عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 27
نویسنده : حسینی
❣بهترین دين متنى از لئوناردو باف پژوهشگر دينى معروف برزيلى: در ميزگردى که درباره «دين و آزادى» برپا شده بود از دالايى‌لاما، با کنجکاوى، و البته کمى بدجنسى پرسيدم: عالى جناب، بهترين دين کدام است؟ فکر کردم که او لابد خواهد گفت: «بودايى» يا «اديان شرقى که خيلى قديمى‌تر از مسيحيت هستند.» دالايى‌لاما کمى درنگ کرد، لبخندى زد و به چشمان من خيره شد... و آنگاه گفت: «بهترين دين، آن است که از شما آدم بهترى بسازد.» من که از چنين پاسخ خردمندانه‌اى شرمنده شده بودم، پرسيدم: آنچه مرا انسان بهترى مى‌سازد چيست؟ پاسخ داد: «هر چيز که شما را دل‌رحم‌تر فهميده‌تر، مستقل‌تر، بى‌طرف‌تر، بامحبت‌تر، انسان دوست‌تر، با مسئوليت‌تر و اخلاقى‌تر سازد دينى که اين کار را براى شما بکند، بهترين دين است» من لحظه‌اى ساکت ماندم و به حرف‌هاى خردمندانة او انديشيدم. به نظر من پيامى که در پشت حرف‌هاى او قرار دارد چنين است: دوست من! در واقع آنچه اهميت دارد، رفتار تو در خانه در خانواده در محل کار، در جامعه و... در کلّ جهان است به ياد داشته باش، عالم هستى بازتاب اعمال و افکار ماست. امداد اندیشه

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 23
نویسنده : حسینی
#تلنگر

:: موضوعات مرتبط: , ,
:: برچسب‌ها: #تلنگر ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 31
نویسنده : حسینی
آرزوی کوچک! #داستان_کوتاه روزی مردی در بیابان در حال گذر بود که ندایی را از عالم غیب شنید: « ای مرد! هرچه همین الآن آرزو کنی، به تو داده می شود.» مرد قدری تأمل کرد، به آسمان نگاه کرد و گفت: می خواهم کوهی که روبه رویم قرار گرفته، به طلا تبدیل شود. در کمتر از لحظه ای کوه به طلا تبدیل شد. ندا آمد: « آرزوی دیگرت چیست؟ » مرد گفت: کور شود هرکه آرزو و دعای کوچک داشته باشد. بلافاصله مرد کور شد! نکته : وقتی منبع برآورده کردن آرزوهایت خداست، حتی خواستن کوهی از طلا نیز کوچک است. خدا بزرگ است، از خدای بزرگ چیزهای بزرگ بخواهید.

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 24
نویسنده : حسینی


:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 24
نویسنده : حسینی
چرا آیت الله بروجردی جایگزین ندارد؟! چرا در تاریخ یکصد ساله اخیر ، هیچ کس نتوانست جایگزین مرحوم آیت الله بروجردی در حوزه علمیه و در بین مردم شود ؟؟ زمانی که آقای بروجردی ساکن شهر بروجرد بودند پزشک معروف شهر آقای حکیم یوسف یهودی بود. نوه آن دکتر برای آقای علوی نقل کرده بود که حکیم یوسف ارادت خاصی به آقای بروجردی داشت و در قم به دیدار آقای بروجردی می رفت. علت این بود که وقتی دکتر برای عیادت علمای بروجرد می رفت آنان تکه پارچه ای پهن می کردند که پای دکتر به فرش های آنان برخورد نکند.. ولی وقتی خانه آقای بروجردی می رفت از این کارها خبری نبود و مانند یک مهمان معمولی با او برخورد می کردند. در زمانی که آقای بروجردی هنوز به قم نیامده و ساکن بروجرد بودند شنیدند که در آن شهر هنگام تشییع جنازه یهودیان بعضی ها به طرف جنازه سنگ پرتاب می کنند. آقای بروجردی مردم را از این کار ناشایست نهی فرمودند ولی بعضی از مردم توجه نکردند و به این عمل ادامه دادند. آقای بروجردی گفتند هر وقت تشییع جنازه یک یهودی بود به ایشان اطلاع دهند. در اولین تشییع آقای بروجردی شرکت کردند و این باعث شد این سنت زشت سنگ پرانی به کلی ترک شود. وقتی مسجد اعظم قم ساخته می شد قرار شد چاه آبی حفر کنند که آن مسجد مستقل از آب شهر باشد. تحقیق شد که چه کسی این کار را بهتر از دیگران انجام می دهد. معلوم شد شرکتی در خیابان سعدی تهران هست که مدیریت آن با آقای جمشید یگانگی است ولی ایشان زردشتی است. موضوع را با آقای بروجردی مطرح کردند و ایشان فرمود: «زردشتی باشد، چه اشکالی دارد؟». آقای مهندس لرزاده که معمار مسجد اعظم بود قرارداد حفر چاه و سیستم آب رسانی مسجد را با آن شرکت بست و کار تا آخر انجام شد. هنگام تسویه حساب، آقای جمشید یگانگی گفته بود مایل است با آقای بروجردی ملاقات کند. آقای لرزاده اجازه گرفته بود و ملاقات انجام شد. در ملاقات آقای بروجردی از ایشان تشکر کرده بود ولی آقای یگانگی خواهش کرده بود که اجازه دهید من هم در ثواب این مسجد شریک باشم و پولی بابت کار دریافت نکنم و آقای بروجردی هم قبول کرده بود. در همین حال یکی از حاضرین به آقای بروجردی گفته بود: «آقا به ایشان بفرمایید مسلمان شود». آقای بروجردی از شنیدن این جمله آنقدر ناراحت شده بود که صورت و گوش هایش قرمز شده بود. آقای یگانگی هم سرش را زیر انداخته و ساکت بود. پس از مدتی آقای بروجردی فرمود: «من دعا می کنم خداوند از این صفا و اخلاص ایشان به ما هم عنایت بفرماید». پس از چندین سال چاه به تعمیر و بازسازی نیاز پیدا کرد و به همان شرکت مراجعه شد و معلوم شد آقای یگانگی مرحوم شده و پسرانش شرکت را اداره می کنند. قرار شد آنان برای تعمیر اقدام کنند. کار که انجام شد برای تسویه حساب رفتیم. معلوم شد مرحوم جمشید یگانگی در پرونده مربوط به مسجد اعظم قم یادداشت کرده که تا هر زمان این چاه تعمیراتی لازم داشت به طور مجانی انجام گردد. آقای علوی در سفری به نجف اشرف ملاقاتی با آیت الله العظمی سیستانی داشتند. ایشان فرموده بود در زمانی که من در قم شاگرد آقای بروجردی بودم یک روز توصیه اخلاقی داشتند با این عنوان: «مواظب باشید دزد عقیده مردم نباشید». آقای بروجردی فرموده بودند: «یک روز دزدها جلو کاروانی را می گیرند و اموال آن را غارت می کنند. میان اموال و اثاثیه آنان بقچه ای بود که روی آن نوشته شده بود "بسم الله الرحمن الرحیم". آن را به رئیس دزدها نشان دادند و او پرسید این بقچه مال کیست؟ معلوم شد متعلق به یک پیرزن است. از آن پیرزن پرسید این کاغذ بسم الله برای چیست؟ جواب داد این را نوشتم تا از خطر دزدها محفوظ بماند. رئیس دزدها گفت محفوظ ماند، بردار و برو. نوچه های رئیس اعتراض کردند که این همه زحمت کشیدیم و دزدیدیم چرا به او برگرداندی؟ رئیس جواب داد: «ما دزد اموال هستیم دزد عقیده نیستیم». آقای بروجردی با نقل این داستان فرموده بودند: «شما طلاب عزیز مواظب باشید دزد عقیده مردم نباشید». رحمت و رضوان بی انتهای الهی بر آن مرجع عالیقدر که با عمل خود مردم را هدایت میفرمود....امداد اندیشه

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 26
نویسنده : حسینی
چشمه باش استاد شاگردانش را به یک گردش تفریحی به کوهستان برده بود .بعد از یک پیاده روی طولانی همه خسته و تشنه در کنار چشمه ای نشستند و تصمیم گرفتند استراحت کنند . استاد به هریک از آن ها لیوان آبی داد و از آن ها خواست قبل از نوشیدن آب یک مشت نمک درون لیوان بریزند .شاگردان هم همین کار را کردند ولی هیچ یک نتوانستند اب را بنوشند چون خیلی شور بود . بعد استاد مشتی نمک را داخل چشمه ریخت و از آن ها خواست از آب چشمه بنوشند و همه از آب گوارای چشمه نوشیدند . استاد پرسید :«ایا آب چشمه شور بود؟» همه گفتند:«نه ...آب بسیار خوش طعمی بود». استاد گفت :«رنج هایی که برای شما در این دنیا در نظر گرفته شده است نیز همین مشت نمک است نه بیشتر و نه کمتر ...این بستگی به شما دارد که لیوان آب باشید و یا چشمه که بتوانید رنج ها را در خود حل کنید . پس سعی کنید چشمه باشید تا بر رنج ها فائق آیید».

:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 26
نویسنده : حسینی
عجايب خلقت بدن انسان

شیخ حسین انصاریان پس از ابتلا به کرونا، در بیمارستان بستری شد

عجايب خلقت بدن انسان

مقدار رگى كه در بدن ما به كار رفته، و خون را مى برد و برمى گرداند، اگر اين مقدار رگ را از بدن بيرون بياورند و سر هم بدوزند، يك برابر و نيمفاصله زمين تا كره ماه مى شود!

شبكه هاى عصبى را اگر بيرون بياورند و سر هم بچسبانند، دوازده مرتبه دور كره زمين دور مى زند! در اين هيكل انسان فقط خودش مى داند كه چه كرده است و ما هم فقط آيه شصت و چهار سوره مؤمن را مى بينيم:

«فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ»

هر تار موى بدن انسان داراى يك سوراخ مى باشد، اين سوراخ با چه نظم و فكر و چه مته اى صورت گرفته است! اين يك فهرست است نه تفصيل كتاب وجود!

در بيمارستان ها كه بدن مرده ها را براى دانشجويان تشريح مى كنند، پوست را باز مى كنند، رگ را باز مى كنند، قلب را باز مى كنند، معده را باز مى كنند، از همه اين اساتيد بپرسيد كارخانه رنگرزى بدن كجاست؟ منشأ رنگ سياهى و سفيدى چشم چيست؟ منشأ سياهى و سفيدى مو و بدن در كجاست؟

كارخانه سنگبرى بدن كجاست كه دو مرتبه سنگ نقره اى فام درست مى كند و كنار لثه مى دهد، يك بار از سن هفت يا هشت ماهگى تا هفت سالگى تمام لثه را از سنگ آسيا پر مى كند! سپس بعد از هفت سالگى دندانهاى انسان شل مى شود، كارخانه شل كننده كجاست؟ سپس يك دست دندان بيرون مى دهد كه تا هفتاد سال كار مى كند! اين سنگها را كجا مى سازند، رنگش را كجا مى سازند، مينايش را كجا مى سازند؟ چطور اين سنگها را به عصب زنده وصل مى كند كه بتواند دوام بياورد؟!

«وَ صَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ»

و چرا هيچ اشتباهى صورت نمى گيرد؟ چرا هر بچه اى كه به دنيا مى آيد كف پايش منحنى است؟ براى اينكه پا بتواند بار بدن را تحمل كند!

پلك چشم چرا متحرك است؟ گوش چرا ثابت است؟ چشم چرا در دارد ولى گوش در ندارد؟ آرواره پايين چرا حركت مى كند و آرواره بالا ثابت است؟ در اين كارگاه بدن چه خبر است؟ اين همه كارخانه مولد كجاى بدن انسان است؟ چه كسى پشت اين همه نيرو و قدرت است؟ چه علمى؟ چه اراده اى؟ چه حكمتى؟ چه عدلى؟ چه حقيقتى؟ چه رحمتى؟

«ذَ لِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَتَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَــلَمِينَ»

اين خداست! نفس نمونه باد و بخار است! پا نمونه مركب ها! كبد و كليه نمونه تصفيه خانه ها! اما چه نمونه اى؟!


منبع : پایگاه عرفان



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 27
نویسنده : حسینی
آیا انسان پس از مرگ از مرگ خود باخبر می شود؟

آیا انسان پس از مرگ از مرگ خود باخبر می شود؟

http://s6.picofile.com/file/8215195700/marg_1_.jpg

بعد از پایان زندگی دنیوی، روح به بقای خویش ادامه می‌دهد،

و این امر از مسلّمات ادیان آسمانی است و با دلائل عقلی نیز تأیید شده است.

پاسخ اجمالی به سئوال این است که همه انسانها وضع یکسانی در هنگام مردن ندارند.

پیش از اینکه به پاسخ اشاره کنیم لازم است ابتداء تصویر صحیحی از

«حقیقت مرگ»ارائه بدهیم.

حقیقت مرگ در منظر آیات و روایات ما آن چیزی نیست که ما از آن تعبیر به مرگ و مردن می کنیم. آنچه که در عرف عمومی تعبیر به مرگ می شود همان مرگی است که اطباء و پزشکان به آن حکم می کنند و آن هنگامی است که بدن از حرکت بماند و خون در بدن از جریان بایستد. این حالت اگر برای کسی صورت پذیرد می گوئیم مرگ او فرا رسیده است.

اما مرگ در معارف اسلامی تنها مرگ بدن جسمانی نیست بلکه مرگ عبارت است از

«انتقال از دنیا به برزخ»(1)

لذا ممکن است برای کافر یا تبهکاری مرگ پزشکی به سرعت و در چند لحظة کوتاه محقق شود و در ظاهر مرگ آسانی داشته باشد و لکن در انتقال به برزخ گرفتار عذابها و شکنجه هایی باشد که مرگ را در کام او واقعه و رخدادی بس سنگین و دشوار کند. از این رو قرآن از این لحظات به «الطامة الکبری» تعبیر می کند یعنی «رخداد پرماجرا و سنگین».(2)

حیات اخروی انسان و زندگی جاودان او با مرگ آغاز می گردد. هر انسانی می بایست از دالان ورودی مرگ پا به عرصه حیات اخروی بگذارد لذا در آیات شریفه قرآن می فرماید کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ(3)(یعنی هر نفسی مرگ را می چشد).

لحظات اولیه ای که انسان درگیر با این رخداد عظیم می شود لحظاتی است که از آن به «سکرات موت» تعبیر می کنند و جائَت سَکرَة الموت...(4)

هنگام بی هوشی و سختی مرگ به حق و حقیقت فرا رسید آری همان مرگی که از آن دوری می جستید.»

http://s3.picofile.com/file/8215195776/marg_3_.jpg

سکره و مستی مرگ در حقیقت حالتی درونی برای انسان است که در لحظات آخرین زندگی دنیوی بدان گرفتار می شود در این لحظات آنچنان فشار مرگ بر آدمی سنگینی می کند که خیلی از چیزها را به فراموشی می سپرد، عقایدی که در دنیا به آنها معتقد بوده اگر راسخ نباشد در همین لحظات به فراموشی سپرده می شود در همین لحظات است که حتی آدمی خود را فراموش می کند و در یک سردرگمی و حیرت زائدالوصف گرفتار می شود.(5)

انسانی که خودِ حقیقیش را در دنیا فراموش کرده است و گرفتار اعتبارات دنیوی چون «من و ما» شده است وقتی در آستانة مرگ قرار می گیرد به ناگاه صحنه از پیش روی او عوض می شود چهره هایی را می بیند که برای او تازگی دارد قضایایی را نظاره گر است که برای او سابقه نداشته است از طرفی تمام همت خود را برای دنیا صرف کرده و الآن لحظة جدایی از آن است از طرف دیگر بی توجه به خویشتن خویش بوده و الآن با همان به برزخ منتقل می شود

و همین است که گرفتار تحیّر و سرگردانی می شود و نمی فهمد چه شده و چه واقعه ای رُخ داده است اینچنین انسانی تا به این آگاهی برسد که مرگ او فرا رسیده و به برزخ منتقل شده سختی های فراوانی می کشد.(6)

یکی از حکمتهای تلقین هم این است که اگر میتی بواسطة عارضه ی مرگ گرفتار حیرت و سردرگمی شده است با تلقین او را متوجه واقعیت مرگ می کنند.(7)

مولا علی علیه السلام در خطبه : 109 نهج البلاغه درتوصیف وضعیت انسان

در لحظات آخر عمر می فرماید.

«آنچه برایشان فرود می آید وصف ناپذیر است بر آنان«مستی مرگ»و حسرت از دست دادن دنیا و لذات آن یا حسرت از دست دادن توبه و پشیمانی و جبران گناهان جمع می شود اعضایشان به سستی می گراید و رنگشان تغییر می کند آنگاه مرگ در آنان بیشتر نفوذ می کند و بدین سبب قدرت سخن را از ایشان می گیرد...»(8)

با این وجود از برخی آیات و روایات استفاده می شود همه یا اکثر افراد متوجه مردن خویش هستند. از جمله آیاتی که بصورت صریح در مورد علم و فهم انسان به انتقال خویش از جهان فانی به عالم باقی (مرگ) آمده است، آیات 99 و 100 از سورة مؤمنون می‌باشد.

http://s3.picofile.com/file/8215197776/marg_4_.jpg

در دو آیه از سورة مذکور خداوند متعال می‌فرماید: «هنگامی که مرگ بسوی یکی از آنان بیاید (یعنی وقتی زمان مرگ و انتقال او فرا می‌رسد)، می‌گوید: «خدایا، مرا به دنیا برگردان تا شاید عمل نیکی انجام دهم و در تدارک گذشته (عمل نیکی) انجام دهم.»‌این هرگز شدنی نیست (این راه برگشتی ندارد)، و این تقاضای شخص، سخنی است که او می‌گوید و از ماورای آنان و به دنبال این، برزخی وجود دارد که تا روز مبعوث شدن آنان ادامه دارد.»

با دقّت در مفهوم و مفاد آیه می‌فهمیم که هر شخصی به هنگام مرگ خویش، کاملاً‌ متوجّه است و انتقال خود را به جهان ابدی در همان لحظه درک می‌کند و بالعیان می‌بیند که دنیا را ترک کرده و وارد عالم بقا و سرمدی می‌شود، چرا که درخواست و تقاضای برگشت به دنیا به هنگام مرگ و انتقال به آخرت، حاکی از این است که او این امر را می‌فهمد و چون حجاب‌های جهل و ظلمانی در آن لحظه برطرف شده است، خوب درک می‌کند که در دنیا چه فرصت عظیمی و چه سرمایة گرانبهای عمر را از دست داده و نتوانسته از آن استفاده بهتری کند و لذا تأسف می‌خورد، ولی این حسرت و تاسف از دست دادن فرصت‌ها در دنیا، قابل جبران در عالم آخرت نیست.


پاورقی:

1. ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، انسان از آغاز تا انجام، انتشارات الزهراء، چاپ دوم، تابستان 1371، ص 63. ر.ک: مطهری، مرتضی، مجموعة آثار، انتشارات صدرا، چاپ هفتم، فروردین 1377، ج 2، ص 505.
2. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، صورت و سیرت انسان در قرآن، مرکز نشر اسراء، چاپ دوم، آذرماه 81، ج 14، ص 216-217. ر.ک. همان، معاد در قرآن، مرکز نشر اسراء چاپ اول، بهمن 1380، ج 4، ص 207.
3. آل عمران: 185.
4. ق: 19.
5. ر.ک امام خمینی (ره)، چهل حدیث، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ چهارم، بهار، 73، ص 480. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، حکمت عبادات، نشر اسراء، چاپ پنجم، آبان 1381، ص 64 - 65. ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، اسماعیلیان، ج 18، ص 348. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، صورت و سیرت انسان در قرآن، ج 14، ص 216 و 217.
6. ر.ک: همان، ص 216 و 220.
7. ر.ک: همان، ص 220.
8. نهج البلاغه، خطبه 109.



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 33
نویسنده : حسینی
آیا قبض روح حیوانات هم توسط ملک مقرب عزرائیل انجام می‌گیرد؟

آیا قبض روح حیوانات هم توسط ملک مقرب عزرائیل انجام می‌گیرد؟

http://s3.picofile.com/file/8216082592/pt110_TheAscension2_300.jpg

در جوامع روائی و عقیدتی مسئله کاملاً روشن نشده ولی از بعضی روایات و

اظهار نظر اعلام فن استفاده می‌شود همان‌طور که قبض روح انسان‌ها به

حضرت عزرائیلمحول شده قبض روح حیوانات هم به حضرت ایشان تفویض گردیده است.


پیرامون این مسأله دو نظر مطرح شده است:


1. قبض روح حیوانات هم توسط ملک مقرب عزرائیل انجام می‌گیرد.


2. چهار ملک مأمور قبض روح موجودات دیگر می‌باشند.

برخی بدون ترجیح یک نظر به صورت کلی متعرض مسئله شده‌اند و گفته اند:

چون بیانی از ائمه اطهار در این مورد نرسیده لذا نباید در این جهت بحث کرد همین اندازه که مرگ و حیات در دست خداوند متعال است و توسط ملائکه قبض روح می‌نماید کافی است.(1)

علامه مجلسی در این باره می‌فرمایند:

در جوامع روائی ما به هیچ یک از این دو نظر تصریح نشده و تأیید نگردیده و لذا توقف کردن و اظهار نظر ننمودن مطابق با احتیاط می‌باشد.(2)

البته در بین این سه رأی قول نخست دارای قرائن بیشتری است از جمله:


1. ظاهر روایاتی که از قول عزرائیل نقل شده

(که من به هیچ چیزی حتی به قبض روح پشه‌ای هم بدون اجازه از خداوند منان قدرت ندارم)

این است که قبض روح حیوانات هم به حضرت ایشان محول شده است.

سید نعمت‌الله جزایری هم این قول را تأیید نموده است.


2. روایات زیادی در بحار وجود دارد از آنها هم استفاده می‌شود که

قابض ارواح تمام موجودات عزرائیل می‌باشد در بعضی از این روایات آمده است:

«درود برعزرائیل ملک الموتکه قابص ارواح تمام خلق می‌باشد».

در برخی دیگر گفته شده است که او موکل بر قبض تمام ارواح می‌باشد در دسته‌ای دیگر بیان شده که عزرائیل موکل به قبض تمام انفس می‌باشد.(3)

بهشت و جهنم


پاورقی:

1. شبر، سید عبدالله، حق‌الیقین، تهران، انتشارات اعلمی، ج 2، ص 59.
2. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، بیروت، چاپ سوم، جلد 59، ص 265.
3. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، چاپ بیروت، ‌مؤسسة الوفا، ج 98، ص 400 و... .



:: موضوعات مرتبط: , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 ارديبهشت 1400
بازدید : 29
نویسنده : حسینی
تابوت قاضی شهر فوت کرد و جمعیت انبوهی به تشییع آمده بودند. کسی بهلول را گفت: زمان تشییع جنازه بهتر است آدم در جلوی تابوت قرار گیرد یا عقب تابوت؟ بهلول گفت: جلو یا عقب تابوت فرقی ندارد، باید سعی کرد: توی تابوت قرار نگرفت؟

:: موضوعات مرتبط: , ,
به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان حسینی و آدرس mohammadjavadhosseini.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com