زندگی تا وقتی خوب است که نفع انسان در آن باشد و مردن، زمانی مفید است که دربردارندۀمنفعت او باشد؛ تا وقتی که روی این عقیده، ثابت و مستقیم باشیم که فرجام امور به دست مبدئی دیگر است، دعایی که او راضی نباشد، نخواهیم کرد. ممکن است دعایی بکنیم و به اجابت نرسد؛ عدم اجابت آن نباید موجب حزنی در وجود ما شود؛ زیرا او به جزئیات مصالح و مفاسد امور طبق عِلم ازلی خود داناست. هر کس می تواند با تجاربی که در زندگی کسب نموده، حقیقت این موضوع را درک کند که اگر بعضی از دعاهایی که می کند مستجاب شود، عین زیان و ضرر اوست و مستجاب نشدن آن دعاها به نفع او تمام شده است؛ می فرماید: «وَ یدْعُ الإِنسنُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَیرِ وَ کانَ الإِنسنُ عَجُولًا»[1] گاهی انسان، تمنّای چیزی را می کند که برایش مضرّ است و خیال می کند، خوب دعایی می کند و انسان، طبعاً شتابزده و عجول است و از روی نادانی خود، اثر دعایی را که به ضررش تمام می شود، خواهان است. روایتی است که می فرماید: «الجاهل اذا صلّی رکعتین ینتظر الوحی؛ شخص نادان، هرگاه دو رکعت نماز بخواند، منتظر وحی پروردگار است!!» بی خبر از این که عملِ آمیخته به جهل او در ساحت قدس پروردگار، بی ارزش است؛ ولی او روی خیال باطل و بی خبری خود می خواهد با خواندن دو رکعت نماز- سر و پا شکسته- حقیقت کلی را دریابد و حال آن که برای انجام دادن همان امر جزیی از نعمت های پر ارزش خدایی بهره برده تا توانسته چنان کاری را انجام دهد. دعا کردن و الحاح و اصرار نمودن با موضوع فوق منافات ندارد. انسان باید وابستگی خود را به خداوند به وسیلۀدعا به اثبات برساند؛ امّا اگر دعایش به اجابت نرسید، نباید مغموم شود و یأس و قنوط[2] به او دست دهد؛ باید در تمام اوقات، خود را در حرز او مصون و محروس بدارد و دعای «ربّلا تکلنیالینفسی طرفةعینابداً»[3] را پیوسته ملحوظ دارد. [4] پی نوشت [1] سوره مبارکه اسراء،آیه11 [2] نااميد شدن [3] عن أبى‏عبدالله عليه السلام سمعت أمّ‏سلمة، النبىّ صلى الله عليه و آله يقول فى دعائه:« اللّهم و لاتكلنى إلى نفسى طرفة عين أبداً ....»( بحارالأنوار، ج 14، ص 384، ح 2) [4] مركز فرهنگ ومعارف قرآن، جرعه‏اى از زلال قرآن، 6جلد، موسسه بوستان كتاب - قم، چاپ: دوم، 1389.

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 47
نویسنده : حسینی

عکس نوشته های قرانی

حقانیت قرآن

پرسش ۵ . چطور مى توان حقّانیت و صحّت تمام مطالب قرآن را ثابت کرد؟از آنجا که ما اعتقاد داریم خداوند صادق بوده و جز کلام راست و درست سخنى نمى گویدو هر چه مى گوید حق و صحیح است؛ چنانچه اثبات کنیم تمام مطالب قرآن از سوى خداوند



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 46
نویسنده : حسینی
پرسش وپاسخ های قرآنی ۱. ایجاد زبانى مشترک در میان همه پیروان و در واقع فراهم ساختن نوعى وحدت و پیوند بین المللى دینى، باعث تأکید بر قرائت و حفظ زبان عربى شده است. ۲. روح و محتواى هر پیام و سخنى در قالب زبان خاص خود، عمیق تر درک مى شود تا زمانى که به زبان هاى دیگر برگردانده شود و قرآن که داراى مضامین بسیار بلند و عالى است، هرگز قابل ترجمه دقیق و کامل به هیچ زبانى نبوده و نیست. ترجمه هاى قرآن معمولاً نارسا و در مواردى داراى غلط است. کافى است اندکى در مباحث مربوط به زبان شناسى، فن ترجمه و تئورى هاى مربوط به آن و نقد ترجمه هاى قرآن مطالعه شود، آن گاه روشن مى گردد که فرق بین قرآن و ترجمه هایش، همان فرق بین کتاب الهى و بشرى است. ۳. قرآن علاوه بر محتواى مطالب، از لطافت زیبایى و نکات ادبى عجیبى برخوردار است که خود یکى از وجوه اعجاز قرآن مى باشد و در قالب هیچ ترجمه اى بیان شدنى نیست.۱۳ تردیدى نیست که نمى توان تمام معانى و مقاصد قرآن را به زبان دیگر برگرداند. از این رو «تحدى» قرآن در اثبات ناتوانى انسان ها در تهیه متنى همانند قرآن، شامل مجموعه امتیازات لفظى و معانى والاى قرآن است.۱۴ ۴. تشویق و ترغیب بر استفاده از همان الفاظى که جبرئیل بر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نازل فرموده، یکى از شیوه هاى حفظ قرآن از تحریف است؛ چنان که وقتى مطلبى نزد همگان با یک قرائت معین به اثبات رسیده باشد، تحریف آن مشخص خواهد شد. از این رو در تاریخ اسلام وقایعى نقل شده است که مسلمانان حتى نسبت به جا به جایى یا حذف یک «واو»، حساسیت نشان مى دادند. ۵. گفتنى است حتى ترجمه قرآن به زبان عربى، موجب اختلاف در میان مسلمانان شد تا آنجا که برخى تا مرز تکفیر یکدیگر پیش رفتند. بدین جهت در دوره عثمان (سال ۲۵ ه.ق) صحابه پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله ـ و از جمله حضرت على علیه السلام ـ بر ضرورت وجود قرآن رسمى (غیر ترجمه اى) به توافق رسیدند. ۶. زبان عربى بنا به آنچه در روایات آمده است برترین و بهترین زبان ها است و همین که آخرین دین و کامل ترین دین به زبان عربى نازل شده و تنها کتاب معجزه الهى که الفاظ آن داراى اعجاز است به این زبان نازل شده در برتر بودن آن کافى است. هم چنین از امیرالمؤمنان على علیه السلام در خطبه اى که در مورد انتقال نور پیامبر صلى الله علیه و آله در اصلاب آباء طاهرین آن حضرت است، خطاب به خداوند این گونه آمده است: «... سپس آن نور را اختصاص دادى به اسماعیل و نه دیگر فرزندان ابراهیم و زبان او را به عربى گشودى که آن را بر دیگر زبان ها برترى دادى...»۱۵ ۷. در پایان گفتنى است، اگرچه تلاوت قرآن و نگاه به آیات آن ثواب دارد اما به هر مقدار تلاوت آیات همراه با دقت و تفکر باشد از فواید این جهانى و ثواب هاى آخرتى بیشتر بهره مند خواهیم بود.

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 49
نویسنده : حسینی

راهکارهای زندگی موفق در جزء 28 قرآن

در جزء بیست و هشتم می‌خوانیم: محرمانه و پنهانی در رابطه با ظلم و گناه سخن نگویید، هر کس متقی باشد از جایی که فکرش را نمی‌کند روزی می‌رسد، رابطه امتحان و مال و فرزند، وقتی حرفی می‌زنید عمل کنید، به نماز جمعه بروید و داد و ستد را تعطیل کنید و ...

جهت بزرگنمایی کلیک کنید



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 41
نویسنده : حسینی
مرد و نامرد يه دختر كور توی اين دنيای نامرد زندگی ميكرد . اين دختر يه دوست پسر داشت كه عاشقش بود . دختر هميشه می گفت اگه من چشمامو داشتم و بينا بودم هميشه با اون می موندم يه روز يكی پيدا شد كه به اون دختر چشماشو بده . وقتی كه دختره بينا شد ديد كه دوست پسرش كوره . بهش گفت من ديگه تو رو نمی خوام برو . پسره با ناراحتی رفت و يه لبخند تلخ بهش زد و گفت : مراقب چشمای من باش من شرط عشق و به جا آوردم .

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 41
نویسنده : حسینی
چند دقیقه شادی روزی در پارک شهر زنی با یک مرد روی نیمکت نشسته بودند و به کودکانی که در حال بازی بودند نگاه می کردند . زن رو به مرد کرد و گفت : پسری که لباس ورزشی قرمز دارد و از سرسره بالا می رود ، پسر من است . مرد در جواب گفت : چه پسر زیبایی . و در ادامه گفت : او هم پسر من است . و به کودکی که تاب بازی می کرد اشاره کرد . مرد نگاهی به ساعتش انداخت و پسرش را صدا زد : تامی وقت رفتن است . تامی که دلش نمی آمد از تاب پایین بیاید با خواهش گفت : بابا جان فقط پنج دقیقه . باشد ؟ مرد سرش را تکان داد و قبول کرد. مرد و زن باز به صحبت ادامه دادند . دقایقی گذشت و پدر دوباره پسرش را صدا زد : تامی ، دیر می شود . برویم . ولی تامی باز خواهش کرد : پنج دقیقه . این دفعه قول می دهم . مرد لبخندی زد و باز قبول کرد . زن رو به مرد کرد و گفت : شما آدم خونسردی هستید ولی فکر نمی کنید پسرتان با این کارها لوس شود ؟ مرد جواب داد : دو سال پیش یک راننده ی مست پسر بزرگم را در حال دوچرخه سواری زیر گرفت و کشت . من هیچ گاه برای سام وقت کافی نگذاشته بودم . ولی حال تصمیم گرفته ام این اشتباه رو در مورد تامی تکرار نکنم . تامی فکر می کند پنج دقیقه بیشتر برای بازی کردن وقت دارد ولی حقیقت آن است که من پنج دقیقه وقت می دهم تا بازی کردن و شادی او را ببینم . پنج دقیقه ای که دیگر هرگز نمی توانم بودن در کنار سامِ از دست رفته ام را تجربه کنم .

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 45
نویسنده : حسینی
برکت های سرزمین مسجدالاقصی سُبْحنَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ لَی مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الأَقْصَا الَّذِی برَکنَا حَوْلَهُ لِنُرِیهُ مِنْ ءَایتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ»[1] در آیۀشریفه که خداوند می فرماید: «او را به مسجدالاقصی که اطراف آن را برکت دادیم، سیر دادیم. » برکت دادن به آن مکان مقدس از چه نظر است؟ 1- از این نظر است که مرکز نزول وحی و مهبط الهام الهی و مکان پدیدار شدن مربّیان بشر بوده است؛ زیرا این مکان از زمان مهاجرت قوم بنی اسرائیل از مصر، تا اوان ظهور اسلام، مکان وحی و الهام به خداشناسان پاکدل بوده است. [2] 2- از این نظر است که مرکز نِعَم الهی و نمودار گشتن أمن و خِصب [3] و فراوانی نعمت هاست. [4][5] پی نوشت [1] سوره مبارکه اسراء، آیه1 [2] ر. ك: مجمع ‏البيان، ج 5- 6، ص 611 [3] « خوبى سال- فراوانى گياه و سبزه- كثرت محصول.»( فرهنگ عميد) [4] ر. ك: مجمع‏البيان، ج 5- 6، ص 611 [5] مركز فرهنگ ومعارف قرآن، جرعه‏اى از زلال قرآن، 6جلد، موسسه بوستان كتاب - قم، چاپ: دوم، 1389.

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : پنج شنبه 9 ارديبهشت 1400
بازدید : 52
نویسنده : حسینی
پسرک و خدمتکار در روزگارى که بستنى با شکلات به گرانى امروز نبود ، پسر ١٠ ساله‌اى وارد قهوه فروشى هتلى شد و پشت میزى نشست . خدمتکار براى سفارش گرفتن سراغش رفت . پسر پرسید : بستنى با شکلات چند است ؟ خدمتکار گفت : ۵٠ سنت . پسر کوچک دستش را در جیبش کرد ، تمام پول خردهایش را در آورد و شمرد . بعد پرسید : بستنى خالى چند است ؟ خدمتکار با توجه به این که تمام میزها پر شده بود و عده‌اى بیرون قهوه فروشى منتظر خالى شدن میز ایستاده بودند ، با بی‌حوصلگى گفت : ٣۵سنت . پسر دوباره سکه‌هایش را شمرد و گفت : براى من یک بستنى بیاورید . خدمتکار یک بستنى آورد و صورت‌حساب را نیز روى میز گذاشت و رفت . پسر بستنى را تمام کرد ، صورت‌حساب را برداشت و پولش را به صندوق‌دار پرداخت کرد و رفت . هنگامى که خدمتکار براى تمیز کردن میز رفت ، گریه‌اش گرفت . پسر بچه روى میز در کنار بشقاب خالى ، ١۵ سنت براى او انعام گذاشته بود !

:: موضوعات مرتبط: , ,
به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان حسینی و آدرس mohammadjavadhosseini.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com