عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 40
نویسنده : حسینی
در تربیت کودکتان این اشتباهات را نکنید

ممتاز نیوز :ترس کم و
بیش در همه مردم وجود دارد و در حد خود هیجان سالمی است. به عبارت دیگر،
کسی که از هیچ چیز نترسد، یک انسان طبیعی نیست؛ بلکه بیمار است، زیرا به
واسطه ترس است که انسان از خطرهای واقعی آگاه شده و از جان خود دفاع می
کند،اگر او را از لولوخورخوره ترسانده اند، می توانید با لحنی پر از محبت به او بگویید چنین موجوداتی وجود خارجی ندارند.

به گزارشممتاز نیوزبه نقل از سیمرغ ؛ ترس کم و بیش در همه مردم وجود دارد و در حد خود هیجان سالمی است. به
عبارت دیگر، کسی که از هیچ چیز نترسد، یک انسان طبیعی نیست؛ بلکه بیمار
است، زیرا به واسطه ترس است که انسان از خطرهای واقعی آگاه شده و از جان
خود دفاع می کند، اما ترس در کودکان از چه سنی آغاز می گردد؟
کودکان از بدو تولد تا دو سالگی :
از صداهای بلند، جدا شدن از پدر و مادر، اجسام بزرگ و غریبه ها می ترسند.
کودکان از سه تا شش سالگی :
از روح، هیولا، حیوانات، تاریکی، تنها خوابیدن، صداهای ترسناک و وحشتناک مثل رعد و برق می ترسند.
کودکان از هفت تا شانزده سالگی :
از آسیب دیدن و زخمی شدن، بیماری، امتحان دادن، مرگ و بلاهای طبیعی می ترسند.
عوامل ترس در کودکان
_ بچه ها ذاتا ترسو نیستند. اگر پدر و مادر یا دیگر اعضای خانواده ترسو
باشند و از چیزی بترسند، بچه ها ترسو می شوند. بنابراین اگر می خواهید
فرزندتان ترسو نشود، باید ابتدا از خودتان آغاز و بر ترس تان غلبه کنید.
_ این نکته حائز اهمیت است که هیچ گاه برای تربیت فرزندتان، او را تنبیه
یا تهدید نکنید، از لولو خورخوره و… نترسانید یا در جای تاریک حبسش
نکنید. متاسفانه بعضی از والدین برای ساکت کردن فرزندشان این کارها را
انجام می دهند. این گونه کارها شاید به طور موقت تاثیرگذار باشد، اما در
آینده آثار بدی در او خواهد گذاشت. شما باید بدانید با این رفتارهای غلط و
نادرست فقط فرزندتان را ترسو ، بزدل و ضعیف نفس بار می آورید.
_ دیدن فیلم، عکس یا خواندن و شنیدن داستان های ترسناک برای فرزند
دلبندتان خوب نیست، زیرا روی اعصاب و روان حساس او تاثیر می گذارد و یک
حالت ترس و دلهره ایجاد می کند. این نکته مهم است که هرگز در حضور فرزندتان
از موجودات ترسناکی مثل جن و پری صحبت نکنید.
_ صداهای بلند و شدید مثل رعد و برق، آژیرهای خطر حتی داد زدن بر سر بچه
ها بخصوص نوزادان از عوامل ساده ترس در آنها محسوب می گردد. همیشه سعی کنید
آنها در معرض این گونه حوادث و صداهای بلند قرار نگیرند و خودتان هم هیچ
گاه بر سر بچه ها بویژه زمانی که نوزاد می باشند، داد نزنید و نیز نگاه های
خشمگین و تهدیدآمیزی نداشته باشید، زیرا آنها در آینده ترسو بار می آیند و
با شنیدن کوچک ترین صدایی دچار اضطراب و نگرانی می شوند، حتی ممکن است
مبتلا به ضعف اعصاب نیز بشوند.
_ پیشگیری از ترس بسیار بهتر از مداوا کردن آن است. اگر فرزندتان در اثر
سهل انگاری شما یا عوامل دیگری ترسو شده، ترس او را یک موضوع بی اهمیت
نشمارید؛ بلکه سعی کنید هرچه سریع تر اعصاب و روان او را آرام کرده و علل و
عوامل ترس به وجود آمده را پیدا کنید و سپس درصدد درمان آن برآیید، البته
این نکته حائز اهمیت است که ترس هایی مثل ترس از تاریکی، حیوانات اهلی و بی
آزاری، بیمار شدن، صداهای بلندی مثل رعد و برق و امتحان دادن​ نامعقول است
و هیچ منبع عقلانی هم ندارد. با وجود این، این ترس ها را نمی شود نادیده
گرفت، زیرا همین ترس ها سبب رنج و عذاب کودک شده و در زندگی آینده او نیز
تاثیر بدی خواهد گذاشت.
به این ترتیب، یک پدر و مادر آگاه و باتدبیر نباید نسبت به این موضوع بی
تفاوت باشند؛ بلکه باید سعی کنند جلوی این ترس های غیرمعقول فرزندش را
بگیرند.
_ اگر فرزندتان از چیزی می ترسد، هیچ گاه او را در حضور دیگران به سبب
این که از چیزی می ترسد، سرزنش و ملامت یا مسخره نکنید، زیرا او در برابر
دیگران بخصوص اشخاص خانواده خجالت می کشد. این رفتار نادرست شما نه تنها
ترس او را برطرف نمی کند، بلکه روح حساس و طبع لطیف او را آزرده می سازد؛
چراکه او در ترسیدن مقصر نیست، بلکه شما و عوامل دیگر سبب ترس او شده اید،
پس چرا او را مقصر می دانید و اذیتش می کنید؟
و اما چند راهکار ساده و مهم
یکی از راهکارهای ساده این است که باصبر و حوصله و نیز آگاهی، علل و عوامل
ترس فرزندتان را پیدا کنید و سپس درصدد مداوای آن برآیید. برای مثال اگر
فرزندتان از حیوانات اهلی و بی آزار مثل جوجه… می ترسد، شما به عنوان یک
پدر و مادر آگاه باید بی خطر بودن آن را به طور عملی برایش اثبات کنید.
مثلا می توانید
۱ – عکس جوجه را نشانش بدهید.
۲ – باهم از پنجره جوجه ها را ببینید و سپس بگویید چقدر آنها قشنگ و دوست داشتنی و نیز بی آزار می باشند.
۳ – به آن نزدیک شوید و نازش کنید تا فرزندتان کم کم با آن جوجه مانوس شود و ترسش بریزد.
۴ – اگر او را از لولوخورخوره ترسانده اند، می توانید با لحنی پر از محبت به او بگویید چنین موجوداتی وجود خارجی ندارند.
۵ – اگر او از تاریکی می ترسد، در ابتدا می توانید در اتاقش یک چراغ خواب
یا شمع روشن کنید تا او بتدریج با نور کم مانوس شده و عادت کند. بعد زمانی
که خودتان در کنارش نشسته اید، برای مدت بسیار کوتاه چراغ خواب یا شمع را
خاموش کنید، سپس کم کم مدت زمان آن را بیشتر کنید. سپس از او کمی فاصله
بگیرید و چراغ را خاموش کنید. خلاصه سعی کنید با صبر و بردباری اینقدر این
کار را تکرار کنید تا ترس فرزند عزیزتان بریزد و بتواند بدون حضور شما در
تاریکی به سر برد.
۶ – اگر فرزندتان از دکتررفتن و آمپول زدن می ترسد، بهترین و ساده ترین
راه این است که با زبانی نرم و مهربان به او بگویید که شما بیمار هستی و
اگر بخواهی خوب شوی و با دوستانت بازی کنی، باید دوا بخوری و اگر احتیاج
شدآمپول هم بزنی. به طور عملی به او نشان بدهید بچه های هم سن و سالش بدون
گریه و داد و فریاد آمپول می زنند. به این نکته توجه داشته باشید هیچ گاه
تا ضرورتی در میان نباشد، با زور و تهدید او را به آمپول زدن مجبور نکنید؛
زیرا ممکن است آثار بدتری دربر داشته باشد و در روح و روانش اثر جبران
ناپذیری بگذارد.

۷ – کودک اغلب نمی داند مرگ چیست و نمی تواند آن را درک کند. بهتر است
والدین نیز در حضور فرزندشان در این باره صحبتی نکنند، اما بعضی وقت ها او
به واسطه مرگ یکی از اقوام یا دوستان به مردن توجه می کند و از پدر و مادرش
دربارهٔ آن سوالاتی می پرسد. اگر او به سن رشد رسیده، والدینش می توانند
واقعیت مرگ را به او بگویند. به طور مثال انسان با مردن از این جهان به جهان دیگری
می رود و پاداش کارهای خوب و بدش را می بیند. همه آدم ها یک روز خواهند
مرد… این نکته قابل توجه است که ترس از مردن اگر از حد معمول بگذرد، یک
بیماری روانی به شمار می رود و این بیماری می تواند آرامش روحی ـ روانی را
از انسان بگیرد و او را از کار و زندگی روزانه دور کند.



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 38
نویسنده : حسینی
شناخت راه های مبارزه با شیطان

حیله های شیطان برای مهار انسان

شناخت راه های مبارزه با شیطان

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله رب العالمین وصلّی الله علی جمیع الأنبیاء والمرسلین وصلّ علی محمّد وآله الطاهرین، ولعن علی اعدائهم اجمعین.

از برنامه های بسیار مهم قرآن مجید معرفی دشمنان انسان به اوست که پروردگار عالم آنان را دشمن خویش نیز می داند:

«عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ ». (1)

قرآن در معرفی این دشمنان اهداف آن ها را بیان کرده و راه مبارزه با آن ها را نیز تعلیم می دهد. هدف اصلی این دشمنان آن است که رابطه انسان با خدا قطع شود و انسان از همه قیدهای مثبت انسانی و ملکوتی بیرون بیاید و به جایی برسد که دیگر انسان نباشد و این عنوان بر او صدق نکند.

پروردگار عالم از آنان که در طول تاریخ تسلیم دشمنان خود شده و از مدار انسانیت خارج شده اند با تعبیرهای عجیبی یاد کرده است:

«أُولٰئِکَ کَالْأَنْعٰامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ » ، (2)«شَرَّ الدَّوَابِّ » ، (3)« کَمَثَلِ الْحِمٰارِ» ، (4)« کَمَثَلِ الْکَلْبِ » (5)، «أُولٰئِکَ هُمُ الْغٰافِلُونَ » ، «فَأُولٰئِکَ هُمُ الْفٰاسِقُونَ » (6) و... .

همه این تعابیر که در کتاب خدا آمده دیدگاه حق را درباره این گروه از انسان ها نشان می دهد و حال آنان را چنان که هستند- بیان می کند،


1- (1)) پی نوشت . اشاره است به: سوره ممتحنه، آیه 1: «یا أیها الذین آمنوا لا تتخذوا عدوی وعدوکم أولیاء تلقون إلیهم بالمودۀ وقد کفروا بما جاءکم من الحق یخرجون الرسول وإیاکم أن تؤمنوا بالله ربکم إن کنتم خرجتم جهادا فی سبیلی وابتغاء مرضاتی تسرون إلیهم بالمودۀ وأنا أعلم بما أخفیتم وما أعلنتم ومن یفعله منکم فقد ضل سواء السبیل».

2- (2)) . اشاره است به: اعراف، 179: «ولقد ذرأنا لجهنم کثیرا من الجن والانس لهم قلوب لا یفقهون بها ولهم أعین لا یبصرون بها ولهم آذان لا یسمعون بها أولئک کالانعام بل هم أضل أولئک هم الغافلون»؛ نیز فرقان، 44: «أم تحسب أن أکثرهم یسمعون أو یعقلون إن هم إلا کالانعام بل هم أضل سبیلا».

3- (3)) . اشاره است به: انفال، 22: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللّٰهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لاٰ یَعْقِلُونَ » ، نیز انفال 55: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللّٰهِ الَّذِینَ کَفَرُوا فَهُمْ لاٰ یُؤْمِنُونَ » .

4- (4)) . اشاره است به: جمعه، 5: «مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرٰاهَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهٰا کَمَثَلِ الْحِمٰارِ یَحْمِلُ أَسْفٰاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیٰاتِ اللّٰهِ وَ اللّٰهُ لاٰ یَهْدِی الْقَوْمَ الظّٰالِمِینَ » .

5- (5)) . اشاره است به: اعراف، 176: «وَ لَوْ شِئْنٰا لَرَفَعْنٰاهُ بِهٰا وَ لٰکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَی الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَوٰاهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ ذٰلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیٰاتِنٰا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ » .

6- (6)) . اشاره است به: آل عمران، 82 81: «وَ إِذْ أَخَذَ اللّٰهُ مِیثٰاقَ النَّبِیِّینَ لَمٰا آتَیْتُکُمْ مِنْ کِتٰابٍ وَ حِکْمَهٍ ثُمَّ جٰاءَکُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمٰا مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ قٰالَ أَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلیٰ ذٰلِکُمْ إِصْرِی قٰالُوا أَقْرَرْنٰا قٰالَ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَکُمْ مِنَ الشّٰاهِدِینَ * فَمَنْ تَوَلّٰی بَعْدَ ذٰلِکَ فَأُولٰئِکَ هُمُ الْفٰاسِقُونَ » ؛ نیز مائده، 47؛ توبه، 67؛ نور 4 و 55؛ حشر، 19.

زیرا خداوند « عٰالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهٰادَهِ » است (1) و هیچ چیز از او مخفی نیست.

البته، باید توجه داشت که خداوند در این تعبیرات کاری به صورت و شکل ظاهری ندارد، چون افرادی که به اسارت این گروه از دشمنان در می آیند شکل و صورتشان عوض نمی شود، بلکه باطنشان تغییر هویت می دهد. امیرالمؤمنین در این باره می فرماید:

«الصوره صوره انسان و القلب قلب حیوان ». (2)

یعنی ظاهر آنان بسان انسان است، اما باطن آنان شکل فطری و وجدانی و چهره ملکوتی خویش را از دست داده است.

خداوند آدمی را بر صورت خویش خلق کرد

در روایتی از پیامبر اکرم، صلی الله علیه وآله، که بیش از سی کتاب شیعه و سنی آن را ثبت کرده اند آمده است:

«ان الله خلق آدم علی صورته ». (3)

خداوند متعال انسان را به شکل خویش آفرید.

از آنجا که پروردگار شکل کمّیتی ندارد، انسان را به شکل کیفیتی خودش آفریده و او را جایگاه ظهور همه ارزش ها قرار داده است. بدین ترتیب، تنها مقامی که انسان نمی تواند به آن برسد مقام الوهیت است، وگرنه او به مقام نبوت، اولوالعزمی، ولایت کلیه، و مقام جمع الجمعی می تواند برسد و می تواند قلب عالم باشد.

با این همه، موجودی که به شکل کیفی پروردگار آفریده شده ممکن است اسیر دشمنان خویش شود. البته، دشمنانی که هیچ اسلحه ای ندارند و این اسلحه را از خود آدمی می گیرند و علیه وی و اولاد او به کار می برند. برای مثال، انسان را برمی انگیزند از زیبایی و دلنشینی اش در راه های سوء بهره گیرد یا پول و ثروتش را دستمایه شهوترانی وآدم صورته؟ فقال: قاتلهم الله لقد حذفوا اول الحدیث: ان رسول الله صلی الله علیه وآله مر برجلین یتسابان فسمع احدهما یقول لصاحبه: قبح الله وجهک ووجه من یشبهک! فقال صلی الله علیه وآله له: یا عبدالله، لا تقل هذا لاخیک فإن الله عز وجل خلق آدم علی صورته»؛ نیز کافی، ج 1، ص 134؛ توحید، شیخ صدوق، ص 103: عن محمد بن مسلم قال: سألت أبا جعفر علیه السلام عما یروون أن الله خلق آدم علی صورته، فقال هی: صورۀ محدثۀ مخلوقۀ واصطفاها الله واختارها علی سائر الصور المختلفۀ، فأضافها إلی نفسه، کما أضاف الکعبۀ إلی نفسه، والروح إلی نفسه، فقال: «بیتی»، «وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی » .

خوش گذرانی قرار دهد. بدین طریق، آن ها آدمی را به اسارت در می آورند و از حقیقت الهی اش دور می سازند و روح الهی او را می کشند. در سوره مبارکه بقره در همین باره می خوانیم:


1- (1)) . این تعبیر و مشابهات آن در آیات فراوانی آمده است. از جمله: رعد، 9: «عٰالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهٰادَهِ الْکَبِیرُ الْمُتَعٰالِ » ؛ مؤمنون، 92؛ «عٰالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهٰادَهِ فَتَعٰالیٰ عَمّٰا یُشْرِکُونَ » ؛ توبه، 105 و مشابه آن در 92 همین سوره: «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللّٰهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلیٰ عٰالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهٰادَهِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمٰا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ » ؛ انعام، 59: «وَ عِنْدَهُ مَفٰاتِحُ الْغَیْبِ لاٰ یَعْلَمُهٰا إِلاّٰ هُوَ وَ یَعْلَمُ مٰا فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ مٰا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَهٍ إِلاّٰ یَعْلَمُهٰا وَ لاٰ حَبَّهٍ فِی ظُلُمٰاتِ الْأَرْضِ وَ لاٰ رَطْبٍ وَ لاٰ یٰابِسٍ إِلاّٰ فِی کِتٰابٍ مُبِینٍ » ؛ نیز انعام 73: «وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ یَوْمَ یَقُولُ کُنْ فَیَکُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَ لَهُ الْمُلْکُ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ عٰالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهٰادَهِ وَ هُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ» ؛ نیز نمل، 65: «قُلْ لاٰ یَعْلَمُ مَنْ فِی السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلاَّ اللّٰهُ وَ مٰا یَشْعُرُونَ أَیّٰانَ یُبْعَثُونَ » ؛ نیز سجده، 6: «ذٰلِکَ عٰالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهٰادَهِ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ » ، نیز زمر، 46: «قُلِ اللّٰهُمَّ فٰاطِرَ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ عٰالِمَ الْغَیْبِ وَ الشَّهٰادَهِ أَنْتَ تَحْکُمُ بَیْنَ عِبٰادِکَ فِی مٰا کٰانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ » ؛ حشر، 22: «هُوَ اللّٰهُ الَّذِی لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ عٰالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهٰادَهِ هُوَ الرَّحْمٰنُ الرَّحِیمُ » ؛ نیز جمعه، 8: «قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاٰقِیکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلیٰ عٰالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهٰادَهِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمٰا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ » ؛ نیز تغابن، 18: «عٰالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهٰادَهِ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ » ، نیز جن، 27 26: «عٰالِمُ الْغَیْبِ فَلاٰ یُظْهِرُ عَلیٰ غَیْبِهِ أَحَداً * إِلاّٰ مَنِ ارْتَضیٰ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً» .

2- (2)) . عیون الحکم والمواعظ، لیثی واسطی، ص359.

3- (3)) . عیون أخبار الرضا علیه السلام، شیخ صدوق، ج 2، ص 110؛ توحید، شیخ صدوق، ص 153: الحسین بن خالد قال: قلت للرضا علیه السلام: یا بن رسول الله صلی الله علیه وآله ان الناس یروون: ان رسول الله صلی الله علیه وآله قال: ان الله عز وجل خلق آدم صورته؟ فقال: قاتلهم الله لقد حذفوا اول الحدیث: ان رسول الله صلی الله علیه وآله مر برجلین یتسابان فسمع احدهما یقول لصاحبه: قبح الله وجهک ووجه من یشبهک! فقال صلی الله علیه وآله له: یا عبدالله، لا تقل هذا لاخیک فإن الله عز وجل خلق آدم علی صورته»؛ نیز کافی، ج 1، ص 134؛ توحید، شیخ صدوق، ص 103: عن محمد بن مسلم قال: سألت أبا جعفر علیه السلام عما یروون أن الله خلق آدم علی صورته، فقال هی: صورۀ محدثۀ مخلوقۀ واصطفاها الله واختارها علی سائر الصور المختلفۀ، فأضافها إلی نفسه، کما أضاف الکعبۀ إلی نفسه، والروح إلی نفسه، فقال: «بیتی»، «وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی » .

خوش گذرانی قرار دهد. بدین طریق، آن ها آدمی را به اسارت در می آورند و از حقیقت الهی اش دور می سازند و روح الهی او را می کشند. در سوره مبارکه بقره در همین باره می خوانیم:

«بَلیٰ مَنْ کَسَبَ سَیِّئَهً وَ أَحٰاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ فَأُولٰئِکَ أَصْحٰابُ النّٰارِ» . (1)

نه چنین است که می گویید، بلکه کسانی که مرتکب گناه شدند وآثار گناه سراسر وجودشان را فرا گرفت، آنان اهل آتشند و در آن جاودانه اند.

«بلی» به معنی آری، و «کسب» به معنای ارتکاب است. یعنی کسی که مرتکب کارهای زشت شود، زشتی ها تمام ظاهر و باطن او را احاطه می کنند و تمام درهای وجود او را به روی خدا می بندند و هیچ روزنه ای در آن باقی نمی گذارند.



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 41
نویسنده : حسینی
سلاح مبارزه با دشمنان سه گانه

سلاح مبارزه با دشمنان سه گانه

اشاره

از دیدگاه قرآن، تنها با دو اسلحه می توان با این سه دشمن جنگید. این دو سلاح عبارتند از:

1.زیستن با ارزش ها

توجه به عبادت و بندگی و ارزش هایی مثل نماز، انسان را در برابر دشمنانش پیروز می کند. در قرآن می خوانیم:

«إِنَّ الصَّلاٰهَ تَنْهیٰ عَنِ الْفَحْشٰاءِ وَ الْمُنْکَرِ». (2)

نماز انسان را از فحشا و منکر باز می دارد.

طبق این آیه، این خود نماز است که انسان را از فحشا و منکر باز می دارد نه اینکه خداوند چنین کاری را برای انسان نمازگزار انجام دهد. زیرا کلمه « تنهی » فعل مونثی است که فاعلش « صلوۀ » است، در حالی که اگر فاعل «الله» بود، باید می فرمود: «الله ینهی عن الفحشاء والمنکر». پس معنای آیه چنین می شود: وقتی بندگان من به نماز واقعی تمسک می جویند، این نماز آنان را از افتادن در دام فحشا و منکرات باز می دارد. سبب این است که آنان پیش از نماز باید به همه لوازم و احکام آن پایبند

باشند؛ از جمله این که نمازگزار باید لباسش غصبی نباشد. پس ابتدا باید خود را از غصب، رشوه، ربا، ارث خواهر و مادر و برادران، و از هر چه پول حرام است پاک کند تا نمازی که می خواند درست باشد؛ نیز باید از فحشا و منکر دوری کند و بعد نماز بگزارد. کسی که از مشروب لب تر کرده و از حرام لقمه می گیرد، مگر می تواند با همان وضع، رو به قبله بایستد و بگوید: الله اکبر؟! چنین نمازی به هیچ وجه مقبول نخواهد بود و انسان را از فحشا و منکر باز نخواهد داشت.

خداوند در آیه ای دیگر می فرماید: هدف شیطان این است که شما را به شر و بدی بکشاند:


1- (1)) . مؤمنون، 71.

2- (2)) . عنکبوت، 45: «اُتْلُ مٰا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتٰابِ وَ أَقِمِ الصَّلاٰهَ إِنَّ الصَّلاٰهَ تَنْهیٰ عَنِ الْفَحْشٰاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللّٰهِ أَکْبَرُ وَ اللّٰهُ یَعْلَمُ مٰا تَصْنَعُونَ » .

«أَیُّهَا النّٰاسُ کُلُوا مِمّٰا فِی الْأَرْضِ حَلاٰلاً طَیِّباً وَ لاٰ تَتَّبِعُوا خُطُوٰاتِ الشَّیْطٰانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ إِنَّمٰا یَأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشٰاءِ». (1)

ای مردم از غذاهای حلال و پاکیزه زمین بخورید و از خطوات شیطان پیروی نکنید که او دشمن آشکار شماست. او شما را به سوء و فحشا دستور می دهد.

این دشمنان سه گانه می خواهند انسان به بدی ها و فحشا و منکرات آلوده شود و از منبع رحمت جدا شود، اما وقتی او آراسته به نماز شد، در حقیقت با این سه دشمن به شدت می جنگد؛ جنگی که در آن، شکست با دشمن است و پیروزی با نمازگزار. از این روست که گفته اند:

«من ترک الصلاه متعمدا فقد کفر». (2)

کسی که عمداً نماز را ترک کند کافر است.

توجه به عبادت و بندگی و ارزش های اخلاقی غذای روح و روان است. امام حسین، علیه السلام، تعبیر جالبی درباره این باره دارند. روزی ایشان فرمودند: هیچ دوست ندارم سگی در خانه ام باشد! گفتند: شما که در خانه سگ ندارید! چون خدا به خانه ای که در آن سگ باشد، نظرندارد.


1- (1)) . بقره، 168.

2- (2)) . منتهی المطلب (ط.ق)، علامه حلی، ج 1، ص 424: عن النبی صلی الله علیه وآله قال: «من ترک الصلاۀ فقد برئت منه الذمۀ»؛ الحدائق الناضرۀ، محقق بحرانی، ج 10، ص 51؛ مستند الشیعۀ، محقق نراقی، ج 18، ص 135: رسول الله صلی الله علیه وآله قال: «من ترک الصلاۀ متعمدا فقد برئ من ذمۀ الله وذمۀ رسوله صلی الله علیه وآله. ونقض العهد وقطیعۀ الرحم، لأن الله تعالی یقول: «أُولٰئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدّٰارِ» .

(1)فرمود: یعنی دوست ندارم حسد و کبر و غرور و... در خانۀ باطنم باشد، زیرا این ها سگ هایی هستند که هر جا لانه کنند خدا از آن جا بیرون می رود. (2)شیطان می خواهد روح و روان ما را به فحشا، منکرات، گناهان ظاهری و باطنی و اخلاقی و درونی آلوده کند، اما اگر سرای دل را با نور نماز و عبادت پر کنیم، دیگر جایی برای دشمن نخواهد ماند و به زودی شکست خواهد خورد. او می خواهد همه جزو ارتش یزید باشند؛ البته نه یزید 1500 سال پیش، بلکه یزید اخلاقی و عملی که همیشه وجود دارد، اما وقتی می بیند مردم با لباس های مشکی و اشک چشم در مجالس ابی عبدالله، علیه السلام، حضور می بایند و به آن حضرت پناهنده می شوند، ضعیف می شود:

خلوت دل نیست جای صحبت اضداد

دیو چو بیرون رود، فرشته درآید. (3)

پیامبر، صلی الله علیه وآله، می فرماید: وقتی بنده ای در نماز به سجده می رود، شیطان دست به کمرش می گیرد و از درد فریاد می کشد که ای وای! این موجود که من می خواستم او را از یاد خدا باز دارم، به سجده رفت و مرا از هدفم بازداشت. (4)بنابراین، می توان با اقامه نماز و با آراستن خود به ارزش ها به جنگ دشمنان سه گانه خویش رفت.

2.یاری پروردگار

«إِنَّ النَّفْسَ لَأَمّٰارَهٌ بِالسُّوءِ إِلاّٰ مٰا رَحِمَ رَبِّی ». (5)

هوای نفس انسان را به بدی ها می کشاند، مگر آن که را خدا به او رحم کند.

هر گلّه ای معمولا یک یا چند سگ قوی دارد که از آن محافظت می کنند. روزی در حال عبور از بیابان به گله گوسفندی برخوردیم. دوستان گفتند برویم از چوپان گله احوالی بپرسیم. چند قدمی نرفته

بودیم که سگ گله آماده حمله به ما شد. وقتی چوپان از راه رسید و به او گفتیم که برای احوال پرسی با شما می آییم، اشاره ای به سگ گله کرد؛ یعنی این ها آشنای من هستند. سگ نیز از پارس کردن دست برداشت، دُمی تکان داد و رفت.

شیطانو هوای نفس همچون سگانی هستند که اگر ما در سایه عنایت خدا زندگی کنیم و آن ها بخواهند به ما حمله کنند، حضرت دوست به آن ها اشاره می کند که این ها با من آشنایند. چقدر اتفاق افتاده که تا لب پرتگاه گناه رفته ایم و خودمان هم نفهمیده ایم که چگونه یک مرتبه با آن همه لذتی که گناه داشته از آن فرار کرده ایم؟ در آن لحظات، سگ درونمان می خواسته ما را بگیرد، اما پروردگار به او اشاره کرده که این دوست و آشنای من است،از او دور شو!

سگ نفس از نهیب پروردگار به وحشت می افتد و از انسان دور می شود، اما اگر روزی بتواند زخمش را وارد کند و از این پیروزی ختده سر دهد، پروردگار می فرماید: تو او را زدی، ولی من دری به نام توبه به رویش باز کرده ام:

«یا حلیم أنت الذی فتحت لعبادک بابا إلی عفوک، وسمیته التوبۀ، وجعلت علی ذلک الباب دلیلا من وحیک لئلا یضلوا عنه، فقلت - تبارک اسمک - توبوا إلی الله توبۀ نصوحا عسی ربکم أن یکفر عنکم سیئاتکم ویدخلکم جنات تجری من تحتها الانهار، یوم لا یخزی الله النبی والذین آمنوا معه، نورهم یسعی بین أیدیهم وبأیمانهم یقولون: ربنا أتمم لنا نورنا، واغفر لنا، إنک علی کل شئ قدیر». (1)


1- (1)) . المبسوط، شیخ طوسی، ج 4، ص 323: «أن النبی صلی الله علیه وآله قال: لا تدخل الملائکۀ بیتا فیه کلب أو صورۀ»؛ المعتبر، محقق حلی، ج2، ص 98: «عن أبی عبد الله علیه السلام قال: قال رسول الله صلی الله علیه وآله: «إن جبرئیل أتانی فقال: «إنا معاشر الملائکۀ لا ندخل بیتاً فیه کلب، ولا تمثال جسد».

2- (2)) . رک: تحف العقول یا بحار الانوار، ج 77 (مولف). تعبیر به کلب درباره غیبت نیز آمده است: الأمالی، شیخ صدوق ص 278 (ضمن وصیت أمیر المؤمنین علیه السلام به نوف ): «اجتنب الغیبۀ، فانها إدام کلاب النار»، نیز مشکاۀ الأنوار، طبرسی، ص 303: «قال أمیر المؤمنین علیه السلام: «کذب من زعم أنه ولد من حلال وهو یأکل لحوم الناس بالغیبۀ، اجتنب الغیبۀ فإنها إدام کلاب النار».

3- (3)) . از حافظ است.

4- (4)) . ثواب الأعمال، شیخ صدوق، ص 34؛ الرسالۀ السعدیۀ، علامه حلی، ص 131؛ عوالی الئالی، إحسائی، ج 1، ص 352: قال الصادق علیه السلام: «إن العبد إذا أطال السجود، حیث لا یراه أحد، قال الشیطان: واویلاه، أطاعوا وعصیت، وسجدوا وأبیت»؛ امالی، شیخ طوسی، ص 543: عن أبی جعفر علیه السلام، عن أبی ذر (رحمه الله) قال: یا باغی العلم، قدم لمقامک بین یدی الله (عز وجل)، فإنک مرتهن بعملک کما تدین تدان. یا باغی العلم، صل قبل أن لا تقدر علی لیل ولا نهار تصلی فیه، إنما مثل الصلاۀ لصاحبها کمثل رجل دخل علی ذی سلطان فأنصت له حتی فرغ من حاجته، فکذلک المرء المسلم بإذن الله (عز وجل) ما دام فی الصلاۀ، لم یزل الله (عز وجل) ینظر إلیه حتی یفرغ من صلاته».

5- (5)) . یوسف، 53.


1- (1)) . الصحیفۀ السجادیۀ، مناجات البائبین از مناجات خمس عشر.



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 32
نویسنده : حسینی
شهید قاضی طباطبائی و اربعین‌

شهید قاضی طباطبائی و اربعین‌

شهید محراب مرحوم حاج سید محمدعلی قاضی طباطبائی(ره)‌، کتاب‌ مفصلی با نام «تحقیق در باره اولین اربعین حضرت سید الشهداء» در باره اربعین ‌نوشت‌ که اخیرا هم به شکل تازه و زیبایی چاپ شده است. هدف ایشان از نگارش این اثر آن بود تا ثابت کند، آمدن اسرای از شام‌ به کربلا در نخستین اربعین‌، بعید نیست‌. این کتاب که ضمن نهصد صفحه‌ چاپ شده‌، مشتمل بر تحقیقات حاشیه‌ای فراوانی درباره کربلاست که بسیار مفید و جالب است‌. اما به نظر می‌رسد در اثبات نکته مورد نظر با همه زحمتی که مؤلف محترم کشیده، چندان موفق‌ نبوده است‌.
ایشان در باره این اشکال که امکان ندارد اسرا ظرف چهل روز از کربلا به کوفه‌، از آنجا به شام و سپس از شام به کربلا بازگشته باشند، هفده نمونه از مسافرت‎ها و مسیرها و زمان‎هایی که برای این راه در تاریخ آمده را به تفصیل نقل کرده‌اند. در این نمونه‌ها آمده است که مسیر کوفه تا شام و به عکس از یک هفته تا ده دوازده ‌روز طی می‌شده و بنابر این‌، ممکن است که در یک چهل روز، چنین مسیر رفت و برگشتی طی شده باشد. اگر این سخن بیرونی هم درست باشد که سر امام حسین(علیه‎السلام) روز اول صفر وارد دمشق شده‌، می‌توان اظهار کرد که بیست ‌روز بعد، اسرا می‌توانستند در کربلا باشند.
باید به اجمال گفت‌: بر فرض که طی این مسیر برای یک کاروان‌، در چنین زمان ‌کوتاهی‌، با آن همه زن و بچه ممکن باشد، باید توجه داشت که آیا اصل این ‌خبر در کتاب‎های معتبر تاریخ آمده است یا نه‌. تا آنجا که می‌دانیم‌، نقل این خبر در منابع ‌تاریخی‌، از قرن هفتم به آن سوی تجاوز نمی‌کند. به علاوه‌، علمای بزرگ شیعه‌، مانند شیخ مفید و شیخ طوسی‌، نه تنها به آن اشاره نکرده‌اند، بلکه به عکس‌ِ آن تصریح کرده و نوشته‌اند: روز اربعین روزی است که حرم امام حسین(علیه‎السلام) وارد مدینه شده یا از شام به سوی مدینه خارج شده است‌.
آنچه می‌ماند این است که نخستین زیارت امام حسین(علیه‎السلام) در نخستین اربعین، توسط جابر بن عبدالله انصاری صورت گرفته است و از آن پس ائمه اطهار(علیهم‎السلام) که از هر فرصتی برای رواج زیارت امام حسین(علیه‎السلام) بهره می‌گرفتند، آن ‌روز را که نخستین زیارت در آن انجام شده‌، به عنوان روزی که زیارت امام‌حسین(علیه‎السلام) در آن مستحب است‌، اعلام فرمودند.
متن زیارت اربعین هم از سوی امام صادق(علیه‎السلام) انشاء شده و با داشتن آن مضامین عالی‌، شیعیان را از زیارت ‌آن حضرت در این روز برخوردار می‌کند.
اهمیت خواندن زیارت اربعین تا جایی است که از علائم شیعه دانسته شده است‌، درست آنگونه که بلند خواندن بسم الله در نماز و خواندن پنجاه و یک رکعت نماز در شبانه روز در روایات بیشماری‌، از علائم شیعه بودن عنوان شده است‌.
زیارت اربعین در «مصباح المتهجد» شیخ طوسی و نیز «تهذیب الاحکام» وی به نقل از صفوان بن مهران جمال آمده است‌. وی گفت که مولایم صادق(علیه‎السلام) فرمود: زیارت اربعین که باید وقت برآمدن روز خوانده شود چنین است ...(17) این زیارت‌، به جهاتی مشابه برخی از زیارات دیگر است‌، اما از آن روی که ‌مشتمل بر برخی از تعابیر جالب در زمینه هدف امام حسین از این قیام است‌، دارای اهمیت ویژه می‌باشد. در بخشی از این زیارت درباره هدف امام حسین‌(علیه‎السلام) از این نهضت آمده است‌: «... و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة ‌و حیرة الضلالة‌... و قد توازر علیه من غرّته الدنیا و باع حظّه بالارذل الادنی.»؛ خدایا، امام حسین(علیه‎السلام) همه چیزش را برای نجات بندگانت، از نابخردی و سرگشتگی و ضلالت در راه تو داده در حالی که مشتی فریب خورده که انسانیت‌ خود را به دنیای پست فروخته‌اند بر ضد وی شوریده آن حضرت را به‌ شهادت رساندند.

دو نکته کوتاه:

نخست آن که برخی از روایاتی که در باب زیارت امام حسین(علیه‎السلام) در کتاب کامل الزیارات‌ ابن قولویه آمده‌، گریه چهل روزه آسمان و زمین و خورشید و ملائکه را بر امام‌ حسین(علیه‎السلام) یادآور شده است‌.(18) دوم این که ابن طاوس یک اشکال تاریخی هم نسبت به اربعین بودن روز بیستم صفر مطرح کرده و آن این که اگر امام حسین(علیه‎السلام) روز دهم محرم به شهادت رسیده ‌باشد، اربعین آن حضرت نوزدهم صفر می‌شود نه بیستم‌. در پاسخ گفته شده ‌است، به احتمالی ماه محرمی که در دهم آن امام حسین(علیه‎السلام) به شهادت رسیده‌، بیست و نه روز بوده است‌. اگر ماه کامل بوده‌، باید گفت که روز شهادت را به ‌شمارش نیاورده‌اند.(19)

پی نوشت ها:
1- مجموعه ورام‌، ص 35.
2- مستدرک وسائل، ج 9، ص 329.
3- الاحتجاج‌، ص 84 .
4- بحارالانوار، ج 53، ص 200 .
5- مستدرک وسائل‌، ج 5، ص 217.
6- مصباح المتهجد، ص 787 .
7- نزهة‌الزاهد، ص 241.
8- الفتوح ابن اعثم‌، تصحیح مجد طباطبائی‌، ص‌916.
9- لؤلؤ و مرجان‌، ص 154.
10- بحارالانوار، ج 101، ص 334 ـ 335 .
11- نفس المهموم ترجمه شعرانی‌، ص 269 .
12- آلاثارالباقیه‌، ص 422.
13- لؤلؤ و مرجان‌، ص 152 .
14- اقبال الاعمال‌، ج 3، ص 101 .
15- منتهی الامال‌، ج 1، صص 817 ـ 818 .
16- بررسی تاریخ ‌عاشورا، صص 148 ـ 149 .
17- مصباح المتهجد، ص 788، تهذیب الاحکام‌، ج 6،ص 113، اقبال الاعمال‌، ج 3، ص 101، مزار مشهدی‌، ص 514 (تحقیق قیومی‌)، مزار شهید اول (تحقیق‌ مدرسة الامام المهدی‌، قم 1410، ص 185 ـ 186 .
18- اربعین شهید قاضی‌، ص 386 .
19- بحارالانوار، ج 98، ص 335 .
منبع: سایت خبری بازتاب، رسول جعفریان


:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 49
نویسنده : حسینی
میرزا حسین نوری و اربعین‌

میرزا حسین نوری و اربعین‌

علامه میرزا حسین نوری از علمای برجسته شیعه‌، و صاحب کتاب «مستدرک الوسائل» در کتاب «لؤلؤ و مرجان در آداب اهل منبر» به نقد و ارزیابی برخی از روضه‌ها و نقل‎هایی پرداخته که به مرور در جامعه شیعه رواج یافته و به نظر وی ‌از اساس‌، نادرست بوده است‌. ظاهرا وی در دوره اخیر نخستین کسی است که به نقد این روایت پرداخته و دلایل متعددی در نادرستی آن اقامه کرده است. ایشان این عبارت سید بن طاوس در لهوف را نقل کرده ‌است که اسرا در بازگشت از شام‌، از راهنمای خود خواستند تا آنها را به کربلا ببرد؛ و سپس به نقد آن پرداخته است‌.(13) داستان از این قرار است که سید بن طاوس در «لهوف» خبر بازگشت اسراء را به ‌کربلا در اربعین نقل کرده است‌. در آنجا منبع این خبر نقل نشده و گفته می‌شود که وی در این کتاب مشهورات میان شیعه را که در مجالس سوگواری بوده‌، در آن مطرح کرده است‌.
اما همین سید بن طاوس در «اقبال الاعمال» با اشاره به این که شیخ طوسی در مصباح‌ می‌گوید اسرار روز اربعین از شام به سوی مدینه حرکت کردند و خبر نقل شده ‌در غیر آن که بازگشت آنان را در اربعین به کربلا دانسته‌اند، در هر دو مورد تردید می‌کند. تردید او از این ناحیه است که ابن زیاد مدتی اسراء را در کوفه ‌نگه داشت. با توجه به این مطلب و زمانی که در این نگه داشته صرف شده و زمانی که در مسیر رفت به شام و اقامت یک ماهه در آنجا و بازگشت مورد نیاز است‌، بعید است که آنان در اربعین به ‌مدینه یا کربلا رسیده باشند. ابن طاوس می‌گوید: این که اجازه بازگشت به کربلا به آنها داده باشد، ممکن است‌، اما نمی‌توانسته در اربعین باشد. در خبر مربوط به‌ بازگشت آنان به کربلا گفته شده است که همزمان با ورود جابر به کربلا بوده و با او برخورد کرده‎اند. ابن طاوس در این که جابر هم روز اربعین به کربلا رسیده باشد، تردید می‌کند.(14)
ایشان در باره این اشکال که امکان ندارد اسرا ظرف چهل روز از کربلا به کوفه‌، از آنجا به شام و سپس از شام به کربلا بازگشته باشند، هفده نمونه از مسافرت‎ها و مسیرها و زمان‎هایی که برای این راه در تاریخ آمده را به تفصیل نقل کرده‌اند. در این نمونه‌ها آمده است که مسیر کوفه تا شام و به عکس از یک هفته تا ده دوازده ‌روز طی می‌شده و بنابر این‌، ممکن است که در یک چهل روز، چنین مسیر رفت و برگشتی طی شده باشد. اگر این سخن بیرونی هم درست باشد که سر امام حسین(علیه‎السلام) روز اول صفر وارد دمشق شده‌، می‌توان اظهار کرد که بیست ‌روز بعد، اسرا می‌توانستند در کربلا باشند.

این ممکن است که ابن طاوس لهوف را در جوانی و اقبال را در دوران بلوغ فکری تألیف کرده باشد. در عین حال ممکن است دلیل آن این باشد که آن کتاب را برای محافل روضه خوانی و این اثر را به عنوان یک اثر علمی نوشته باشد. دلیلی ندارد که ما تردیدهای او را در آمدن جابر به کربلا در روز اربعین بپذیریم. به نظر می‎رسد منطقی‎ترین چیزی که برای اعتبار اربعین در دست است همین زیارت جابر در نخستین اربعین به عنوان اولین زایر است.
اما در باره اعتبار اربعین به بازگشت اسرا به کربلا توجه به این نکته هم اهمیت دارد که شیخ مفید در کتاب مهم خود در باب زندگی امامان و در بخش خاص به امام حسین(علیه‎السلام) از کتاب «ارشاد» در خبر بازگشت اسرا، اصلا اشاره‌ای به این که‌ اسرا به عراق بازگشتند ندارد. همین طور ابومخنف راوی مهم شیعه هم‌ اشاره‌ای در مقتل الحسین خود به این مطلب ندارد. در منابع کهن تاریخ کربلا هم مانند انساب الاشراف‌، اخبارالطوال‌، و طبقات الکبری اثری از این خبر دیده نمی‌شود.
روشن است که حذف عمدی آن معنا ندارد؛ زیرا برای چنین ‌حذف و تحریفی‌، دلیلی وجود ندارد.
خبر زیارت جابر، در کتاب بشارة المصطفی آمده‌، اما به ملاقات وی با اسرا اشاره نشده است‌.
مرحوم حاج شیخ عباس قمی هم‌، به تبع استاد خود نوری‌، داستان آمدن‌ اسرای کربلا را در اربعین از شام به کربلا نادرست دانسته است‌.(15) در دهه‌های اخیر مرحوم محمدابراهیم آیتی هم در کتاب ‌بررسی تاریخ عاشورا بازگشت اسرا را به کربلا انکار کرده است‌.(16) همین طور آقای مطهری که متأثر از مرحوم آیتی است. اما این جماعت یک مخالف جدی دارند که شهید قاضی طباطبائی است.



:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: میرزا حسین نوری و اربعین‌ ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 33
نویسنده : حسینی
دیدگاه رهبری (شاخص های انقلابی بودن – 2 )

دیدگاه رهبری (شاخص های انقلابی بودن – 2 )


پنج شاخص انقلابی بودن از دیدگاه آیت الله خامنه ای: پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی انقلاب؛ هدف‌ گیری آرمانهای انقلاب و همّت بلند برای رسیدن به آنها ، پایبندی به استقلال همه‌ جانبۀ کشور؛ حسّاسیّت در برابر دشمن و عدم تبعیّت از او ، تقوای دینی و سیاسی .



در قسمت اول این مطلب ، بخشی از سخنان حضرت آیت الله خامنه ای در سالروز رحلت جانسوز امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را که در کنار مرقد مطهر ایشان ایراد شده بود ، مطرح کردیم. در این بیانات ، رهبر معظم انقلاب پس از برشمردن برخی صفات برجسته حضرت امام ، به تشریح پنج ویژگی یک فرد انقلابی پرداختند که ما نیز یکی از آنها یعنی "پایبندی به مبانی اساسی انقلاب" را از زبان ایشان توضیح دادیم و امروز ، چهار شاخص دیگر انقلابی بودن را تشریح می کنیم.


دومین شاخص انقلابی گری که آیت الله خامنه ای برشمردند ، "همت بلند برای رسیدن به آرمانهای انقلاب" است. بی شک ، برای رسیدن به اهداف بزرگ ، اراده ، همت و تلاش مضاعف لازم است، وگرنه هدف اگرچه متعالی باشد ، دست نیافتنی خواهد بود. ایشان در این باره می فرمایند : « شاخص دوّم این است که هرگز منصرف نشویم از رسیدن به آن اهداف بلند و آرمانهای بلند؛ تسلیم نشویم در مقابل فشارها. البتّه شما وقتی ‌که در یک راهی می روید که دشمنی بر سر آن راه هست، برای شما مانع ایجاد می کند؛ (امّا) این بایستی مانع نشود از رفتن شما، از ادامۀ حرکت شما؛ تسلیم فشارها نشویم، رضایت به وضع موجود ندهیم، که اگر رضایت به وضع موجود دادیم نتیجه‌ اش عقبگرد است.» رهبر انقلاب اسلامی در این زمینه پیشرفت های بزرگ علمی ایران را در سالهای اخیر مثال می زنند و تأکید می کنند : « ... اگر به همین اندازه قانع شدیم، عقب خواهیم ماند؛ عقب خواهیم رفت؛ نه، راه پیشرفت تمام ‌شدنی نیست؛ باید رفت تا رسید به آرمانهای بلند.»

دیدار رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی
ویژگی مهم دیگری که مقام معظم رهبری برای انقلابی بودن ذکر می کنند "پایبندی به استقلال" است که شامل استقلال در همۀ عرصه ها می شود. تکیۀ آیت الله خامنه ای بر این ویژگی، نشان می دهد که آن را بسیار مهم و اساسی می دانند. ایشان استقلال سیاسی را چنین توضیح می دهند : «معنایش این است که ما در زمینۀ سیاسی فریب نخوریم؛ دشمنی که هدفش این است که دولتها و ملّتها را به‌ دنبال خود بکشاند، به شیوه‌های مختلفی توسّل می جویَد. این‌ جور نیست که همیشه با تهدید حرف بزنند؛ نه، گاهی هم با تملّق حرف می زنند؛ گاهی به انسان نامه می نویسند که شما بیایید با ما که آمریکا هستیم مسائل جهانی را با مشارکت یکدیگر حل کنیم؛ ... امّا باطن قضیّه این نیست؛ باطن قضیّه این است که او یک نقشه‌ ای دارد؛ می گوید شما بیا در نقشۀ من، بیا در آن میدانی که من ترسیم کرده ‌ام بازی کن؛ نوع بازی را هم او معیّن می کند. شما بیا این کار را انجام بده تا آن هدفی که برای آن نقشه کشیده شده است، تحقّق پیدا بکند.»


رهبر معظم انقلاب اسلامی در زمینه مراقبت از استقلال سیاسی ، اصرار آمریکائیها به جمهوری اسلامی ایران برای همکاری در بحران سوریه را مثال زدند و فرمودند : « آنها یک نقشه ‌ای دارند، یک هدفهایی را ترسیم کرده ‌اند، مایلند به آن هدفها برسند و البتّه مایلند که از قدرت و نیرو و نفوذ هر کشوری استفاده کنند، ازجمله جمهوری اسلامی ایران. اگر جمهوری اسلامی اینجا خام بشود، وارد بازی آنها بشود، معنایش این است که جدول کاری آنها را پُر کرده است؛ معنایش این است که نقشۀ آنها را کامل کرده است. این خلاف استقلال است؛ این به ظاهر چیزی نیست که دولتی یا کسی بیاید بر کشور حکومت بکند که بگوییم استقلال کشور از بین رفت امّا ضدّ استقلال سیاسی است.»


اسلام دینی است که بر افکار و عقاید استوار است و به همین دلیل انقلاب اسلامی ، استقلال فرهنگی را بسیار مهم می داند و آیت الله خامنه ای نیز بر آن تأکید می ورزند و می گویند : « استقلال فرهنگی در این است که سبک زندگی را، سبک زندگی اسلامی - ایرانی انتخاب بکنیم. ... تقلید از غرب و از بیگانه در سبک زندگی، درست نقطۀ مقابل استقلال فرهنگی است.» ایشان سالهاست خطر تهاجم فرهنگی غرب را گوشزد می کنند و در سخنرانی اخیر خود نیز در بارۀ تأثیر وسایل ارتباط جمعی جدید چنین هشدار دادند : « بنده نمی خواهم بگویم این ابزارها را از زندگی خودمان خارج کنیم؛ نه، اینها ابزارهایی هستند که می توانند مفید واقع بشوند، امّا سلطۀ دشمن را از این ابزارها بایستی سلب کرد. نمی توانید شما برای اینکه مثلاً فرض بفرمایید رادیو و تلویزیون داشته باشید، رادیو تلویزیونتان را بدهید در اختیار دشمن؛ اینترنت هم همین ‌جور است، فضای مجازی هم همین ‌جور است، دستگاه‌های اطّلاعاتی و ابزارهای اطّلاعاتی هم همین‌ جور است، اینها را نمی شود در اختیار دشمن قرار داد؛ امروز در اختیار دشمن است؛ وسیله و ابزار نفوذ فرهنگی است؛ ابزار سلطۀ فرهنگی دشمن است.»


یک کشور تا وقتی از نظر اقتصادی وابسته باشد ، نمی تواند به خوبی استقلال سیاسی و فرهنگی خود را حفظ کند. بنا بر این استقلال اقتصادی نقش مهمی در حفظ استقلال و عزت یک ملت ایفا می کند. رهبر انقلاب اسلامی استقلال اقتصادی را " هضم نشدن در هاضمۀ اقتصاد جامعۀ جهانی " تعریف می کنند و درمورد ماهیت این اقتصاد چنین توضیح می دهند: «آیا اقتصاد جامعۀ جهانی یک نظم عادلانه و منطقی و عقلائی است؟ ابدا . اقتصادی که نقشۀ آن را جامعۀ جهانی کشیده است و مظاهر گوناگون آن در همه‌ی دنیا گسترده است، عبارت است از نقشه‌ ای و نظامی که سرمایه‌داران عمدتاً صهیونیستی و بعضاً غیر صهیونیستی برای تصرّف منابع مالی همۀ دنیا طراحی کرده‌اند. این نظم جامعۀ جهانی و اقتصاد جهانی است. اینکه یک کشوری اقتصادش را ادغام کند در اقتصاد جهانی، افتخار نیست؛ این خسارت است، این ضرر است، این شکست است. » اما یک کشور چگونه می تواند به استقلال اقتصادی دست یابد ؟ مقام معظم رهبری بارها پاسخ این سؤال را داده و گفته اند : « استقلال اقتصادی تنها با اقتصاد مقاومتی به ‌دست می‌آید. » اقتصادی که بر پایۀ تولید داخلی و تعامل با دیگران باشد.


"حساسیت در برابر دشمن" چهارمین ویژگی است که آیت الله خامنه ای برای یک فرد انقلابی مطرح کردند و در تشریح آن فرمودند : « دشمن را بشناسیم، نقشه ‌های او را تشخیص بدهیم، بر روی کارهای او، حرفهای او، اظهارات او حسّاس باشیم؛ و در مقابل زهری که او احتمالاً خواهد ریخت، پادزهر فراهم بکنیم و آماده باشیم برای اینکه حرکت او را خنثی بکنیم. این، حسّاسیّت در مقابل دشمن است. » ایشان ضمن انتقاد از معدود افرادی که وجود دشمن را انکار می کنند و آن را توهّم می انگارند، به ذکر مثال هایی از دشمنی نظام سلطه با انقلاب اسلامی و دیگر انقلابیون پرداختند و فرمودند : « ذات نظام سلطه اقتضا می کند که با نظامی مثل نظام جمهوری اسلامی دشمن باشد؛ منافعشان ۱۸۰ درجه با یکدیگر اختلاف دارد. نظام سلطه اهل خیانت است، اهل جنگ‌ افروزی است، اهل ایجاد و سازماندهی گروه‌های تروریست است، اهل سرکوب کردن گروه‌های آزادی ‌خواه است، اهل فشار آوردن بر مظلومین - مثل فلسطین و امثال فلسطین- است؛ این طبیعت نظام سلطه است.»


رهبر معظم انقلاب اسلامی در ادامه تبیین دشمنی های استکبار، به توطئه هایی چون اشغال فلسطین، حمایت از کشتار مردم یمن، پشتیبانی از رژیم استبدادی شاه در ایران ، کمک به صدام دیکتاتور عراق برای حمله به ایران و مانند اینها اشاره کردند و نتیجه گرفتند : « هر فردی و هر جریانی که برای اسلام و به نام اسلام کار می کند، اگر به آمریکا اعتماد کند، خطای بزرگی مرتکب شده و سیلی‌ اش را خواهد خورد؛ کما اینکه خوردند. در همین چند سال اخیر جریانهای اسلامی، به ‌خاطر مصلحت‌ اندیشی، ... با آمریکایی‌ ها رفیق شدند، به آنها اعتماد کردند، چوبش را خوردند، سیلی‌ اش را خوردند و حالا دارند مصیبتهایش را تحمّل می کنند. هرکسی با نام اسلام در جهت اسلام حرکت می کند، اگر به آمریکا اعتماد بکند، خطای بزرگی مرتکب شده.»


یکی از ویژگی های لازم برای یک انقلابی مسلمان ، بی تردید " تقوای دینی و سیاسی" است که آیت الله خامنه ای به عنوان پنجمین شاخص انقلابی بودن مطرح کردند. ایشان در سخنرانی خود در کنار مرقد امام خمینی (ره) که خود مرد تقوا و سیاست بودند ، این ویژگی را چنین توضیح دادند : « یک تقوای فردی داریم که من و شما از گناه پرهیز کنیم، خودمان را حفظ کنیم... خودمان را از آتش دوزخ الهی، از آتش غضب الهی دور کنیم؛ این تقوای فردی است. ... تقوای اجتماعی - تقوای اسلامی مربوط به اجتماع- این است که در راه تحقّق این چیزهایی که اسلام از ما مطالبه کرده است، تلاش کنیم.» ایشان تلاش برای تحقق مطالبات و آرمانهای اسلامی چون عدالت اجتماعی ، حمایت از محرومین و مظلومین ، مقابله با ظالم و مستکبر را تکلیف دینی و تقوای الهی می دانند و اضافه می کنند : « تقوای سیاسی یعنی انسان از لغزشگاه ‌هایی که دشمن می تواند از آن استفاده کند، پرهیز بکند.»


مقام معظم رهبری فایدۀ عمل به شاخص های اساسی انقلاب اسلامی را چنین برمی شمرند : « خب، اگر این پایبندی به ارزشهای اساسی وجود داشت، حرکت انقلاب، حرکت مستمر و مستقیم خواهد بود و در تندباد حوادث، این حرکت تغییر پیدا نمی کند. » ایشان امام خمینی (ره) را الگویی کامل در زمینه عمل به این شاخص های انقلابی دانستند که می توان با اطمینان خاطر از ایشان پیروی کرد.



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 33
نویسنده : حسینی
دیدگاههای رهبری ( دیدار با نمایندگان دهمین دوره مجلس شورای اسلامی )

دیدگاههای رهبری ( دیدار با نمایندگان دهمین دوره مجلس شورای اسلامی )

دیدار رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران ، صبح روزیکشنبه 16 خرداد/جوزا)5 ژوئن ) بانمایندگان دهمین دورۀ مجلس شورای اسلامی دیدار کردند. دهمین دورۀ مجلس شورای اسلامی ایران به تازگی با 290 نمایندۀ منتخب مردم کار خود را آغاز کرده است. حضرت آیت الله خامنه ای در ابتدای سخنان خود با تبریک به نمایندگان مجلس دهم به دلیل کسب توفیق خدمتگزاری ، جایگاه مجلس را به عنوان مرجع قانون گذاری ، والا و رفیع دانستند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران ، صبح روزیکشنبه 16 خرداد(5 ژوئن ) بانمایندگان دهمین دورۀ مجلس شورای اسلامی دیدار کردند. دهمین دورۀ مجلس شورای اسلامی ایران به تازگی با 290 نمایندۀ منتخب مردم کار خود را آغاز کرده است. حضرت آیت الله خامنه ای در ابتدای سخنان خود با تبریک به نمایندگان مجلس دهم به دلیل کسب توفیق خدمتگزاری، جایگاه مجلس را به عنوان مرجع قانون گذاری، والا و رفیع دانستند. ایشان همچنین با اشاره به حضور تعداد قابل توجهی از نمایندگان جدید در مجلس دهم این موضوع را فرصتی برای نمایندگان تازه ‌نفس دانسته تا در کنار برخی نمایندگان با تجربه، زمینه‌ساز یک مجلس با نشاط و با انگیزه شوند. لزوم حفظ اقتدارمجلس شورای اسلامی و الزامات یک قانون ‌گذاری خوب در مجلس از دیگر موارد مورد توصیۀ مقام معظم رهبری در این دیدار بود. اما نکتۀ قابل توجه در این دیدار، توصیه های راهبردی و مهم ایشان به نمایندگان بود که به نوعی نقشۀ راه مجلس دهم را ترسیم کرد.


یکی از این توصیه ها،حفظ روحیۀ انقلابی گری است.حضرت آیت الله خامنه ای همواره براصول انقلاب اسلامی تاکید داشته وبرنامه های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ایشان، حکایت از وفاداری معظم له براین اصول دارد. منظور از انقلابی بودن، توجه به آرمانها و اهدافی است که انقلاب اسلامی ایران به خاطر آن شکل گرفت وبا مجاهدت های بسیار به پیروزی رسید. یکی از این اهداف، کوتاه کردن دست استکبار از مراجع تصمیم گیری و قانون گذاری کشور و در نهایت کوتاه کردن دست سلطه گران از ثروت های عظیم اقتصادی و همچنین جلوگیری از سلطۀ فرهنگی آنان است. دقت نظر و واکنش مناسب وبه موقع درمقابل سیاست های استکبار جهانی از جمله نشانه های روحیۀ انقلابی است که آیت الله خامنه ای با توجه به اهمیت این مسئله بر انقلابی بودن، انقلابی ماندن و انقلابی عمل کردن نمایندگان مجلس تاکید کردند. ایشان در این رابطه فرمودند: "مجلس شورای اسلامی باید ضمن دمیدن روح آرامش درکشور،"انقلابی" باشد و در قانون‌گذاری انقلابی عمل کند و به مواضع خصمانه ومغرضانۀ آمریکا، واکنش نشان دهد و در مقابل سیاست‌های استکبار ایستادگی کند".

ایشان، موضع‌گیریهای عمومی مجلس در قبال مسائل کلان را مهم برشمردند و با تجلیل از کارنامۀ خوب مجلس نهم در این زمینه افزودند:" مجلس باید در مواجهه و مقابله با جریانهای معارضِ سیاسی علیه انقلاب اسلامی، موضع قاطع و شفاف داشته باشد."رهبر انقلاب اسلامی ایران در همین رابطه با اشاره به رفتار کاملاً خصمانه دولت و کنگرۀ امریکا با جمهوری اسلامی ایران، گفتند: "در مقابل گستاخی‌های دشمنان باید به میدان آمد و با پاسخ محکم، دهان آنها را بست، زیرا دشمن در عرصۀ سیاسی بر اساس عکس‌العمل‌ها محاسبه می‌کند و اگر احساس کند طرف مقابل منفعل و اهل عقب‌نشینی است، کوتاه نمی‌آید و زیاده‌خواهی می‌کند."
حضرت آیت الله خامنه‌ای سپس به تشریح طراحی دشمن در سطح منطقه پرداخته و با بیان این مسئله که دشمن برای منطقه مهم و حساس غرب آسیا نقشه‌های مشخصی دارد افزودند: "حضور اسلام و مسلمانان، منابع عظیم نفتی و آب راهها و رژیم صهیونیستی این منطقه را برای دشمن بسیار مهم کرده است و نقشۀ آنها برای این منطقه نیز همان چیزی است که چند سال قبل از آن به عنوان تشکیل خاورمیانه جدید و خاورمیانه بزرگ یاد کردند."


حضرت آیت الله خامنه ای ایستادگی جمهوری اسلامی در مقابل سیاستهای سلطه حویانۀ استکبار را دلیل محقق نشدن نقشه‌های امریکا در منطقه از جمله در عراق، سوریه، لبنان و فلسطین دانسته و بر این ایستادگی تاکید کردند. از آن جا که این مقاومت با توطئه هایی از سوی دشمنان روبرو ست؛ رهبر انقلاب اسلامی ایران، با هشدار در خصوص پرهیز از مواضع و رفتارهای مورد پسند دشمن، تأکید کردند که دشمن در سه سطح بین المللی، منطقه ای و داخلی طراحی هایی برای نظام اسلامی دارد که در سطح بین المللی ادامۀ اتهام زنی ها، در سطح منطقه ای از میان برداشتن موانع تحقق نقشه های خود و در سطح داخلی فعال کردن گُسل ها و دامن زدن به اختلافات است. بر همین اساس ایشان برحفظ وحدت تاکید کرده و افزودند: "دشمن در تلاش است تا گسل های قومی، عقیدتی و جناحی را فعال و تبدیل به زلزله کند، بنابراین نمایندگان مجلس باید تلاش کنند تا این طراحی دشمن به نتیجه نرسد. نماینده مجلس می‌تواند طبق بینش و نگاه سیاسی خود رأی بدهد و در موافقت یا مخالفت با موضوعی، اظهارنظر یا انتقاد کند اما به هیچ‌وجه نباید همچون برخی مقاطع در دوره‌های قبلی مجلس کار به اختلاف، کشمکش زبانی... و تشنج کشیده شود."


رهبرانقلاب اسلامی ایران در دیدار با نمایندگان دهمین مجلس شورای اسلامی، در فرازی دیگر از بیاناتشان به موضوع اولویت‌های کاری مجلس پرداختند. یکی از مهم ترین این اولویت ها،موضوع اقتصاد است. اقتصاد، نقش تعییین کننده ای در اقتدار و پایداری یک ملت ایفا می کند. به همین دلیل است که قدرت های بزرگ و نظام سلطه همواره از تحریم های اقتصادی به عنوان وسیله ای برای اعمال فشار علیه کشورهای مخالف خود استفاده می کنند. در سال های اخیر توجه به این ضرورت، در رهنمود های های حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران به صورتی جدی به چشم می خورد. ایشان برای افزایش قدرت اقتصادی ایران، "اقتصاد مقاومتی" را به عنوان مفهومی کلیدی مطرح کرده اند. اقتصاد مقاومتی، نقطۀ مقابل اقتصاد وابسته و مصرف کننده است و در مقابل اهداف اقتصادی نظام سلطه، ایستادگی می نماید. امروزه در مقابل فشار کشورهای بیگانه و تحریم اقتصادی، از تقویت و حمایت از بنیان‌ های اقتصادی، تحت عنوان اقتصاد مقاومتی یاد می شود که با خودکفایی و استقلال اقتصادی رابطه‌ای مستقیم دارد.


حضرت آیت الله خامنه ای در این رابطه فرمودند: " نمایندگان مجلس، درخصوص عملی شدن اقتصاد مقاومتی بسیار تأثیرگذار هستند زیرا می‌توانند مسیر اقدامات اقتصادی دولت را در مسیراقتصاد مقاومتی قرار دهند و همچنین این موضوع را از دولت مطالبه کنند."
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به تلاش دشمن برای استفاده از حربۀ اقتصاد به‌منظور ضربه زدن به نظام اسلامی، تاکید کردند که باید مشکلات اقتصادی به‌ویژه رکود واشتغال جوانان حل شوند و صِرفِ صحبت، فایده ندارد. ایشان، حل موضوع رکود و اشتغال از طریق رونق تولید داخلی را از اولویت‌های اصلی و بسیار مهم در بخش اقتصاد برشمردند. حضرت آیت الله خامنه‌ای در ادامه به موضوع فرهنگ به عنوان یکی دیگر از اولویت های کاری مجلس دهم اشاره کرده و گفتند: "مسئله اقتصاد، اولویت فوری و کنونی کشور است اما فرهنگ در بلندمدت از اقتصاد نیز مهم تر است."


همان طور که می دانید؛ امروزه با توجه به رشد فکری وآگاهی عمومی ملت های جهان، نفوذ و سلطه و به دست آوردن مستعمرات از راه لشکر کشی های نظامی به آسانی امکان پذیر نیست؛ به همین دلیل، بیش از یک قرن است که استعمارگران روش نفوذ در کشورها را تغییر داده اند و از طریق سیاست های فرهنگی و ارائۀ کالاهای فرهنگی متعدد، تلاش می کنند به اهداف خود برسند زیرا فهمیده اند که بهترین راه نفوذ در سایر کشورها نفوذ در فرهنگ آنان و استحالۀ درونی آن است. آنان می خواهند ارزش های مورد پسند خود را ارزش های مترقی جلوه دهند تا بتوانند آن را جایگزین معیارهای بومی و ملی ملت ها سازند. آیت الله خامنه ای با توجه به این مسئله بر تولید کالاهای فرهنگی مفید تاکید کرده و در مورد تولید و یا ورود کالاهای فرهنگی مُضِر هشدار دادند. ایشان فرمودند: "در موضوع فرهنگ نوعی ولنگاری و بی اهتمامی در دستگاههای فرهنگی به چشم می خورد، زیرا در تولید کالای فرهنگی مفید و جلوگیری از تولید کالای فرهنگی مضرّ، کوتاهی هایی انجام می شود.در برخی مواقع تأکیدهایی که بر پرهیز از استفاده کالاهای مضرّ غیرفرهنگی همچون برخی مواد غذایی می شود، بیشتر از هشدار درباره کالاهای فرهنگی مضرّ است، در حالی که تأثیرات سوء این کالاها بر مردم خطرناک تر و گسترده تر است."


هم اکنون شاهدیم که به بهانۀ آزادی و جریان آزاد اطلاعات تلاش می شود که هر نوع کالای فرهنگی نامناسب و زیان بار، وارد فضاهای عمومی ومجازی جوامع شود. آیت الله خامنه ای نمایندگان مجلس را در این مورد آگاه کرده و خاطرنشان کردند: "برخی مواقع در مقابل تولید یا ورود کالاهای فرهنگی مضر، موضع‌گیری و اقدامی نمی شود، زیرا این ترس وجود دارد که متهم به جلوگیری از جریان آزاد اطلاعات شوند." ایشان با اشاره به اقدامات سخت گیرانه در اروپا و امریکا برای کنترل اطلاعات گفتند: ما در حالی از اتهام های بی اساس آنها در خصوص جلوگیری از جریان آزاد اطلاعات هراس داریم که کنترل های ما یک دهم سخت گیریهای آنها نیست."
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر این که وظیفۀ نظارتی مجلس، تعارضی با موضوع همکاری با دولت ندارد؛ این همکاری را به معنای گذشتن مجلس از حق خود ندانسته و به نمایندگان توصیه کردند که باید با استفاده ازاختیارات قانونی خود همچون تحقیق و تفحص، بر اجرای درست قانون نظارت کنند. رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه یکی از ضمانت‌های حفظ جایگاه والای مجلس شورای اسلامی، نظارت مجلس بر خویش است، به موضوع قانون‌گذاری خوب و الزامات آن اشاره کردند و گفتند: " قانون باید با کیفیت، متقن، همه‌جانبه‌نگر، واضح، بدون تعارض با قوانین دیگر، ضد فساد، منطبق با سیاست‌های بالادستی، برگرفته از دیدگاه‌های کارشناسی بدنۀ دولت و خارج از دولت و دربردارندۀ مصالح ملی به جای مصالح محلی باشد."



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 36
نویسنده : حسینی
چگونه نمازمان شیرین شود تا از خواندن نماز لذت ببریم؟؟؟



چگونه نمازمان شیرین شود تا از خواندن نماز لذت ببریم؟؟؟


خواهشا این مطلب رو تا انتها مطالعه کنید !!!!

روزی شخصی در حال نماز خواندن در راهی بود و مجنون بدون این كه متوجه شود از بین او و مُهرش عبور كرد.
مرد نمازش را قطع كرد و داد زد هی چرا بین من و خدایم فاصله انداختی.
مجنون به خود آمد و گفت: من كه عاشق لیلی هستم تو را ندیدم، تو كه عاشق خدای لیلی هستی چگونه دیدی كه من بین تو و خدایت فاصله انداختم؟
نماز موضوعی است که متدیان، بسیار با آن سر و کار دارند اما مواجهه‌ی افراد مختلف با آن متفاوت است. نماز برای بسیاری دغدغه‌ است اما دغدغه‌ای آزار دهنده که تا پایان وقت با آنهاست و در آن لحظات پایانی که آن را به جا می‌آورند گویا که بار بزرگی را از دوش برداشته‌اند.
گروه دیگری نیز به نماز عادت کرده‌اند و چندان ارتباطی با آن نداشته و هیچ دغدغه‌ای برایشان ندارد و از سر عادت دیر یا زود آن را به جا می‌آورند.
اما در این میان هستند افرادی که نماز جور دیگری برایشان دغدغه است. این افراد توانسته‌اند ارتباطی با آن برقرار کنند و دغدغه آنها این است که آن را به نحو صحیحی به جای آورند.


اما چگونه نماز برای انسان شیرین می‌شود؟


نماز عبادتی که در ابتدای راه، نیاز به تمرین دارد تا عادت شده و مشقت آن هموار شود. از این روست که آموزه‌های تربیتی دین، گویای این است که کودکان از هفت سالگی به نماز فرا خوانده شوند تا کم کم با آن خو بگیرند. اما قدم بعد، ستیز با عادت شدن آن است. و تمام مشکل اینجاست که یا نماز برای افراد عادت نمی شود و یا تبدیل به عادت می‌گردد.

عادت نکردن افراد به نماز در ابتدای سنین تکلیف موجب کسالت و مشقت برای آنان در سنین بالاتر شده و باقی ماندن در عادت موجب عدم ارتباط با آن می‌گردد. اما نمازی که "قربانُ کلِ تقی" است و "معراج مومن" است، فراتر از تکرار واژه‌ها و انجام منظم حرکات است.
از قدیم انسانها دنبال جادو، ذکر، ختم، رمز و کیمیا بوده‌اند تا یکباره ترقی کنند. امروز هم کم نیستند افرادی که ذکر می‌دهند و آدمهایی که دنبال آن هستند و خود شما نیز قطعا نمونه‌های دینی آن را تجربه کرده‌اید. حتی منابع اسلامی نیز پر است از این دست ختوم و اذکار. اما کم‌اند افرادی که با این روشها گره‌ای گشوده باشند حتی با شیوه‌های دینی. اما چرا؟
علت عدم تأثیر عمده این موارد، عدم ارتباط با معناست. چرا که الفاظ منشاء اثر نیستند و آنچه سیراب می‌کند خود آب است نه اسم آن. گذشته از اینکه بسیاری از موارد غیر دینی آن شیوه‌ها، تهی از معنا هستند.
نماز نیز یکی از همان اکسیرهاست که به فرموده‌ی اولیای دین قربان و معراج است یعنی بال پرواز و ترقی. و آنچه گفته آمد همه برای این بود که عرض گردد نماز بهترین و تضمینی‌ترین ذکر و ختم و رمز برای ترقی و رسیدن به آرزوها و پر کشیدن به اوج آسمانهاست. اما نه ظاهر نماز و نه الفاظ آن، بل روح و معنای آن، که داستان نماز و روحش همان داستان آب و اسم آب است.

اما تنها راه عادت کردن به نماز و عادی نشدن نماز؛ تنها و تنها با توجه به آن و گذشتن از ظاهر آن و رسیدن به معنا و ارتباط با روح آن است که در تعابیر دیگر به این توجه حضور قلب نیز گفته می‌شود.


برای دست یابی به حضور قلب باید به نماز اهمیت داد. از وقت نماز گرفته تا مقدمات و اعمال و اذکار آن. بنابر این بهتر است نمازگزار موارد زیر را مراعات کند:

1- اهتمام به نماز اول وقت داشته و سعی کند دغدغه‌‌اش این باشد که تا اذان گفته شد هر جا که هست در پی خواندن نمازش رود.

2- قبل از نماز حتما اذان و اقامه را بگوید و خود را برای نماز مهیا کرده و ذهنش را از امور روزمره و مشغله‌های زندگی خالی کند.

3- قبل از نماز همیشه به خود توجه دهد که می‌خواهد در پیشگاه خدای بزرگی بایستد که او را می‌بیند و فراتر از آن، کسی است که او را و همه عالم را آفریده و هستی به دست اوست و شنوا و دانا و مهربان است.

4- حتما معنای اذکار نماز و آیاتی که در آن تلاوت می‌کند را بداند و توجه داشته باشد که دارد با خدای خود صحبت می‌کند.

5- بعد از نماز حتما چند دقیقه‌ای بنشیند و ارتباط خود را ادامه دهد و در آن بیندیش


پایان کلام خود را به ماجرایی از حضرت جانان، امیر مومنان، علی علیه السلام می‌آرایم و امید دارم که در همین اولین نمازی که پیش روی ماست به معنایی که ایشان فرمودند دقت کنیم.


جابر بن عبدالله انصارى تعریف می‌کند که روزى به همراه مولاى متّقیان، امام على علیه السلام بودم، شخصى را دیدیم كه مشغول نماز است،
حضرت به او خطاب كرد و فرمود: آیا معنا و مفهوم نماز را مى‌دانى كه چگونه و براى چه مى‌باشد؟
مرد گفت: مگر نماز معنای غیر عبادت دارد؟
حضرت فرمود: آرى، به حقّ آن كسى كه محمّد(صلّى الله علیه و آله) را به نبوّت مبعوث گردانید، نماز داراى تأویل و مفهومى است كه تمام معناى عبودیّت در آن خواهد بود.
مرد مشتاق شد و گفت: پس مرا تعلیم فرما.

امام فرمود: معنا و مفهوماولین تكبیرآن است كه خداوند، سبحان و منزّه است از این كه داراى قیام و قعود باشد.
دومین تكبیریعنى؛ خداوند موصوف به حركت و سكون نمى‌باشد.
سومین تكبیریعنى؛ نمى‌توان خداوند را به جسمى تشبیه كرد.
چهارمین تكبیریعنى؛ چیزى بر خداوند عارض نمى‌شود.
پنجمین تكبیرمفهومش آن است كه خداوند، نه محلّ خاصى دارد و نه چیزى در او حلول مى‌كند.
ششمین تكبیرمعنایش این است كه زوال و انتقال و نیز تغییر و تحوّل براى خداوند مفهومى ندارد.
وهفتمین تكبیریعنى؛ بدان كه خداوند سبحان همچون دیگر اجسام، داراى أبعاد و جوارح نیست.

سپس در ادامه فرمایش خود فرمود:
معناى ركوع آن است كه مى‌گویى: خداوندا! من به تو ایمان آورده‌ام و از آن دست بر نمى‌دارم، گرچه گردنم زده شود.
و چون سر از ركوع بر مى‌دارى و مى‌گوئى: «سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ الحَمْدلله ربّ العالمین» یعنى؛ خداوندا! تو مرا از عدم به وجود آورده‌اى و من چیزى نبوده و نیستم، پس هستى مطلق تویى.
و هنگامى كه سر بر سجده فرود آورى، می‌گویى: خداوندا! مرا از خاك آفریده‌اى؛ و سر بلند كردن از سجده یعنى؛ مرا از خاك خارج گردانده‌اى.
و همین كه دومین بار سر بر سجده گذارى یعنى؛ خداوندا! تو مرا در درون خاك برمى‌گردانى؛
و چون سر بلند كنى گویى: و مرا از درون همین خاك در روز قیامت براى بررسى اعمال خارج مى‌گردانى.
و مفهوم تشهّد، تجدید عهد و میثاق و اعتقاد به وحدانیّت خداوند؛ و نیز شهادت بر نبوّت حضرت رسول و ولایت اهل‌بیت او علیهم صلوات الله است.
و معناى سلام، ترحّم و سلامتى از طرف خداوند بر بنده نمازگزار است، كه در واقع ایمنى از عذاب قیامت باشد.1

به نظر شما آیا اگر کسی در حرکات و سکنات نماز به این معانی توجه داشته و بداند که خم راست شدنش به چه معناست، و به آنچه می‌گوید و می‌خواند توجه داشته و خداوند تبارک را مخاطب خویش بداند، دیگر حواسش پرت می‌شود؟؟
1- مستدرك الوسائل، ج 4، ص 105، ح 5 و بحار الانوار، ج 84، ص 253، ح 38.

با تشکر از نویسنده و فرستنده این مطلب ارزشمند





:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 42
نویسنده : حسینی
نماز؛ زيباترين شکل راز و نياز انسان با خدا



نماز؛ زيباترين شکل گفتگوي انسان با خدا

اشاره: نماز، زيباترين شکل ذکر و ياد خداست. برجسته ترين اولياي خدا، شيريني خلوت انس با محبوب را در نماز مي جويند.
نماز، ‌رويکرد انسان به خدا و پناه بردن به آستان رحمت اوست و روح ايمان را در وجود انسان زنده مي كند. نماز در انسان اين اطمينان را بوجود مي آورد كه به جايگاهي نيرومند و انهدام ناپذير تكيه دارد و به ريسماني دست يازيده كه گسسته نمي شود.
انسان در طوفان مشکلات و حوادث شكننده، اگر متصل به قدرت نامحدود الهي نباشد، مايوس و سرگردان مي شود. انساني که در نماز خود را با خدا پيوند مي دهد، در هيچ شرايطي خود را نمي بازد و احساس تنهايي نمي کند.
در اين نوشتار قصد داريم از نماز و آثار آن در روح و روان انسان سخن بگوييم و به آداب و شرايط قبولي اين فريضه الهي اشاره کنيم.

خداوند به پيامبر خويش فرمود:
« در ميان بندگانم کساني هستند که مرا دوست دارند و من هم آنان را دوست دارم. آنان مشتاق من هستند و من نيز مشتاق آنان. مرا همواره ياد مي کنند، من نيز به ياد آنان هستم. در تمام کارها به من نظر مي کنند، من هم توجهم به آنهاست.»
پيامبر گفت: « اي معبود من! کساني که مورد توجه تو هستند، چه نشانه هايي دارند ؟»
خداوند فرمود: « آنان در انتظار فرا رسيدن شب هستند تا هنگام تاريکي شب، با من به راز و نياز بپردازند. صورتهايشان را از روي فروتني بر روي خاک مي گذارند و مناجات مي كنند و به پاس نعمتهايي که به آنان داده ام، خالصانه مرا سپاس مي گويند... آنان به سبب عشقي که به من دارند، خود را به رنج و سختي مي اندازند. در آغاز، من نور خود را به دلهايشان مي تابانم تا با آن مرا بشناسند.»






آیة الله بهجت(ره) به نکته دقیقی اشاره می کنند که ممکن است
این نکته پرسش و شبهه ی بسیاری از آدم ها باشد.

این که چه حکمتی در تکرار نماز نهفته است.

چرا ما هر روز این آیه ها و سجده ها و رکوع ها را تکرار می کنیم.
هر روز این سلام های ثابت را می فرستیم.
بزرگان اهل معنا و معرفت و شخصیت های قرآنی و معنوی توجه شایانی به اهمیت نماز داشته اند و این موضوع البته مایه تعجب نیست.

وقتی از زبان معصوم علیه السلام می شنویم و می خوانیم که نماز، معراج مومن است پس شگفت آور نخواهد بود که شخصیت های شیعه بارها به این اصل مهم و عمود خیمه مسلمانی توجه نشان دهند.

عارف بالله، آیة الله بهجت ره نیز از جمله شخصیت هایی است که به مناسبت های مختلف در دیدارهایشان با مشتاقان عالم معنا و معرفت از جمله تقاضا برای موعظه و پند نکات دقیق و مهمی در باره نماز ارائه می کنند.
در بیانی ایشان پیرامون نماز فرموده اند:
"وقتی بنده از پیشگاه مقدس حضرت حق باز می‎ گردد، اولین چیزی را که سوغات می ‎آورد، سلام از ناحیه او است.

در دعای مسجد کوفه آمده است:
«اَللهُمَّ اَنتَ السَّلامُ، وَ مِنکَ السَّلامُ، وَ اِلیکَ یَرجِعُ، وَ یَعُودُ السُّلامُ، حَیِّنا رَبَّنا مِنکَ السَّلام؛ خداوندا، تو خود سلامی و سلام از ناحیه تو است و به سوی تو باز می‎ گردد. پروردگارا، ما را به سلام از ناحیه خود تحیّت گوی!"


حقیقت آن است که نماز در اصل یک سفر و عروج معنوی و روحانی است.

گشت و گذاری در سپهر جان و هنگامی که عبد مخلص از این سفر روحانی بر می گردد، مثل هر سفر محسوس دیگری چیزهایی با خود می آورد و دستاوردهایی از سفر خود دارد.
به تعبیر عامه با خود از سفر سوغاتی می آورد.

اما این سوغاتی چیست؟

از منظر آیت الله بهجت این سوغاتی، سلامی از جانب خدا و ناحیه الله است.

نمازگزار نماز خود را با سلام و تحیت و درود تمام می کند که از ناحیه خداست و به سوی او بر می گردد.
بالاترین لذت ها در نماز جمع شده است

"نماز، جامی است از اَلَذّ لذایذ که چنین خمری خوشگوار در عالمِ وجود نیست! نماز ، اعظم مظاهر عبودیّت است که در آن، توجه به حقّ می ‎شود.

تمام لذت ‎ها روحی است و آنچه از لذات که در طیب [عطر] و یا از راه نساء به صورت حلال تکویناً مطلوب است، بیش از آن و به مراتب بالاتر، در نماز است...

اما اگر کسی با وجود این همه مشوِّقات از قرآن و اخبار برای سیر و کمال، از آنها بهره ‎مند نشود، در عقل او خلل است.

نماز خواندن برای اهلش مانند حلوا خوردن است؛ لذا از نماز خواندن، خسته نمی‎ شوند. "
در واقع این بیان به ظرایف زیبایی اشاره می کند که عموماً مبتلابه و دامنگیر عامه است.این که امکان دارد و محتمل است که بسیاری حظ و التذاذی از نماز خواندنشان نبرند و صرفاً برای این که یک تکلیف مشقت بار دینی را بجا بیاورند از رختخواب کنده شوند و سر سجاده بنشینند.

اما اگر نمازگزار حقیقی و اهل، سر سجاده بنشیند در واقع سر سفره نشسته است و همان التذاذی را که اهل دنیا از خور و خواب می برند و خوردن را نه به عنوان یک امر مشقت بار که به عنوان امر شادی آور و لذت بخش دنبال می کنند او نیز نماز را به مثابه امری شادی آور و لذت بخش دنبال می کند.
چه رمزی در این تکرار نهفته است؟

چرا ما هر روز این آیه ها و سجده ها و رکوع ها را تکرار می کنیم؟ هر روز این سلام های ثابت را می فرستیم؟




مطلب اول:

ما همه روزه خود را با آب شستشو می ‌دهیم و مراقب هستیم که آلودگی بر بدنمان ننشیند. آیا تا به حال کسی به ذهنش خطور کرده که آب برایم تکراری شده؟!


در روایات از نماز به عنوان نهری یاد شده که روزی پنج بار روح و روان خود را با آن شستشو می‌ دهیم.

طبیعی است که وقتی کسی از نماز به عنوان کاری تکراری و بدون فایده یاد می ‌کند، در واقع از فایده ‌ی نماز که همان شستشوی روح و روان است در غفلت است.


مطلب دوم:

ما انسان‌ ها در زندگی روزمره بارها به دیگران سلام می ‌دهیم و از زحمات آن ها تشکر می‌ کنیم.
بارها به دیگران ابراز محبّت می ‌کنیم و از کارهای خوبشان تقدیر و تشکر می‌ کنیم.

آیا می ‌توان گفت این کارها تکراری شده؟! درست است که تقدیر و تشکرها با الفاظی تکراری واقع می ‌شوند؛ اما هر تقدیر و تشکری روحی مخصوص به خود دارد و در این روح هیچ تکراری وجود ندارد.

نماز، در واقع تشکر از نعمت‌ های پی ‌در ‌پی الهی، بهانه‌ ای برای ابراز محبّت به خدای یکتا و نیز مدح و ثنای او می‌ باشد.

هر چند الفاظ نماز تکراری است؛ امّا روح نماز برای نمازگزارِ واقعی، هیچ وقت تکراری و خسته ‌کننده نخواهد بود.


مطلب سوم:

"شاید حکمت تکرار نماز (الفاظ آن) - علاوه بر تثبیت - سیر باشد؛ به این نحو که هر نمازی از نماز قبلی بهتر، و نماز قبلی زمینه‎ ساز نماز بعدی باشد."


ازحضرت رسول (صلی الله و علیه وآله) روایت است که اگر هر دو روز یک مسلمان مثل هم باشد - فردای او بهتر از امروزش نباشد - او دچار خسران شده است.

اگر مصداقی به این بیان نورانی رسول مکرم اسلام صلوات الله علیه توجه کنیم مسلماً مهم ترین نشانه احتراز از این اتفاق، این است که نماز های یک مسلمان رو به صعود باشد.

همان طور که گفته شد مانند نردبامی که شخصی از آن به سمت بالا صعود می کند.

اگر آن شخص هر روز در یک پله از نردبان در جا بزند دچار خسران شده است و اگر روز بعد پایش را به جای گذاشتن بر پله بالاتر بر پله پایین تر بگذارد دچار خسران عظیم تری شده است.
نماز هم این گونه است. ما نمازها را تکرار می کنیم مثل کسی که بر نردبانی قرار گرفته و پاهایش را از روی پله ای به پله ای دیگر می گذارد و حکمت این تکرار همان حکمت تکرار حرکت بر روی نردبان است.

ما این حرکت را تکرار می کنیم نه به معنای آن که پایمان را بر همان جای پای پیشین بگذاریم بلکه تکرار می کنیم که نماز روز فردایمان کامل تر از نماز امروزمان باشد.
به عبارتی دیگر و بهتر:


نماز تكرار نیست؛ شاید در ظاهر تكرار باشد ولی در باطن هر نمازی مانند یك پله از نردبان است كه با هر وعده، پله ای به خدا نزدیك تر می شویم پس پله اول و آخر نردبان خیلی با هم متفاوتند.

و نکته آخر:


اگر شما باز هم می گویید: نماز یک عمل تکراری است، باید بدانیم هر تكراری بیهوده نیست، تكراری ترین عمل آدمی در طول حیات خوردن و آشامیدن است كه هیچ انسان عاقلی آن را زائد نمی داند بلكه آن را برای حفظ سلامت و تندرستی
لازم و واجب می داند؛ و نماز ورزش و تغذیه ی روح می باشد كه برای پرورش روح و سوخت و ساز مواد زائد و رذائل اخلاقی لازم و واجب است.


منابع:
خبرگزاری شبستان
حوزه
سایت هم اندیشی دینی


:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 45
نویسنده : حسینی
خطوط قرمز برای سعادت بشر در سه آیه

خطوط قرمز برای سعادت بشر در سه آیه

آیت الله مکارم شیرازی با انتقاد از شعار فرزند کمتر، زندگی بهتر در گذشته اظهار کرد: ما را با این شعار فریب دادند و امروز چشم باز کرده ایم و دیدیم فرزند کمتر، زندگی بدتر و جامعه ما از این جهت گرفتار بحران است و باید به آن فرهنگ خاتمه داده شود و در تکثیر فرزند سعی شود چراکه باعث قوت، قدرت و عظمت نظام اسلامی و جامعه اسلامی است.
آیت الله ناصر مکارم شیرازی، در صحن جامع رضوی حرم مطهر امام رضا(ع)، با بیان اینکه دشمنان اسلام امروز بعد از نتیجه نگرفتن از حمله فیزیکی به قران کریم به ایجاد شبهه در قرآن روی آورده اند، از برنامه عمومی تلاوت قرآن پس از نماز ظهر و عصر تقدیر کرد و به بیان یکی از شبهات وارد شده به قرآن و پاسخ آن پرداخت.

پاسخ به اشکال به جامعیت قرآن

اشکال به وجود همه چیز در قرآن با استدلال به آیات(...وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ ءٍ...، و قرآن را برتو فرستادیم که بیانگر همه چیز است)(نحل/89) و (...ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ ءٍ...، ماهیچ چیز را در کتاب فرو گذار نکردیم)(انعام/38) در حالیکه بسیاری از علوم جدید در قرآن نیست، اشکالی بود که ایت الله مکارم شیرازی آن را نقل کرد و به آن پاسخ داد.

آیت الله مکارم شیرازی با اشاره به آیه (...وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ ءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمینَ، و ما این کتاب(قرآن) را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز، مایه هدایت، رحمت و بشارت برای مسلمانان است)(نحل/89) در پاسخ به این اشکال بیان کرد: بر اساس این قسمت از آیه، همه آنچه برای زندگی سالم و با تقوا و آنچه برای هدایت لازم است در قرآن آمده است همانطور که آیات 15 و 16 سوره مائده، آیاتی را که به آن استدلال کرده اند را تفسیر می کند.

وی بر اساس آیات 15 و 16 سوره مائده، هدایت انسان ها به راه های امن و امان، خارج کردن انسان ها از ظلمت به نور و دعوت به راه راست و خارج کردن انسان ها از بیراهه ها به راه سعادت و سلامت را از نقش های قرآن بر شمرد و در ادامه توضیح داد: قرآن همان کاری را در عالم معنویت می کند که نور آفتاب در عالم طبیعت می کند، چراکه اگر نور نباشد هیچ موجود زنده ای در زمین نخواهد ماند و دانشمندان اثبات کرده اند که بعد از عمق 700 متری دریا که فقط تاریکی است هم، موجودات زنده ای وجود دارند اما آنها نیز با گیاهانی که در سطح آب و با نور آفتاب پرورش یافته اند تغذیه می کنند.

این مرجع تقلید با بیان اینکه کسانی که این شبهات را وارد می کنند حداقل یک دوره قرآن نخوانده اند، ادامه داد: قرآن همه چیز را که مربوط به زندگی سالم، افتخار، خوشبختی و انسانیت باشد را بیان کرده است که به عنوان مثال با صرف نظر از آیات دیگر قرآن، فقط در آیات 151 تا 153 سوره انعام تمام خطوط قرمز در سعادت بشر بیان شده است.

خطوط قرمز برای سعادت بشر در سه آیه از قرآن کریم

مفسر قرآن کریم و استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم پس از بیان آیات 151 تا 153 سوره انعام در توضیح خطوط قرمز و برنامه های بیان شده در این آیات گفت: پرستش خداوند و شریک قرار ندادن برای او و دوری از هوی پرستی، شهوت پرستی و مقام پرستی اولین خط قرمز است.

نیکی نسبت به پدر و مادر دومین نکته در سوره انعام بود که آیت الله مکارم شیرازی به بیان آن پرداخت و در توضیح بیان کرد: اگر کسی می خواهد سعادتمند شود باید احترام پدر و مادر را حفظ کند، چراکه بی احترامی به آنان باعث کوتاهی عمر و بروز مشکلات پیچیده مخصوصا در آخر عمر خواهد شد همانطور امام(علیه السلام) در پاسخ یکی از پادشاهان عباسی که خدمت ایشان آمد و پرسید: پدرم طاغوت است، اجازه میدهید او را بکشم؟ فرمودند: او ظالم عجیبی است، او را بکش اما بدان عمرت کوتاه خواهد شد.

آیت الله مکارم شیرازی در ادامه خطاب به خانواده ها اضافه کرد: جوانان! شما پدر و مادرتان را احترام کنید و شما پدر و مادرها هم احترام فرزندانتان را نگه دارید.

امروز فهمیدیم: فرزند کمتر؛ زندگی بدتر

آیت الله مکارم شیرازی در ادامه خطوط قرمز بیان شده در آیات سوره انعام، به منع خداوند از کشتن فرزندان از ترس فقیر شدن اشاره کرد و ادامه داد: مردم در زمان جاهلیت فرزندانشان را به خاطر ترس از فقر می کشتند، امروز این کار به صورت دیگری انجام می شود با سقط جنین، با جلوگیری از انعقاد نطفه اما خداوند می فرماید: نترسید چراکه ما، شما و آنها را روزی می دهیم و روزی آنها در دست ماست.

این مرجع تقلید با انتقاد از شعار فرزند کمتر، زندگی بهتر در گذشته اظهار کرد: ما را با این شعار فریب دادند و امروز چشم باز کرده ایم و دیدیم فرزند کمتر، زندگی بدتر و جامعه ما از این جهت گرفتار بحران است و باید به آن فرهنگ خاتمه داده شود و در تکثیر فرزند سعی شود چراکه باعث قوت، قدرت و عظمت نظام اسلامی و جامعه اسلامی است.

آل سعود در قتل کودکان و شیرخوارگان به اسرائیل پیوسته است

آیت الله مکارم شیرازی در بیان پنجمین خط قرمز بیان شده در سه آیه سوره انعام به منع قرآن از خونریزی به ناحق اشاره کرد و با توجه به جنایات آل سعود در یمن، بیان کرد: کسانی که میلیون ها قرآن در سال چاپ و منتشر می کنند این آیات را زیر پا گذاشته اند و فقط ادعا می کنند ما مسلمانیم، اهل قرآنیم و خادم حرمین شریفین هستیم، اما با جنایاتی که در یمن کردند و بمباران در ماه رجب که ماه حرام است و جنگ در آن ممنوع شده است نشان دادند که چیزی از قرآن نمی دانند و فقط نامی از قرآن بر کاغذ مانده بدون اینکه به آن عمل کنند.

این مرجع تقلید در ادامه گفت: پیش از این می گفتیم اسرائیل قاتل است اما امروز آل سعود هم قاتل کودکان، بچه های شیرخوار و بیماران در بیمارستان ها شده است.

خیانت نکردن در مال یتیم نکته دیگری بود که آیت الله مکارم شیرازی در ادامه توضیح آیات 151 تا 153 سوره انعام به آن اشاره کرد و در توضیح بیان کرد: خداوند می فرماید در اموال یتیمان خیانت نکنید و پس از بلوغ و رشد آنها، آن را بدون کم و زیاد به آنها تحویل دهید و در قبال یتیمان دیگران همان کاری را انجام دهید که می خواهید دیگران نیز در قبال یتیمان شما همان رفتار را داشته باشند.

اقتصادتان را با زیرپا گذاشتن این آیه به خطر نیاندازید!

تقلب نکردن در معامله، نکته بعدی از آیات سوره انعام بود که آیت الله مکارم شیرازی براساس این قسمت از آیه تاکید کرد: نباید اجناس تقلبی از کشور های عقب مانده را با مارک کشور های پیشرفت کننده در بازار به فروش برسانید، نباید با قاچاق اقتصادتان را به خطر بیاندازید و تولید داخلی را تخریب کنید.

مفسر قرآن کریم در ادامه بیان آیات قرآن کریم سخن عادلانه گفتن هرچند به ضرر برادر، فرزند و نزدیکان انسان باشد را یکی دیگر از خطوط قرمز مطرح شده در آیات قرآن کریم دانست و در ادامه بیان کرد: وقتی می گوییم: اشهد أن لااله إلا الله و أشهد أن محمداً رسول الله یعنی با فرستاده خدا عهد بستیم که به دستوراتش و به عهد الهی وفا کنیم.

توافق هسته ای باعث دودستگی نشود، در انتخابات رقابت سالم رعایت شود

آیت الله مکارم شیرازی پس از اشاره به دوری از اختلاف و توصیه به وحدت در آیات سوره انعام به عنوان آخرین خط قرمز مطرح شده، اظهار کرد: این همان خط قرمزی است که پای بسیاری از ما در آن می لنگد، خداوند می فرماید: دست به دست هم دهید و در مقابل دشمن اتحاد داشته باشید و متفرق نشوید که شما را به ذلت و بدبختی می کشاند و دشمن را برشما مسلط می کند.

این مرجع تقلید با اشاره به وجود سلیقه های مختلف تاکید کرد: با وجود سلیقه های مختلف، باید رقابت ها سالم باشد نه عداوت و تخریب و دشمنی با یکدیگر.

آیت الله مکارم شیرازی در همین موضوع به توافق هسته ای اشاره کرد و در ادامه گفت: اصل توافق خوب بوده است اما ممکن است نقاط ضعفی هم داشته باشد همانطور که هرکار مثبتی نقطه ضعف هم دارد و اهل اطلاع باید این نقاط ضعف را اصلاح کنند، همچنین در انتخابات هم نباید تخریب، نسبت های ناروا و شایعه سازی نسبت به دیگران صورت گیرد.

تلاوت دو آیه از قرآن بعد از نماز صبح را جزء برنامه زندگی تان قرار دهید

این مفسر قرآن کریم در پایان سخنانش با توصیه به آشنایی هرچه بیشتر با مفاهیم قرآن کریم و ورود قرآن به زندگی، تاکید کرد: حفظ و قرائت و تجوید قرآن باید مقدمه عمل به قرآن باشد و سعی کنید هر روز بعد از نماز صبح یک صفحه قرآن و یک صفحه ترجمه آن و یا اگر نمی توانید دو آیه از قران و دو آیه از ترجمه را جزء برنامه زندگی قرار دهید که زندگانی شما با این کار نورانی و مشکلات شما حل و بلاها از جامعه و کشور شما دور خواهد شد.

منبع:فارس


:: موضوعات مرتبط: , ,
به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان حسینی و آدرس mohammadjavadhosseini.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com